آخوندی گفت: مرحوم آیت‌الله ربانی شیرازی زمانی که در زندان بود، برای ما کار تصحیح انجام می‌داد. ما کتاب را بعد از حروف‌چینی و چاپ اولیه به زندان می‌بردیم و ایشان برای ما کتاب را تصحیح می‌کرد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر مشرق، عصر امروز مراسم نکوداشت مرتضی آخوندی مدیر انتشارات «دارالکتب اسلامیه» از پیشکسوتان نشر و همزمان با چهل سالگی انقلاب اسلامی برگزار می‌شود، به همین مناسبت سخنان این ناشر که بخشی از آن در گفت‌وگو طی سال‌های گذشته بوده فرا روی مخاطبان قرار می‌گیرد.

* ماجرای انتشار نخستین کتاب انتشارات در عراق

مرتضی آخوندی انتشارات «دارالکتب اسلامیه» در ابتدا با بیان اینکه یکی از کارهایی که نشر انجام می‌دهد نشان دادن حقایق است، ابراز داشت: رسانه‌ها نیز در همین راستا حرکت می‌کنند.

وی ادامه داد: در سال ۱۳۱۷ پدرم از مرحوم حاج شیخ عباس قمی نقل می‌کردند که در سال ۱۳۰۸ برای تفریح به اطراف مشهد رفته بودند و این عالم بزرگ هم آمده بود و بقچه‌ای همراهش بود که در آن کاغذها و کتاب‌های خود را داشت و به محض اینکه فراغت می‌یافت شروع به نوشتن می‌کرد. در همان سال (۱۳۱۷) مرحوم حاج شیخ عباس قمی از پدرم می‌خواهد که برای چاپ کتاب «سفینة البحار» کمک کند که این کتاب اولین کتاب انتشارات است که در عراق چاپ شد.

* نظارت بر انتشار کتاب در زمان رضا خان

آخوندی در توضیح بیشتر تاکید کرد: در آن دوران به خصوص در عراق بحثی به نام مجوز وجود نداشت، ولی در ایران در دوره پهلوی کمی سختگیری وجود داشت که ناشر در مدح رضا خان چیزی در ابتدای کتاب می‌نوشت و آن کتاب منتشر می‌شد. همان روال تا بعد از دوران مصدق و کودتا وجود داشت، تا اینکه سختگیری‌ها بیشتر شد و کم‌کم وزارت فرهنگ و هنر برای انتشار نظارت کرد و مجوز داد. همان دوران فردی بود به نام محرم‌خان که نماینده حکومت بود، می‌رفت در چاپخانه و از روی همان کلیشه‌ها به محتوای کتاب‌ها نظارت می‌کرد.

*صحیفه سجادیه اولین کتابی بود که در ایران چاپ کردیم

وی افزود: اولین اثر ابوی که در حقیقت دومین کتاب انتشارات بود کتاب«صحیفه سجادیه» در قطع جیبی بود که مرحوم آیت‌الله مرعشی مقدمه‌ای به آن نوشت و هم اکنون نیز مورد استفاده است. در آن دوران علما کتاب‌هایی می‌نوشند و برای نشر به مرحوم پدر بنده می‌دادند. در آن دوران بحث چاپ بیشتر حول محور تصحیح و ویراستاری بود و کتاب باید حتما بعد از تالیف مورد تصحیح قرار می‌گرفت و همین مورد سبب شده بود تا علما بیشتر به ایشان اعتماد کنند. اولین کتابی که در ایران چاپ شد کتاب بزرگ «الغدیر» مرحوم علامه امینی بود که ۹ جلد آن در عراق چاپ شده بود ولی ابوی ۹ جلد به علاوه ۲ جلد دیگر را در ایران چاپ کرد. سپس کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم شهید مطهری و بعد از آن هم کتاب شریف تفسیر المیزان را نیز چاپ کردیم.

آخوندی گفت: بعد از آن ابوی تصمیم گرفت کتاب «بحارالانوار» را چاپ کند. انتشارات دارلکتب الاسلامیه بیشتر به دنبال زنده کردن کتب منبع شیعه بود و فقط به انتشار فکر نمی‌کرد. بعد از آن کتب‌ اربعه شیعه را نیز چاپ کردیم و اصول کافی اولین کتابی بود که به شکل نوین با پاورقی استاد غفاری چاپ کردیم. ما برای تالیف کتاب هیچ‌وقت پول نمی‌دادیم و علما خودشان کتاب تالیف می‌کردند ولی برای تحقیق و تصحیح متون دینی پول پرداخت می‌شد.

*ده سال طول می‌کشید یک چاپ به فروش برسد/ دیپلم گرفتم و وارد نشر شدم

وی به حضور خود به صورت مستقیم در چاپ اشاره کرد و گفت: من از سال ۱۳۳۹ در خدمت ابوی بودم و یعنی از زمانی که دیپلم گرفتم وارد کار نشر شدم. مرحوم آیت‌الله ربانی شیرازی که آن سال‌ها در زندان بودند برای ما کار تصحیح انجام می‌دادند. ما کتاب را بعد از حروف‌چینی وچاپ اولیه می‌بردیم نزد ایشان در زندان و ایشان برای ما تصحیح می‌کرد و هفته بعد تحویل می‌گرفتیم. در آن وضعیت نشر مثل امروز نبود و سختی بسیاری داشت. ما هزار و یا دو هزار نسخه چاپ می‌کردیم و گاهی ده‌سال طول می‌کشید تا به فروش برسد.

وی در پاسخ به این سوال که در حوزه‌های دینی فعالیت داشته‌اند یا خیر، گفت: ما علاوه بر کتب منبع شیعه کتاب‌های علوم جدید، چون اصول فلسفه و روش رئالیسم و همچنین ارتباط انسان و جهان اثر علامه جعفری را نیز چاپ کرده بودیم پس در بحث چاپ ما فقط سراغ منابع شیعه نرفتیم بلکه در سایر حوزه‌های علم نیز ما ورود داشتیم. تفسیر گرانقدر نمونه نیز از دیگر کتاب‌هایی بود که از اوایل دهه ۵۰ تا دهه ۶۰ کار چاپ آن را انجام دادیم. دارالکتب الاسلامیه در چاپ کتب دینی یک نقطه عطف به حساب می‌آمد زیرا سابق بر آن برخی انتشارات‌ها فقط از کتاب‌ها کپی می‌کردند و هیچ تحقیق و تصحیحی انجام نمی‌دادند.

* کتاب‌های دیجیتال موجب شده تا کتاب‌های دینی صدمه ببینند

مدیر انتشارات دارالکتب الاسلامیه در ارتباط با ورود به حوزه‌های جدید نشر گفت: تکنولوژی و گسترش کتاب‌های دیجیتال موجب شده تا کتاب‌هایی نظیر کتب دینی صدمه ببینند. برخی موسسات و سازمان‌های نشر به نهادهایی متکی هستند، مانند بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، سازمان تبلیغات اسلامی و انتشارات بوستان کتاب کارهایی در حوزه‌های جدید انجام داده‌اند ولی ما در این حوزه‌ها کاری نکرده‌ایم.

آخوندی علاوه بر اشاره به وضعیت فروش به ممیزی اشاره کرد و افزود: امروز وضعیت فروش و نشر کتاب زیاد مطلوب نیست ولی ما به این وضع عادت داشته‌ایم. ممیزی امروز دغدغه برخی ناشران است و اگر ممیزی را آن طور که در قانون ذکر شده عمل نشود هیچکس مشکل نخواهد داشت. البته با اعمال نظرهای سلیقه‌ای از سوی ممیزان هم روبرو هستیم. در حوزه کتب مذهبی ممیزی وجود دارد و این طور نیست که ممیزی وجود ندارد که به خوبی هم انجام می‌شود. انتشار برخی روایات و معارف جعلی که موجب وهن دین است باید جلوگیری بشود پس در امور دینی اعمال ممیزی بسیار خوب است، ولی در حوزه‌های سیاسی است که این ممیزی‌ها مشکل ساز می‌شود. اصولا معتقد به این نیستیم که دست در متون گذشته ببریم بلکه با توضیح می‌توانیم آن را اصلاح کنیم زیرا تغییر دادن متن نویسنده‌ای که در گذشته بوده به نظرم خیانت است مگر اینکه عقیده‌ای انحرافی و غیر اخلاقی در متن ذکر شده باشد که اصلا نباید آن کتاب چاپ شود. قانون ممیزی، قانونی است که بزرگان حوزه فرهنگ آن را تصویب و وضع کرده‌اند و اگر بگوییم ممیزی مانع پیشرفت است حرف اشتباهی است.

* وضعیت فروش و توزیع راضی کننده نیست

آخوندی گفت: امروز مردم از کتاب و کتابخوانی دور هستند و فرهنگ استفاده از اوقات فراغت در میان جامعه ما وجود ندارد. با توجه به گسترش شهرها و افزایش جمعیت اما باید گفت وضعیت فروش و توزیع کتاب راضی کننده نیست. یعنی اگر از هزار عنوان کتاب به هر شهری یک نسخه ارسال شود باید کتاب تمام شود ولی ما شاهدیم که به خاطر ضعف در شبکه توزیع با مشکل روبرو هستیم. در حوزه فروش هم به همین نحو است وقتی امورات زندگی یک کتابفروش با کتاب نمی‌گذرد مجبور است که تغییر کاربری بدهد.

وی افزود: در حوزه کتاب در ایران خوب کار نکردیم، من حساب کردم هزینه‌هایی که برای سیگار می‌شود چندین برابر تولید کتاب است در صورتی که کتاب ماندگار است ولی سیگار دود می‌شود و باقی نمی‌ماند.

* بنی صدر جلوی صدور انقلاب را گرفت

این ناشر با سابقه با تاکید بر این مطلب که در حوزه بین‌الملل هم ما در کشورهای دیگر حضور داشتیم به عراق و سوریه کتاب ارسال می‌کردیم، ابراز داشت: در جده حضور پیدا کردیم ولی دیگر ما را به آنجا راه ندادند و بحرین هم محل خوبی بود ولی این اواخر دیگر شرایط را سخت کردند و حضور در کشورها در این سال‌ها به شدت سخت شده است.

آخوندی ادامه داد: با ظهور حزب بعث ما هیچ ارتباطی با عراق نداشتیم، رقیبی هم به نام بیروت داشتیم که کتاب‌های عربی ما را کپی می‌کرد و می‌فروخت. اولین بار در سال ۷۰ بود که در نمایشگاه بحرین حضور یافتیم. از سال ۵۹ در دوره‌ای که رفت و آمد به کشورهای عربی راحت بود خروج کتاب از ایران ممنوع بود در سال ۵۸ به خاطر اینکه بازار کتاب ما رونق داشت بنی‌صدر دستور داد کتاب از ایران نباید خارج شود زیرا با توجه به اینکه کاغذ وارد می‌شود و در داخل چاپ می‌شود باید اگر کتاب از ایران خارج می‌شود ارزآوری داشته باشد که این ظاهر قضیه بود ولی باطن قضیه این بود که جلوی صدور انقلاب را بگیرد.

وی در ادامه گفت: این قضیه تا اولین نمایشگاه کتاب تهران ادامه داشت تا اینکه این مشکل را با نخست وزیر وقت (میرحسین موسوی) مطرح کردیم که ایشان نیز همان حرف را گفتند و این ماند تا سال ۶۸ که همین مسئله را با آقای هاشمی رفسنجانی مطرح کردیم و ایشان همانجا این موضوع را برطرف کردند و توانستیم کتاب را به خارج بفرستیم. البته باید این نکته نیز ذکر شود در دوران جنگ که می‌توانستیم تبلیغات کنیم این سد وجود داشت.

*شهید فخراوی نسبت به انقلاب اسلامی حساس بود

وی به نحوه آشنایی با شهید فخراوی اشاره کرد و گفت:در سال ۱۳۶۹ در سومین نمایشگاه کتاب تهران با شهید فخراوی آشنا شدم. ایشان که ناشر بحرینی بود در غرفه آمد و گفت این کتاب‌ها را می‌خواهم که من کتاب‌ها را برای ایشان پست کردم. ارتباط ما با ایشان به وجود آمد تا اینکه گفت در بحرین نمایشگاه کتاب داریم که ما حضور پیدا کردیم و این ارتباط تا دهه هشتاد ادامه داشت تا اینکه دولت بحرین سختگیری کرد. این جوان بسیار متدین و انقلابی بود و نسبت به انقلاب اسلامی بسیار حساس بود تا اینکه توسط دولت بحرین به شهادت رسید.

وی به کارهای در دست انتشار انتشارات خود اشاره کرد و گفت: در حال حاضر مشغول ترجمه بحارالانوار هستیم که جلد شش قدیم و جلد ۱۱ تا ۲۲ جدید مربوط به حضرت رسول است که کارهای ترجمه آن در حال انجام است. کتاب ارتداد هم از دیگر کتاب‌هایی است که به تازگی چاپ کرده‌ایم. همچنین ترجمه مجلداتی از بحار که مربوط به حضرت امیر است نیز در برنامه قرار دارد.

* پدرم هم عضو اتحادیه ناشران بود

وی همچنین پیرامون فعالیت‌های خود در سال‌های گذشته و هجمه‌هایی که از سوی اتحادیه ناشران و کتابفروشان حادث شد اظهار داشت: اتحادیه کتابفروشان و ناشران قدیمی‌ترین تشکل صنفی در حوزه نشر کتاب است که طبیعتاً من نیز از ابتدای تأسیس این اتحادیه در آن حضور داشتم.

آخوندی در ادامه با تاکید بر اینکه انتشارات دارالکتب الاسلامیه از زمانی که مرحوم پدرم فعالیت داشتند خیلی پیش از از بنده عضو اتحادیه بود اما بنده از سال ۱۳۷۰ عضو اتحادیه شدم.

وی در ادامه به همان دهه هفتاد و برگزاری کنفرانس ننگین برلین اشاره کرد و ابراز داشت: کنفرانس برلین نشستی ضد ایرانی و با حضور برخی چهره‌های معاند نظام برگزار شد، در آن کنفرانس افراد دگر اندیش و ضدانقلاب حضور داشتند و از همه جا گرد هم آمده بودند تا علیه نظام سخنرانی داشته باشند.

 مدیر انتشارات «دارالکتب اسلامیه» با بیان اینکه از جمله افراد حاضر در این کنفرانس «شهلا لاهیجی» بود متذکر شد: شهلا لاهیجی پایه‌گذاری انتشارات روشنگران و مطالعات زنان در سال ۱۳۶۲، بود که در این کنفرانس گفته بود ۲۰ سال است که در حال جنگ با نظام جمهوری اسلامی ایران هستیم، این سخنان در حالی مطرح می‌شد که ما تنها هشت سال را در حال جنگ با صدامیان بودیم و مردم در مقابل دشمن می جنگیدند و این سوال واضح بود که ایشان طی این مدت در داخل با چه کسی می‌جنگد؟

به گفته این ناشر پیشکسوت، اگر همین نظامی که او با آن می‌جنگیده پابرجا نبود که او نمی‌توانست فعالیت داشته باشد همان نظامی که طی همان سال‌ها حافظ منافع او هم بوده است. 

وی افزود: این سخنان و موضع‌گیری‌های خصمانه لاهیجی با افکار و عقاید بنده سازگار نبود و من بشدت با آنها مخالف بودم، اما از سوی دیگر اتحادیه ناشران و کتافروشان تصمیم گرفته بود از او حمایت کند. حمایت از فردی که مورد بازخواست قوه قضائیه هم قرار گرفته بود.

آخوندی ضمن بیان این مطلب که اتحادیه ناشران و کتابفروشان نباید وارد حمایت از این فرد می‌شد چرا که اتحادیه مربوط به صنف است گفت: در صنف همه نوع عقایدی وجود دارد و اتحادیه هم مربوط به صنف است و این دلیل نمی‌شود در موضوعی که سیاسی است و حتی قوه قضائیه ورود کرده به حمایت از آن فرد بپردازد. از این رو مخالفتم را صراحتا اعلام کردم.

آخوندی در پاسخ به این سوال که رئیس وقت اتحادیه در آن سال‌ها چه کسی بود و نظر او چه بود توضیح داد: آقای مرحوم شیرازی رئیس وقت بود اما از افرادی که پافشاری می‌کردند برای این ورود و حمایت آقای کیائیان مدیر نشر چشمه بود، یادم هست در آن سال‌ها همزمانی با نمایشگاه کتاب و برگزاری آن از جمع اعضای پنج نفره اتحادیه خواسته شد در این کار حمایت، هماهنگ باشند این نظر آقای شیرازی بود اما من بازهم عدم موافقتم را اعلام کردم.

* استعفا از عضویت در اتحادیه ناشران

مدیر انتشارات «دارالکتب اسلامیه» بنده بلافاصله اعلام کردم در این صورت استعفای خود از عضویت در اتحادیه را اعلام می کنم دلیل این امر را هم بیان کردم؛ اتحادیه در موضوعی که نباید ورود می‌کرد و سیاسی بود دخالت کرده بود که البته این موضوع جزء وظایفش هم نیست.

این ناشر ضمن بیان اینکه از همان لحظه و تاریخ هجمه‌ها بر علیه من آغاز شد، گفت: افکار بنده را موافق نمی‌دیدند؛ البته ممکن است سلائق متفاوت باشد، اما گاهی بحث فراتر از سلیقه است و رنگی از مخالفت و بدبینی به خود می‌گیرد، این تحریکات در روزهای منتهی به انتخابات صنف بیشتر می‌شد.

وی ضمن تاکید بر این امر که در تمام سال‌ها از هرگونه همکاری با اتحادیه دریغ نداشته‌ام تصریح کرد: طرز تفکرها متفاوت است، اما بنده با صنف مشکلی نداشته‌ام. حتی عضو علی‌البدل هم انتخاب شدم، هرگز منقطع نشدم.

منبع: فارس