متاسفانه دولت آقای روحانی و شخص آقای ظریف همچنان تمامی تخم مرغ‌های خود را در سبد برجام گذاشته و به دیدارهای بی ثمر با مقامات سابق آمریکایی دل خوش کرده‌اند.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** آقای ظریف! هنوز معتقدید که امضای کری تضمین است؟!

روزنامه فرهیختگان در گزارشی نوشت:

«دولت حسن روحانی در سال ۹۲ در شرایطی انتخاب شد که یک ایده برای حل مشکلات کشور ارائه داده بود؛ بستن با کدخدا برای حل مساله. دولت برای پیشبرد این ایده اختیارات و تسهیلات ویژه‌ای را هم در اختیار داشت و بدون هیچ مشکلی دیدگاه خود را تا انتها پیش برد و حتی برخی خطوط‌قرمز اجماعی نظام را هم رد کرد. عملکرد اقتصادی دولت روحانی با آن اختیارات وسیع و البته امکان سیاستگذاری در اقتصاد و با در اختیار داشتن ۷۰ درصد منابع اقتصادی کشور حالا قابل ارزیابی است. در سال پنجم دولت با نگاهی به شرایط بازار و تابلوهای ارز در میدان فردوسی و قیمت طلا و خودرو، این ارزیابی ملموس‌تر و دم‌دستی‌تر هم می‌شود».

فرهیختگان در ادامه نوشت:

«اواخر هفته گذشته بود که برخی منابع خبری آمریکایی خبر از ملاقات جان کری و جواد ظریف دادند؛ دوماه مانده به انتخابات کنگره آمریکا ممکن است انتشار این خبر را بتوان به رقابت دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان ربط داد، اما برخی اخبار از منابع نزدیک به وزارت امور خارجه هم وقوع این ملاقات‌ها را –حضوری یا تلفنی- تأیید کرده‌اند و می‌گویند وزیر امور خارجه سابق آمریکا به طرف ایرانی پیشنهاد داده چندماهی ترامپ را تحمل کنند تا دموکرات‌ها بتوانند با ابزار استیضاح یا غیره ترامپ را سرخط بیاورند و مشکلات اقتصادی ایران حل شود و برخی از این اخبار در رسانه‌های ایران چند روزی است جسته و گریخته با شور و شعف نقل می‌شود. این خبر اگر صحت داشته باشد -که گویی صحت دارد- حداقل دو پیام دارد؛ اول اینکه دولت نه‌تنها برای حل مشکلات کشور هیچ نوآوری‌ای ندارد بلکه همچنان بر همان ایده غلط اولیه پافشاری می‌کند».

روزنامه فرهیختگان افزود:

«نگاهی به شرایط اقتصادی دولت بیندازید، دو وزارتخانه مهم اقتصاد و رفاه که بخش عمده سیاستگذاری و اجرا را در اقتصاد کشور برعهده دارند با سرپرست روزگار می‌گذرانند... ممکن است این حجم از بی‌خیالی و رها کردن ماجرا در نگاه اول تا حدودی سؤال‌برانگیز باشد اما جواب سؤال خیلی سخت نیست؛ حضرات به سیاق همان ماجرای "امضای کری تضمین است"، روی چک بلامحل کری حساب کرده و این‌طور کار را رها کرده‌اند».

گفتنی است در شرایطی که سفارتخانه‌های راهبردی ایران در دو کشور چین و هند، سفیر ندارد و دیپلماسی اقتصادی دولت در منطقه نیز به هیچ عنوان کارنامه قابل قبولی ندارد، آقای ظریف همچنان مشغول دیدار با جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکاست!

از سوی دیگر در شرایطی که دولت آقای روحانی در سالهای اخیر امتیازات اقتصادی زیادی به طرف فرانسوی و برخی دیگر از کشورهای اروپایی داده است، نه تنها این روابط، امتیاز و دستاورد قابل توجهی برای ما نداشته بلکه سفارتخانه‌های ایران در این کشورها نیز هر از چندگاهی با سهل انگاری کشور میزبان، مورد حمله قرار می‌گیرد.

متاسفانه دولت آقای روحانی و شخص آقای ظریف همچنان تمامی تخم مرغ‌های خود را در سبد برجام گذاشته و به دیدارهای بی ثمر با مقامات سابق آمریکایی دل خوش کرده‌اند.

** حوزه اختیارات دولت محدود است، انتظار بیجا نداشته باشید!

روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت:

«حوزه اختیارات دولت حتی در مسائل اقتصادی گسترده نیست. در مسائل سیاسی اصلاً گسترده نیست...قوه مجریه مبسوط الید نیست. اختیاراتش به حدی نیست که بتواند همه مشکلات کشور را حل کند...شاید الان وقت آن رسیده است برای اینکه دولت بتواند مشکلات کشور را حل کند، مقداری دستش بازتر شود. حالا که دست دولت باز نیست، دائماً فشار دستگاه‌های نظارتی روی دولت است. یک وزیر را در وزارتخانه‌ای می‌گذاریم که خیلی از اختیارات را ندارد اما باید به مجلس پاسخ دهد».

در روزهای گذشته، «علی صوفی» وزیر تعاون دولت اصلاحات با اشاره به اختیارات گسترده روحانی گفته بود: «اختیارات آقای روحانی هم با توجه به رویکردی که مقام معظم رهبری داشتند و دارند و معتقدند که دولت را باید تقویت کنیم و بارها هم از دولت در برابر مخالفان حمایت کردند و شورای هماهنگی اقتصادی با حضور سران سه قوه تشکیل شده است و ریاست آن بر عهده آقای روحانی است، شرایط بسیار خوبی دارند که بتوانند مشکلات کشور را رفع کنند. واقعیت این است که این هماهنگی‌ها تقریباً کم نظیر است و ما تا امروز در این سطح میان سران قوا و رهبری و رئیس جمهور کمتر شاهد چنین همراهی و هماهنگی بودیم. لذا عدم استفاده از این موقعیت تا حدود زیادی به شخص آقای روحانی برمیگردد که چرا تا امروز از این ظرفیت و هماهنگی استفاده نکرده است».

گفتنی است از ۴۲۴ هزار میلیارد تومان منابع بودجه عمومی تنها ۵۳ هزار میلیارد آن متعلق به قوای دیگر به غیر از دولت است. علاوه بر این اختیار قبض و بسط ۵۳ هزار میلیارد تومان مذکور نیز در دست دولت است.

وقتی نتیجه «فتح الفتوح برجام»! می‌شود دلار ۱۴ هزار تومانی و سکه ۴ میلیونی و پراید ۴۰ میلیونی، برای فرار از پاسخگویی می گویند «اختیارات دولت محدود است»!

کارشناسان معتقدند که مشکل اساسی دولت، سوءمدیریت است و نه فقدان اختیارات.

** دولت روحانی مشورت پذیر نیست

«فیض‌الله عرب سرخی» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:

«دولت روحانی آن چنان که باید و شاید مشورت‌پذیر نیست».

روزنامه آرمان همچنین در سرمقاله امروز به قلم «علی تاجرنیا» نوشت:

«تیم آقای‌روحانی در حلقه مشاوران و مردان اجرایی کارآمدی لازم را برای عبور از بحران‌ها در کشور ندارد».

چندی پیش «عبدالله ناصری» مشاور رئیس دولت اصلاحات گفته بود: «من معتقدم یکی از ضعف‌های احتمالی آقای روحانی عدم مشورت‌پذیری است...متوسط و میانگین نمره عملکردی آقای روحانی از سوی نخبگان و کنشگران سیاسی جامعه رأی خود متوسط ۱۵ بوده اما اکنون در بسیاری از زمینه‌ها نمره وی و ارزیابی کنشگران و نخبگان به نمره لب مرز رسیده و تازه در برخی از عرصه‌ها نیز نمره مردودی گرفته از جمله مدیریت بحران ارز و افکار عمومی و جامعه پس از تحولات اخیر».

«فائزه هاشمی» نیز چندی پیش گفته بود: «روحانی خیلی اهل مشورت نیست...تا جایی که مطلعم آقای روحانی در همه موضوعات از بابا مشورت نمی‌گرفت و در خیلی از مواردی که مشورت می‌کرد و بابا به ایشان نظر می‌داد، آن را انجام نمی‌داد و آنچه را که خودش با آن موافق بود، انجام می‌داد».

«پدرام سلطانی» نایب رئیس اتاق بازرگانی نیز چندی پیش گفته بود: «تیم اقتصادی دولت مشورت‌ناپذیر و خودرأی است...آن‌ها مسن هستند و اطلاعی از دانش روز ندارند».

لازم به ذکر است که در روزهای گذشته انتصاب رئیس معزول بانک مرکزی به عنوان مشاور رئیس‌جمهور در امور مالی و بانکی، تعجب ناظران سیاسی و اقتصادی را برانگیخت.

** روزنامه اصلاح طلب: در حال تکرار تجربه تلخ ونزوئلا هستیم

روزنامه بهار در گزارشی نوشت:

«تمامی وقایع کشور به خصوص بعد از سال ۹۷ را باید با دقت بررسی کرد تا بتوان به نتیجه گیری درستی در مورد ونزوئلایی شدن ایران رسید اما با نگاهی کلی به حوادث چند وقت اخیر به نظر ایران هم در حال تکرار تجربه تلخ ونزوئلا است».

گفتنی است چندی پیش «حسین راغفر» کارشناس اقتصادی حامی دولت گفته بود: «نوسانات نرخ ارز و سیر صعودی آن نشانه ونزوئلایی شدن اقتصاد است و برخی مسئولان اقتصادی در آن سهم دارند...در حال حاضر یک اضطراب بی‌سابقه در جامعه که ناشی از افزایش قیمت ارز است، پدید آمده است. مردمی که اندکی پول نقد دارند یک‌شبه، قدرت خریدشان نصف شده و طبیعی است که مضطرب می‌شوند. این اضطراب‌ها موجب اضطراب‌های بیشتر در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می‌شود...دولت برای تأمین کسری بودجه خود و گروه‌های خارج از دولت به دلایل متعدد از افزایش تورم منتفع می‌شوند، لذا طبیعی است که کسی برای کنترل تورم اقدام نکند. ریشه اصلی افزایش قیمت‌ها در بی‌ثباتی اقتصادی و حضور غیر مرتبطان در اقتصاد...است. ظاهراً لایه‌هایی از مدیران و بخش‌هایی تصمیم‌گیران توانایی و تدبیر کافی برای مدیریت بحران‌ها را ندارند».

اذعان به ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران در دولت روحانی در حالی است که پیش از این، اصلاح طلبان بارها هشدار می‌دادند که اگر رقبای روحانی بر سر کار بیایند، ایران، ونزوئلا می‌شود.

«موسی غنی‌نژاد» از کارشناسان اقتصادی حامی دولت در جریان رقابت‌های ریاست جمهوری سال ۹۶ مدعی شده بود: «مردم باید انتخاب کنند؛ یا ادامه سیاست‌های روحانی و اصلاحات اقتصادی تدریجی یا افتادن در تله پوپولیسم و تبدیل به ونزوئلا».

ایجاد هراس و لولوسازی از رقیب، تنها هنر اصلاح طلبان است. جریانی که با عملیات روانی اینگونه القا می‌کرد که در صورت پیروزی رقبای روحانی، ایران ونزوئلا می‌شود. همان جریانی است که در دوره دولت سازندگی نیز با تبلیغ برنامه‌های وارداتی و حمله به عقاید استقلال‌طلبی، نارضایتی مردم را افزایش داد.