بیش از 3 هفته از اعتراضات گسترده مردم فرانسه نسبت به سیاست‌های امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور این کشور می‌گذرد. در این اعتراضات تاکنون 3 نفر کشته شده و صدها نفر نیز زخمی شده‌اند.

 به گزارش مشرق، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه اما سیاست مشت و چماق را در مقابل معترضان به کار گرفته است. طی هفته‌های اخیر تصاویر تکان‌دهنده‌ای از برخورد خشونت‌آمیز پلیس فرانسه با معترضان بویژه زنان معترض منتشر شده است.


این رفتارهای خشونت‌آمیز پلیس فرانسه با معترضان فرانسوی البته در وزارت امور خارجه محمدجواد ظریف، گویا شنیده و دیده نشده است. وزارت امور خارجه ایران تاکنون واکنش درخوری به این اعتراضات مردمی در فرانسه نشان نداده است. ضمن اینکه هنوز یک واکنش بین‌المللی از سوی وزارت امور خارجه ایران به این موضوع نشده و اگر هم در وزارت امور خارجه اظهاراتی درباره این اعتراضات مطرح شده، صرفا داخلی بوده است. به‌عنوان نمونه، محمدجواد ظریف دیروز در گفت‌وگو با یک رسانه «داخلی» اشاره‌ای کوتاه و آرام به این اعتراضات داشت.

بیشتر بخوانید:

واکنش روسیه به اعتراضات فرانسه

اعتراضات اخیر پاریس چقدر هزینه داشت؟

طعم زرد بهار اروپایی!

سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در نشست خبری دوشنبه 12 آذر «در پاسخ به سوالی» درباره این اعتراضات، خواستار خویشتنداری طرفین شده بود(!) قاسمی اعتراضات مردمی را «خشونت و خرابکاری» دانست و البته خواستار آن شد پلیس فرانسه در مقابل این خشونت و خرابکاری، خشونت نشان ندهد! این رفتار و واکنش بیشتر از آنکه اعتراضی به رفتار دولت فرانسه باشد، در واقع نشان دادن انفعال و بی‌طرفی وزارت امور خارجه ایران است. حتی برخی کارشناسان می‌گویند این رفتار منفعلانه وزارت امور خارجه ایران می‌تواند به مثابه یک چراغ سبز برای الیزه نیز تلقی شود.


در کنار این «ظریف‌کاری» وزارت امور خارجه در قبال اعتراضات مردمی در فرانسه، دولت حسن روحانی نیز تاکنون در قبال برخورد خشونت‌آمیز دولت و پلیس فرانسه با مردم این کشور واکنشی نشان نداده است. گویا در پاستور نیز هنوز صدای اعتراضات فرانسوی‌ها شنیده نشده است.


اما چرا اکنون و در بحبوحه اعتراضات مردمی در فرانسه، این انتظار از دولت و وزارت امور خارجه ایران ایجاد شده تا نسبت به این اعتراضات مردمی و برخورد خشونت‌آمیز دولت فرانسه با آنها، واکنش نشان داده و با اتخاذ مواضع بین‌المللی، با خطاب قراردادن دولت فرانسه، نسبت به این رفتار الیزه انتقاد کنند؟


این مطالبه در واقع مطالبه برای انجام یک اقدام متقابل است.


دولت حسن روحانی و وزارت امور خارجه محمدجواد ظریف 3 هفته پس از آغاز اعتراضات مردمی در فرانسه در حالی یا سکوت کرده یا واکنش‌های خوشایند الیزه می‌گیرند که در جریان اعتراضات دی‌ماه 96 در ایران نسبت به ناکارآمدی دولت، دولت فرانسه علیه دولت حسن روحانی سنگ تمام گذاشت.


امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه، روز سه‌شنبه ۱۲ دی 1396 یعنی چند روز پس از آغاز اعتراضات در چند شهر ایران، با حسن روحانی یک گفت‌وگوی تلفنی انجام داد و در این گفت‌وگو خواستار خویشتنداری در برخورد با معترضان در ایران شد.


همان زمان خبرگزاری رویترز گزارش داد دفتر رئیس‌جمهوری فرانسه درباره محتوای این گفت‌وگو گفته است در این گفت‌وگوی تلفنی امانوئل مکرون ضمن ابراز نگرانی از افزایش کشته‌شدگان اعتراضات در ایران از حسن روحانی خواسته است حق آزادی بیان و تجمع معترضان رعایت شود. ریاست‌جمهوری فرانسه همچنین اعلام کرد سفر ژان ایو لودریان، وزیر خارجه این کشور به ایران به تعویق افتاده است.
این در حالی است که دفتر ریاست‌جمهوری ایران نیز درباره این مکالمه گفته است حسن روحانی در تماس تلفنی با همتای فرانسوی‌اش، سازمان مجاهدین خلق را به «تحریک و ترغیب به خشونت در ایران» متهم کرد و از دولت این کشور خواست که به گفته او، «وظیفه قانونی خود» را در قبال این گروه انجام دهد. بر اساس اعلام دفتر رئیس‌جمهور ایران، حسن روحانی در این تماس تلفنی ضمن «تروریست» خواندن گروه سازمان مجاهدین خلق از دولت فرانسه خواست به گفته او، «در راستای مبارزه با تروریسم و خشونت به وظیفه قانونی خود در قبال این گروه» عمل کند.


تماس تلفنی مکرون با روحانی نشان می‌دهد فرانسه نه‌تنها در عالی‌ترین سطح، نسبت به دولت روحانی شورید و از اعتراضات برای فشار بر دولت ایران استفاده کرد، بلکه آنها سفر لودریان، وزیر خارجه خود به تهران را نیز به بهانه دفاع از مردم معترض لغو کردند! حالا آن رفتار فرانسه را مقایسه کنید با انفعال دولت ایران و وزارت مور خارجه محمدجواد ظریف در قبال بیش از 3 هفته اعتراضات گسترده مردمی در فرانسه. چرا دولت روحانی و وزارت امور خارجه‌اش حتی نمی‌توانند در این قبیل موضوعات، مقابله به مثل کنند؟


نیازت را فریاد نزن!


ایران و فرانسه هر کدام عضوی از توافق هسته‌ای یا همان برجام هستند. اما مقایسه رفتارهای 2 کشور نشان می‌دهد فرانسه در مقابله با ایران هیچ ملاحظه برجامی ندارد و همواره به بهانه‌های مختلف از جمله اعتراضات دی‌ماه 96 در امور داخلی ایران دخالت می‌کند یا امتیازات جدیدتری به منافقین ساکن در این کشور می‌دهد. در مقابل اما دولت حسن روحانی تمام مناسبات خود با فرانسه را تابع برجام کرده است.

از ماجرای حمایت‌های ویژه جدید دولت مکرون از منافقین تا طرح ادعای بمب‌گذاری در همایش منافقین و بسترسازی برای دستگیری دیپلمات مظلوم ایرانی تا همین ماجرای اعتراضات گسترده مردم در فرانسه نشان می‌دهد وزارت امور خارجه ظریف، جسارت طرح اعتراض نسبت به دولت فرانسه را ندارد، چرا که به نظر می‌رسد از نگاه وزیر امور خارجه دولت حسن روحانی اولویت برجام است و ممکن است هر گونه اعتراضی در این حوزه‌ها، منجر به فروپاشی بنای لرزان برجام شود. همین مقایسه بخوبی ماهیت برجام و نسبت دولت روحانی با این توافق رو به مرگ را مشخص می‌کند.

برجام هیچ ملاحظه و محدودیتی برای دولت فرانسه ایجاد نکرده و دولت مکرون همانند اسلافش به هر بهانه‌ای در امور ایران دخالت می‌کند اما در مقابل، گویا برجام بندهای فراوانی بر سیاست خارجی و دیپلماسی دولت حسن روحانی زده است و این دولت با ملاحظه برجام، توان مقابله به مثل با فرانسه را ندارد. به عنوان مثال، نمی‌تواند مانند رفتار دولت فرانسه در جریان اعتراضات دی‌ماه سال گذشته، اکنون نسبت به خشونت پلیس فرانسه نسبت به اعتراضات مردم در این کشور معترض شود. یا به عنوان نمونه دیگر، دولت روحانی نمی‌تواند یک دیپلماسی فعالانه و عزتمندانه را در قبال دستگیری دیپلمات ایرانی در آلمان یا اخراج دیپلمات‌های ایرانی از هلند دنبال کند.


بر همین اساس، این مقایسه باعث می‌شود یک برآورد خطرناک در کشورهای مقابل بویژه تروئیکای اروپا تقویت شود و آن برآورد، نیاز بیش از اندازه دولت روحانی به حفظ برجام ولو در هر حد و اندازه‌ای است! در واقع رفتار منفعلانه و دیپلماسی لرزان دولت روحانی در جریان مذاکرات هسته‌ای منجر به برجام این نگرش را ایجاد کرد و حالا به مرور این نگرش و برآورد نزد اروپایی‌ها از رفتار دولت ایران، تثبیت و تقویت شده است و این همان نگرشی است که باعث خروج دولت آمریکا از برجام شد؛ چرا که بر اساس برآورد دولت آمریکا از رفتار دولت ایران طی مذاکرات هسته‌ای و پس از برجام، دولت ایران بشدت نیازمند توافق و برجام بوده است. بر همین اساس این دولت تحت هر شرایطی مایل به ماندن در توافق هسته‌ای است. دونالد ترامپ براساس همین برآورد، با خیال راحت از برجام خارج شد، چرا که معتقد  بوده است دولت روحانی با خروج آمریکا از برجام، از این توافق خارج نخواهد شد.


این برآورد خطرناک نزد آمریکا و تروئیکای اروپا باعث می‌شود چشم‌انداز برجام و ماجرای SPV نیز روشن و امیدوارکننده نباشد. وقتی طرف مقابل فکر می‌کند دولت ایران بشدت نیازمند توافق ولو در هر سطحی است، قاعدتا نگران خروج ایران از برجام و شرایط برنامه هسته‌ای ایران پس از خروج از برجام نخواهد بود. متاسفانه رفتار دولت روحانی در ماجرای تضمین‌های اروپایی و راهکارهای عملیاتی نیز نسبت مناسبی با 3 اصل عزت، حکمت و مصلحت نداشته است. درحالی که اروپایی‌ها متعهد شدند تا 4 نوامبر سازوکارهای اجرای تعهدات خود در برجام پس از خروج آمریکا از این توافق را ارائه دهند اما حالا بر اساس اظهارات علی لاریجانی، رئیس مجلس، اروپایی‌ها برای انجام این تعهدات کاری نکردند. اروپایی‌ها نه‌تنها تعهدات خود در برجام را اجرا نکرده‌اند، بلکه با گذشت یک ماه از 4 نوامبر نیز آنها هیچ برنامه‌ای برای اجرای تعهدات خود ارائه نکرده‌اند. این در حالی است که 7 ماه از خروج آمریکا از برجام می‌گذرد و اگر اروپا واقعا انگیزه و اراده‌ای برای حفظ برجام و اجرای تعهدات برجامی خود داشت براحتی می‌توانست تعهدات برجامی خود را اجرا کند و این موضوع نیازی به بازی SPV نداشت.


بر این اساس، رفتار منفعلانه و نیازمندانه وزارت امور خارجه و دولت حسن روحانی در قبال همین ماجرای SPV نیز باعث شده هم آمریکا و هم تروئیکای اروپا به این برآورد که دولت ایران بشدت نیازمند حفظ برجام است، بیشتر پی ببرند. طرف‌های اروپایی حالا می‌بینند این نیاز دولت ایران باعث شده وزارت امور خارجه ظریف نسبت به بدعهدی‌های مکرر اروپا در قبال برجام واکنش اعتراض‌آمیز قابل ملاحظه‌ای از خود نشان ندهد، با ماجرای برخوردهای غیرقانونی با دیپلمات‌های ایرانی در اروپا، با ملاحظه و احتیاط برخورد می‌کند و حتی در جریان اعتراضات مردمی جلیقه‌زردها نیز اقدام به مقابله به مثل با فرانسه به‌خاطر دخالت الیزه در جریان اعتراضات دی‌ماه 96 در ایران، نمی‌کند.


آیا فرانسه یا به‌طور کلی تروئیکای اروپا و آمریکا با مشاهده این رفتار دولت روحانی و وزارت امور خارجه ظریف، نسبت به معطل نگه داشتن ایران به بهانه برجام، نگرانی به خود راه می‌دهند؟!

*وطن امروز

برچسب‌ها