به گزارش مشرق، حرف از تفریح و تعطیلات آخر هفته که میشود، بی برو برگرد خیلیها به فکر فتح یک رستوران جدید میافتند یا پارکی برای نفس کشیدن. برای بعضیها هم تعطیلات یعنی خواب و کتاب و کباب! اما حالا که فقط نیمی از تابستان باقی مانده، بیایید اگر این هفته در کنار هم هستید، آن را به خوشی و متفاوت بگذرانید. شاید باورتان نشود که تفریحاتی هستند که اندازه یک وعده غذا هزینهشان نیست اما یک دنیا انرژی و هیجان را به شما هدیه میدهند. با ما همراه باشید با پیشنهادهایی برای آخر هفتهای خاص.
پینت بال؛ بجنگید، رنگی شوید، خوش بگذرانید
دوست دارید یک روز و چند ساعت هم شده از چهاردیواری و فضای آپارتمانی خلاص شوید؟ دلتان لک زده با جمعی از خانواده، فامیل یا دوستان، آخر هفته، دورهمی پر تب و تاب داشته باشید؟ چرا بازی پینتبال را امتحان نمیکنید؟ هم هیجان دارد، هم حرکت و هم کار گروهی.
باید با یاران خود با گروه حریف مبارزه کنید و با تفنگهایی که گلولههای رنگی دارد به هم شلیک کنید. فضا طوری است که سنگرهایی برای پناه گرفتن دارد و میتوانید از تاکتیکهای جنگی علیه دشمن استفاده کنید. خلاصه که پینتبال، شادی و هیجانی وصفناپذیر دارد که میتواند تا مدتها حال خوب کن ذهن و روحتان باشد.
اگر تصمیمتان را گرفتید برای بازی، میتوانید به پینتبال باشگاه انقلاب بروید، کافیست به بزرگراه نیایش رفته، بعد از پردیس سینمایی ملت، به باشگاه برسید. هم سرپوشیده و بزرگ است هم سانس خانوادگی دارد. از رختکن و پارکینگ تا تمام تجهیزات و آموزش قبل بازی فراهم است تا دو ساعت چریکی بودن در میان غار و رودخانه، سنگرهای مصنوعی و پل هوایی معلق را تجربه کنید و صحیح و سالم به خانه برگردید. تا یادم نرفته، بگویم کفش مناسب یادتان نرود.
اگر هم حسابی فعالیت کردید و خسته شدید همانجا هم کافه هست و هم رستوران. از همه جالبتر اینکه به بوستان ملت هم نزدیکید و میتوانید با یک تیر دو نشان بزنید و همراه ملت در پارک ملت، برای هفته بعد نفسی هم ذخیره کنید.
سفری به خانه قهرمان چریکیها
به گذر سرپولک بازار ۱۵ خرداد بروید و کوچه شهید کمال بشیری، پلاک۷ را پیدا کنید.
اینجا خانه موزه شهید مصطفی چمران است؛ جایی که کودکی و نوجوانیِ بزرگ چریکیهای جنگ را خشتخشت آجرش شاهد بوده. وارد که شوی مصطفی چمران کتاب به دست نگاهت میکند و انگار میخواهد خوشامد بگوید به مهمانان خانهاش. خاطرهاش آنقدر زنده است که به مجسمهٔ فلزیاش هم جان داده و مجبورت میکند کمی بایستی و نگاهش کنی و دل به دلش بدهی.
بیرونی، اندرونی و خلوتخانه نونوار اما دست نخورده هستند و این خانه ۱۳۰ساله سه سالن هم دارد که در اولیاش مدارک و مدارج شهید مصطفی چمران و عکسهای جوانی و نوجوانی او را میتوانید ببینید و البته دستگاه جوراببافی پدر شهید مصطفی که با آن امرار معاش میکرده.
سالن دوم اما مهم تر است و فعالیتهای شهید مصطفی چمران در کردستان، لبنان، آمریکا همه و همه به تصویر کشیده شده و شاید کمی فلسفهٔ زندگی شهید چمران را برایتان روشن کند.
راستی هزینه این فقره سیر و سفر در خانه این شهید رایگان است و اگر خواستید، هر روز هفته جز ایام تعطیل از ۹ صبح تا ۶ بعد از ظهر در این خانه به رویتان باز است. برای سر شلوغها هم پنجشنبه تا ۲ بعد از ظهر فرجه گذاشتهاند تا به مهمانی یکی از باسخاوتترین وزرای وقت بروند و جهانش را سیاحت کنند.
خبر بخوانید، خبر بگیرید، خبرنگار شوید
نمیدانم چقدر اهل روز و روزنگاری و مناسبتها هستید، اما ما خبرنگارهای قلم به دست باید هر روز حواسمان به انواع مناسبتها باشد و بنویسیم و گزارش دهیم، تا شاید دادی بگیریم و گرهی باز شود. این روزها اما با وجود جریان آزاد اطلاعات و انواع و اقسام شبکههای اجتماعی، همه گمان میکنند مطلعاند و آگاه، که البته پر بیراه نیست.
حالا که این چند روز به نام ما سند خورده و روز خبرنگار است، بیایید این بار اگر آخر هفته یک خانه به نفس جمع شما گرم شده، به جای گروههای فامیلی در فضای مجازی، رو در روی هم بنشینید و از هم خبر بگیرید. درد دل کنید. حرف بزنید، گلایه حتی.
شاید فکر کنید این که نشد تفریح! اما مطمئن باشید بعد از حرف زدن، قضاوت نکردن و تصمیم برای کمک به یکدیگر، آنچنان آرامشی نصیبتان میشود که دلتان میخواهد دوباره و چندباره این کار را امتحان کنید.
تابستان داغ، شربت خنک و دیگر هیچ
فصل گرما که میشود بهترین پذیرایی نوشیدنی خنک است و این روزها شربتهای کارخانهای و آبمیوههای صنعتی برای پذیرایی خیلی روی بورس است. اما بد نیست اگر حوصلهتان سرجایش است و قرار است یک مهمانی داشته باشید، دور شربتهای آماده را خط بکشید و به سلیقه خودتان با خاکشیر، تخم شربتی، آبلیمو عسل، سکنجبین-خیار یا هر چه دم دستتان است و طبیعی است، شربتی گوارا درست کنید.
اینطوری هم شربت خنک و خانگی برای دورهمی دارید، هم مطمئنید که سالم و بی خطر است و هم هزینهٔ آن به مراتب کمتر میشود. همهٔ این مزایا به علاوه شربت خنک و خوشمزه نوش جانتان.
استرس پر، بادبادک هوا کنید
سریش، مقوا، کاغذرنگی، چوب حصیر و کمی نخ همه آن چیزی بود که خیلیهایمان لازم داشتیم تا صاحب بادبادک شویم و بیخیال و رها آن را به دست باد بسپاریم و بالا و بالا رفتنش را تماشا کنیم. لذتی که شاید فکرش را نکنیم که بشود دوباره تجربه کرد.
اما مدتهاست در شمال غرب پایتخت و در پارک پردیسان، عده زیادی آخر هفتهها، آرزوهای بچگیشان را با خود میآورند و بادبادک هوا میکنند و هم خودشان گذشته را زنده میکنند و هم به بچههایشان بچگی کردنی جذاب را هدیه میدهند.
شما هم میتوانید هر پرنده آهنی و کاغذی که داشتید با خود به بخش شمالی یا جنوبی پارک ببرید و به پرواز درآورید.
پیاده روی، دوچرخه سواری، کلی آلاچیق، سرویس بهداشتی و نمازخانه، پارکینگهای کافی در شمال و جنوب پارک و دکههای اغذیه فروشی از دیگر امتیازهای پارک است که لذت بردن از این پارک را دوچندان میکند.
مشاعره خانوادگی به وقت تعطیلات
اقبالتان بلند است و جمعهایتان پر جمعیت و خوشخلق و خوشذوق؟ خب خیلی خوب میشود اگر آنهایی که اهل دل و شعر و کتاب است دور هم جمع شوند و مشاعره کنند. بچهها هم اگر با هر شعر و ترانهٔ مناسب سنشان به این مسابقه برسند که عالی میشود.
حتی اگر آنقدرها هم اهل شعر و شاعری نیستید، باز هم میتوانید به جای تماشا در این مسابقه خانوادگی شرکت کنید و خود را به چالش بکشید.
مشاعره که شروع شد، موبایل و اینترنت را غلاف کنید و ببینید چقدر شعر هست که منتظر بوده چنین جمعی جمع شود و خوانده و شنیده شود. روحتان تازه میشود و هوای دلتان تازه تر.
تعطیلاتان به مهر و خوشی و خوشبختی.