به گزارش مشرق، قیمت دلار روز گذشته از ۱۰ هزار تومان هم عبور کرد تا در همین یکسال اخیر ۱۷۰ درصد رشد کرده باشد؛ آن هم در شرایطی که اقتصاد کشور بیش از پیش نیاز به آرامش روانی دارد، تا در مقابل جنگ اقتصادی آمریکا دست پر بیرون بیاید.
قیمت دلار در ابتدای سال جاری پنج هزار تومان بود و طی فصل بهار تا هفت هزار و ۲۰۰ تومان افزایش یافت؛ پس از آن هم علیرغم اینکه تصور میشد کمی آرامش به نرخ ارز برگشته و با راهاندازی بازار ثانویه ارز اندکی قیمتها متعادل میشود، اما نرخ دلار با عبور از کانالهای ۸، ۹ و ۱۰ هزار تومان به رکوردشکنیهای خود ادامه داد.
بیشتر بخوانید:
واکنش بانک مرکزی به رکوردشکنی قیمت ارز و سکه
هم اکنون هم دولت در حالی قصد دارد ارز صادرات غیر نفتی را در بازار ثانویه عرضه کند که حسین راغفر، از کارشناسان اصلاحطلب و حامی دولت روحانی در خصوص فساد موجود در این بازار گفته است: «(درحالیکه) یک دلار هم به بازار ثانویه ترزیق نشده؛ بعد دلار، ۹ هزار و ۵۰۰ تومان کشف قیمت میشود!»
از سوی دیگر قیمت سکه دیروز هم از چهار میلیون تومان عبور کرد و حتی لحظاتی به چهار میلیون و ۴۰۰ هزار تومان هم رسید تا مایه بهت و حیرت مردم و کارشناسان اقتصادی را فراهم کند. سکهای که سال پیش در همین زمان قیمتی در حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان داشت و حالا بیش از ۲۰۷ درصد رشد کرده است!
البته اخیرا سید کامل تقوینژاد، رئیس سازمان امور مالیاتی با اشاره به اینکه یکی از مقامات بانک مرکزی فهرست ۵۰ نفر اول خریدار سکه را به ما اعلام کرده است، گفته بود: «همه اینها شناسایی شدند و بالاترین خریدار سکه به تعداد ۳۸ هزار و ۲۰۰ سکه، جوان متولد سال ۱۳۶۵ پادو و کارگر یک شرکت است که تنها اظهار نامه مالیاتی او بیمهنامه اتومبیل پراید بوده است.»
در انتظار برخورد قاطعانه با اخلالگران
حال؛ که این مقام مسئول اعلام میکند خریداران عمده سکه شناسایی شدهاند، باید پرسید پس از شناسایی چه کاری قرار است انجام شود؟ اصلا دستگاههای مربوطه اعم از وزارت اطلاعات، سازمان بازرسی، دیوان محاسبات و... در شرایط کنونی چه نظارتی بر روند بازار دارند؟ آیا متوجه هستند که به احتمال قریب به یقین افرادی از این دست که با سن کم و دارایی اندک این همه سرمایه خریداری میکنند، پوششی برای نفرات اصلی خریدار سکه بوده و پشت پرده این خریدهای کلان، تروریستهای اقتصادی هستند؟
آیا تروریستهای اقتصادی که در جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران وارد میدان شده و به منابع کشور آسیب میزنند نباید با برخوردی قاطع مواجه بشوند؟ آیا آنان باید آزادانه همچنان مشغول جولاندهی در بازارهای مختلف بوده و با سوء استفاده از کمکاریهای دولت، روز به روز بر التهابات بازار افزوده و نگرانیهای عامه مردم را افزایش دهند؟
وقتی سخنگوی قوه قضائیه (دو روز پیش) اعلام میکند: «در یک مقطع زمانی ۱۵۹ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار بعلاوه ۵۱ میلیون یورو را به فردی خارج از سیستم بانکی و صرافی دادهاند تا در بازار توزیع کند اما وی بخشی را بالاتر از نرخ بازار توزیع کرده است» مسئولان بانک مرکزی باید پاسخگو باشند که این ۱۶۰ میلیون دلار چه روندی را طی کرده و چه اثری بر بازار گذاشته است؟ چرا با وجود اینکه بارها از سوی مقامات کشور گفته میشود فلان میزان ارز به بازار تزریق شده هیچ اثر مثبتی بر بازار نمیبینیم؟
وقتی حتی رئیس اتحادیه طلا و جواهر در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا میگوید: «علت افزایش عجیب و غریب قیمت طلا و دلار به عوامل داخلی برمیگردد.» یعنی در داخل کشور اتفاقاتی در حال رخ دادن است که مسئولین نتوانستهاند آن را مدیریت کنند.
سوالاتی از سوی مردم که شنیده نمیشود
اگر حتی افزایش ۱۷۰ درصدی قیمت دلار و ۲۰۷ درصدی قیمت سکه طی یکسال اخیر (که در نوع خود بیسابقه بوده است) را هم کنار بگذاریم؛ گرانی۴۰ درصدی قیمت لوازم خانگی، ۵۰ درصدی مسکن، ۳۲ درصدی لبنیات و... در شرایط کنونی عرصه را بر مردم تنگتر کرده است.
مردم از دولت انتظار دارند اولا با ابزارهای حاکمیتی و مدیریتی خود نسبت به بازگشت آرامش به بازارها اقدام کند، مثلا اگر وزیر راه سیاستهای کلان مسکن دولت را اجرا نمیکند، بیدرنگ برکنار شود و شخصی که قائل به اجرای سیاستهای مذکور است جایگزین وی شود، یا اگر وزیر صنعت در جریان احتکار هزاران خودرو از سوی خودرو سازان با هدف سودجویی کلان نیست، بهتر است ابتدا نسبت به این مقوله اطلاعات بیشتری کسب کرده و سپس عنان مدیریت را در وزارتخانه عریض و طویلی به نام صنعت، معدن و تجارت به دست بگیرد.
ثانیا، مردم میپرسند دولت مگر تنها عرضهکننده ارز و سکه در بازار نیست که نمیتواند این مشکل را حل کند؟ آیا دستهای پشت پردهای در بخشهای ذی نفوذ دولت وجود دارد که نمیخواهند آرامش به بازار بازگردد؟ آیا افرادی با هدف سودجویی بیشتر، به دنبال کمک به تروریستهای اقتصادی هستند؟ چرا در شرایط جنگ اقتصادی، مسئولان دولت با روحیه جهادی وارد میدان نمیشوند و با تصمیمات انقلابی پنبه تفکرات لیبرالی را در دستگاههای مسئول نمیزنند؟ تا کی مردم باید به بهانه اجرای سیاستهای لیبرالی تاوان ندانمکاری مسئولان غربزده را بپردازند؟
چرا دستگاههای قضایی، انتظامی و اطلاعاتی در کارزار جنگ اقتصادی مجاهدانه پیکار نکرده و قاطعانه مفسدان اقتصادی را به دادگاه عدالت نمیکشانند؟ آیا به بهانه اطاله دادرسی باید سالها بعد شاهد محاکمه چند عنصر فاسد امروزی باشیم؟
ثالثا؛ سوال دیگری که این روزها مردم از خود میپرسند این است که مگر چه اتفاقی در حوزه اقتصاد کشور رخ داده که هر روزه باید شاهد رکوردشکنی دلار و سکه و... باشیم؟ آیا قیمت سوخت چند برابر شده؟ آیا مالیاتها ۱۰ برابر شده؟ آیا فروش نفت ایران با مشکل حادی روبهرو شده؟ وقتی پاسخ به این سوالات منفی است، چرا باید التهابات شدیدی در بازارهای مختلف رخ بدهد؟
خسته نباشید آقای سیف!
با تمام این اوصاف، مسئولان مربوطه انگار در دنیای دیگری سیر میکنند، چنانکه رئیسجمهور، از سیف به سبب مدیریتی که در این دوره داشته تقدیر و تشکر هم کرد و وی را مدیری بسیار سالم و ارزشمند دانست که با جدیت تمام سیاستهای دولت را اجرا میکرد!
سیف هم در آخرین اظهارات خود به ایجاد ثبات در بازار ارز در ابتدای حضورش در دولت یازدهم در بانک مرکزی به عنوان دستاوردهای خود اشاره کرد و البته توضیح داد که در ادامه مجموعهای از رویدادهای خارجی و داخلی این روند را معکوس و بازار را ملتهب کرده است!!
سیف در حالی از ایجاد ثبات سخن میگوید که در دوره خودش نقدینگی سه برابر شد و قیمت سکه و ارز به طور نجومی افزایش یافت؛ بگذریم که ایشان با سیاستهای پیشفروش سکه، حداقل ۶۰ تن از ذخایر کشور را از دست بانک مرکزی خارج کرد!
حسین صمصامی، اقتصاددان در مصاحبه با رادیو با بیان این که بانک مرکزی نسبت به مباحث روز اقتصادی جاهل است گفت: « برایسامان بخشی به اوضاع بازار ارز سه تا چهار ماه بیشتر زمان نیاز نیست مشروط بر اینکه تمام ارکان دولت و حاکمیت با قدرت هرچه تمامتر پای کار باشند.»