محدوده میدان انقلاب از سال‌های دور محلی برای یافتن کتاب‌های کمیاب بوده اما این روزها در محاصره افرادی قرار گرفته که با شیوه‌های عجیب و نامتعارف اقدام به عرضه اقلامی می‌کنند که رنگ و بوی فرهنگی ندارد.

به گزارش مشرق، محدوده میدان انقلاب از سال‌های دور پاتوق کتابخوان‌ها و محلی برای یافتن کتاب‌های کمیاب بوده اما این روزها در محاصره افرادی  قرار گرفته که با شیوه‌های عجیب و نامتعارف اقدام به عرضه اقلامی می‌کنند که رنگ و بوی فرهنگی ندارد. دستفروشی کتاب در حوالی میدان انقلاب پدیده جدیدی نیست، اما چند صباحی می‌شود که دسترسی به انواع کتاب‌های ممنوعه به آسان‌ترین کار ممکن تبدیل شده و عجیب‌تر آنکه دستفروش‌ها بدون هیچ نظارتی، به کتاب‌های بدون مجوز چوب حراج می‌زنند و در مقایسه با سال‌های قبل مشتریان بیشتری را جلب می‌کنند.

یک جفت کتاب ۱۰ هزار تومان!

دستفروش‌ها معمولا از ساعت ۱۱ صبح بساط‌شان را در اطراف میدان انقلاب پهن می‌کنند و گاهی اوقات نیمی از عرض پیاده‌رو با انواع کتاب‌های ممنوعه پوشیده می‌شود اما کتابفروش‌های باسابقه‌تر ابتدای خیابان‌های اردیبهشت و فخر رازی تجمع می‌کنند و مشتریان خاص خودشان را دارند. افرادی که برای خرید کتاب به آنها مراجعه می‌کنند عمدتا از دانشجویانی هستند که مدت‌ها برای خرید کتاب‌های بدون سانسور، کتابفروشی‌های تهران را زیر و رو کرده‌اند و با توصیه دوستانشان به دستفروش‌های روبروی دانشگاه تهران پناه آورده‌اند.

خرید و فروش کتاب از دستفروش‌ها شیوه و آداب متفاوت و عجیبی دارد. مثلا هر دو کتاب در یک بسته سلفونی و با قیمت ۱۰ هزار تومان به مشتری عرضه می‌شود و به این ترتیب به کالایی کم ارزش مثل جوراب که چند متر آنطرف‌تر هر سه جفتش به ۱۰ هزار تومان فروخته می‌شود، تنزل پیدا می‌کند. جالب اینکه برخی مشتریان برای خرید هر کتاب چانه‌زنی می‌کنند و فروشنده‌ها بابت هر کتاب ۵ هزار تومان برای آنها تخفیف قائل می‌شوند. یکی از دستفروش‌ها بعد از چیدن همه کتاب‌ها در پیاده رو روی صندلی کنار بساطش می‌نشیند. حالا فرصت مناسبی است که با او همکلام شویم. مثل هر فروشنده دیگری در این روزها قبل از هر چیز به تاثیر افزایش قیمت دلار روی قیمت کتاب اشاره می‌کند و می‌گوید: «چاپ کتابی که تا چند ماه قبل ۲۲هزار تومان قیمت می‌خورد دیگر مقرون به صرفه نیست، اما چون توسط دستفروش عرضه می‌شود مشتری حاضر نیست پول چندانی پرداخت کند. یک ویژگی کتاب‌هایی که ما عرضه می‌کنیم پائین بودن قیمت آنهاست و اگر قیمت‌ها را افزایش بدهیم بخش زیادی از مشتریان خود را از دست خواهیم داد.» او ادامه می‌دهد: «کتاب‌هایی که ما می‌فروشیم با نمونه مشابه‌ای که در کتابفروشی‌هاست فرق می‌کند. ما نسخه اصلی و بدون سانسور کتاب را می‌فروشیم.»

غوغای کتاب‌های ممنوعه

رقابت بین دستفروش‌ها و کتابفروشی‌های مقابل دانشگاه تهران بر سر قیمت کتاب هنوز هم برقرار است اما خیلی‌ها ترجیح می‌دهند برای خرید کتاب‌هایی که زیر تیغ سانسور نرفته‌اند و از روی نسخه اصلی چاپ شده‌اند به دستفروش‌ها مراجعه کنند. در میان کتاب‌های رنگارنگی که روی سنگفرش‌های پیاده‌رو پهن شده‌اند، کتاب‌هایی با عنوان‌های عجیب به چشم می‌خورد. مثلا کتاب «ماموریت برای وطنم» با زیرنویس «اعلیحضرت همایونی محمدرضا شاه پهلوی» و با تصویری بزرگ از پادشاه مخلوع ایران به راحتی در دسترس مشتریان قرار دارد و نسخه‌های بدون سانسور کتاب‌هایی مثل «بیشعوری» یا «دو قرن سکوت» هم به وفور و ارزانتر از نسخه‌های سانسور شده یافت می‌شود. کتاب‌های ممنوعه و کتاب‌هایی با محتوای گمراه کننده و غیر اخلاقی که در بساط دستفروش‌ها کنار هم چیده شده در چاپخانه‌های غیرقانونی که در دایره نظارت وزارت ارشاد قرار ندارند تکثیر می‌شوند و کسی از محل اختفای ناشر خبر ندارد.

دستفروش‌ها معمولا در برابر هر سئوالی که به شیوه چاپ و توزیع این کتاب‌ها از آنها پرسیده می‌شود موضع می‌گیرند و از دادن پاسخ روشن امتناع می‌کنند، اما یک تحقیق میدانی چند ساعته و جواب‌های نصفه و نیمه برخی دستفروشان نشان می‌دهد همه این کتاب‌ها در چاپخانه‌های غیرقانونی که در تهران، مشهد، تبریز و اصفهان فعالیت می‌کنند چاپ می‌شوند. نکته جالب اینکه دستفروش‌ها به طور مستقیم با چاپخانه ارتباطی ندارند و تعدادی نیسان و وانت بار هر روز صبح کتاب‌های ممنوعه را به طور فله‌ای بین آنها توزیع می‌کنند. یکی دیگر از دستفروشانی که مدت‌هاست در ابتدای خیابان فخر رازی بساط می‌کند می‌گوید: «برای ما فرقی نمی‌کند که این کتاب‌ها کجا چاپ می‌شود. ما می‌خریم و بعد هم با کمی سود به مردم می‌فروشیم. افرادی که مسئول توزیع کتاب‌ها هستند معمولا یک روز مشخص در هفته به ما سر می‌زنند و بعد از دریافت پول نقد، کتاب‌ها را تحویل می‌دهند و می‌روند. شاید باورتان نشود، اما اسم همدیگر را هم نمی‌دانیم. راستش ما هم به محتوا و بهشت و جهنم این کتاب‌ها کاری نداریم.»

نسخه اصلی، نسخه قاچاق

در کنار کتاب‌های ممنوعه، فروش کتاب‌های دست دوم هم بین دستفروش‌ها رواج دارد و به دلیل ارزان‌تر بودن مشتریان زیادی دارند. برخی کتابفروشی‌های مجاز که به تنوع در فروش محصولات خود اهمیت می‌دهند هر ۶ ماه یا سالی یکبار همه کتاب‌های قدیمی را یکجا و کیلوئی به واسطه‌ها می‌فروشند و این کتاب‌ها چند دست می‌چرخند تا فله‌ای به دستفروشان حوالی میدان انقلاب برسد. آنها هم با ترکیبی از کتاب‌های نو، کهنه، سانسور شده و سانسور نشده که قیمت خرید آنها کیلوئی ۲۰ تا ۲۵هزار تومان برآورد می‌شود، ذائقه همه مشتریان خود را تامین می‌کنند و به سود قابل توجهی می‌رسند. در این میان تعدادی از فروشگاه‌های کتاب که در پاساژهای قدیمی مثل پاساژ نادر فعالیت می‌کنند و از نگاه‌ها دور مانده‌اند، برای عقب نماندن از قافله خریداران کتاب‌های دست دوم تعدادی «دادزن» استخدام کرده‌اند و این افراد با صدای رسا و تکه مقوایی که در دست دارند فروشندگان کتاب‌های دست دوم را به داخل پاساژ هدایت می‌کنند. بنابراین هزینه‌هایی مثل حق نشر، حق تالیف و سهم توزیع به این نوع کتاب‌ها تعلق نمی‌گیرد و باعث می‌شود قیمت آنها دستکم ۵۰ درصد از کتاب‌هایی که در کتابفروشی‌ها عرضه می‌شود ارزان‌تر باشد. در گفت‌وگو با کتابفروشی‌های قدیمی به سرنخ‌های تازه‌ای می‌رسیم. مثلا تعدادی از کسانی که این روزها به عنوان کتابفروش حرفه‌ای در حوالی میدان انقلاب بساط‌گستری می‌کنند و ارزش این محصول فرهنگی را در حد جوراب و دستکش و کلاه تنزل داده‌اند، پیش از این با شغل‌های کاذب دیگر امرار معاش می‌کردند و حالا کار پرسودتر و البته کم دردسرتری را تجربه می‌کنند.

یکی از کتابفروشان نزدیک خیابان فخر رازی که دوست ندارد اسم و نشانش را بگوید به نکته جالبی اشاره می‌کند: «اینکه دستفروشان به مردم می‌گویند کتاب‌های ما سانسور نشده، دروغ است. متاسفانه عین همان کتابی را که در کتابفروشی موجود است به شکل قاچاق و البته با کیفیت بسیار پایین‌تر تکثیر می‌کنند و بعد هم توسط دستفروش با ۵۰ درصد تخفیف به مردم می‌فروشند.» او می‌گوید: «۳ نوع کتاب در بساطی‌ها به فروش می‌رسد؛ کتاب‌ها دسته‌دوم، کتاب‌های ظاله یا همان ممنوعه و کتاب‌های پرفروشی که کپی و با قیمت کمتر فروخته می‌شوند. ما فقط وانت‌هایی می‌بینیم که این کتاب‌ها را میان دستفروش‌ها توزیع می‌کنند و متأسفانه هیچ‌کس هم نیست که جلوی آنها را بگیرد یا رد آنها را بزند و به محل چاپ و انتشار غیرقانونی برسد.» این دقیقا همان چیزی است که یوسف علیخانی، مدیر نشر آموت چند وقت قبل در نامه‌اش به سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشت: «...یادم است بیست و پنج سال پیش وقتی دانشگاه تهران قبول شده بودم، تمام بعد از ظهرهایم در حراجی کتاب‌ها می‌گذشت تا کتاب‌هایی که به هر دلیل در کتابفروشی‌های رسمی وجود نداشت، بیابم و می یافتم؛ اما یادم نمی‌آید این حراجی‌های کتاب‌ جز کتاب‌های قدیمی چیزی برای عرضه داشته باشند. این روزها حراجی کتاب‌ها، تیشه برداشته‌اند برای زدن کتابفروشی ها و ناشران و در واقع قصدشان نابودی نویسندگان و مترجمانی است که به هر دلیلی یکی از کتاب هایشان گل کرده و باعث زنده ماندنشان شده و حراجی کتاب‌ها که نمی‌دانم از کجا حمایت می‌شوند، کتاب‌های روز و مطرح را به شکل قاچاق منتشر می‌کنند.»

حراج کتاب‌های سانسور نشده

کتاب‌های ممنوعه‌ای که از روی نسخه اصلی و بدون سانسور در چاپخانه‌های غیرقانونی تکثیر می‌شوند با قیمت نازلی در حوالی میدان انقلاب به راحتی در دسترس عموم قرار دارند. سید رشید سیدعقیلی، یکی از کتابفروشان قدیمی مجاور دانشگاه تهران، بی‌اعتمادی برخی از مردم به کتاب‌هایی که به طور قانونی چاپ می‌شوند را دلیل اصلی کسادی بازار کتابفروشی‌های مجاز و رونق گرفتن کسب و کار دستفروش‌ها می‌داند: «طبق تجربه‌ای که دارم می گویم ۵۰ درصد کسانی که از دستفروش‌ها کتاب می‌خرند، می‌خواهند به نسخه اصلی کتاب‌ها دسترسی داشته باشند و کتابی بخوانند که زیر تیغ سانسور نرفته باشد. ارزانی این کتاب‌ها در درجه دوم اهمیت قرار دارد.» جای خالی نظارت بر کتاب‌هایی که در پیاده‌رو عرضه می‌شوند به شدت احساس می‌شود و در نتیجه بعضا کتاب‌هایی در دسترس رده‌های سنی پائین قرار می‌گیرد که مناسب سن و سال آنها نیست و ممکن است ذهن آنها را مسموم کند. سیدعقیلی اغماض متولیان دولتی فرهنگ با پدیده دستفروشی کتاب را دلیل اصلی شکل گرفتن چنین آشفته بازاری می‌داند: «طی چند سال اخیر هیچ اراده‌ای برای جمع‌آوری کتاب‌های ممنوعه و نظارت بر کسب و کار دستفروش‌های کتاب شکل نگرفته و به نظر می‌رسد دولت به دلیل افزایش نرخ بیکاری در این مورد اغماض می‌کند، در حالیکه وزارت ارشاد می‌تواند برای حمایت از حدود ۵۰۰ کتابفروشی مجاز محدوده میدان انقلاب، یک مکان دائمی با نظارت عالیه را به دستفروش‌ها اختصاص بدهد تا شیوه عرضه کتاب به این زشتی نباشد و کسی هم شغل خودش را از دست ندهد.»

کارگروهی که فعلا کاری نکرده

پیاده‌رو اطراف میدان انقلاب به ویژه روبروی دانشگاه تهران در حالی در محاصره کامل دستفروش‌های کتاب قرار گرفته که مسئولان ذیربط از مدت‌ها قبل وعده برخورد یا دستکم نظارت بر کسب و کار آنها را مطرح کرده‌اند. آذرماه سال قبل بود که محمودآموزگار، رئیس اتحادیه ناشران از تشکیل کارگروه صیانت از حقوق ناشران،‌ مولفان و مترجمان خبر داد و گفت نمایندگانی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌، اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، نیروی انتظامی، مرکز فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال در این کارگروه حضور دارند تا به معضل دستفروشی کتاب در خیابان‌های انقلاب و کریمخان زند رسیدگی شود، اما تا امروز که قریب به ۹ ماه از فعالیت این کارگروه گذشته اوضاع با گذشته هیچ تفاوتی نکرده و راسته‌های فرهنگی که باید محلی برای عرضه اقلام فرهنگی باشند در معرض هجوم بی‌فرهنگی قرار گرفته‌اند.

منبع: فارس