به گزارش مشرق، «تاریخ ایرانی» نوشت: در پی شکایتهای مکرر ایران مبنی بر کاربرد سلاح شیمیایی عراق در جنگ و اعزام کارشناسان سازمان ملل، گزارشی از این بمباران به دبیرکل رسید که ناگزیر رییس شورای امنیت، بیانیه قاطعی در محکومیت کاربرد این سلاحها توسط عراق صادر کرد، هر چند که در این بیانیه، «ادامه منازعه» نیز محکوم شده بود.
شورای امنیت در ۸ مهر ۱۳۶۵، بحث خود را در مورد جنگ آغاز کرد و دبیرکل، گزارش مفصلی به شورا ارائه کرد. این بحث منجر به صدور قطعنامه ۵۸۸ در تاریخ ۱۵ مهر همان سال به اتفاق آراء شد. این قطعنامه، با احساس خطر عمیق نسبت به طولانی شدن و تشدید منازعه و با یادآوری تعهدات دولتها در خودداری از کاربرد زور و حل صلحآمیز اختلافات، ایران و عراق را به اجرای کامل و بدون درنگ قطعنامه قبلی شورا مبنی بر آتشبس بین طرفین فرا میخواند. آن زمان در محافل ایرانی علت اصلی صدور این قطعنامه، بیشتر به خاطر تهدید ایران به انجام حمله سرنوشتساز به عراق ارزیابی شد.
متن کامل قطعنامه ۵۸۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره جنگ ایران و عراق بدین شرح بود: «شورای امنیت با تأیید مجدد قطعنامه ۵۸۲ خود؛ با ابراز نگرانی عمیق از این که علیرغم درخواستهایش برای آتشبس، منازعه بین ایران و عراق به شدت سابق با تلفات شدید انسانی و تخریب مادی ادامه دارد؛ با ابراز تأسف از آغاز و ادامه منازعه، همچنین با ابراز تأسف از بمباران مراکز صرفاً مسکونی غیرنظامی، حملات به کشتیرانی بیطرف با هواپیماهای کشوری، نقض قوانین بینالمللی انساندوستانه و دیگر قوانین ناظر بر درگیری مسلحانه، به ویژه کاربرد سلاحهای شیمیایی برخلاف الزامات پروتکل ۱۹۲۵ ژنو؛ با ابراز نگرانی عمیق نسبت به احتمال تشدید و گسترش بیشتر منازعه، مصمم گردید به تمامی اقدامات نظامی بین ایران و عراق خاتمه بخشد. معتقد گردید که باید یک راهحل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار بین ایران و عراق به دست آید؛ با یادآوری مفاد منشور ملل متحد، بهویژه تعهد همه دول عضو به حل اختلافات بینالمللی خود از راههای مسالمتآمیز به نحوی که صلح و امنیت بینالمللی و عدالت به مخاطره نیفتد؛ با حکم به اینکه در منازعه بین ایران و عراق نقض صلح حادث شده است؛ با اقدام بر اساس مواد ۳۹ و ۴۰ منشور ملل متحد:
۱. خواستار آن است که بهعنوان قدم اولیه جهت حل و فصل (مناقشه) از راه مذاکره، ایران و عراق یک آتشبس فوری را رعایت کرده، به تمام عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه داده و تمام نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بینالمللی بازگردانند.
۲. از دبیرکل درخواست میکند که یک تیم ناظر ملل متحد برای بررسی، تأیید و نظارت بر آتشبس و عقبنشینی نیروها اعزام نماید و همچنین از دبیرکل درخواست مینماید با مشورت طرفین درگیر، تدابیر لازم را اتخاذ نموده، گزارش آن را به شورای امنیت ارائه نماید.
۳. مصرانه میخواهد اسرای جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی، براساس کنوانسیون سوم ژنو در ۱۲ اوت ۱۹۴۹، بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند.
۴. از ایران و عراق میخواهد با دبیرکل در اجرای قطعنامه و در تلاشهای میانجیگرایانه برای حصول یک راهحل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در خصوص تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد، همکاری نمایند.
۵. از تمام کشورهای دیگر میخواهد که حداکثر خویشتنداری را مبذول دارند و از هرگونه اقدامی که میتواند منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد، احتراز کنند و بدین ترتیب اجرای قطعنامه را تسهیل نمایند.
۶. از دبیرکل درخواست مینماید که با مشورت با ایران و عراق، مساله تفویض اختیار به هیاتی بیطرف برای تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی نموده و در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد.
۷. ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاشهای بازسازی با کمکهای مناسب بینالمللی پس از خاتمه درگیری تصدیق میگردد و در این خصوص از دبیرکل درخواست میکند که یک هیات کارشناسان را برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت، تعیین نماید.
۸. همچنین از دبیرکل درخواست میکند که با مشورت با ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مداقه قرار دهد.
۹. از دبیرکل درخواست میکند که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه مطلع نماید.
۱۰. مصمم است برای بررسی اقدامات بیشتر جهت رعایت و اجرای این قطعنامه، در صورت ضرورت جلسات دیگری مجدداً تشکیل دهد.»
اما چرا ایران قطعنامه ۵۸۸ شورای امنیت را نپذیرفت؟
عنوان قطعنامه ۵۸۸ چون گذشته «وضعیت مابین ایران و عراق» است و جنبه توصیه بودن قطعنامه نیز بر جای خود میباشد. ضمن آنکه از نظر حجم و تعداد کلمات به کار برده شده، کوتاهترین قطعنامه از مجموع قطعنامههای مورد مطالعه است. در پاراگرافهای اجرایی قطعنامه ۵۸۸، مطلب تازه و جدیدی نیست، جز آنکه خواستار اجرای قطعنامه ۵۸۲ شده است، درخواست دبیرکل برای شدت بخشیدن به تلاشهایش و اعلام ادامه بررسی شورا نیز تازگی ندارد. تنها در پاراگراف سوم عبارت «بررسی گزارش دبیرکل و شرایط لازم برای برقراری صلح با دوام بین دو کشور» حاوی مطلب جدیدی است.
میتوان گفت که شورا با قطعنامه ۵۸۸ آخرین اتمام حجت خود را برای پذیرش قطعنامههایی از نوع آنچه تا آن زمان صادر کرده بود، انجام داده و راه را برای تحولی اساسی و عظیم در نگرش خود نسبت به کل موضوع جنگ هموار ساخته است. قطعنامه ۵۹۸، نه یک شبه به وجود آمد و نه محصول تفکری یک بعدی و یک جانبه بود. این قطعنامه بنایی بود که برای ایجاد آن زمینههای مناسب لازم داشت و قطعنامههای ۵۸۲ و ۵۸۸ از جمله این زمینهها بود، زیرا اولین عبارت قطعنامه ۵۹۸ اشاره به قطعنامه ۵۸۲ دارد. از این رو اهمیت قطعنامه ۵۸۸ و پیام ویژه آن به این لحاظ است و در جنبههای دیگر فاقد ارزش چندان است.
قطعنامه ۵۸۸ در همان روز تصویب توسط دبیرکل به وزرای خارجه هر دو کشور ابلاغ شد. عراق قطعنامه ۵۸۸ را پذیرفت و جمهوری اسلامی ایران توسط نامهای که از سوی وزیر امور خارجه وقت علیاکبر ولایتی برای دبیرکل سازمان ملل ارسال شد، یکی از صریحترین و مستدلترین موضعگیریهای خود را در قبال قطعنامههای شورای امنیت عموما و قطعنامه ۵۸۸ به ویژه اعلام کرد. این نامه با شرح اقدامات تجاوزکارانه عراق و موضعگیریهای مقطعی و دور از حقیقت شورای امنیت تا آن روز، زمینه مناسبی ایجاد کرد تا شورای امنیت، به طور جدی در موضع خود نسبت به جنگ تحمیلی تجدیدنظر نماید. دبیرکل نظریات طرفین در مورد قطعنامه ۵۸۸ را به اطلاع شورای امنیت رساند. به این ترتیب این قطعنامه نیز سرنوشتی مشابه قطعنامههای قبلی پیدا کرد.
در فاصله صدور قطعنامه ۵۸۸ تا ۵۹۸، عملیاتهای متعددی در جبهههای جنگ صورت گرفت که مهمترین آنها سلسله عملیاتهای فتح، کربلا و نصر است. وجه مشترک اکثر این عملیاتها این بود که در داخل خاک عراق انجام میشد و اغلب توام با موفقیت در رسیدن به اهداف تعیین شده بود. به این ترتیب تهدیدی بسیار فزاینده برای عراق به وجود آمده بود. به ویژه با پیشروی نیروهای ایران به سوی بصره، شورای امنیت نسبت به جنگ بیشتر حساس میشد. در همین زمان نیروی هوایی عراق حملات خود را در منطقه خلیج فارس به روی تاسیسات انتقال نفت ایران و نفتکشها گسترش داد. همچنین با بهرهبرداری از پایگاههای برخی از کشورهای منطقه، عراق توانست به جزایر سیری و خارک حمله کند. در چنین فضایی بود که قطعنامه ۵۹۸ مطرح شد.