به گزارش مشرق، هنر متعالی همواره در طول تاریخ رسانهای برای انتقال مفاهیم و اندیشههای ناب معرفتی است و در میان تمام هنرها، شعر در جامعه ایرانی همواره بزگترین رسالت را در این زمینه بر دوش داشته است. گواه آن هم میتواند ابیاتی باشد که واقعهای را در دل تاریخ زنده نگاه میدارند و با ترسیم حقیقت، جبهه حق و باطل را مشخص میکنند. شاعرانی که اینگونه شعر را باور کردهاند، همواره میکوشند از قریحه خود در حساسترین مواقع به بهترین نحو بهره ببرند و آثاری خلق کنند که بجا و تأثیرگذار باشد. نمونهای از این دست از شاعران در خیل کاروان شعر و ادب این سرزمین کم نبوده و نیستند؛ شاعرانی که صداقت و حقیقت را به ثمن بخس معاوضه نکردند. غلامرضا سازگار، پیرغلام اهل بیت(ع)، از جمله این شاعران است.
سازگار که روشی سنتی در شعر آیینی دارد، با تأسی به منابع حدیثی و تاریخی، بدون پرداختن به موارد واهی و یا مجعول در سنت و آیین، به مدح اهل بیت(ع) میپردازد. از دیگر ویژگیهای اشعار سازگار در حوزه شعر فاطمی، رعایت وحدت و پرهیز از بیان مسائلی است که وحدت میان مذاهب اسلامی را نشانه گرفته است. او شاعری استاد دیده و مداحی پای منبر پرورش یافته است و این امر ساختار ذهنی او را بسیار سالم بار آورده است. تسنیم همزمان با آغاز دهه محرم با او درباره راههای کسب معرفت از هیئت عزای امام حسین(ع) به گفتوگو پرداخت. سازگار در این گفتوگو توجه به عاطفه، امر به معروف و نهی از منکر و بصیرتافزایی را سه نکته طلایی در این راه دانست و تأکید کرد که اگر این سه نکته مورد توجه قرار نگیرد، نتیجهای نیز حاصل نخواهد شد.
سازگار همچنین در بخش دیگر صحبتهای خود بر تأمل به فلسفه قیام امام حسین(ع) در کنار ذکر مصیبت اهل بیت(ع) تأکید میکند و میگوید: اگر ما از این کربلا هدف، فرهنگ و بصیرت برنداریم، فقط گریهکن خوبی بودهایم، فقط ثواب بردهایم. این کار ما درست مانند این است که طلای نابی را به پیش خود گذاشتیم و فقط بدان نگاه میکنیم. از این طلای ناب استفاده نکردیم.
مشروح گفتوگوی ما با این پیرغلام حسینی به شرح ذیل است:
**: آقای سازگار، به اعتقاد بسیاری از بزرگان و کارشناسان دینی، هیئت وسیلهای است که میتوان به مدد آن روح را صیقل داد و کسب معرفت کرد. یکی از ارکان اصلی هیئت، از گذشته تا امروز، شعر است. به نظر شما سطح و عیار اشعاری که در هیئت خوانده میشود باید چگونه باشد تا به معرفتافزایی مخاطب کمک کند؟
خود امام حسین(ع) فرمودهاند که این جمله راه را نشان میدهد؛ فرمودند که من قیام نکردم مگر برای امر به معروف و نهی از منکر. ما از عزاداری باید این نتیجه را بگیریم. گریه بر مصیبت اهل بیت(ع) به جای خودش ارزشمند است، عزاداری که در آن گریه نباشد هیچ چیز نیست، این اشکها آبی است که به میوههای نخل کربلا ریخته میشود. امر به معروف و نهی از منکر این نیست که آدم فقط برای خودش کافی باشد، دیگران را هم باید به این امور وادار کرد؛ چنانکه امام حسین(ع) نیز چنین کردند. باید به فلسفه قیام اباعبدالله الحسین(ع) توجه کرد؛ فلسفه قیام هم تنها امر به معروف و نهی از منکر نیست؛ بلکه کنار گذاشتن تمام بدیها و ترویج تمام خوبیها.
فلسفه عاشورا؛ کنار گذاشتن تمام بدیها و ترویج تمام خوبیهاست
وقتی اشعار خوب خوانده شود، اشعاری که امر به معروف و نهی از منکر در آن باشد، اشعاری که در آن مبارزه با ظلم دیده شود، میتواند به مخاطب کمک کند تا رشد کند و ببالد. متأسفانه الان نوحههایی که برخی از مداحان میخوانند در این خلاصه شده که دلم کربلا میخواهد و دلم برای کربلا تنگ شده و ... اینها خوب است، اما جنبه روضه و مقتل در این دسته از اشعار نادیده گرفته شده است. اگر میخواهیم از عزاداری بر مصیبت اهل بیت(ع) به ویژه امام حسین(ع) نتیجه بگیریم، باید محتوای نوحهها عوض شود.
بهترین راهنما برای چگونه عزاداری کردن
رهبر معظم انقلاب نیز در مراسمی بر این نکته تأکید کردهاند که چه بسا جوانان در هیئتی از عاطفه سرشار میشوند، اما از نظر محتوایی و معرفتی دست خالی هستند. این اشاره رهبر معظم انقلاب بهترین تابلو و راهنما برای چگونه عزاداری کردن است.
رهبر معظم انقلاب پیوسته توصیهشان به شعرای آیینی این است که شما که زحمت میکشید و شعر میگویید، شعری بگویید که دردی از جامعه دوا کند و مطالب امروز را بگوید. اصلاً شما ببینید ما چرا برای امام حسین(ع) عزاداری میکنیم و پرچم عزای او را بالا میبریم؟ شاید همه بگویند به خاطر قداست امام(ع) است؛ این بخشی از فلسفه عزاداری است. مهم این است که باید این کربلا بماند. اگر ما از این کربلا هدف، فرهنگ و بصیرت برنداریم، فقط گریهکن خوبی بودهایم، فقط ثواب بردهایم. این کار ما درست مانند این است که طلای نابی را به پیش خود گذاشتیم و فقط بدان نگاه میکنیم. از این طلای ناب استفاده نکردیم.
نوحه باید به سمت اخلاقگرایی پیش رود
**: اشاره کردید که نیازمند این هستیم که در محتوای برخی از نوحهها تجدید نظر کنیم. لطفاً در اینباره بیشتر توضیح دهید.
نوحهها باید به سمت اخلاقگرایی پیش رود. اگر از کربلا میگوید، باید در کنار توجه به جنبههای عزاداری و روضه و مقتل، به محتوا هم توجه کند و فقط تحریک احساسات نباشد؛ نوحهها باید به گونهای باشد که بصیرتافزایی کند. در گذشته نوحهها به همه این وجوه توجه کردهاند. مثلاً یکی از نوحههای مشهور که در گذشته برای حضرت مسلم(ع) میخواندند، شامل این ابیات بود:
این کوفه شهر مردگان است
دست اجانب در میان است
زیر فشار این و آن است
هیهات هیهات منا الذله
یا در زمان اوجگیری مبارزات با رژیم پهلوی، در واقعه مدرسه فیضیه که طلاب را مورد ضرب و شتم قرار دادند، مرحوم شاه حسین گفت:
قم گشته کربلا، فیضیه قتلگاه
شد موسم یاری مولانا الخمینی
هیئتی که برای امام حسین(ع) اشک میریزد، نباید نسبت به مسائل روز بیتفاوت باشد
نوحهها باید با زمان پیش رود؛ شاعر و مداح باید به نیاز جامعه توجه کند و این مسائل را وارد نوحهها کنند. مسئله مهم امروز، مبارزه با استکبار است. هیئتی که برای اهل بیت(ع) سینه میزند و عزاداری میکند، باید این مسائل را ذکر کند.
**: آقای سازگار، شما در مصاحبهای پیشتر اشاره کرده بودید که شاعر اهل بیت(ع) باید ابوبصیر باشد. آیا رسیدن به چنین مرحلهای نیازمند در نظر گرفتن آداب و قوانین خاصی است؟
بصیرت یعنی بفهمد چه میگوید، دوست و دشمن و زمان را تشخیص دهد. ابوبصیر یار امام صادق(ع) بود. ما باید در نوحهها به مسائل روز توجه کنیم. بصیرت شناخت دشمن در لباس دوست و شناخت دوست در لباس دوست است. فردی به نزد امیرالمؤمنین، علی(ع) آمد و گفت که یا امام(ع)، شما از اسلام میگویید و معاویه نیز از اسلام میگوید، شما نماز میخوانید، معاویه هم نماز میخواند؛ ما از کجا راه درست را تشخیص دهیم و بفهمیم که کدامیک از این دو، راستگوست و در ادعایش صادق؟ امام(ع) فرمودند که زمانی که حق را شناختی، میتوانی حق و باطل را تشخیص دهی، پس اول باید به وجود حق بصیرت یافت و بعد آن را میزان قرار داد. وقتی که پیامبر(ص) میفرماید که علی مع الحق و الحق مع العلی، میزان حق مشخص شده است. وقتی میزان حق را در انقلاب، روش و کارهایمان شناختیم، باید بتوانیم باطل و حق را از هم تشخیص دهیم.
چرا برای امام حسین(ع) عزاداری میکنیم؟
گاه مواقعی پیش میآید که فضا غبارآلود است و تمیز و تشخیص میان حق و باطل دشوار؛ در این شرایط فرد با بصیرت باید با افراد مطلع و آگاه در تماس باشد و به قرآن و اهل بیت(ع) تمسک بجوید. بحث این است که ما چرا برای امام حسین(ع) عزاداری میکنیم و پرچم عزای او را بالا میبریم؟ شاید همه بگویند به خاطر قداست امام(ع) است؛ این بخشی از فلسفه عزاداری است. مهم این است که باید این کربلا بماند.
مجلس روضه پل ارتباطی میان شاعر است با امام حسین(ع)
رابطه شاعر با مجلس امام حسین(ع) و تأثیری که از قبل آن بر مخاطب خود میگذارد، یک رابطه دوسویه است که البته شروطی هم دارد. سخن هر شاعری بهاندازه آشناییاش با اهلبیت(ع) روی مخاطب تأثیر میگذارد. این رابطه یک رابطه دوسویه است؛ بهمانند پل ارتباطی است که از آن طرف امام حسین(ع) به ما کرامت میکند و از این طرف ما با امام(ع) ارتباط میگیریم.
**: شاعر اهل بیت(ع) شدن، مقام بالایی است. یک شاعر چطور میتواند به این درجه برسد؟ آیا رسیدن به این مرحله صرفاً با عنایت خود اهل بیت(ع) و خدا محقق میشود، یا نیازمند در نظر گرفتن مقدماتی است؟
بله، اولاً باید لطف و عنایت الهی باشد؛ اما این کافی نیست. شاعر اهل بیت(ع) باید دیوان شعرا را مطالعه کند و در مجالس ادبی شرکت کند. همچنین باید به نوحهها و سبکها و اشعار آشنا باشد و بعد از اینکه شعری سرود، آن را به بزرگان و اساتید فن نشان دهد. هیچکس یکشبه شاعر اهل بیت(ع) نمیشود. ممارست و مطالعه دو رکن اصلی برای رسیدن به مرحله شاعر اهل بیت(ع) است. ممکن است شاعری طبع شعری داشته باشد، اما بدون دانستن تاریخ کربلا و مقاتل نمیتواند شاعر ولایی باشد. شاعر ولایی شدن مقدماتی نیاز دارد, شناخت فلسفه حماسه کربلا، آشنایی با سیره اهل بیت(ع) و تاریخ از جمله مقدمات این امر است.
**: شما سالهاست که در این حوزه فعالیت میکنید. تاکنون اشعار مختلفی درباره اهل بیت(ع) سروده یا مطالعه کردهاید. آیا در میان تمام این اشعار، سرودهای بوده که به صورت مکرر زمزمه کنید؟
یکی از شعرهایی که در زمان طاغوت گفتم، از جمله اشعاری است که مکرراً زمزمه میکنم:
آمدم تا نهضت خون و شرف برپا کنم
بهترین برنامهام را کربلا اجرا کنم
آمدم تا بین انسانساز و انسانسوز را
داوری در انقلاب سرخ عاشورا کنم
آمدم با روی سیلی خورده اطفال خویش
سرخرو اسلام را چون لاله حمرا کنم
ای حقیقتکش، فضیلتکش، شرافتکش، یزید
من کی از مزدورهای پست تو پروا کنم
من در این بازار جانبازی قدم بگذاشتم
تا که خون پاک خود را با خدا سودا کنم
خاطرهای هم از این شعر به یاد دارم؛ یکی از مبارزان انقلابی میگفت که 15 روز من را شکنجه دادند که بگوید این شعر برای کیست، او هم حرفی نزده و مقاومت کرده بود. این شعر را در آن زمان در هیئات میخواندیم. یا مثلاً شعری برای حضرت مسلم گفته بودم:
شما که به دل یزید شرابخور بستید
شما که عهد خدا و رسول بشکستید
به کوفهای که شما غرق ذلتاید در آن
به کوفهای که در آن از شرف نمانده نشان
نفس کشیدن در خاک آن سیهروزی است
برای مردم آزاده مرگ پیروزی است
سه توصیه مهم به شاعران و مداحان جوان
این شعر هم در سالهای پیش از انقلاب در هیئات خوانده میشد، در این دوره نیز شاعران باید به نیاز جامعه توجه کنند و مضامین زمان را در کنار مصیبت اهل بیت(ع) ذکر کند. شاعر ولایی نباید نسبت به این موضوعات بیتفاوت و منفعل باشد.
**: توصیه شما به عنوان پیرغلام اهل بیت(ع) به مداحان و شاعران جوان که در هیئات فعالیت میکنند، چیست؟
سه نکته باید در اشعار مورد توجه قرار گیرد؛ اول عاطفه، دوم امر به معروف و نهی از منکر و دیگری، بصیرتافزایی. عاطفه همان ذکر مصیبت اهل بیت(ع) و شرح مقاتل است. امر به معروف و نهی از منکر هم چنانکه اشاره شد، یعنی مردم را در دستگاه امام حسین(ع) با اخلاق امام حسین(ع) آشنا کردن. سومین نکته نیز کمک به شناخت دوست و دشمن است. ما از اول محرم اعلام میکنیم که انشاءالله نتیجه بگیرم، اگر این سه نکته مورد توجه قرار نگیرد، نتیجهای نیز حاصل نخواهد شد. از سوی دیگر، به مداحان به ویژه جوانان مداح پیشنهاد میکنم که از سبکهای اصیل استفاده کنند. متأسفانه گاه در این سالها نوحهها با سبکهایی خوانده میشود که یادآور اشعار و سبکهای غیر اصیل و ترانههای آن طرف آبی است.