سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دزد شدن مردم به روایت حجاریان!
«سعید حجاریان»، فعال اصلاحطلب و از تئوریسینهای این جریان خاص سیاسی طی یادداشتی در شماره اخیر نشریه صدا (ارگان حزب کارگزاران) با تأکید بر توجه به امر «سیاست» نوشته است:
«اکنون در زمانه ناتوانی و ناکارآمدی دولت و فشارهای خارجی، مردم به بقای خود میاندیشند و عیان و نهان حقوق همنوعشان را پایمال میکنند و بخشی از آنها به لطایفالحیل دست در جیب دیگری میکنند. باید پرسید در چنین شرایطی رویکرد نصیحت محور و تأکید بر امر اجتماعی چه افقی را پیش روی ما خواهد گشود؟»
*متأسفانه دروغگویی درباره «مردم» و نگاه کردن به مشکلات آنها با چشم تحقیر و تفرعن، دیرگاهیست در اردوگاه جریان چپ وجود دارد.
پیش از حجاریان، فرد دیگری که سایت جماران از وی با عنوان آیتالله یاد کرده بود نیز از این گفت که مردم به دلیل مشکلات اقتصادی در حال کنتوردزدی هستند! [۱]
جالب است که سعید حجاریان در حالی مدعی دزد شدن مردم به دلیل مشکلات اقتصادی شده که همزمان دولتی را که با رأی امثال خودش و با تبلیغات پرطمطراق اصلاحطلبان در دامن مردم نشست را یک دولت ناتوان و ناکارآمد معرفی میکند.
معالوصف اما بایستی اشاره کرد که شرایط کشور آنطور که فعالان چپ تأکید دارند سیاه نیست و سعید حجاریان نیز برای محقق شدن تئوری چندین ساله خود مبنی بر ایجاد «فتنه اقتصادی» و آتش گرفتن کشور [۲] است که چنین حرفهای سیاهنمایانهای را مطرح میکند.
و گرنه او خود بهتر از همه میداند که اگر دزدی در جامعه ایران شیوع داشت؛ امروز آقای حجاریان نمیتوانست فرضیات سیاسی خود را آزادانه به پیش ببرد!
اصلاحطلبان در اشاره به بروز برخی مشکلات اقتصادی که دولت مورد حمایتشان پدید آورده است؛ غیر از دزد شدن مردم! از مقولاتی مثل خشن شدن مردم و ازدیاد طلاق نیز سخن گفتهاند.
گفتنیست، ملعبه کردن مردم و توهین به آحاد جامعه، بخشی از ژنتیک جریان سیاسی خاص است که در اعصار مختلف سیاسی به صور گوناگون بروز مییابد.
مردم لشکر قابلمه بدستها هستند، مردم ایران خشن و حسود هستند، لبوفروشها و راننده تاکسیها دانشی در مسائل سیاسی ندارند و سر بقای ایران از پفیوزی ماست! بخشی از صحبتهایی است که چپها طی اعصار گذشته درباره مردم ایران به زبان آوردهاند.
قبل از حجاریان، ترامپ نیز مردم ایران را به گرسنگی و تروریست بودن متهم کرده بود.
***
رضایت روحانی از ویژهخواری برخی وزرا
«عبدالله ناصری»، فعال اصلاحطلب و عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان، در یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشته است:
یکی ناپسندترین اعمالی که در نظام مدیریتی اتفاق میافتد، خویشاوندسالاری است .بهویژه آنکه اکنون در عصر مدرنیته، اساسا خویشاوندسالاری امری ضد توسعه تلقی میشود. بیش ۷۰ درصد جمعیت ایران را جوانان تشکیل میدهند که تحصیلات بالایی دارند و میتوانند در بخشهای مختلفی بهکار گرفته شوند. در این شرایط انتصاب فرزند وزیری به عنوان «مشاور جوان وزیر اقتصاد» که از سوی آقای دژپسند، وزیر اقتصاد صورت گرفته، با حاشیههایی همراه شد. گویی وزیر اقتصاد از میان شاگردان و یا سایر جوانان اقتصاد خوانده، به غیر از فرزند وزیر کشور هیچ گزینهای را نیافته است!
او همچنین میافزاید:
از آن جایی که در انتخاب معاونان و مشاوران وزرا، با رئیس دفتر رئیسجمهوری هماهنگیهایی صورت میگیرد، بعید است برخی انتصابها بدون رضایت دولت یا آقای روحانی انجام گرفته باشد. اکنون در نظام مدیریتی کشور یک خویشاوندسالاری هم شکل گرفته است. همین ژنهای خوبی که به راحتی وارد پستهای مدیریتی میشوند، در آیندهای نه چندان دور، کشور را با مشکل مواجه میکنند.[۳]
*رسوایی انتصاب فرزند وزیر کشور (که چندی قبل گفته بود ۳ فوق لیسانس بیکار در خانه دارم!) بعنوان مشاور وزیر اقتصاد؛ به حدی بوده است که حتی اعتراض ژنهای خوب اصلاحطلبی که به شهرداری تهران راه یافتهاند را نیز برانگیخته است. [۴]
در عین حال حال بایستی این نکته را متذکر شد که انتصاب فرزند دولتمردان در مناصب دولتی به شرط نخبگی این افراد، کار غلطی نیست.
یعنی بایستی ثابت شود که در صورت نبود این فرد در این سمت، پیشرفتهای سریعتری حاصل نمیآید و یا ایراداتی شکل میگیرد.
در غیر این حالت، خانواده یک مدیر ارشد دولتی، به حدّ ضرور در تنعّم و برخوردار از مواهب دولتی هستند و فرزندان این خانوادهها نبایستی به حضور در مشاغل دولتی بیاندیشند.
چه اینکه این اقدام آنها از آنجا که خواهناخواه با رانت پدر یا مادر انجام میشود، چیزی جز ویژهخواری، رانتخواری و ضایع کردن حق دیگران نیست.
در اینجا یک نکته لازم به توضیح است و آن اینکه بایداز آقای ناصری خواست که بعنوان یک حامی ستادی روحانی توضیح دهد که در ایام دولت یازدهم و مثلا هنگامی که یک فرماندار رئیسجمهور روحانی توضیح میداد که باید «شیشلیک» بخورد تا بتواند مدیریت کند! کجا بوده و چرا در آن روزگار از طرح چنین سخنان انتقادی به دور بوده است؟
تحلیلگران میگویند انتقادات بجا و نابجایی که این روزها از جانب اصلاحطلبان روانه دولت شده است صرفاً کارکردی در راستای پروژه «عبور از روحانی» دارد و میخواهد چپها را از مسئولیت در قبال وضع موجود برهاند.
***
«حناچی» هم شهرداربشو نیست؛ آیا شهردار چهارم از راه میرسد؟
صلاحیت «پیروز حناچی» سومین شهردار انتخابی اصلاحطلبان برای تهران هنوز تأیید نشده و خبر دقیقی هم در این رابطه اعلام نمیشود.
«ناهید خداکرمی»، از اعضای شورای شهر به تازگی طی یادداشتی از این گفته است که «درباره حواشی به وجود آمده برای آقای حناچی به عنوان شهردار منتخب تهران باید گفت به هر حال در دهه اول انقلاب به علت شرایط خاص و انواع گرایشهای سیاسی و فکری آن دوره، ممکن بود در بین اعضای یک خانواده گرایشهای مختلف و گاه متضاد سیاسی شکل گیرد که در آن زمان امری طبیعی بود. به همین دلیل خانوادههایی هستند که فرزندی از آن خانواده به فیض شهادت نائل آمده و فرزند دیگر در گروههای ضدانقلاب و خلاف منافع ملی گام برداشته و نهایتا اعدام شده، یا زندان رفته یا از کشور متواری شده باشد. نمیتوان برادری را بهخاطر "برادر" محاکمه کرد.»
او همچنین مینویسد:
نباید این نکته را هم از نظر دور داشت که کسانی هستند که تمام تلاش و نیروی خود را به کار گرفتهاند تا شورای شهر اصلاحطلب تهران را که برآمده از رأی میلیونی مردم است، ناموفق و ناکارآمد جلوه دهند...برخی از سر ناآگاهی دست به تخریب و یا حاشیهسازی برای مدیریت شهری تهران میزنند. اگر افرادی به دلیل منافع حزبی، گروهی و جناحی تلاش کنند که به شورا ضربه وارد کنند تا این شورا و شهرداری نتوانند به مردم خدمت رسانی کنند، به کشور خیانت میکنند، زیرا تهران پایتخت و پیشانی کشور است و هرچه برای این شهر بحران ایجاد شود، به تمامی شهرها و سراسر کشور تسری خواهد یافت. اگر کسانی تصور کنند با شکست شورای شهر اصلاحطلب پنجم تهران، آنها و جناح و گروه خود موفق و پیروز خواهند شد، سخت در اشتباه هستند و به هیچ وجه شکست این شورا به نفع جناح و گروهی نخواهد بود و همه ضربه خواهند خورد. باید تلاش کرد تا ثبات مدیریتی در پایتخت حاکم شود. البته این نکته هم قابل کتمان نیست که در بدنه مجموعه شهرداری طی ۱۴ سال گذشته افرادی استخدام شدهاند که به نوعی خود را مدیون مدیریت قبلی میدانند و همین عده بعضا شیطنتهایی هم میکنند.[۵]
در همین راستا، «علی اعطا»، سخنگوی شورای شهر نیز درباره آخرین وضعیت تأیید یا عدم تأیید حکم حناچی گفته است: در این خصوص وزیر کشور نامهای به شورا ارسال کرد که البته این نامه محرمانه است، اما میتوان گفت که حکم شهردار هنوز ابلاغ نشده است و هنوز واجد شرایط تعیینشده نیستند.
به گزارش مشرق، او میافزاید: آنچه در نامه وزیر کشور خطاب به رئیس شورا آمده بیانگر آن است که وزارت کشور نیاز به پاسخ صریح، رد یا تأیید از وزارت اطلاعات دارد تا بتواند بر مبنای موازین قانونی عمل کند.[۶]
*نکته آشکار این جار و جنجالها آنست که حکم حناچی تأیید بشود یا نشود اما او هم مثل ۲ شهردار سابق اصلاحطلبان برای شهرداری تهران دارای دولت مستعجل است و اصطلاحاً شهرداربشو نیست.
این مسئله قبل از این مورد پیشبینی برخی تحلیلگران کشور نیز قرار گرفته بود و آنها در روز اولی که حناچی انتخاب شد، با اطلاعاتی که داشتند تصریح کردند که او ماندنی نیست.
از نگاه مدیریتی نیز مسئولی که در آستانه انتصابش، این حد از حاشیه و جنجال و رودربایستی و تاخیر در تایید صلاحیت رخ بدهد و تمام آنها نیز تم واقعی داشته باشد؛ توانایی انجام کار قوی نخواهد داشت.
قاعدهای که خاصّه برای ابر شهر تهران، اهمیتی صد چندان دارد و نشان میدهد که اصلاحطلبان شورای شهر از آنجا که میدانستند انتخاب حناچی پر سر و صدا خواهد بود؛ یا تجاهل العارف کردند و یا خود در صف اول به دنبال این جار و جنجالها هستند.
وبلاگ مشرق پیش از این در گزارشی به این مسئله پرداخته بود و پاسخهایی را برای این سؤال مطرح کرده بود که چرا ظاهر کار شورای شهر تهران و شهردارانی که آنها انتخاب میکنند، انگاره بروز آشوب و هرج و مرج در تهران را تقویت میکند؟ [۷]
***
۳_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/۲۳۹۹۵۳