گروه جهاد و مقاومت مشرق - سردار محمدباقر نیکخواه بهرامی که در دوران دفاع مقدس به مدت چند سال مسئول تبلیغات جبهه و جنگ «قرارگاه کربلا» و از سال ۶۴ به بعد نیز فرمانده جنگهای نوین قرارگاه خاتم الانبیا(ص) بوده است در گفتوگو با ما درباره حملات شیمیایی مقطع پایانی جنگ از اول فروردین تا سوم شهریورماه سال ۱۳۶۷ بیان کرد: این حملات بیتردید حاصل تجربیات ۶ ساله ارتش عراق و مستشاران خارجی آن و تولیدکنندگان سلاحهای شیمیایی بود که دستاوردهای گذشته و جاری خود را برای تسلیم مدافعان جمهوری اسلامی ایران به کار گرفتند.
وی خاطرنشان کرد: حملات شیمیایی در اوایل جنگ به طور آزمایشی، در ادامه جنگ محدود و درنهایت به طور گسترده و پرحجم انجام شد و از سال چهارم جنگ به بعد، علاوه بر مناطق نظامی، مناطق غیرنظامی و شهروندان ایران و «کرد» عراق نیز هدف حملات شیمیایی قرار گرفتند. حکومت عراق در ضمن گسترش تدریجی استفاده از سلاحهای شیمیایی، انواع خطرناکتر و کشندهتر این عوامل را نیز به کار گرفت و از مشتقات بسیار خطرناک «سیانور» و عامل سریعالاثر اعصاب «سارین» و VX در خطوط مقدم و علیه نیروها و غیرنظامیان و همچنین از عوامل تأخیری و ماندگارتر تاولزاها در خطوط عقبه و پشتیبانی استفاده کرد. علاوه بر این، ارتش عراق با هدف افزایش قربانیان و تشدید وحشت در اواخر جنگ، تاکتیک حملات شیمیایی شبانه با هواپیما، بالگرد و هواپیماهای سبک«PC۷»را به کار گرفت.
این پژوهشگر گفت: آخرین دوره حملات شیمیایی عراق، کمابیش بیوقفه ادامه یافت و در بیشتر موارد توام با بمببارانها و گلولهبارانهای انفجاری بود. تا تاثیرات و صدمات سلاحهای شیمیایی را چند برابر کند. در این دوره، حکومت عراق علاوه بر دستور حملات شیمیایی به شهرها و روستاهای نزدیک مرز، با راهاندازی عملیاتی روانی به قصد تشدید فشار بر مسولان کشور، شهرهای بزرگ و مراکز استانهای ایران را تهدید به بمبباران و موشکباران شیمیایی کرد؛ تهدیدی که اجرای آن دور از انتظار نبود و در پذیرش قطعنامهی ۵۹۸ از جانب ایران موثر بود.
نیکخواهبهرامی با اشاره به گزارشهای کمیتههای ویژه سازمان ملل توضیح داد: «آنسکام» و «آن مویک» کمیتههای ویژه سازمان ملل بعدها در گزارشهای خود درباره خلع سلاحهای کشتار جمعی عراق، به تصمیم حکومت عراق مبنی بر حملات شیمیایی به شهرهای بزرگ ایران اشاره کردند. در این دوره، عراق با بیش از ۱۵۰ حمله هوایی و صدها حمله توپ خانهای، حدود ۲۰۰۰ فروند بمب و راکت و ۲۰ هزار گلوله توپ و خمپاره شیمیایی روی مواضع نیروهای نظامی و مناطق غیر نظامی ایران و کردستان عراق فرو ریخت و کمابیش همه شهرها و روستاهای مرزی و جنگزده ایران و شهرها و روستاهای کردستان عراق را هدف تهاجمات وحشیانهی خود قرار داد.
وی ادامه اد: ارتش عراق در این حملات با استفاده از بمبهای حاوی عوامل سیانور، اعصاب (تابون و سارین)، خفه کننده و خردل، حدود ۱۸۰۰ تن را شهید و ۱۸ هزار تن را مصدوم کرد که این افراد در معرض آسیبهای شدید قرار گرفتند. همچنین چندین هزار نفر دیگر دچار آسیبهای خفیفتر شدند. سرانجام حکومت بعث عراق سلسه جنایات شیمیایی خود را در روز سوم شهریورماه سال ۱۳۶۷، یعنی یک روز قبل از تصویب قطعنامه «۶۲۰» شورای امنیت درباره کاربرد سلاحهای شیمیایی، پایان داد تا نشان دهد، این زمان به پشتوانه حمایت قدرتهای بزرگ و اطمینان خاطر به سکوت شورای امنیت سازمان ملل در برابر این جنایت و ایفا نکردن وظایف بینالمللیاش در این خصوص، چنین فجایعی را مرتکب میشده است. اینکه تلاشهای جمهوری اسلامی ایران برای متوقف کردن حملات شیمیایی عراق از طریق شورای امنیت چه بود به این شرح است:
این فرمانده بیان کرد: در پی صدور قطعنامه ضعیف «۶۱۲» شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره کاربرد سلاحهای شیمیایی- که در آن حکومت عراق در مورد هیچ یک از جنایات جنگی و نسل کشیاش،حتی فاجعه دهشتناک حلبچه مورد عتاب و محکومیت قرار نگرفت- سران حکومت عراق دریافتند که هنوز مجوز ادامه جنایات شیمیایی علیه رزمندگان و غیر نظامیان ایران را دارند. مسئولان جمهوری اسلامی ایران با این که برای متوقف کردن این حملات امیدی به شورای امنیت و اعضای دائمی حاکم بر این شورا نداشتند، حداقل برای ثبت این فجایع در تاریخ و رساندن آن به گوش جهانیان، به اقدامات متعددی دست زدند که از جملهی آنها، ارسال گزارش حملات عراق برای دبیر کل سازمان ملل و درخواست اعزام کارشناس برای بررسی آثار این جنایات بود:
۱- نمایندگی ایران در سازمان ملل در نامه روز ۲۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۷ با اشاره به حملات شیمیایی عراق به روستاهای حومه شهرهای سردشت، بانه، مریوان و پادگاه حمید در روز ۲۷ اردیبهشت که ۱۵۰ تن از مردم را مصدوم و بمباران شیمیایی حومه مریوان در ۲۸ اردیبهشت که سه تن را شهید و هشت تن را مصدوم کرد، آن را نتیجه بیتوجهی سازمان ملل به تنبیه متجاوز و انجام ندادن اقدامی بازدارنده اعلام کرد و افزود: « دولت جمهوری اسلامی ایران ضمن هشدار به سازمان ملل در مورد پیامدهای وسیع در بیتحرکی مصلحتآمیز آن،مایل است به طور رسمی درخواست نماید که فورا تیم کاملی در مورد جدیدترین جنایت عراق تحقیق نماید.»
۲- نمایندگی ایران در نامه روز چهار خرداد ماه سال ۱۳۶۷ به دبیر کل، در گزارش تکمیلی درباره حملات عراق در روزهای ۲۷ و ۲۸ اردیبهشتماه نوشته است: در ۲۷ اردیبهشت، بمباران شیمیایی روستاهای اطراف بانه با گاز خردل، ۲۶۰ تلفات داشته است. همچنین در این روز در بمباران شیمیایی روستاهای مرزنآباد و بانوش در آذربایجان غربی با گازهای «سیانید» و «خردل» پنج تن شهید و ۱۰۰ تن مصدوم شدند. در روز ۲۸ اردیبهشتماه نیز بر اثر بمباران روستای «نی»(حومه مریوان) با ۱۲ بمب خردل و ۱۱ بمب «سیانید»، ۱۲ تن شهید و ۱۵۰ تن مصدوم شدند.
۳- نمایندگی ایران در سازمان ملل در ۱۲روز خردادماه سال ۱۳۶۷، نامه مدیر جامعه معلولان ایران به دبیرکل سازمان ملل را برای وی ارسال کرد. در این نامه ضمن اشاره به استفاده مکرر عراق از سلاحهای شیمیایی، از جمله در بمباران شیمیایی حلبچه که به شهادت و معلولیت هزاران نفر انجامید و انتقال عوارض این سلاحها به نسلهای آینده و معلولیت بسیاری از انسانها، حکومت عراق محکوم شده است. همچنین مدیر جامعه معلولان در این نامه از دبیر کل و اعضای سازمان ملل خواسته است که استفاده از تسلیحات شیمیایی را محکوم کنند.
۴- نمایندگی ایران در نامه روز ۲۶ خرداد ماه سال ۱۳۶۷ خود به دبیرکل سازمان ملل با یادآوری مفاد قطعنامه «۶۱۲» شورای امنیت، ناراضی شدید جمهوری اسلامی ایران را از قصور سازمان ملل در پاسخ به درخواستهای ایران مبنی براعزام تیم کارشناسان برای تحقیق دربارهی استفاده مجدد عراق از سلاحهیا شیمیایی- که به شهادت و جراحت بیش از ۵۳۷ نفر انجامید و ناقض بند ۳ قطعنامهی «۶۱۲» است – اعلام کرد.
نیکخواه بهرامی یادآور شد: در این نامه اضافه شده است که از نظر جمهوری اسلامی ایران مسامحهی شورای امنیت و دبیرکل به حکومت عراق فرصت میدهد به تشدید جنایاتش از طریق استفاده از تسلیحات شیمیایی ادامه دهد. همچنین آمده است که اعضای خاصی از شورای امنیت میکوشند از اجرای قطعنامه ۶۱۲ جلوگیری و اصول حقوق بینالمللی بشردوستانه را به ابزار چانهزنی سیاسی مبدل کنند.
در پایان نامه تاکید شده است که تعلل در اعزام تیم کارشناسان نشاندهنده جدی نبودن شورای امنیت و وجود نداشتن هم کاری میان ارگانهای گوناگون سازمان ملل است و به از بین رفتن مدارک و شواهد جدیدترین جنایات عراق میانجامد.
۵- نمایندگی ایران در روزهای ۲۶ و ۲۸ خرداد ۱۳۶۷ با ارسال دو نامه برای دبیرکل اعلام کرد که هواپیماهای عراقی در «ساعت ۸» روز ۲۴ خرداد ۱۳۶۷ با حمله شیمیایی به روستای ایرانی «بوالحسن» در حومه بانه و استفاده از گازهای خردل و بمبهای حاوی عامل اعصاب،سه تن را شهید و ۱۲ تن را مصدوم کردند.
۶- نمایندگی ایران در روز اول تیرماه سال ۱۳۶۷ با ارسال نامهای برای دبیرکل اعلام کرد که حکومت عراق در ۲۸ خرداد با نیروی زمینی، نیروی هوایی و استفاده از سلاحهای شیمیایی و همچنین همکاری گروه تروریستی «مجاهدین خلق«، به مهران حمله کرد و در این حمله از هیچ جنایتی پرهیز نکرد.
۷- در پی بیاعتنایی سازمانهای مسئول بینالمللی به ادامه جنایات عراق، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در رزو ششم تیرماه همان سال در نامهای به دبیرکل سازمان ملل، ادامه جنایات عراق علیه غیر نظامیان، از جمله اقدام جدید عراق در استفاده وسیع از سلاحهای شیمیایی در جنوب خوزستان را که به شهادت صدها تن و جراحت شدید ۳۰۰۰ تن انجامید، یادآوری کرد. وی سپس استفاده دائمی عراق از سلاحهای شیمیایی را ناشی از جدی نبودن سازمان ملل و شورای امنیت در ایجاد یک مکانیسم دائمی برای تحقیق فوری درباره استفاده از عوامل شیمیایی دانست و گفت: این امر به فرسایش و محو آثار شیمیایی میانجامد. از همین رو وزیر خارجهی ایران در ادامه خواستار توجه فوری دبیر کل به این نکات شد:
۱- سازمانهای بینالمللی با به کارگیری همه امکانات از ادامه استفاده عراق از سلاحهای ضدانسانی جلوگیری کنند.
۲- قبل از محو آثار جنایات، تیمی از کارشناسان شیمیایی سریع به منطقه اعزام شوند.
۳- مکانیسمی دائمی برای تحقیق فوری دربارهی استفاده از سلاحهای شیمیایی فراهم شود.
وی ضمن بیان این که سکوت و سهلانگاری مجامع بینالمللی موجب شده است که عراق از عوامل شیمیایی به عنوان یک سلاح سازمانی معمول استفاده کند، تاکید کرده است:«حق قانونی ماست که جهت دفاع از خویش، اقدامات موثر و لازم را اتخاذ نماییم و کلیهی ابزارهای در دسترس خویش را جهت پایان بخشیدن به کلیهی ددمنشیهای عراق به کار گیریم.»
این نویسنده با اشاره به نقش آمریکا برای پایان دادن به جنگ تحمیلی افزود: آمریکا در ادامه اجرای استراتژیاش برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق – که از اصول آن تشدید فشار بیشتر به ایران به ایران و افزایش رنجآوری جنگ برای این کشور بود – سرانجام با حمله موشکی به هواپیمای مسافربری ایران در روز ۱۲ تیر ۱۳۶۷ که به سرنگونی هواپیما و کشته شدن همه ۲۹۰سرنشین آن انجامید، آمادگی خود را برای اقدام به هر جنایتی به منظور جلوگیری از پیروزی ایران و شکست عراق اعلام کرد. در پی وقوع این جنایت، وزیر خارجه ایران در نامهای به دبیرکل سازمان ملل در ۱۳روز تیرماه سال ۱۳۶۷ از وی، سازمان ملل و شورای امنیت خواست تا این قتل عام را محکوم کنند و برای جلوگیری از وقوع بیشتر این قبیل ددمنشیها و خونریزیها به سرعت اقداماتی انجام دهند. نمایندگی ایران نیز خواستار تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت برای بررسی این قتل عام شد.
به دنبال حمله موشکی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران، بسیاری از دولتها و سازمانهای بینالمللی این جنایت را محکوم یا از وقوع آن اظهار تاسف کردند. همچنین در پی درخواست ایران، شورای امنیت در روز ۲۳ تیر ۱۳۶۷ برای بررسی این موضوع تشکیل جلسه داد و وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در این جلسه، به طور مشروح چگونگی وقوع این حادثه و دلایل عمده بودن آن را بیان کرد.
بعد از وی، معاون رئیس جمهور آمریکا ضمن اظهار تاسف از این واقعه، برشمردن اهمیت حیاتی خلیج فارس برای آمریکا و اقتصاد جهان و متهم کردن ایران به داشتن رفتار خصمانه در این منطقه، گفت که ایران با نپذیرفتن «قطعنامه ۵۹۸»، متهم اصلی در ادامه جنگ و قربانی شدن هزاران نفر بر اثر به کارگیری سلاحهای شیمیایی است.
وی افزود: ایران نمیتواند همزمان به سازمانی (شورای امنیت) شکایت کند که هنوز قطعنامه آن را نپذیرفته است. معاون رئیس جمهور آمریکا در ادامه سخنان خود حمله موشکی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران را،اقدام ناو «وینسنس» در دفاع از خود اعلام کرد. جرج بوش در پایان سخنان خود، باز هم ایران را تهدید کرد:«تا فرا رسیدن آن روزاجرای قطعنامه ۵۹۸، هرچه نیاز باشد برای حفظ آزادی دریانوردی در آن منطقه حیاتی جهان انجام خواهیم داد و هر اقدامی که برای حفظ نیروهایمان در آن جا لازم باشد به کار خواهیم بست.
نیکخواه بهرامی گفت: ادامهِ جلسه شورای امنیت برای بررسی حمله موشکی به هواپیمای مسافربری ایران طی دو جلسه در روزهای بعد نیز ادامه یافت. در این جلسات، اعضای شورای امنیت و نمایندگان چند کشور دیگر با اظهار تاسف از این حادثه نظرهایشان را مطرح کردند و در پایان جلسه سوم، قطعنامه ۶۱۶ تصویب شد که در آن ضمن ابراز نگرانی از تشنج رو به رشد در منطقه خلیج فارس و اظهار تاسف از سقوط هواپیمای غیرنظامی و جان باختن انسانهای بیگناه و همدردی با خانوادهی قربانیان،؛ از تصمیم سازمان بینالمللی هواپیمایی کشوری مبنی بر پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران برای تشکیل گروه حقیقت یاب و اعلام هم کاری آمریکا و ایران با این گروه استقبال شده است و از همه اعضای کنوانسیون هواپیمایی کشوری درخواست شده که مقررات سلامت هوانوردی کشوری را رعایت کنند. در بند آخر این قطعنامه، بر لزوم اجرای قطعنامهی ۵۹۸ به عنوان تنها راه خاتمهی منازعهی ایران و عراق تاکید و از دبیر کل برای اجرای آن اعلام پشتیبانی شده است.
وی توضیح داد: سرانجام قبل از صدور قطعنامه «۶۱۶» شورای امنیت، مسئولان جمهوری اسلامی که بیش از پیش دریافتند در جهان دادرسی نیست و فشارها روز به روز بیشتر خواهد شد و ادامه نبرد برای دستیابی به حقوق پایمال شده جمهوری اسلامی ایران ممکن است به قیمت جان بسیاری دیگر از مردم غیر نظامی تمام شود، در تاریخ ۲۶ تیر ۱۳۶۷ پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را اعلام کردند. این در حالی بود که روز به روز حملات موشکی و هوایی ارتش عراق به شهرها و مناطق غیر نظامی تشدید و تهدید به حملات شیمیایی میشد و حملات شیمیایی به مناطق عملیاتی و شهرها و روستاهای نزدیک مرز افزایش یافته بود؛ علاوه بر پشتیبانی نیروهای نظامی غربی در خلیج فارس از عراق،همکاری عربستان و کویت با عراق برای تهدید نفتکشها، کشتیهای تجاری و پایانههای نفتی و هواپیماهای ایران آشکارا افزایش یافته بود و آمریکا و دیگر کشورهای غربی به طور علنی با عراق در بمباران و تهدید تاسیسات و مناطق و هر اقدام دیگری علیه ایران همکاری میکردند.
این پژوهشگر ادامه داد: اقدامات سازمان ملل در برابر ادامه حملات شیمیایی عراق هم این گونه رقم خورد:
الف) اعزام کارشناسان سازما ملل به ایران و نتایج آن
بعد از گذشت ۴۵ روز از حملات شیمیایی عراق به مناطق غیر نظامی سردشت، بانه و مریوان و روستاهای آذربایجانغربی در روزهای ۲۷ و ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۷ و گذشت ۴۴ روز از درخواست ایران برای اعزام هیءت کارشناسی سازمان ملل و تداوم حملات شیمیایی عراق به دیگر مناطق نظامی و غیرنظامی، به ویژه جنوب خوزستان که شرح آن گذشت و نیز درخواستهای مجدد ایران از سازمان ملل برای اعزام کارشناسان شیمیایی، سرانجام تیم کارشناسی سازمان ملل روز جمعه ۱۰ تیرماه سال ۱۳۶۷ وارد تهران شد و تا ۱۴ تیر به ماموریت خود ادامه داد.
این تیم شامل دو کارشناس و یک مسئول هماهنگی بود.
۱.دکتر «جیمز اریک هولگرن» معاون رییس موسسه تحقیقات دفاعی سوئد در زمینه مسائل هستهیی،میکروبی و شیمیایی.
۲.دکتر «مانوئل دومینگوئز» سرهنگ نیروی زمینی اسپانیا و پزشک متخصص مصدومیتهای ناشی از سلاحهایی هستهیی، میکروبی و شیمیایی.
۳.«ویسنت براستگوی» مدیر بخش امور خلع سلاح دبیرخانه سازمان ملل.
تیم مذکور روز دهم تیرماه بعد از ملاقات با مدیرکل امور سیاسی – بینالمللی وزارت خارجه ایران، به کرمانشاه عزیمت کرد و در بیمارستان ۲۲ بهمن این شهر مصدومان را معاینه و با آنها مصاحبه کرد. سپس ۱۱ تیر به جنوب رفت و در منطقه پادگان حمید به مشاهده و بررسی آثار سلاحهای شیمیایی پرداخت و شب به تهران بازگشت.
تیم سازمان ملل روز ۱۲ تیر با آقای «لواسانی» معاون بینالمللی وزیر خارجه و سپس با اعضای انجمن زنان جمهوری اسلامی ایران ملاقات و شب در مهمانی شام مدیر کل امور سیاسی – بین المللی وزارت خارجه شرکت کرد.
این تیم روز ۱۴ تیر به ژنو بازگشت و در روزهای ۱۵ تا ۱۷ تیر به آماده سازی گزارش خود پرداخت و در ۲۸ تیر (۲۰ ژوئیه) – دو روز پس از موافقت ایران با قطعنامه ۵۹۸ – برای دبیر کل سازمان ملل ارسال کرد.
دبیرکل سازمان ملل پس از بررسی گزارش کارشناسان اعزامی و افزودن یادداشتی بر آن، در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ (۲۱ ژوئیهی ۱۹۸۸) آن را برای شورای امنیت ارسال کرد.
دبیر کل در بخشی از یادداشت خود نوشته است:
دبیرکل نمیتواند نگرانی عمیق خود را از یافتههای این هیأت مبنی بر ادامه کاربرد سلاحهای شیمیایی علیه نیروهای ایران و مواضع آنها پنهان سازد. وی کاملا با ارزیابی کارشناسان موافق است که این بار نسبت به آنچه قبلا تجربه شده، حتی پیامدهای بسیار ناگوارتری داشته است و بنا به اظهار کارشناسان، این روند در صورت ادامه به تشدید و تکرار کاربرد مداوم سلاحهای شیمیایی منجر خواهد شد.
دبیر کل افزوده است: «برای دبیرکل جای بسیار نگرانی است که تنها چند هفته پس از آن قطعنامه «۶۱۲» به اتفاق آرا تصویب شد، مجبور است گزارشی را تسلیم شورای امنیت نماید که در آن به صراحت به انجام اقداماتی اشاره شده که ناقض مفاد این قطعنامه هستند.»
گزارش بازرسی تیم کارشناسی سازمان ملل به ایران گزارشی طولانی است که از هشت بخش، ۴۶ بند و چند ضمیمه تشکیل شده است.
بخش نتایج این گزارش چنین است:
الف) بر اساس معاینات بالینی که در جمهوری اسلامی ایران انجام شد، میتوانیم اعلام نماییم که مصدومان تحت تاثیر سلاحهای شیمیایی قرار گرفتهاند.
ب) سلاحهای شیمیایی تهاجمی مورد استفاده در این حملات، ایپریت (گاز خردل) و مادهی بازدارندهی استیل کولین استراسه است.
ج) تحقیقات هیئت در منطقهی (پادگان) حمید در جنوب غربی اهواز و تجزیه و تحلیل شیمیایی نمونههای خاک و قطعات سلاح موجود در این منطقه نشان میدهد که از سلاحهای شیمیایی علیه مواضع ایرانیان استفاده شده است. عامل شیمیایی مورد استفاده گاز خردل (ایپریت) بوده است.
د) از بررسی قطعات سلاح میتوان نتیجه گرفت که بمبها مشابه بمبهایی است که در سال ۱۹۸۴، ۱۹۸۶ و ۱۹۸۷ استفاده شده و مجددا علیه نیروهای ایران در خاک ایران به کارگیری شده که نشان دهندهی کاربرد مکرر آن از سوی نیروهای عراقی است.
ه) با توجه به محدودیت وقت و منابع این امکان وجود نداشت که میزان کاربرد عاملهای جنگ افزارهای شیمیایی را به دقت مشخص نماییم، ولی بر اساس یافتههای این هیئت و با استفاده از نتایج هیئتهای قبلی میتوان اعلام کرد که کاربرد این قبیل سلاحها تشدید شده و به طور مکرر از آنها استفاده شده است.
گفتنی است که در این گزارش چند بار تاکید شده که برای دست یابی به نتایج دقیق تر، بازرسی سریع مناطق مورد حملهی شیمیایی و معاینه فوری مصدومان شیمیایی ضروری است. همچنین به ضرورت تجدید نظر در تجهیزات موجود تیمهای بازرسی سازمان ملل اشاره شده است.
در بند ۸ از بخش سوم این گزارش آمده است:
در طی بازدید ما از منطقه جنگی در محل حملهی مورد ادعا با سلاحهای شیمیایی، مقامات نظامی محلی تجهیزات حفاظتی مناسبی در اختیار ما قرار دادند. دمای هوا بین ۴۸ تا ۵۰ درجه سلسیوس بود که عوامل شیمیایی در چنین دمایی به سرعت تبخیر و تجزیه میشوند. این موضوع ماموریت ما را بسیار مشکل ساخت که به همین دلیل بر اهمیت تحقیقات در کوتاه ترین زمان ممکن پس از حملات مورد ادعا تاکید میگردد.
ب) اعزام کارشناسان سازمان ملل به عراق و نتایج آن:
نمایندگی عراق در سازمان ملل در ۱۴ تیر ۱۳۶۷ (۵ جولای ۱۹۸۸) در نامهای به دبیرکل ادعا کرد که نیروهای ایران در حملات روزهای ۱۰ تیرماه و ۳۰ خردادماه سال۱۳۶۷ از سلاحهای شیمیایی استفاده کردند که بر اثر آن تعدادی از سربازان دچار جراحت سختی شدهاند. در این نامه همچنین ادعا شده است که در بخشی از جبههای که نیروهای ایران وادار به عقبنشینی شدهاند، سلاحهای شیمیایی کشف شده است.
نماینده عراق در نامه روز ۱۴ تیر ماه خود به دبیر کل، درخواست کرد که هیأتی برای کشف حقایق اعزام شود.
در پی این درخواست به دستور دبیرکل سازمان ملل همان هیأتی که به ایران اعزام شده بود، تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۶۷، یعنی فقط پنج روز پس از درخواست عراق، وارد بغداد شد و با حضور در بیمارستان نظامی سلیمانیه، مصدومان را معاینه و با آنها مصاحبه کرد. همچنین مهماتی را که ادعا شده بود حاوی عامل شیمیایی است، بررسی کرد. این هیأت ۲۰ تیر نیز از اردوگاه نظامی الطریق و سلاحهایی که ادعا میشد در شلمچه به غنیمت گرفته شده، بازدید کرد و در بیمارستان نظامی «الرشید بغداد»، به معاینه مصدومان و مصاحبه با آنها پرداخت.
هیأت کارشناسی گزارش خود را در روز دوم مردادماه سال (۲۴ جولای) برای دبیرکل سازمان ملل ارسال کرد. دبیر کل نیز با افزودن یادداشتی در ابتدای این گزارش، آن را در تاریخ سوم مرداد ۱۳۶۷ (۲۵ جولای ۱۹۸۸) برای شورای امنیت ارسال کرد.
در یادداشت دبیر کل بر گزارش هیأت اعزامی، هیچگونه اتهامی به ایران وارد نشده است و دبیر کل ضمن گزارش چگونگی اجرای این بازرسی و تاکید بر ضرورت اجرای کامل قطعنامه ۵۹۸ به عنوان راه نهایی پایان جنگ و همچنین اشاره به قطعنامه ۶۱۲ و تاکید بر رعایت «پروتکل ۱۹۲۵» «ژنو» و لزوم یافتن راههای جدیدی برای جلوگیری از کاربرد سلاحهای کشتار جمعی، تاسف خود را چنین اعلام کرده است:
«دبیرکل تاسف عمیق خود را از نتایج هیأت مبنی بر افزایش رو به رشد استفاده از انواع مختلف سلاحها همراه با عاملهای شیمیایی خطرناک در مناقشه میان ایران و عراق ابراز مینماید.»
گزارش کارشناسان اعزامی به عراق در هشت بخش، ۳۲ بند و چند ضمیمه تهیه شده است.
بخش نتایج گزارش کارشناسان اعزامی سازمان ملل به عراق چنین است:
الف) بر اساس معاینات بالینی در مورد ۹ سرباز عراقی، میتوانیم به طور قطعی اعلام نماییم که مصدومیتهای آنها بر اثر گاز ایپریت (گاز خردل) بوده است.
ب) در بررسی قطعات خمپارهها که پس از ادعای (عراق) در مورد حملهی ایران در سلیمانیه یافت شد، تایید گردید که این قطعات حاوی ایپریت (گاز خردل) هستند.
ج)دستگاه CAM (نمایشگر عوامل شیمیایی) علائم مثبتی به وجود عامل تاولزا در صندوقچههایی که خمپارهها در آن قرار داشتند نشان داد. گفته شد این صندوقچهی خمپارهها از نیروهای ایرانی در شلمچه در شرق بصره به غنیمت گرفته شده و حفظ گردیده است. ولی با تجزیه نمونههای مایع از یکی از اینها نمیتوان وجود هیچ عامل جنگ افزار شیمیایی را تایید کرد.
د) در بررسی مهماتی که ادعا شد از نیروهای ایرانی به غنیمت گرفته شده تایید شد که آنها خمپارههای «۸۱میلی متری» بوده و به صورتی طراحی شدهاند که میتوان آنها را با ماده جامد یا مایع حاوی عاملهای جنگ افزارهای شیمیایی پر نمود. همچنین باید خاطرنشان ساخت که خمپارههای ۸۱ میلیمتری را میتوان با خمپارهاندازهای ۸۲ میلیمتری نیز شلیک کرد.
ه) طبق تحقیقات فعلی، به نظر میرسد تعداد مصدومان و میزان جراحات آنها نسبت به تحقیقات قبلی از میزان کم تری برخوردار است.
نیکخواه بهرامی یادآور شد: در بررسی اقدامات مذکور،مهمترین نکته، بیتوجهی دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت به درخواستهای ایران و اعزام کارشناسان سازمان ملل ۴۴ روز بعد از اولین درخواست است. در واقع،این تاخیر طولانی به نوعی اعتراض کارشناسان اعزامی را برانگیخت و آنان با تاکید بر این که آثار عوامل شیمیایی در مناطق هدف، به ویژه در دمای زیاد، به سرعت از بین میرود، خواستار اتخاذ تدبیری برای بررسی سریع آثار شیمیایی پس از هر حمله شدند. این خواسته در طول شش سال جنگ شیمیایی عراق علیه ایران و حتی تا زمان صدور قطعنامه ۶۲۰ (۴ شهریور ۱۳۶۷) هرگز تحقق نیافت.
از سوی دیگر، درخواست عراقیها برای اعزام کارشناسان سازمان ملل،فقط پنج روز بعد از درخواست آنان عملی شد که احتمالا این فاصله پنج روزه به دلیل اشتغال کارشناسان به تهیهی گزارش تحقیقاتشان در ایران بوده است.
نکته مهم دیگر این که در گزارش هیأت اعزامی به ایران تایید شده که «سلاحهای شیمیایی علیه نیروهای ایران و مواضع آنان به کار گرفته است.» و دبیرکل نیز در یادداشت خود این موضوع را تایید کرده است. در حالی که ادعای عراقیها چنان مشکوک و تردیدآمیز بوده که کارشناسان اعزامی به عراق، فقط تایید کردهاند که «۹ سرباز معاینه شده، بر اثر گاز خردل مصدوم شدهاند.» و اشاره صریحی به این که علیه نیروهای عراقی یا مواضع آنان سلاح شیمیایی به کار رفته، نشده است. همین امر نشان میدهد که حتی کارشناسان احتمال دادهاند که مصدومیت این سربازان ناشی از حملات شیمیایی عراق به مواضع ایران بوده که بر اثر وزش باد به سمت مواضع خودشان موجب این مصدومیت شده است یا بر اثر بمباران مخازن شیمیایی عراق به وسیله هواپیماهای ایران و نشت گازهای مخرب بوده است.
وی گفت: با گذشت فقط پنج روز از زمانی که ایران پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را اعلام کرد و تنها دو روز پس از این که دبیر کل سازمان ملل گزارش کارشناسان سلاحهای شیمیایی اعزامی به ایران را به شورای امنیت تحویل داد، حملات شدید شیمیایی عراق به مناطق غیر نظامی ایران، هم زمان با تجاوز نیروهای ارتش عراق به مرزها و پیش روی در خاک ایران، دوباره آغاز شد. از این رو، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران و نمایندگی ایران در سازمان ملل در اعتراض به این تهاجمات شیمیایی نامههایی برای دبیر کل ارسال کردند:
۱-نمایندگی ایران در ۳۱ تیرماه سال ۱۳۶۷ در نامهای به دبیر کل اعلام کرد که در ساعت هشت صبح امروز،نیروهای عراقی روستاهای حومه باختران را بمباران شیمیایی کردند که بر اثر آن ۸۰ غیرنظامی شهید و ۶۰۰ تن مجروح شدند. اکثر قربانیان این حمله، زن و کودک هستند.
در ساعت ۱۰:۳۰ همین روز نیز روستای «بابایادگار» (از بخش گیلان غرب) هدف حملات شیمیایی قرار گرفت. در پایان این نامه از جامعه بینالمللی به ویژه شورای امنیت خواسته شده است با انجام دادن اقدامات فوری و موثر، مانع نقض اصول بینالمللی و اخلالگری حکومت عراق در تلاشهای دبیر کل شوند.
۲. نمایندگی ایران در ۳۱ تیر در نامه دیگری از شورای امنیت درخواست کرد که استفاده مجدد و گسترده عراق از تسلیحات شیمیایی را با توجه به قطعنامه ۶۱۲ محکوم کند و اقدامات فوری ولازم را برای اجرای مفاد این قطعنامه انجام دهد.
۳. وزیر خارجه ایران در یکم مرداد ۱۳۶۷ در نامهای به دبیرکل ضمن بیان این که حکومت عراق بیدرنگ پس از موافقت ایران با قطعنامه ۵۹۸، اقدامات تجاوزکارانه خود را با به کارگیری گسترده تسلیحات شیمیایی از سر گرفت و بخشهایی از خاک ایران را اشغال کرد، ادعاهای صلحطلبی عراق را فریبکارانه توصیف کرد و بی اعتنایی به مفاد قطعنامه و نقض آن را نشانه آشکار جنگافروزی حکومت عراق خواند. دکتر ولایتی در پایان از دبیرکل و شورای امنیت خواست اقداماتی فوری در جهت جلوگیری از اشغال مجدد بخشهایی از خاک ایران انجام دهند. وی تاکید کرد ندادن پاسخ به موقع روند صلح را به مخاطره میاندازد.
در پی بازرسی کارشناسان سازمان ملل و ارسال گزارش آنان در روز ۲۸ مرداد به شورای امنیت،سرانجام چهارم شهریور ۱۳۶۷، متن پیشنویس قطعنامهای را که آلمان، ایتالیا،ژاپن، انگلیس و ایرلند شمالی تهیه کرده بودند در شورای امنیت رای گیری و «قطعنامه ۶۲۰ » به اتفاق آراء تصویب شد.
متن کامل قطعنامه ۶۲۰ شورای امنیت سازمان ملل چنین است:
مصوبه شورای امنیت در جلسه ۲۸۲۵ خود مورخ ۲۶ آگوست ۱۹۸۸ (۴ شهریور ۱۳۶۷):
شورای امنیت، با یادآوری قطعنامه ۶۱۲ (۱۹۸۸) خود، با بررسی گزارشهای ۲۰ و ۲۵ جولای و ۱۹ آگوست ۱۹۸۸ هیئتهای اعزامی دبیر کل جهت بررسی ادعاهای استفاده از سلاحهای شیمیایی در مناقشه میان جمهوری اسلامی ایران و عراق،با ابراز تاسف عمیق از نتایج تحقیقات هیأتها مبنی بر اینکه استفاده از سلاحهای شیمیایی در مناقشه ایران و عراق تداوم یافته و چنین استفادهای علیه ایرانیان شدت و تکرار بیشتری پیدا کرده است، با ابراز نگرانی عمیق از خطر استفاده احتمالی از سلاحهای شیمیایی در آینده، با در نظر گرفتن مذاکرات جاری در کنفرانس خلع سلاح راجع به ممنوعیت کامل و موثر توسعه،تولید و انبار کردن سلاحهای شیمیایی و نیز نابودی آن ها، با عزم راسخ جهت شدت بخشیدن به تلاشهای خود برای پایان دادن به هرگونه استفاده از سلاحهای شیمیایی در حال حاضر و در آینده که در مغایرت با تعهدات بینالمللی است:
۱.استفاده از سلاحهای شیمیایی در مناقشه ایران و عراق را که مغایر با تعهدات مطابق با پروتکل ممنوعیت استفاده از گازهای خفه کننده،سمی و دیگر گازها و مواد میکروبی در جنگ مصوب ۱۷ ژوئن ۱۹۲۵ و قطعنامهی ۶۱۲ شورای امنیت است،شدیدا محکوم مینماید.
۲.دبیرکل را تشویق مینماید که در پاسخ به ادعاهای ارائه شده به وی از سوی هر دولت عضو مبنی بر استفاده از سلاحهای شیمیایی و میکروبی یا سمی و نقض احتمالی پروتکل ۱۹۲۵ ژنو و دیگر قوانین مربوط در حقوق بین المللی عمومی سریعا تحقیقاتی به عمل آورد تا شواهد را بررسی و نتایج را گزارش نماید.
۳.از تمامی دولتها میخواهد که نظارت شدیدی بر صادرات محصولات شیمیایی که میتواند جهت تولید سلاحهای شیمیایی به کار گرفته شود، اعمال نمایند. به ویژه کشورهای درگیر در زمانی که استفاده آنها از سلاحهای شیمیایی با تعهدات بینالمللی مورد تایید مغایرت داشته و یا شواهد متقنی دال بر ای امر در دست باشد.
۴.تصمیم میگیرد با توجه به تحقیقات دبیرکل، در صورت تکرار هرگونه استفاده از سلاحهای شیمیایی در آینده و مغایرت آن با تحقوق بینالمللی از سوی هر کس و در هر زمان که باشد، مسئله را سریعا مورد بررسی قرار داده و مطابق با منشور ملل متحد اقدامات مناسب و موثری را اتخاذ نماید.