به گزارش مشرق، در سالهایی، وقتی سخن از شعر آیینی به میان میآمد ذهنها سراغ حاج علی انسانی و حاج غلامرضا سازگار میرفت. اما امروز جوانان زیادی از نسل سوم و چهارم انقلاب هستند که به طور جدی وارد این عرصه شدهاند و نه تنها شعر میسازند، بلکه سبکش را هم خودشان درست میکنند.
سعید پاشازاده، شاعر و سبکساز آیینی است که شاید بسیاری از مداحان جوان حداقل یک بار یکی از نوحههایش را خواندهاند. او متولد خرداد ۱۳۶۸ است و به گفته خود از سنین کودکی پای منبر و در روضههای خانگی بزرگ شده است. از او که دانشجوی دکتری است، شعرهای زیادی شنیدهایم و زیر لب زمزمه کردهایم؛ از «کبوترم هوایی شدم» و «رفیقم حسین» تا «گفتند کارتان؟ همه گفتیم نوکریم/ چون بار عشق را به سر شانه میبریم/ ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد/ اما به لطف روضه ارباب بهتریم».
متن گفتگو با سعید پاشازاده را در ادامه میخوانید:
نقطه تمایز شعر آیینی چیست؟ شعر آیینی چه ویژگیهایی باشد داشته باشد؟
شعر باید هویتساز باشد. هنرمند واقعی منظور سخنش را مستقیم بیان نمیکند، بلکه با تحریک عواطف و احساسات یا حتی درگیر کردن منطق و عقل، مخاطب را به جایی میرساند که خود به تصمیم برسد و با همه وجود آن موضوع را قبول کند. مثلا شما در فعالیت رسانهای اگر صبح تا شب بگویید آمریکا بد است، آمریکا شیطان است، فایدهای ندارد. هنر شما باید این باشد که جنایات آمریکا را بگویید و هنگامی که واقعیتها را بیان کردید، خود مخاطب به این جمعبندی میرسد که آمریکا هم بد است و هم شیطان اکبر. در شعر هم باید بدین صورت باشد. مثلا شما اگر میخواهی راجع به فقرا یا مستضعفین عالم، مطلبی به مخاطب منقل کنی، نباید مدام بگویی مستضعفین مستضعفین، بلکه باید در شعر رفتار امام حسین (ع) را در زمینه کمک به فقرا و یاری مظلومین و مستضعفین توصیف کنی، مخاطب خودش دغدغه مستضعفین را پیدا خواهد کرد و حتی دیگر لازم نیست، برایش مصداق را بگویی، چون خود با همه وجود به مصداق رسیده است.
اگر این کار درست اتفاق بیفتد، هویتمان حسینی خواهد شد. مثلا فکر کنید در زمینه غیرت یا عفاف و حجاب، اگر شعر و نوحه درست باشد، یعنی شخصیت غیور حضرت عباس یا عفاف و حجاب حضرت زینب را هنرمندانه توصیف کنی، مستمع به سمت غیرت و عفاف خواهد رفت و محرم نقطه عطفی برای تبیین و اثبات هویت شیعی و هویت حسینی در جامعه خواهد بود. من فکر میکنم شعرای آیینی در ثواب شهادت شهدای مدافع حرم شریک هستند. چرا که به اعتقاد بنده شهدای مدافع حرم برآمده از هیأتها هستند. یعنی خروجی هیأتها اینچنین جوانان با غیرتی هستند که اجازه نمیدهند حضرت زینب دوباره به اسیری گرفته شود. خب این غیرتشان از هیأتهاست و شاعر در به وجود آمدن این اتفاق نقش مهمی دارد.
راه جلوگیری از انحراف در اشعار آیینی چیست؟
ما محتوای شعرمان را با روحانیون و متخصصان دینی چک میکنیم. یعنی قبل از اینکه بخواهیم شعری بگویم، مفاهیم در پای منبرها در ذهن من شکل میگیرد و بر اساس ذهنیاتم شعر و نوحه میگویم. بعد از اینکه شعر سروده شد دوباره با یک روحانی چک میکنم که مفاهیم اشتباهی در شعر نباشد. اکثر شعرا هم به همین صورت هستند. یعنی پشتوانه شعر و نوحه، فقاهت شیعه است. ممکن است در بین شعرا برخی هم اشتباه کنند، خب در همه صنفها اینگونه است، حتی ممکن است برخی افراد باشند که در لباس روحانیت کار اشتباه بکنند.
خود شاعر در چه زمینههایی باید مطالعه داشته باشد؟
من خودم دانشجوی دکترای رشته مدیریت بازرگانی هستم. بالاخره مجبورم کتابهای درسیام را بخوانم. اما در کسوت یک شاعر و نوحهسرا باید مقاتل را بخوانیم. روایات مرتبط با عاشورا و شهادت هریک از ائمه را بخوانیم. روایات مرتبط با آن امام را بخوانیم. ببینید الان مردم از یک روحانی توقع دارند که در زمینه دین تخصص داشته باشد و اگر کسی در زمینه دین از او سوال کرد، بتواند جوابش را بدهد. هیچ وقت از یک روحانی توقع ندارند در زمینه ساختمانسازی هم تخصص داشته باشد. شعر آیینی و نوحهسرایی هم یک تخصص است. یعنی شعرا در حوزه خودشان متخصصاند. هیچ وقت کسی سراغ یک شاعر نمیرود تا سوالی در زمینه اصول فقه جواب بدهد. شاعر سر و کارش با اهل بیت است. باید در زمینه خودش تخصص داشته باشد. در سایر موارد روز هم باید سراغ یک متخصص برود و از او مشورت بگیرد، که اگر میخواهد شعری بگوید، محتوایش دقیق باشد.
آیا گذر زمان در تولید محتوای نوحهها تغییر ایجاد میکند؟
ما در محتوا باید روبه جلو باشیم. البته رو به جلو بودن نباید اینطور تفسیر شود که اصل را فراموش کنیم. اصل فراموششدنی نیست. امام حسین (ع) یا واقعه عاشورا که تغییر نمیکند، اما در دورههای مختلف سبکهای شعری چه در آیینی و چه در غیر آیینی تغییر پیدا کرده. خب این مساله هم طبیعی است، مثل همه دانشها و فنون و هنرها که تغییر میکنند. اما در محتوای اشعارمان باید علاوه بر تبیین واقعه عاشورا، اعتقادات مخاطبمان را هم بسازیم. اگر یک زمانی در فراق زیارت کربلا شعر میسرودیم، امروز شرایط فرق کرده است. خیلیها توفیق زیارت کربلا نصیبشان شده و دیگر مثل سابق نیست که فقط تعداد انگشت شماری به کربلا رفته باشند.
تفاوت شعر فولکلور و شعر مبتذل چیست؟
یکی از دلایل اینکه شعر آیینی معمولا به سمت ابتذال نمیرود، این است که این حوزه استاد دارد. بیشتر جوانانی که شعر میسرایند، صرفا به طبع شعریشان اکتفا نمیکنند، بلکه سراغ استاد میروند و این فرهنگ حسینی سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده و میشود. امروز بسیاری از کسانی که شعر آیینی میسرایند، مدیون آقای انسانی هستند. صرف حضور در جلسات ایشان به آدم میآموزد که فرهنگ شعر سرودن چیست. استاد به جوان شاعر یاد میدهد چه کلماتی در شان اهل بین هست و چه کلماتی در شأن اهل بیت نیست.
شما خودتان پیش چه کسانی شاگردی کردهاید؟
من از کودکی در روضه خانه آقای انسانی بزرگ شدهام. پدرم از علاقهمندان به ایشان بود و من از سنین بسیار کودکی در جلسه منزلشان شرکت میکردم و به ایشان بسیار مدیون هستم. خدمت حاج محمود کریمی و حاج سعید حدادیان و حاج محمدرضا طاهری هم بودم. خدا سایه این اساتید را بر سر جامعه مذهبی ما نگه دارد.
نوحههایتان را برای خواندن به کدام مداح میدهید؟
سعی میکنم به همه مداحان تهران و شهرستانها نوحه بدهم و خاک پای همه مادحین اهل بیت هستم.
شما یک بار در محضر رهبر معظم انقلاب هم شعر خواندید.
بله. اتفاق جالبی که افتاد این بود که دو ـ سه نفری که قبل از من خواندند، علاوه بر شاعری، مداح هم بودند، ولی من مداح نیستم و توانایی اجرا مثل آنها را نداشتم. قبل از اینکه شعرم را شروع کنم، گفتم آقا من مداح نیستم. سکوت سنگینی بر جلسه حاکم بود، اما وقتی شروع به خواندن کردم، فضای جلسه عوض شد و همه شروع به گریستن کردند. خیلی حال خوبی بر جلسه حاکم شد، بعد از پایان شعر هم آقا فرمودند: طیب الله انفاسکم.
کدام شعری که خود سرودید را بیش از بقیه دوست دارید؟
گفتند کارتان؟ همه گفتیم نوکریم
چون بار عشق را به سر شانه میبریم
ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد
اما به لطف روضه ارباب بهتریم
از هر چه بگذری سخن دوست خوشتر است
پس میشود به عشق تو از هر چه بگذریم
فرقی نمیکند چه کسی با چه منصبی
در پای سفره ات همه با هم برابریم
گریه زبان مادری نوکران توست
احساس میکنم همه با هم برادریم
«ما را سری است با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم»*
مسجد برای زاهد و کعبه برای خلق
بگذار با حسین بگویند کافریم
علامه ایم گاهی و گاهی رسول ترک
یک روز روضه خوان تو یک روز منبریم
با هر که گفت گریه چرا گفته ایم که
ما داغدار حنجر در زیر خنجریم
*این بیت از سعدی است