سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** ظریف برازنده ریاست جمهوری در ۱۴۰۰ است
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «آیا ظریف رئیس جمهور آینده است؟» نوشت:«از همان آغاز وزارت دکتر ظریف که همراه شد با واگذاری کامل پرونده مذاکرات هستهای به وزارت امور خارجه، دکتر ظریف در قامت یک منجی برای ایران مطرح شدند. فضاسازیهای رسانهای شخص دکتر ظریف و استفاده زیرکانه از رسانه برای نمایش هرچه بیشتر نقش اثرگذار ایشان در فرآیند مذاکرات را میتوان سیاست تبلیغاتی بسیار اثرگذار دانست. دکتر ظریف در پایان مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ و توافق برجام، تبدیل به دیپلمات منجی شدند. محمدجواد ظریف را باید وزیر دپیلمات هنرمند و پرستیژگرا دانست که بخش مهمی از وظایف کاری خود را با بهرهگیری از هنر سیاسی و دیپلماسی خود انجام میدهد و بهترین سیاستگذار در این زمینه هستند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:« اکنون که تنها یک سال تا برگزاری انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری ایران زمان باقی مانده و مقبولیت و مشروعیت اغلب شخصیتهای حامی دولت کنونی و طیف اصلاحطلبان در افکار عمومی دچار افت شده و افرادی مانند اسحاق جهانگیری و محمدرضا عارف نیز شانسی برای کسب رأی ندارند و از سوی دیگر طیف جوان حامی دولت مانند: محمدجواد آذریجهرمی و سورنا ستاری نیز تنها کاندیدای فضای مجازی هستند، شانس محمدجواد ظریف از همه گزینههای احتمالی طیف طرفدار دولت کنونی و اصلاحطالبان برای کسب رأی، بیشتر است. نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و احتمال (بسیار کم) رأی آوردن دموکراتها در این انتخابات نیز میتواند یک امتیاز مثبت برای اعلام کاندیداتوری و حتی کسب رأی دکتر ظریف باشد».
این روزنامه اصلاح طلب، با این ادعا که «ظریف منجی مردم ایران بوده»! وی را برازنده ریاست جمهوری ایران در سال ۱۴۰۰ نامیده است. پیش از این «سید محمود دعایی» فعال سیاسی اصلاح طلب در اظهارنظری عجیب گفته بود:«تاریخ گواهی میدهد که انسانهای بزرگ و اولیای الهی چه سختیهایی را متحمل شدند. به راستی محمدجواد ظریف در عصر ما یکی از اولیای الهی است که در خانوادهای مذهبی متولد شد و در مدرسه علوی تحصیل کرد و در آمریکا به تحصیل پرداخت و هرچه بیشتر به میهن و دین باورمند شد».
حفظ عزت و اقتدار، یکی از فاکتورهای اساسی در سیاست خارجی است، اما متاسفانه آقای ظریف در ۷ سال اخیر نتوانست در این خصوص کارنامه قابل قبولی ارائه کند.
برای نمونه، در سال ۹۴ فاجعه بزرگ منا رخ داد و حدود ۶۰۰ زائر ایرانی در این حادثه تلخ به شهادت رسیدند. انفعال وزارت خارجه دولت روحانی و بی توجهی ظریف به غرور ملی ایرانیان موجب شد تا رژیم آل سعود در جایگاه طلبکار نشسته و گستاخی کند. زانو زدن وزیر امور خارجه در مقابل امیر کویت برای صدور وزیرا برای سفر هیات ایرانی به عربستان و عدم صدور ویزا برای وزیر فرهنگ دولت یازدهم از جمله ااتفاقات تأسف برانگیز در آن مقطع بود. سعودیها حتی به ظریف در مورد فاجعه منا اجازه ملاقات هم ندادند.
ظریف-بهمن ۹۴- به فاصله کوتاهی از فاجعه منا در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «خبر خوب این بود که دوست من عادل الجبیر (وزیر خارجه آلسعود) با حضور ایران، به مذاکرات وین بیاید...۵۰۰ زائر ما در مراسم حج کشته شدند اما ما روابط خود را قطع نکردیم حتی روابط خود با عربستان را کاهش هم ندادیم»!
در یک نمونه دیگر، ظریف- بهمن ۹۶- توسط آلمانیها با ندادن بنزین به هواپیمایش تحقیر شد، اما مجدداً سال ۹۷ به کنفرانس مونیخ رفت و سخنرانی کرد اما حتی یک جمله از دیپلمات خود (آقای اسد الله اسدی دبیر سوم سفارت اتریش) دفاع نکرد که. دیپلماتی که تیرماه ۹۷ در اقدامی غیرقانونی توسط آلمانی ها بازداشت و سپس به بلژیک منتقل شد و همچنان به صورت غیرقانونی در بازداشت است.
یکی از نقاط ضعف جدی ظریف ابن بود که وزارت «امور خارجه» جمهوری اسلامی ایران را به وزارت «امور برجام» تقلیل داد. اقدامی که خسارت های فراوانی در پی داشت و تنها در یک قلم، ارزش پول ملی را به شدت کاهش داد.
** آمریکا آتش گرفت،دود از اردوگاه اصلاحات بلند شد
روزنامه ابتکار در یادداشتی با عنوان «دو روی سکه اعتراض» نوشت:«واکنش ترامپ درخصوص تهدید معترضان به استفاده از خشونت و گلوله یک رفتار ضد دموکراتیک و البته منافی با ادعاهای مطرح شده درخصوص وجود آزادی در این کشور است. اما سوال اینجاست که آیا میتوان با همه این اتفاقات بتوان رفتاری مشابه در کشور خودمان را توجیه کرد؟ یعنی اگر حوادثی مانند آبان ماه سال گذشته رخ داده است و عدهای به درست یا غلط به تصمیمی معترض شدهاند آیا تهدید به شناسایی از طریق دوربینها توسط رئیس دولت و یا برخورد خشن با معترضان قابل چشمپوشی است؟ بیتردید هر کشوری قوانین خود را دارد و قطعاً ناهنجاری و هرج و مرج در هیچ کشوری توسط هیچ حاکمیتی قابل پذیرش نیست. اما همانقدر که اراذل و اوباش خواندن معترضان به نژادپرستی توسط ترامپ، برای افکار عمومی پذیرفتنی نیست که در کشور ما نیز این دست از عبارات فاصله مردم را با مسئولان بیشتر خواهد کرد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«همان قدر که رسانهها و مسئولان ما در داخل، کنار معترضان آمریکایی و فرانسوی قرار میگیرند اگر در کنار شکایات مردم در داخل هم قرار گیرند به کاهش شکاف حاکمیت و مردم کمک کردهاند. بنابراین آنچه زبان مشترک در هر جامعه و حکومتی است به رسمیت شناختن مردم با هر نوع اندیشه و حتی اعتراضی است که ممکن است نسبت به وضع موجود داشته باشد».
این روزها ایالت های مختلف در آمریکا ملتهب و پرآشوب است. اقدام جنایتکارانه پلیس نژادپرست آمریکا در قتل یک سیاهپوست، اعتراضات گسترده ای را در پی داشته است. معترضان ساختمان های پلیس را آتش زده و در نقاط مختلف تجمعات اعتراضی برگزار کرده و پرچم آمریکا را آتش زده اند.
آتشی که آمریکا پیش از این با ایجاد آشوب و التهاب و پشتیبانی از اغتشاشگران به کشورهای دیگر می زد، این بار به جان خودش افتاده. اما گویا، دودِ این آتش از اردوگاه طیف تندروی اصلاح طلب نیز بلند شده است.
جریان تندروی اصلاح طلب مهارت خاصی در «خودتحقیری حاد» و «خودزنی» دارد. اکنون و در شرایطی که دولت تروریست و غارتگر آمریکا از چاله کرونا به چاه اعتراضات گسترده ضدنژادپرستی افتاده، اصلاح طلبان به کمک آمریکا آمده و فریاد می زنند که «چه نشسته اید، ما هیچ تفاوتی با دولت تروریست و استکباری آمریکا نداریم»!
روزنامه اصلاح طلب ابتکار- به مدیرمسئولی «محمد علی وکیلی» نماینده لیست امید در مجلس دهم و کاندیدای ردصلاحیت شده انتخابات مجلس یازدهم- به بهانه اعتراضات ضدنژادپرستی در آمریکا، از اغتشاشگران در ایران حمایت کرده است.
این روزنامه اصلاح طلب در اقدامی تأمل برانگیز، دستور شلیک به معترضان از سوی ترامپ را با اظهارات رئیس جمهور مبنی بر برخورد با «مسدودکنندگان بزرگراه ها» در اغتشاشات بنزینی در سال گذشته مقایسه کرده است!
روزنامه ابتکار با گلایه از انعکاس رفتار وحشیانه پلیس در فرانسه و آمریکا و نمایش چهره بدون روتوش غرب در ایران، مدعی شده است که باید در داخل به مطالبات مردم توجه کنیم.
این پیشنهاد از سوی طیفی مطرح شده است که «رفع حصر»، «برگزاری کنسرت خیابانی» و «حضور زنان به عنوان تماشاچی در ورزش مردان» را به عنوان مطالبات عمومی مردم جا زده و «سلفی حقارت» و «اروپاگردی» را در کارنامه خود دارد.
به عبارت دیگر، بانیان اصلی وضع موجود اقتصادی در کشور، از یکسو ژست مردم داری گرفته و از سوی دیگر از انعکاس چهره غرب بدون روتوش توسط رسانه ها در داخل، پریشان و عصبانی است.
** تعهد اروپا در برجام، «تأسف خوردن» است؟!
روزنامه ایران در مطلبی با عنوان «تأسف اروپا از اقدام ضدایرانی آمریکا» نوشت:«طرح جدید امریکا برای عدم تمدید برخی معافیتهای مرتبط با فعالیتهای هستهای صلاحآمیز ایران با واکنش طرفهای برجام روبه رو شده است...سخنگویان وزرای خارجه سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان به همراه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بیانیه مشترکی در همین باره منتشر کردند...در این بیانیه آمده است:"ما عمیقاً از تصمیم امریکا برای خاتمه دادن به معافیتهای تحریمی ناظر بر پروژههای هستهای مرتبط با برجام در ایران از جمله پروژه نوسازی [رآکتور] اراک متأسفیم".»
یک سوال؛ آیا تعهد و وظیفه اروپا در برجام، «تأسف خوردن از اقدامات آمریکا» است؟! اروپا ۱۱ تعهد در برجام دارد. خرید نفت ایران و پرداخت نقدی پول نفت در کنار برقراری مبادلات بانکی و مبادله کالاهای تحریمی با ایران از جمله این تعهدات است.
اعضای اروپایی برجام تاکنون و علیرغم سپری شدن قریب به ۵ سال از امضای توافق، به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکرده اند. با اینحال بجای عذرخواهی و جبران کم کاری، ژست طلبکار به خود گرفته و ایران را بازخواست می کنند.
اروپایی ها همزمان با ابراز تأسف درباره عهدشکنی آمریکا، تاکید کرده اند که ایران باید یکطرفه و بدون چشم داشت، تعهدات برجامی خود را تا اطلاع ثانوی انجام دهد.
با اینحال، ارگان رسانه ای دولت، به گونه ای ابراز تأسف اروپا را پوشش می دهد که گویی این اقدام جزو تعهدات طرف مقابل بوده و اروپا نیز به خوبی از عهده تعهدات برآمده است.
اکنون بیش از ۲ سال از خروج رسمی آمریکا از برجام سپری شده است. قرار بود طرف اروپایی نهایتا ظرف چند هفته درباره اجرای تعهدات و جبران عهدشکنی آمریکا به ایران تضمین بدهد. اما اروپای بدهکار، نه تنها تضمین نداد بلکه هر روز بر گستاخی و زیاده خواهی خود افزود.
علت اصلی این گستاخی و زیاده خواهی، رویکرد منفعلانه دولت و به خصوص وزارت خارجه در مسئله برجام است. تا زمانیکه دولت از موضع ضعف با طرف مقابل روبرو شود، نه تنها هیچ گشایشی در پرونده برجام ایجاد نشده، بلکه خسارت های بیشتری در پی خواهد داشت.