به گزارش مشرق، این روزها کشور درگیر اربعین حسینی است. زائران ایرانی و عراقی در مسیر عشق به سوی کربلا می روند تا فردا در اربعین حسینی بر ارباب سلام دهند. در این گزارش به اشعار شاعرانی میپردازیم که در وصف این حماسه شعرسرایی کردند.
در اذهان ما یکی از مشهورترین مداحیهای اربعین برای آقای میثم مطیعی است که در سالهای اول حضور ایرانیان در راهپیمایی اربعین سروده شد و بسیار هم فراگیر و مشهور شد. حس همدلی و احساس غریب در این شاعر زائر را در پیادهروی اربعین تشجیع میکند.
آقای محسن رضوانی
شاعر این شعر زیباست که هم به زبان فارسی و هم به زبان عربی سروده شده است:
کنار قدمهای جابر ، سوی نینوا رهسپاریم
ستونهای این جاده را ما، به شوق حرم میشماریم
شبیه رباب و سکینه، برای شما بیقراریم
ازین سختی و دوری راه، به شوق تو باکی نداریم
فدایی زینب، پر از شور و عشقیم
اگر که خدا خواست، بزودی دمشقیم
آقای افشین علا
شاعر آیینی به مناسبت ایام اربعین حسینی(ع)شعری با عنوان و ردیف «ای تن بیسر چه کردی؟» را منتشر کرده است که در ادامه میخوانید:
چند میلیون تن خروشان! ای تن بیسر چه کردی؟
هر طرف چون چشمه جوشان، ای تن بیسر چه کردی؟
چند میلیون ، زائر آن هم، جمله با پای پیاده
با چنین سیلی خروشان، ای تن بیسر چه کردی؟
تشنه این خم، هزار و چارصد سالند مردم
قرنها با میفروشان، ای تن بیسر چه کردی؟
اربعین تا اربعین ، در حسرت رخت سیاهت
سرخپوشان سبزپوشان، ای تن بیسر چه کردی؟
تا ابد میلرزد از طبل عزایت پشت باطل
با ضعیفان با خموشان ، ای تن بیسر چه کردی؟
عالمی مست از سبوی هایوهوی زائرانت
با گلوی بادهنوشان ، ایتن بیسر چه کردی؟ ...
استاد غلامرضا سازگار
شاعر و پیرغلام دستگاه امام حسین(ع)نیز در این زمینه اشعار زیادی سروده است که یکی از آنها در ذیل میآید:
دل به عشق یوسف زهرا نهاده میرویم
از نجف تا کربلا پای پیاده میرویم
یابن زهرا السلام ، یابن زهرا السلام
مرغ روحم پر زند در قتلگاه و علقمه
تا گذارم چهره بر خاک عزیز فاطمه
یابن زهرا السلام ، یابن زهرا السلام
یابن زهرا سر به کف در سرزمینت آمدم
تا شوم زوار روز اربعینت آمدم
یابن زهرا السلام ، یابن زهرا السلام
زائر قبر شریف یوسف زهرا شدم
همسفر با کاروان زینب کبری شدم
یابن زهرا السلام ، یابن زهرا السلام
کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا
زینب خونین جگر برگشته از شام بلا
یابن زهرا السلام ، یابن زهرا السلام
ای خدا پروانه قبر علی اکبر شدم
زائر هفتاد و دو آلاله پرپر شدم
یابن زهرا السلام ، یابن زهرا السلام
استاد محمود ژولیده
شاعر فقید عاشورایی نیز اگرچه در راهپمایی اربعین شرکت نکرده اما حس حسرت را در شعرهایی که سروده کاملاً مشاهده میکنیم:
کربلای عمر هرکس بیگمان خواهد رسید
روز عاشورای ما هم یک زمان خواهد رسید
عاقبت باید حسینی رفت از دارِ جهان
ورنه در بستر بِسَر عمرِ گران خواهد رسید
دست و پنجه نرم کردن با شهادت ساده نیست
هرکسی کربوبلایی شد ، به آن خواهد رسید
نوکرِ ارباب پیوسته دلش باشد جوان
پیر هم گردد به آقایش جوان خواهد رسید
غم مخور ، پای پیاده ،کربلا ، روزی نشد
عاقبت یک روز ، جا مانده ، دَوان خواهد رسید
دستِ بی مهری نباید داد با ارباب، چون
دستِ پر مِهرش به دست دوستان خواهد رسید
آزمایشهای تو در تو ، به دل صیقل دهد
وانگهی ، روزی ، جواب امتحان خواهد رسید
اشک عاشق ، تازه روز اربعین گل میکند
آشنا باشیم ،زنگ کاروان خواهد رسید
ناله زینب کند کاری که بر “هل من معین”
پاسخ لبیک از کلِّ جهان خواهد رسید
گر بماند نزد حق یک روز از عمر جهان
طالب خون خدا، صاحبزمان خواهد رسید
او در شعر دیگری این چنین حسرتهایش را نشان میدهد:
کاش پای دل ما هم به نوایی برسد
اربعینی، حرمی، کرب و بلایی برسد
آری آقاتر از آنی تو که راهم ندهی
دارم امید که از دوست ندایی برسد
خاک پای همه زوّار تو روی چشمم
این غباری است که از تازههوایی برسد
در دل این همه جمعیّت مشتاق گُمم
مگر الطاف کریمی به گدایی برسد
حجتالاسلام جواد محمدزمانی
درباره اربعین اشعاری سروده که بخشی از آن چنین است:
آن بادهای که روز نخستش نه خام بود
یک اربعین گذشت و دوباره به جام بود
شکر خدا که صبح زیارت دمیده است
هر چند آفتاب حیاتم به بام بود
این خاک زنده میکند آن عصر تشنه را
وقتی که آسمان رخت سرخفام بود
بین من و سرت اگر افتاد فاصله
اما هنوز سایه تو مستدام بود
آقای مهدی رحیمی
از شاعرانی است که حالوهوای پیادهروی به سوی امامحسین(ع)را در اربعین حسینی، چنین به نظم کشیده است:
آنگونه که حاجیست در احرام پیاده
من هم شدهام سوی تو اعزام پیاده
طوفانم و میآیم و در حلقه عشاق
بر خویش سوارم ولی از نام پیاده
بر عرش سوارش بکنی روز قیامت
هر کس طرفت آمده یک گام پیاده
ای خاصترین عام، میآیند دوباره
خاصان، طرفت در ملأعام پیاده
ای کاش بگویند که در راه حرم مرد
یک شاعر ایرانی ناکام، پیاده
زینب شده از ناقه پیاده که بیایند
بر تسلیتش لشکر خدام پیاده
آقای سید علی عطایی
شاعر مهاجر افغانستانی مقیم مشهد در غزلی زیبا و پرشور در وصف کاروانهای زائران اربعین حسینی (ع)اینگونه سروده است:
جاده آماده، تو آماده و حالا حرکت
کار نگذار از امروز به فردا، حرکت
جاده انگار هم آهنگ رسیدن دارد
که سراپا هیجان است، سراپا حرکت
پلک تا میزنی یک موج تو را میراند
بِکَن از جای مسافر، بِکَن از جا، حرکت!
به کجا میبرد این جمعِ به جوش آمده را؟
حال کائن گونه گرفته است چو دریا حرکت
محشر آدمها موکبها پرچمها
معنی این هیجان چیست در اینجا: حرکت
هر علم مرثیهای: آتش و اطفال و عطش
و نگاهی شررآلوده که سقا حرکت
تشنگی را ببر و در وسط رود بریز
مشک را تازه کن از آب گوارا، حرکت
موکب از دور به روی تو بغل واکرده است
نفسی راست کن اینجا، نفسی تا حرکت
موج در موج صدا، قافله در قافله اشک
جاده در جاده سفر، با هم و تنها حرکت
در بگیر ای من و جز شعله و جز داغ نباش
منشین این همه مشغول تماشا، حرکت
تو هم ای اشک! در این معرکه بیکار نباش
همه جا پر شده از سوختن از جا حرکت!
*صبح نو