تقّلای حجاریان و عطریانفر برای مقصّرتراشی از رهبری و سپاه در وضع موجود؛ جان «تَکرار می‌کنم» به سلامت باد!

سرویس سیاست مشرق -  «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

جان «تَکرار می‌کنم» به سلامت باد!

تقّلای عطریانفر برای مقصّرتراشی از رهبری و سپاه در وضع موجود

«محمد عطریانفر»، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه سال 88 در بخشی از یک مصاحبه با روزنامه آرمان امروز با بیان اینکه دولت روحانی در مشکلات موجود بصورت کامل مقصر نیست، گفته است:

مردم بیشتر به دنبال پاسخ این سوال هستند که چرا دولتی که در چهار سال نخست عملکرد قابل قبولی داشت به یکباره پس از انتخابات سال96 عملکرد قابل قبولی مشابه دوره اول از خود ارائه نکرده است. به نظر بنده دلیل اصلی این معضل ناشی از شرایطی است که از بیرون به دولت تحمیل شده است.

او می‌افزاید:

بخشی از این شرایط توسط بخش‌هایی از قدرت در داخل کشور تحمیل شده و بخش‌هایی نیز به دلیل تغییر معادلات بین‌المللی بوده است. اگر فرض بگیریم مردم ولو دولت را مقصر بدانند آیا در بزنگاه‌های سیاسی آینده از جریانی به‌جز اصلاح‌طلبی حمایت خواهند کرد؟ آیا مردم در آینده اصولگرایان را بر اصلاح‌طلبان ترجیح خواهند داد؟ بنده معتقدم شاید مردم در تاکتیک از اصلاح‌طلبان و اعتدال گرایان دلخور باشند، اما در استراتژی به صورت کلان از جریان اصولگرایی بریده و قطع امید کرده‌اند!

عطریانفر در بخش دیگری از اظهارات خود نیز با لحنی تهدیدآمیز گفته است که «اگر اصلاح‌طلبان به این نتیجه برسند که موانع بیرونی اجازه نمی‌دهد مطالبات مردم محقق شود آن را به صورت شفاف با مردم در میان خواهند گذاشت و مردم نیز به دلیل درک و شعور بالای سیاسی این مسأله را می‌پذیرند.»[1]

*منظور عطریانفر از بخش‌ها و موانع بیرونی که سبب اخلال در کار دولت شده‌اند، سپاه و نهاد رهبری است.

چه اینکه غیر از او، سعید حجاریان نیز به تازگی در یک مصاحبه گفته است که وضعیت امروز جامعه را مستقیماً به «بالا» مربوط می‌دانم![2]

این در حالیست که گویا ستاد مشترک دولت و اصلاحات قصد ندارد دست از تصلّب و عقب‌ماندگی سیاسی بردارد و درست مثل ممالک راقیه در هنگام بروز اشتباه یا اثبات ناکارآمدی، از مردم «عذرخواهی» کند و مثبتات رقبا را برشمارد نه اینکه شروع به مقصّرتراشی کند.

در واقع آنها در حال اختراع نوعی جدید از یک سیاست‌بازی سخیف هستند که به محض اثبات ناکارآمدی یک مانیفست و دولت برآمده از آن، به جای عذرخواهی از مردم و تجدید در باورها؛ قصد به آتش کشیدن زمین و زمان و متهم کردن دیگران را دارد.

ادعای دخالت نهادهای بیرونی و اخلال آنها در کار دولت آقای روحانی درحالیست که دولت اعتدال یکی از آزادترین دولت‌های جمهوری اسلامی ایران بود به نحوی که برای پیشبرد برخی مقاصد خود حتی از خطوط قرمز نظام نیز عبور کرد.

دولتی که با وجود علاقه‌مندی به «خارج» اما بیشترین طرح‌های اجرایی خود را با همکاری سپاه پاسداران پیش می‌برد و دولتی که مقام معظم رهبری علیرغم صراحت در مخالف با برجام و خوشبین نبودن به توافق اما آنرا آزاد گذاشتند تا پروژه‌ای که به واسطه آن از مردم رأی ستانده است را به پیش ببرد.

درباره سؤال من‌عندی عطریانفر مبنی بر اینکه چرا دولتی که در چهار سال نخست عملکرد قابل قبولی داشت به یکباره پس از انتخابات سال96 عملکرد قابل قبولی مشابه دوره اول از خود ارائه نکرده است! نیز بایستی اشاره کرد که این دولت همان دولت و این کارنامه همان کارنامه است.

با این تفاوت که سطح ناکارآمدی دولت عیان‌تر شده و این مسئله در کنار فروخوابیدن گرد و خاک برجام و عزم راسخ اصلاح‌طلبان و چپ‌های ستادی برای عبور از روحانی؛ اینطور القا می‌کند که این دولت دیگر آن دولت نیست!

ما به آقای عطریانفر یادآوری می‌کنیم که رئیس جمهور روحانی در همان دولت تصریح کرد که «از رکود عبور کرده‌ایم» و در همان دولت نیز حرف خود را پس گرفت و مجدداً بیان کرد که همچنان در رکود هستیم.

گفتنیست، غیر از عطریانفر، کسان دیگری از فعالان اصلاح‌طلب طی ماه‌های اخیر و با رویکرد پاک نشان دادن دامان خود از پدید آمدن مشکلات موجود کشور، مدعی شده‌اند که سهم دولت از وضع موجود کشور، 10 یا 15 درصد است. جالب آنکه حتی کسانی از آنها مثل محمدعلی ابطحی از این گفته‌اند که روحانی هیچ نقشی در مشکلات اقتصادی ندارد![3]

مع‌الوصف اما محافل تحلیلی معتقدند در ورای تمام این واگویه‌ها، جریان سیاسی خاص قصد عبور از روحانی را دارد.

ما همچنین قضاوت درباره اظهارات عطریانفر مبنی بر قطع امید مردم از اصولگرایان را نیز به عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم.

***

ابتلای روحانی به بیماری احمدی‌نژاد

«حمید ابوطالبی» از مقامات دفتر رئیس‌جمهور روحانی و از نزدیکان سیاسی وی، به تازگی در یک توییت با اشاره به روز قانون اساسی در کشورمان نوشته است:

«سالروز تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبارک باد. تلاطم‌های این ایام، این سخن فیلسوف قرن ۱۹ را بخاطر می آورد که زمانی که دغدغه‌ی همه، بازگشت به قانون اساسی گردد، بدان معنا است که این قانون با چالش جدی مواجه شده است. بیاییم با اجرای کامل میثاق‌ ملی‌مان، آن را پاس بداریم.»

*ما دقیقا نمی‌دانیم اشاره ابوطالبی به کدامین دغدغه و کدام چالش است و علی‌الظاهر سندی هم بر این ادعا وجود ندارد.

مع‌الوصف اما قابل مشاهده است که گویا بیماری «توجه ناگهانی به قانون اساسی» که رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد در دولت دوم خود به آن مبتلا شد؛ به ستاد دولت اعتدال نیز سرایت کرده است!

بیماری خطرناکی که قانون اساسی را دستمایه پروژه‌های سیاسی خود قرار می‌داد و با اصرار بر تشکیل دوباره چیزی به نام «هیئت نظارت بر قانون اساسی» ابزاری را در اختیار احمدی‌نژاد قرار داد که احساس کرد بوسیله آن می‌تواند قانون را نقض و در مقابل اختیارات قانونی شورای نگهبان، قوه قضائیه و ... بایستد.

اما اجل مهلت نداد و علیرغم تحلیل احمدی‌نژاد، اما بعد از رفتن او در سال 92، مردم هرگز به یاد او نیافتادند و روزگار دیگری را آغاز کردند.

اکنون و بدون هیچگونه علاقه‌ای برای ابراز «این همانی»! اما زمزمه‌های نزدیکان رئیس‌جمهور مثل «ضرورت ادامه پیروزی»[4] و یا چالشی شدن قانون اساسی، نشان از آن دارد که بیماری مسری رئیس‌جمهور سابق در ستاد دولت اصلاح‌طلبان نیز در حال شیوع است.

و این مسئله جای هشدار جدی دارد...

گفتنیست، عباسعلی کدخدایی، عضو حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان نیز در یک توییت با اشاره به روز قانون اساسی نوشته است:

«قانون اساسی سند وفاق ملی و هویت جمعی ماست. همه منافع ملی ما در قانون اساسی متبلور شده و با قانون اساسی هیچ بن بستی نداریم. اگر می‌خواهیم منافع کوتاه مدت و بلند مدت همه مردم محقق شود، پایبندی به قانون اساسی شرط اول است.»

***

صالحی امیری تشریح کرد: نقش احمد توکلی در اسقاط نظام!

«رضا صالحی‌امیری»، معاون سابق رئیس‌جمهور، رئیس کمیته ملی المپیک و از امنیتی‌های محفل اعتدال به تازگی در اظهاراتی که سایت اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد، درباره ادعای پولشویی توسط ظریف گفته است:

هیچ کشوری در شرایطی که با دشمنان جدی مواجه و در تخاصم است، فرمانده جنگ خود را تخریب و تضعیف نمی کند. کج سلیقگی برخی از آقایان است که در این شرایط سخت سیاسی به کسی که فرمانده دیپلماسی کشور است حمله و تهاجم می کنند و این را در تضاد با منافع ملی می دانم.

او همچنین می‌افزاید:

هیچ گونه اطلاعات مستندی درباره پولشویی ندارم. اما فضای پولشویی در فوتبال ایران وجود دارد. هر نوع ادعایی باید مستند به یک دلیل عقلانی باشد و من اطلاعی درباره پولشویی در ورزش ایران ندارم که منطقی باشد، اما فضای آن در ورزش کشور وجود دارد.

صالحی‌امیری در بخش دیگری از صحبت‌های خود نیز به جریان یک شکایت خود علیه «احمد توکلی» از چهره‌های اصولگرا و نماینده وقت مجلس اشاره می‌کند و اینطور می‌گوید که:

آقای توکلی که من ایشان را فرد دینداری می‌دانم، در دادگاه حاضر شد، حرف هایش را زد و مباحث من را شنید. وقتی در دادگاه قبل از صدور رأی برایش حجت شد که دچار یک نوع فریب اطلاعاتی شده است و حرف هایش نقل قول صحیح نبود، همانجا یک کاغذ گرفت، نوشت و ضمن عذرخواهی، از من حلالیت طلب کرد و من هم همان جا رضایت نوشتم و خداحافظی کردم. بعد از آقای توکلی خواهش کردم و گفتم «نمی خواهد منبع خبرتان را معرفی کنید، با او تماس بگیرید بگذارید روی آیفون تا سئوال کنم کجا این خبر را تولید کرده است؟». آقای توکلی گفت «شب گذشته به من کسی تلفنی این حرف را گفته بود». از ایشان خواستم به همان فرد زنگ بزند تا تلفنی با او صحبت کنم اما آقای توکلی گفت «من تلفن او را ندارم چون شماره ناشناس بود». از ایشان پرسیدم «آیا یک فرد ناشناس تلفنی مطالبی را به شما گفت و شما یادداشت و از تریبون مجلس قرائت کردید؟» گفت «بله».

می‌خواهم این پیام من را به جامعه منعکس کنید والله نظام اسلامی با این رویکرد امکان ادامه حیات نخواهد داشت.

صالحی‌امیری می‌افزاید:

جامعه‌ای که در آن کادرهای سیاسی با یک تلفن ناشناس در تریبون رسمی مجلس با آبروی رقبای سیاسی خود بازی می‌کنند. با صراحتا می گویم قطعا نظام اسلامی با این رویکرد پایدار نخواهد بود.[5]

*ما در مقام دفاع از دکتر توکلی در یک فرایند ناشناخته و ادعا شده از سوی صالحی‌امیری نیستیم.

بیان یک صحبت بر اساس یک اشتباه و عذرخواهی از ذیحق نیز امری معمولی و روزمره در سیاست است و شیون کردن از بابت وقوع آن چندان منطقی به نظر نمی‌رسد. ضمن اینکه رجال هم به آن اشتهار ندارند.

از طرفی اتفاقا داشتن تقوای عذرخواهی عامل مقوّم نظام محسوب می‌شود نه عامل اسقاط آن!

اما سؤال اینجاست که اگر حرف زدن بدون سند سبب اسقاط نظام است؛ پس چرا صحبت‌های بدون سند و دلیل صالحی‌امیری مبنی بر وجود فضای پولشویی سبب اسقاط نباشد؟

جدای از این کنایه باید اشاره کرد که تکلیف «جهاد سیاسی» ایجاب می‌کند، بگوییم اگر هم فرضی بعنوان تهدید برای نظام اسلامی متصوّر باشد؛ آن فرض یقینا تهدید وجود افرادی در نزدیکی رئیس جمهور روحانی است که صحبت‌هایی مثل اظهارات بدون سند ابتدای متن درباره پولشویی و یا مفاهیم و صحبت‌های زیر را بر زبان رانده‌اند:

_ در ذهن ایالات متحده دشمن دائمی وجود ندارد.

_ ادعای وجود شکاف در ساختارهای نظام و تأکید بر اینکه وجود شکاف و پارادوکس بود که سبب سقوط شاه شد.[6]

_ جنبش قومی در ایران جنبشی خفته است.

_ اگر برجام نبود ما به سمت وضعیت نفت دربرابرغذا و دارو می‌رفتیم.

_ تحریم‌ها ظالمانه و «کشنده» هستند.

_ «بیداری اسلامی» به خشونت‌های داعش منجر شد![7]

_ روحانی نمادی مشابه شهید بهشتی است.

_ نام نلسون ماندلا در ایران بسیار مقدس است.

قضاوت در این باره کار سختی نیست که یک اشتباه احمد توکلی و در ادامه عذرخواهی او (که صالحی امیری ادعا کرده است) سبب اسقاط نظام می‌شود یا وجود کسانی در دور و اطراف آقای روحانی که فقط یکی از آنها بیان‌کننده جمیع عبارات فوق است؟!

در بحث پولشویی مورد اشاره صالحی‌امیری نیز بایستی این سؤال را پرسید که دولتمردان بلندپایه اعتدالی چه اصراری بر حرف بدون سند و پروپاگاندا بر سر هیچ و پوچ دارند؟

چه اینکه قبل از صالحی‌امیری، محمدجواد ظریف نیز تصریح کرده بود که درباره ادعایش پیرامون وجود پولشویی گسترده در برخی نهادهای کشور، هیچ مستندی در اختیار ندارد و مسئول ارائه مستندات اظهاراتش هم نیست!

***

1_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/240684

2_ http://mashghenow.com/?p=784

3_ mshrgh.ir/900419

4_ mshrgh.ir/753300

5_ http://etemaadonline.ir/content/248993

6_ https://www.farsnews.com/news/13940512001544

7_http://fna.ir/R7I030

برچسب‌ها