سرویس سیاست مشرق- همین اوایل آبان‌ماه گذشته بود که بر سر نامه‌ی آیت‌الله یزدی به حضرت آیت‌الله شبیری زنجانی به واسطه دیدار آن مرجع بزرگوار با برخی از فعالان سیاسی تندروی یک جریان سیاسی، یک هجمه تمام‌عیار تبلیغاتی بر علیه آیت الله یزدی به راه افتاد و کسانی به بهانه آن چه که توهین به «ساحت مرجعیت» خوانده می شد، هر آن چه که خواستند نثار آقای یزدی کردند.[1] جالب این جا بود که بعضا گروه‌هایی، رسانه‌هایی و افرادی گریبان چاک کردند که بنا بر سوابق پیشین و قراین موجود، نه تنها باوری به بحث «تقلید»، ندارند که اصولا منتقد کلیت دستگاه روحانیت هستند و بعضا دایره انتقادات و هجمه‌های آنان به فراتر از این هم می رود..

این در حالی است که در همین روزهای اخیر، خبر مخالفت یک مرجع محترم تقلید، حضرت آیت الله جعفر سبحانی، با حذف مشق شب از مدارس و بیان نظر خود در این زمینه(از جایگاه یک مجتهد مسلم و مرجع)[2]، باز دستمایه هجوم همه‌جانبه تبلیغاتی-رسانه‌ای علیه ایشان شده است و بخش عمده‌ی حملات و تخریب‌ها(از جمله متهم کردن یک مرجع بزرگوار به انتفاع مالی از ارتباط با موسسات کمک آموزشی)، از جانب همان کسانی انجام می گیرد که بر سر ماجرای آیات یزدی-شبیری، آن چنان گوش فلک را از "شکست حرمت مرجعیت" و "لکه دار کردن ساحت اجتهاد" سخن می گفتند.

در این زمینه بیشتر بخوانید:

اصلاح‌طلبان چگونه از «مرجعیت» هم سوء استفاده کردند؟ +تصاویر

اما ماجرا به این جا محدود نماند و روز شنبه(24 آذر)، یک روزنامه اصلاح‌طلب (که سابقه سیاهی در انتشار مطالب ساختارشکن و وهن‌آلود و توهین‌آمیز دارد) در قالب پروژه‌ای که این روزها از سوی اردوگاه اصلاحات-اعتدال برای برجسته‌سازی و تبلیغ زیرپوستی محمدجواد ظریف در جریان است، به قصد دفاع از ظریف دوباره به ساحت یک مرجع بزرگوار تقلید هجمه برد.

روزنامه «قانون»، که به واقع باید آن را نماد بی‌قانونی در میان رسانه‌های جریان اصلاحات دانست و سرمایه‌گذار و مسوول آن خود به عنوان یکی از بدهکاران بزرگ بانکی، پرونده ای مفتوح دارد، تیتر یک روز شنبه(24 آذر 97) خود را به این عنوان اختصاص داده است: «هجمه ناحق»

این هجمه و تهاجم از همان تیتر درست این روزنامه و پسوند «ناحق» شروع می شود و خلاف اصول و قواعد ابتدایی و بدیهی روزنامه‌نگاری، این روزنامه در همان تیتر کار تسویه حساب سیاسی را شروع می کند، آن هم با یک مرجع مسلم تقلید، یعنی حضرت آیت‌الله العظمی نوری همدانی .

این مطلب با سطوری سراسر توهین درباره مخالفان FATF آغاز می شود:

" شنیدن تفاسیر مختلف با لحن‌های گوناگون درباره یک واژه مشخص به نام منافع ملی، همواره فضای کشور را به سمتی برده که سیاست‌های کلان در اذهان عمومی را به بازیچه‌ای برای کشمکش جریان‌های سیاسی مبدل شده است. در همین حال بعد از پایان نمایشی به نام تصویب برجام امروز شاهد آن هستیم که عده‌ای با به زبان آوردن واژه‌ای انگلیسی به نام FATF که گاهی تلفظ آن را نیز درست بیان نمی‌کنند، همواره آن را تکفیر می‌کنند یا آنکه از ویژگی‌های آن برای مردم سخن می‌گویند."

بیشتر بخوانید:

چگونه «پول» شبهه‌ناک، روزنامه «شبهه‌ناک» تولید می‌کند؟ +عکس

سپس با این پیش‌داوری و تمسخر آشکار، نویسنده به بازتاب بیانات حضرت آیت‌الله نوری همدانی در جلسه درس خارج فقه و اصول ایشان می پردازد. حضرت آیت‌الله در این جلسه درس فرمودند:

" باید نسبت به دست‌های پشت‌پرده آمریکا و رژیم صهیونیستی در برخی اتفاقات موجود در کشور حساس بود... همه باید بدانند که این پروژه یک برنامه و توطئه مشترک «غربی- عربی و عبری» بوده که آمریکا برای شکستن مقاومت ایران به دنبال امضای آن است... توافقنامه برجام مصداق بسیار روشن و مشخصی از عهدشکنی‌های طرف غربی در برابر ایران است، سرنوشت این پیمان نیز مانند برجام ابتر و بی‌نتیجه خواهد ماند."

ایشان سپس اعمال فشار طرف‌های غربی برای تصویب کامل مفاد برنامه اقدام FATF را راه نفوذی برای آمریکا و صهیونیست به کشور است، همه باید به این مطلب واقف باشند که FATF پروژه گام بعدی نفوذ کشورهای استکباری به دل ایران است.

این که یک «مرجع تقلید» بنا بر احساس تکلیف و بصیرت خود درباره موضوعات حساس و حیاتی کشور، اظهار نظر کند، نه تنها حق او، که وظیفه شرعی اوست، کما این که در این کشور، همگان از هر قشری و دسته‌ای حق و آزادی اظهارنظر دارند. اما این هجمه‌ی تند رسانه های زنجیره‌ای به هر کسی که خلاف خواست و نظر مطلوب جناح سیاسی آن‌ها حرکت کند، حتی اگر آن فرد مرجع تقلید جمعی از شیعیان باشد، عین «نفاق» مواضع این جریان را در  رویکرد به مرجعیت نشان می دهد.

گزارش روزنامه قانون در انتها، به صراحت مخالفان تعهد کامل به fatf را، که حضرت آیت‌الله نوری همدانی هم جزو آنان هستند، به «بازی با افکار عمومی» و حتی «اقدام ناشایست» متهم می کند:

"...اینکه عده‌ای بخواهند با بازی‌های سیاسی فضا را به سمتی بکشند که انگشت اتهام تنها به سمت دولت باشد و با خلط مبحث مسائل مختلف را با یکدیگر گره بزنند، اقدام مناسبی نیست و مردم بانیان این وضعیت را به خوبی درک می‌کنند و در زمانی که نیاز باشد به همه جریان‌های مقصر پاسخ خواهند داد. در موضوع FATF نیز اگر دولت، مجلس، قوه‌قضاییه، مجمع تشخیص و ... نظر مساعدی دارند و فقط به گونه‌ای القا شود که دولت بر اجرای و تعهد به آن اصرار دارد، اقدامی ناشایست است."

به نظر می رسد که هر چه بیشتر سبد خالی دستاوردهای دستگاه دیپلماسی دولت اعتدال، عیان می شود، هجمه‌ها و حملات رسانه های وابسته به این جریان هم به جریان منتقد بیشتر می شود و اصطلاحا تاکتیک «دست پیش گرفتن را» اتخاذ کرده‌اند. آن زمان که همین رسانه‌ها -و قرارگاه جنگ روانی اصلاحات-اعتدال، در بحبوحه و اوج دوران «مذاکره»، هر صدای منتقدی را با چماق «دلواپس» می نواختند و هر دلسوز تذکردهنده‌ای را به دروغ به «همصدایی با اسراییل» متهم می کردند، انتظار نداشتند که پیش‌بینی‌ها و نگرانی‌های منتقدان تقریبا همه درست از کار در بیاید، ولی باز وقاحت و گستاخی اتاق فکر هدایت‌کننده رسانه‌های این جریان آن جاست که حالا که عملا «برجام» به بایگانی تاریخ پیوسته، باز هم انگشت اتهام را متوجه دیگران کنند و دیر نیست که عنقریب کل «برجام» را دستاورد جریان «دلواپس»(عنوانی که رسانه‌های زنجیره‌ای به جریان انقلابی داده‌اند) معرفی کنند!

البته تردیدی نیست که پشت پرده‌ی پروژه‌ی اخیر اتحادیه اعتدال-اصلاحات برای آوردن ظریف به فاز «تهاجمی»، که با مصاحبه جنجالی و مغایر با منافع ملی ظریف با سایت «خبرآنلاین»(نزدیک به علی لاریجانی) و زدن اتهام «پولشویی گسترده به نظام» آغاز شد و در روزهای اخیر با کنگره حزب ندای ایرانیان ادامه یافته، محاسبات «انتخاباتی» نیز قرار دارد.