-
گفتگو با همسر شهید مدافع حرم، «مصطفی عارفی»؛
همسرم به من توجه میکرد + عکس
همسرم به کوچکترین چیزهایی که دوست داشتم توجه میکرد، من صدای جیرجیرک و قورباغهها را دوست دارم؛ قبل از نماز صبح بیدارم کردند و کنار برکه رفتیم، فقط به خاطر این که من صدایی را که دوست دارم، بشنوم.
-
تقریظ رهبر انقلاب این کتاب را پرفروش کرد
مدیر انتشارات دارخوین از پنجاهمین چاپ از کتاب "مجید بربری"، اثر تازه تقریظ شده توسط رهبر انقلاب خبر داد. این اثر دربردارنده خاطراتی از شهید قربانخانی است.
-
چند دقیقه با کتاب «حبیب ممدآقا» / ۲۲۹
دعوت «شهید حبیب» به عروسی دختر بشار اسد!
بعد از بیست روز که هی سیب زمینی و تخم مرغ پخته دادند، شام برایمان مرغ آوردند. گفتم: «به قرآن مجید امشب درگیری داریم». حبیب از در آمد داخل. کلی زد و گفت: «بچو! عروسی دختر بشار اسده! دعوتمو کرده!...».
-
نگاهی به کتاب «اردیبهشت اتفاق افتاد»؛
اگر پایه کَل انداختنی؛ بیا مسجد!
«اردیبهشت اتفاق افتاد»؛ روایتی است از زندگی سرتاسر مجاهدانه روحانی مدافع حرم شهید حجتالاسلام مجید سلمانیان. انسان بیقراری که هر کجا میرود شور و اشتیاق و کار و تلاش و حرکت و خروش میآفریند.
-
فیلم/ ماجرای اهانت کفار داعشی به آیات قرآن
اشکتلخ رزمندۀ مدافع حرم: ما وارد شهر تدمر شدیم با چشم خودم دیدم که شهر به ویرانه تبدیل شده و داعشیها قبرستانی را که حتی یک شیعه هم آنجا دفن نشده، ویران کردهاند.
-
فیلم/ مدافع حرمی که از ۵۰۰ روز پیش اسیر آمریکاست
محمدرضا نوری معروف به ابوعباس، مدافع حرم ایرانی است که حدود ۵۰۰ روز پیش توسط آمریکا در عراق بازداشت شد.
-
رهبر انقلاب:
مدافعان حرم نجات دهنده ایران و منطقه هستند/ حرکت مدافعان حرم نقشه دشمنان را خنثی کرد
رهبر انقلاب در دیدار با دستاندرکاران کنگره بینالمللی شهدای مدافع حرم و جبهه مقاومت،تاکید کردند: باید گفت حرکت مدافعان حرم ایران و منطقه را نجات داد.
-
عکس/ وداع با پیکر شهید محسن صداقت در حرم حضرت معصومه(ص)
مراسم وداع مردم انقلابی و ولایتمدار شهر مقدس قم با پیکر مطهر شهیدالقدس «محسن صداقت» در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) برگزار شد.
-
چند دقیقه با کتاب «شکارچی» / ۱۶۲
ذوق «رشیدپور» برای دیدن بعثیها!
اوایل از دیدن بعثیها در حالی که خودم دیده نمیشدم ذوق میکردم و دوست داشتم دست به اسلحه ببرم و شلیک کنم ولی آرام آرام به خودم مسلط شدم. یاد گرفته بودم قبل از هر شلیکی روی خاکهای مقابلم را خیس کنم.
-
چند دقیقه با کتاب «سیاح» / ۱۶۱
راهکار برای کسی که تا بیست روز نمیتواند حمام کند!
عمار به بچهها سفارش کرده بود هر سؤالی دارند از من بپرسند. کاظم سؤالهای جزئی را خیلی خودمانی میپرسید و به خاطر شرایطی که داریم شاید بچهها چند شب نتونند بروند حمام. گاهی تا بیست روز هم نمیتوانند.
-
چند دقیقه با کتاب «ستین ایلم» / ۱۶۰
تصمیم پسر ۱۰ ساله برای ترور ترامپ!
خبر شهادت را صبح زود از تلویزیون شنیدم. دعا می کردم دروغ باشد. حتی پسر کوچکم شروع به جیغ زدن کرد. ۱۰ سالش بود و از قبل سردار را میشناخت. عکسش را زده بود روی دیوار اتاقش. ماتمزده لباس عزا پوشیدیم.
-
چند دقیقه با کتاب «مثل نسیم» / ۱۵۹
فرق کتاب عربی و فارسی در نبرد سوریه!
به او گفتم راستی سید کتاب خوندی؟ کتاب عربی خوندی یا کتاب فارسی؟ منظورمان از کتاب، غذا بود. بعضی وقتها برای ناهار غذای عربی میآوردند و بعضی وقتها غذای ایرانی. سید گفت: «کتاب بخوره تو سرت بابا!»
-
چند دقیقه با کتاب «بیست و هفت روز و یک لبخند» / ۱۵۸
بابای شهید رفته بود استخر!
گردن کج میکنم. پدر کمی آنطرفتر از ما تکیه داده به ستون. زانوها را بغل گرفته و به جایی نا معلوم خیره شده است. مادر رد نگاهم را میگیرد. روزی که خبر شهادت بابکم رو آوردن، باباش رفته بود استخر... ر.
-
چند دقیقه با کتاب «دخترها باباییاند» / ۱۵۳
نفربر داعشی از روی پیکر جواد رد شد؟!
نمیدانم چه میشود که سر قرار نمیآیند. همان جا جنازهها را خاک میکنند تا سر فرصت بتوانند تبادل کنند. بچههای قرارگاه هم سر فرصت عملیات میکنند و آنجا را طی پنج شش روز آزاد میکنند. یک اسیر میگیرند.
-
حضور فرزندان شهدای مدافع حرم و امنیت در راهپیمایی ۲۲ بهمن+عکس
فرزندان شهدای مدافع حرم و امنیت امروز در راهپیمایی ۲۲ بهمن و جشن ۴۵ سالگی انقلاب اسلامی شرکت کردند.
-
فیلم/ وداع مشهدیها با پنج شهید مدافع حرم فاطمیون
آیین وداع و تشییع شهدای لشکر فاطمیون امروز چهارشنبه در مهدیه مشهد برگزار شد.
-
تشییع پیکر شهید سعید علیدادی در حرمهای سوریه +عکس
پیکر پاسدار مدافع حرم شهید سعید علیدادی شب گذشته ۱۳ بهمن در حرم حضرت زینب و رقیه سلام الله علیهما تشییع شد.
-
چند دقیقه با کتاب «قرار بیقرار» / ۱۵۱
شب عقدکنان صدرزاده آب قطع شد!
سال ۱۳۹۲ همه بچههای گردان مصطفی در یک عملیات شهید شدند به جز تعداد اندکی که مصطفی جزو آنها بود. اما تاسوعای ۱۳۹۴ همه گردان زنده بودند و فقط مصطفی بود که شهید شد.
-
چند دقیقه با کتاب «عمار حلب» / ۱۴۸
باز هم ادای شهدا را درمیآوری؟! + عکس
بهت زده بودیم که قرار است با پیکر شهدا مواجه شویم. تابوت محمدحسین را گذاشتند جلوی در و بقیه را به ترتیب از بالا به پایین چیدند. روی پلاک تابوت محمدحسین نوشته بود: «ایرانی».
-
چند دقیقه با کتاب «برایم حافظ بگیر» / ۱۴۴
چرا شبعروسی پیراهن مشکی پوشید؟!
اثر پیش رو، حاصل تلاش جهادی گروهی از دوستداران شهید حاج شعبان نصیری است که پس از صدها ساعت مصاحبه و گفتگو با دوستان همرزمان همکاران و خانواده شهید به رشته تحریر درآمده است.
-
وداع با پیکر شهید سیدرضی موسوی در حرمهای سوریه +فیلم و عکس
پیکر مطهر شهید سیدرضی موسوی شب گذشته ۵ دیماه با نوای «لبیک یا حسین» روی دستان مردم در حرمهای حضرت رقیه و زینب سلامالله علیهما تشییع شد.
-
تبریک و تسلیت مخبر برای شهادت شهید موسوی
معاون اول رئیسجمهور در پیامی شهادت سید رضی موسوی از مستشاران ارشد نظامی ایران در سوریه را تبریک و تسلیت گفت.
-
چند دقیقه با کتاب «حکایت زخمها»؛ / ۱۴۲
وضعیت جانبازی که حاج قاسم را ندیده است!
خبر شهادت حاج قاسم در روزهایی که دیگر امکان حضورم در سوریه وجود نداشت حالم را بدتر کرد. او را ندیده بودم حتی یکبار اما این کمسعادتی باعث نمیشد تا بد حالیام کم از آنها باشد که سالها در کنارش بودند.
-
چند دقیقه با کتاب «ایرانیها آمدند»؛ / ۱۴۱
مهمان ویژه سردار حقبین در سوریه که بود؟!
دو شب بود نخوابیده بودم. با لباس و پوتین خودم را روی تخت بچه انداختم؛ تخت آن قدر کوچک بود که پاهایم از پایین تخت آویزان شد. به اسلامی و قلیزاده گفتم تا ساعت دوازده میخوابم. بعد از آن شما بخوابید.
-
چند دقیقه با کتاب «یادت باشد»؛ / ۱۴۰
ساکش را بغل کردم و تا صبح گریستم!
باید وسایل زندگی را جمع میکردیم و خانه را تحویل میدادیم. به خواهرها و مادر حمید و مادر و خواهر خودم گفتم که همراهم باشند ولی هیچ کدامشان دل آمدن نداشتند. دیدن خانه بی حضور حمید دل سنگ را آب میکرد.
-
چند دقیقه با کتاب «ستارههای بلوچ»؛ / ۱۳۹
توصیف عباس نارویی از «سردار ابوباقر»
وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی سوریه و مناسبات قدرت و ثروت را در آن روز بهتر و بیشتر متوجه شدم. تقریباً میشد نتیجه گرفت که امنیت و صنعت و ثروت، بین علویها، اهل تسنن و مسیحیها تقسیم شده است.