اگر به آمار ترجمه آثار الیف شافاک در سایت کتابخانه ملی مراجعه کنیم، واقعاً شگفت‌زده می‌شویم. شاید خیلی‌ها ندانند کتاب «عشق» الیف شافاک، یک کتاب سفارشی است.

به گزارش مشرق به نقل از ایبنا، جلسه نقدوبررسی «ترجمه‌های داستان‌های زنان نویسنده ترک در ایران»، با سخنرانی مریم حسینی (عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا)، محبوبه مباشری (مدیر دانشکده ادبیات دانشگاه الزهرا)، حسن اکبری بیرق (مترجم و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سمنان)، مژگان دولت‌آبادی (مترجم) و مریم طباطبایی‌ها (مترجم)، در تالار حافظ دانشکده ادبیات دانشگاه الزهرا برگزار شد.

بیشتر بخوانیم:

قاچاقچیان به اسم «ملت»، «عشق» را می‌دزدند!

 در ابتدای این نشست که به همت گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه الزهرا و با همکاری موسسه خانه کتاب برگزار می‌شد، مریم حسینی به عنوان دبیر نشست، ضمن معرفی میهمانان و برشمردن آثار ترجمه‌ای آن‌ها، گفت: سه هفته دیگر در تاریخ ۲۴ و ۲۵ دی‌ماه، همایش بین‌المللی ادبیات زنان ترکیه را داریم که در این همایش میزبان برخی از همکاران ما از دانشگاه‌های ترکیه، همکارانمان در دانشگاه‌های ایران و مترجمان آثار ترکی در ایران هستیم. روز اول همایش در دانشگاه الزهرا و روز دوم همایش در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار می‌شود.

آنچه استادان ترکیه درباره ادبیات ما می‌دانند حاصل چند کتاب ترجمه‌ است
حسینی جلسه حاضر را به عنوان جلسه پیش‌همایش و مقدمه‌ای بر همایش ادبیات زنان ترکی خواند و افزود: هدف این همایش و جلسه حاضر، آشنایی هر چه بیشتر مخاطبان فارسی با آثار نویسندگان زن ترکیه است. البته این موضوع زن و مرد ندارد، ولی سال گذشته از ما دعوت شد تا گزارشی در باب فعالیت‌های نویسندگان و شاعران زن از ایران به ترکیه ببریم و متعاقب آن دانشگاه الزهرا پذیرفت که این همایش را برای نویسندگان و شاعران زن ترکیه هم برگزار کند.


 
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا ضمن بیان اینکه مدیریت علمی همایش ادبیات زنان ترکیه برعهده اوست، اضافه کرد: طی این مدت که روی این موضوع کار می‌کردم، متوجه شدم ما چقدر کم آثار نویسندگان و شاعران در کشور همسایه یعنی ترکیه را می‌شناسیم؛ در صورتی که نزدیکی‌های فکری و فرهنگی زیادی با ما دارند و با وجود مراودات تجاری سیاحتی و... چقدر ادبیات این کشور برای ما و ادبیات کشور ما برای آن‌ها، ناشناخته است.
 
او ادامه داد: در سفر چند روزه‌ای که به یکی از دانشگاه‌های آنکارا داشتم، متوجه شدم آنچه استادان آن‌جا در مورد ادبیات ما می‌دانند، فقط از طریق چند کتاب ترجمه‌ای است که تعداد آن‌ها هم محدود بود. در ایران من بهترین راه آشنایی بیشتر را دعوت از مترجمان آثار ترکیه دانستم، که خوشبختانه این موضوع جواب داد و همایش ادبیات زنان ترکیه شکل گرفت.
 
حسینی در پایان ضمن اشاره به محورها و موضوعات قابل ارائه در همایش ادبیات زنان ترکیه و ذکر نام مقالاتی که در این همایش ارائه خواهد شد، بیان کرد: چند مسئله اصلی درباره ترجمه از ترکی استانبولی به فارسی، نظیر چگونگی انتخاب داستان‌ها برای ترجمه، انتخاب نویسنده، ضرورت ترجمه و... برای ما مطرح بود که از همکارانم در این نشست خواستم تا به برخی از آن‌ها پاسخ دهند.
 
در ادامه مریم طباطبایی‌ها درباره مشکلات ترجمه از زبان ترکی به زبان فارسی و بالعکس، گفت: مشکلاتی که این روزها به فراخور ترجمه‌های زبان ترکی با آن مواجه هستیم_ که اغلب هم خیلی به چشم نمی‌آید _در وهله اول مشکلات مربوط به ماهیت زبان است.
 
او ادامه داد: مترجمانی هستند که شاید آشنایی کامل به زبان مبدا یا مقصد ندارند. در حالی که الزام داشتن یک ترجمه ساده و روان، داشتن دانش کامل تاریخی، فرهنگی و شاید دینی در هر دو زبان مبدا و مقصد است؛ که متاسفانه این روزها کمتر آن را می‌بینیم؛ مخصوصاً در زبان مبدا که بعضی وقت‌ها کوچک‌ترین ارکان زبان خودمان را هم در ترجمه رعایت نمی‌کنیم.

برخی مترجم‌های ما فقط به فکر رساندن کار و بازار سود هستند
 مترجم کتاب «سه دختر حوا»، ضمن بیان این‌که برخی ترجمه‌ها، حجم زیادی از کلمات است که هیچ بار احساسی به دوش ندارند و اصلا نشان نمی‌دهد که یک متن فاخر ادبی است؛ اضافه کرد: دلیل این نوع ترجمه‌ها، این است که برخی از مترجمان ما در این رقابت شتاب‌زده، فقط به فکر رساندن کار و بازار سود هستند؛ که این نداشتن بن‌مایه در کتاب‌ها خیلی آزاردهنده است. همچنین لحن اسکلت‌بندی داستان‌ها خیلی کم رعایت می‌شود. خیلی از ما مترجم‌ها متوجه لحن نویسنده نمی‌شویم؛ در صورتی که شناسه برخی از نویسنده‌ها، لحن خاصی است که در نوشته‌هایشان به کار می‌برند و ادبیات خاص خود را دارند، چیزی که این روزها اصلا در ترجمه از آن استفاده نمی‌کنیم و به آن توجهی نداریم.
 
طباطبایی‌ها با بیان اینکه فرهنگ کشوری که درباره آن می‌نویسیم، یا ترجمه می‌کنیم، خیلی اهمیت دارد؛ اضافه کرد: مطالعه در مترجم‌ها و مولف‌های ما خیلی کم شده است، مخصوصاً در مورد زبان ترکی. ما شباهت‌های زیادی در فرهنگ، عقاید و موضوعات زبانشناسی با کشور ترکیه داریم که همین شباهت‌ها می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد و مترجم به عنوان شخصی که این فرهنگ را به هم تبدیل می‌کند، نقش مهمی دارد.        
                   
در ترجمه به لحاظ تکنیکی و فنی رقابتی نداریم
مترجم کتاب «درخت انار»، تغییر نام کتاب‌ها، اضافه یا کم کردن پاراگراف‌ها به ترجمه و نداشتن ذوق ادبی را از دیگر مشکلات ترجمه خواند و افزود: الان متاسفانه رقابت برای بهبود متن نیست، بلکه رقابت فقط در سرعت است. ما رقابتی به لحاظ تکنیکی و فنی نداریم، فقط رقابت در سرعت را زیاد داریم.
 
طباطبایی‌ها نداشتن ویراستار حرفه‌ای اختصاصی برای زبان ترکی را از دیگر معضلات ترجمه این زبان در ایران خواند و افزود: متاسفانه ما به دنبال چند نویسنده خاص هستیم و ترجیح می‌دهیم آثار آن‌ها را ترجمه کنیم. بعضا دیده می‌شود که یک کتاب از یک نویسنده ترجمه می‌شود و بعد به فاصله خیلی کم، ده ترجمه از همین کتاب منتشر می‌شود.
 
بدون دانش ادبی ترجمه ادبی کار بیهوده‌ای است
مژگان دولت‌آبادی در ابتدای صحبت‌های خود، به مسائل و مشکلات ترجمه از زبان ترکی به فارسی و بالعکس اشاره کرد و گفت: امروزه با این مشکل مواجه هستیم که دانستن یک زبان را ملاک اقدام به ترجمه یک اثر ادبی می‌دانیم؛ در صورتی که دانش یک زبان، اصلا کفایت این را ندارد که به ترجمه اثر ادبی بپردازیم. ترجمه ادبی نیاز به زیرساختی دارد که مترجم باید داشته باشد و آن ادبیات است. بدون دانش ادبی ترجمه ادبی کار عبثی است.
 
دولت‌آبادی ضمن اشاره به سابقه خود در ترجمه متون حقوقی و ادبی، بیان کرد: سختی‌ای که در ترجمه ادبی است، در ترجمه حقوقی نیست. علاوه بر تسلط زبان‌شناختی، تسلط به فرهنگ، تاریخ سنن و سیاست، از ملزومات ترجمه است. متاسفانه در زبان ترکی استانبولی و سایر زبان‌ها شاهد این هستیم که خیلی از مترجمان، صرفا با فارغ‌التحصیل شدن از دانشگاه، خود را در جایگاه مترجم ادبی می‌بینند و شاهد ترجمه‌هایی هستیم که در آن، اثر به شکل درست منتقل نشده است.
 
بخشی که مترجم به علت ناتوانی در ترجمه حذف می‌کند بسیار دردناک است
مترجم کتاب «سرگذشت عزیزبیک» گفت: امروزه با مترجم‌هایی روبه‌رو هستیم که نه‌تنها جملاتی را به متن اضافه می‌کنند، بلکه پاراگراف‌ها یا حتی صفحه‌هایی از اثر را حذف می‌کنند، که این کار واقعا جای رسیدگی و پیگیری دارد. بخشی که مترجم به علت ناتوانی در ترجمه حذف می‌کند، بسیار دردناک است که در ترجمه‌های ترکی استانبولی بسیار شاهد آن هستیم.

دولت‌آبادی ضمن برشمردن برخی از مشکلات ترجمه که در همه زبان‌ها مشترک است؛ بیان کرد: در ترجمه‌ها با انتقال فرهنگ و خرده فرهنگ مواجه هستیم. مترجم باید آثاری را انتخاب کند که توانایی ترجمه آن را دارد و لزوماً نام نویسنده نباید ما را متقاعد به ترجمه یک کتاب کند.

مترجم پل فرهنگی است
او ادامه داد: یکی از حساسیت‌هایی که مترجمان باید داشته باشند، این است که یک نویسنده وقتی به زبان خودش می‌نویسد، هیچ چارچوبی برای خود در نظر نمی‌گیرد. یعنی نویسنده خالق اثر است و آن را در یک فضای آزاد خلق می‌کند؛ ولی مترجم پل فرهنگی است، بنابراین باید خیلی در انتخاب اثر دقت داشته باشد و نمی‌تواند هر اثری، از هر نویسنده‌ای ترجمه کند.
 
مترجم کتاب «استانبول استانبول» در ادامه به ضرورت آشنایی مترجمان با ادبیات ترکی و نویسندگان آن اشاره کرد و افزود: ترجمه یک ابزار ارتباط فرهنگی است؛ این موضوع زمانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند، که اشتراکات فرهنگی بین دو کشور همسایه چنان در هم‌تنیده است که فقط با مطالعه ادبیات می‌توانیم این در هم پیچیدگی‌ها و کدگذاری‌ها را باز کنیم.

دولت‌آبادی ضمن اشاره به اهمیت ترجمه تاریخ‌ادبیات ترکیه و علی‌الخصوص داستان‌نویسی زنان ترکیه، گفت: معتقدم که بهتر است دنیای ادبیات را تفکیک نکنیم. یعنی دنیای زنانه و مردانه را از ادبیات بیرون بیاوریم و اثر را فارغ از نام و جنسیت نویسنده بررسی کنیم.
 
کتاب «عشق» الیف شافاک یک کتاب سفارشی است
وی در پایان درباره اهمیت آثار الیف شافاک اظهار کرد: اگر به آمار ترجمه آثار الیف شافاک در سایت کتابخانه ملی مراجعه کنیم، واقعاً شگفت‌زده می‌شویم. شاید خیلی‌ها ندانند کتاب «عشق» الیف شافاک که در ایران تحت عناوین «ملت عشق»، «دولت عشق» و عناوین دیگر ترجمه شده، یک کتاب سفارشی است. یعنی شافاک در سال مولانا به درخواست بنیاد مولانا کتاب عشق را نوشته است، که هیچ وقت در این مورد هیچ صحبتی نمی‌شود. به نظر من پرفروش شدن این کتاب فروش واقعی آن نیست. من دوستان زیادی در ترکیه دارم، که در حوزه‌های مختلف فعالیت می‌کنند و جالب است که شافاک در بین هیچ‌کدام از آنها محبوب نیست. حتی تعجب می‌کنند که چگونه الیف شافاک در ایران اینقدر محبوب و پرفروش است. البته این جای آسیب‌شناسی جامعه ما را دارد.
 
در ترجمه‌های متعدد کتاب «عشق» الیف شافاک فاجعه رخ داده است
در ادامه حسن اکبری‌بیرق صحبت‌های خود را با تعریف داستان‌واره‌ای درباره خود و شروع کار ترجمه از ترکی به فارسی آغاز کرد و گفت: این‌که می‌گوییم ما با فرهنگ و ادبیات ترکی خیلی آشنا و عجین هستیم و نقاط مشترک فرهنگی فراوانی داریم، در کار ترجمه، یک حالت دوگانه دارد؛ یعنی هم می‌تواند فرصت و هم می‌تواند چالش باشد.
 
او ادامه داد: بعد از ترجمه دومین اثر از ترکی به فارسی، خیلی علاقه‌مند شدم، بدانم در ادبیات داستانی ترکیه چه می‌گذرد و جالب بود که همکاران ما در گروه ادبیات فارسی دانشگاه‌های ترکیه، خودشان تقریبا چیزی درباره جریان‌های ادبی ترکیه نمی‌دانستند؛ که این برای من بسیار عجیب بود و در واقع نقصی است که باید رفع شود. شاید یکی از دلایلی که ترجمه ترکی به فارسی هیچ نظم و نسقی ندارد و با مشکلات زیادی روبرو است، این است که ما تقریباً درباره جریان‌های ادبی در ترکیه، چیز زیادی نمی‌دانیم و بیشتر بر اساس سلایق ناشر یا خود مترجم ترجمه می‌کنیم.

مترجم کتاب دولت عشق به تعداد ترجمه‌ها در ایران اشاره کرد و افزود: چون در کشور ما قانون کپی رایت نداریم، هر ناشر با توجه به اقتضائات بازار نشر، مترجم و متن خود را انتخاب می‌کند؛ بنابراین بعضی نارسایی‌ها، ترجمه‌های متعدد و این بدفهمی‌ها شکل می‌گیرد.
 
وی ضمن اشاره به ترجمه‌های مختلف از کتاب «عشق» الیف شافاک، گفت: با خواندن و تورق برخی از ترجمه‌های این اثر در کشور، متوجه شدم که یک فاجعه اتفاق افتاده و ترجمه‌ها بسیار ایراد دارد. حتی بهترین ترجمه آن پر از غلط است. علاوه بر غلط، پر از افتادگی و اضافه است. در مجموع پرفروش‌ترین و معروف‌ترین ترجمه آن به زبان فارسی، حدود ۲۰ صفحه کتاب را حذف کرده است، که دلیل حذف آن را نمی‌دانم. چرا که مسائل حذف شده، مشکل ارشاد هم نداشت. البته شاید مترجم متوجه منظور نویسنده نشده و بدون دلیل آن را حذف کرده است.
 
او ادامه داد: کتاب عشق الیف شافاک، پر از اشارات قرآنی است، ولی مترجمان درنیافته بودند که به کدام آیه قرآن اشاره دارد. اکثر قریب به اتفاق مترجمان اصلا حدیث، مسائل عرفانی و اشعار مولانا را در نیافته و در ترجمه نیاورده‌اند. اشعاری هم که نقل کرده‌اند، آن چیزی نیست که خود شافاک اراده کرده بود. البته خود الیف شافاک هم آدم کم سوادی است؛ خیلی در مورد مثنوی و مولانا نمی‌داند و برداشت‌های نادرستی کرده است.
 
اکبری‌بیرق در پایان ضمن اشاره به چند اشکال عینی در ترجمه‌های فارسی کتاب الیف شافاک گفت: اگر به‌ جای این همه همت که صرف ۱۲ ترجمه از این اثر شده، یک نفر اثر را درست و حسابی ترجمه می‌کرد، سودمندتر بود.
 
نویسندگان و مشاهیر ترک  روی خوشی به شافاک نشان نمی‌دهند
محبوبه مباشری، رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه الزهرا و مدیر اجرایی همایش ادبیات زنان ترکیه، به عنوان آخرین سخنران نشست گفت: علی‌رغم اقبال عمومی که نسبت به الیف شافاک در ایران وجود دارد، خود نویسندگان و مشاهیر ترک خیلی روی خوشی به شافاک نشان نمی‌دهند و شاید اصلا نمی‌خواستند که مطرح شود.

مباشری درباره چرایی اقبال شافاک در ایران بیان کرد: شافاک فردی است که نگاهش از ترکیه بسیار فراتر رفته و جهان‌شمول است. با توجه به این که مادر او دیپلمات بوده، تجربه زندگی و سفر به کشورهای گوناگون را داشته و تجربه‌های فراوانی کسب کرده که شاید تمامی این تجربه‌ها در آثار او جلوه‌گر شده و مخاطب را جذب کرده است.
 
رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه الزهرا درباره اینکه چرا شافاک به این درجه از مقبولیت و محبوبیت رسیده، گفت: چندین نکته در آثار او حائز اهمیت است؛ یکی همین زندگی در نقاط مختلف دنیا و آشنایی با فرهنگ‌ها و مذاهب گوناگون است. همچنین نگاهی است که به اشیا دارد، شافاک کوچک‌ترین شیء را در نظر می‌گیرد و در آثارش به آن عینیت و زندگی می‌بخشد. از طرفی، مذاهب گوناگون در آثار او هم‌زیستی مسالمت‌آمیز دارند.
 
بعضی‌ها شافاک را پروین اعتصامی دیگری خوانده‌اند
مباشری در پایان گفت: بعضی‌ها شافاک را پروین اعتصامی دیگری خوانده‌اند، که با نگاه ساده به اشیا، سعی می‌کند از همه اشیا و موضوعات جهان در آثارش استفاده کند. منتها یک برتری نسبت به پروین برای او قائل شدند، که شافاک برخلاف پروین پند نمی‌دهد، بلکه به نمایش می‌گذارد. ملامت پند را در آثار او نمی‌بینیم، بلکه با آن اشیا، نوعی شیطنت و بازیگوشی در آثارش ایجاد می‌کند.