منسوبان دولتی داعیه‌دار «شفافیت» بودجه و عملکرد شده‌اند که از کثرت و تعدد پنهان‌کاری در امور حیاتی کشور، که بعضاً به مصالح حیاتی کشور مربوط می‌شوند، به «دولت محرمانه‌ها» معروف شده است.

سرویس سیاست مشرق - روز ۱۵ دی ماه، حسام‌الدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیس جمهور و رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری در مراسمی با حضور دانشجویان بحث «شفافیت بودجه» گفت:

" من اگر به جای دانشجویان امروز بودم به دنبال برگزاری دوره‌های مختلف بودجه‌خوانی و کسب اطلاعات بیشتر درباره بودجه می‌رفتم. امروز دانشجویان اسم یک نهاد به نام جامعه‌المصطفی را می‌دانند، اما سایر نهادها را نمی‌شناسند. پشت هر ردیف بودجه یک قبیله و یک پدر و مادر قرار دارد!

وی افزود:

"شما فقط جامعه المصطفی را می‌شناسید، هزار نهاد دیگر وجود دارند که اصلاً اسمشان را هم نشنیده‌اید. وقتی می‌خواهیم بودجه شأن را قطع کنیم، کل بودجه کشور را گروگان می‌گیرند، تا تکلیف آن یک ردیف مشخص شود." [۱]

و جالب این جاست که ۶ روز پیش‌تر از آن، در ۹ دی ماه، محسن صفایی فراهانی، عضو شورای مرکزی حزب منحله مشارکت و از محکومین فتنه ۸۸، در نشست فصل پاییز منطقه تهران بزرگ حزب اتحاد ملت (بدیل حزب منحله مشارکت)، باز بحث شفافیت بودجه را مطرح کرده و از قضاء او هم دقیقاً نام «جامعه المصطفی (ص)» را به میان کشیده بود. او در بخشی از آن سخنرانی خود گفت:

" روز سه شنبه رئیس جمهور در نطق خود گفت که باید بودجه شفاف باشد. این شفافیت برای چیست؟ پارسال هم به بودجه اعتراض شد آیا امسال در بودجه تجدید نظر شد؟ چرا بودجه اورژانس کشور در سال آینده ۱۵۰ میلیارد تومانی باید باشد اما بودجه شورای عالی حوزه ۴۴۰ میلیارد تومان؟ آقای رئیس جمهور شفافیت یعنی بررسی کنیم کدام نیاز واجب تر است. چرا باید بودجه سازمان دارو و غذا ۳۳ میلیارد تومان و بودجه نوسازی مدارس با این همه مشکلات ۱۱ میلیارد تومان باشد اما بودجه مرکز خدمات حوزه ۶۰۰ میلیارد تومان، جامعه المصطفی ۳۰۰ میلیارد تومان و حق بیمه طلاب غیرشاغل ۲۹۰ میلیارد تومان باشد؟ "

محسن صفایی فراهانی

البته قطعاً بحث «شفافیت» در بودجه و شفافیت عملکرد دستگاه‌های حاکمیتی برای افکار عمومی (تا جایی که اقتضائات امنیت ملی اجازه می‌دهد، مثل بودجه‌های نظامی و امنیتی که در هیچ کجای دنیا شفاف نیست و نمی‌تواند باشد)، یک بحث مبنایی در حکمرانی شایسته و اصلاح امور جامعه است. اما اینکه یکی از سخنگویان و نقش‌آفرینان کلیدی دولت (آشنا) و یکی از چهره‌های رسانه‌ای حامی دولت (صفایی فراهانی)، زمانی که بمباران وحشتناک دشمنان خارجی، عوامل داخلی و به شدت به دنبال ناکارآمد و مفسد نشان دادن کلیت جمهوری اسلامی هستند، جای تأمل جدی دارد. بالاخره منسوبان دولتی اکنون داعیه‌دار «شفافیت» بودجه و عملکرد شده‌اند که از کثرت و تعدد پنهان‌کاری در امور حیاتی کشور، که بعضاً به مصالح حیاتی کشور مربوط می‌شوند و نمود شاخص آن‌ها خود «برجام» است، به «دولت محرمانه‌ها» معروف شده است. دولتی که لیست بلندبالای قراردادها و توافقات محرمانه آن با خارجی‌ها، حتی در مواردی که قانونا نیاز به اطلاع و تصویب مجلس و دیگر نهادهای بالادست دارد، در تمام دولت‌های بعد از انقلاب بی‌نظیر است. [۲]

قطعاً و حتماً دستگاه‌های دولتی و حاکمیتی کشور که از بودجه عمومی سهم دارند، باید گزارش‌های عملکرد خود را متناسب با بودجه دریافتی ارائه دهند و تا آن‌جا که انتشار آن با مصالح کلان کشور و مقتضیات امنیت ملی در تضاد نبود، باید این انتشار عمومی باشد و در غیر این صورت، باید هم خود این گزارش عملکرد را به دستگاه‌های نظارتی مربوط ارائه دهند و هم دستگاه‌های نظارتی آن‌ها را به لحاظ تناسب عملکرد کار و فعالیت انجام شده و بودجه تخصیصی رصد کنند و به دستگاه‌های محاسباتی ارجاع دهند. این منطق یک حکمرانی سالم است و بیش و پیش از هر چیز، مبتنی بر شعائر و آموزه‌های دین مبین اسلام و مذهب ناجیه شیعه. یعنی این مطالبه‌ای نیست که امثال آشنا و صفایی و دیگران بخواهند آن را شعار انحصاری خود قرار دهند و به موج‌سواری سیاسی بپردازند.

اما نکته ما آن‌جاست که چرا با فاصله چند روزه، هم یک محکوم فتنه ۸۸ از طیف مشارکت و یک مقام دولتی و مشاور رئیس جمهور در ذکر مثال‌های خود برای ادعای «عدم شفافیت»، مرکزی چون مؤسسه «جامعه‌المصطفی (ص)» را به زبان می‌آورند؟

«جامِعَةُ الْمُصْطَفَی الْعالَمیة» نهادی علمی و بین‌المللی با هویت حوزوی است که با هدف گسترش علوم اسلامی و تربیت طلاب غیرایرانی تشکیل شده است. این مرکز در سال ۱۳۸۶ ش با تلفیق «سازمان حوزه‌ها و مدارس علمیه خارج از کشور» و «مرکز جهانی علوم اسلامی» با دستور رهبر انقلاب تشکیل شده و رویکرد آن آموزشی، پژوهشی و تربیتی است. جامعه المصطفی دارای ۱۷۰ واحد تابعه است و در ۶۰ کشور واحد آموزشی دارد. بنابر اعلام این مرکز تا سال ۱۳۹۴ شمسی تعداد ۵۰۰۰۰ نفر در این مرکز مشغول به تحصیل بوده، که تعداد ۲۵۰۰۰ نفر فارغ‌التحصیل شده‌اند. مرکز توسط هیئت اُمنا و زیر نظر دفتر رهبر انقلاب اداره می‌شود. [۳]

به عبارت دیگر، این مرکز، با ۱۷۰ واحد تابعه در ده‌ها کشور و تربیت هزاران طلبه شیعه از کشورهای مختلف، یکی از مراکز ثقل تأمین «قدرت نرم» نظام و یک کشور ۸۵ میلیونی شیعه است که نفوذ معنوی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را به اقصی نقاط دنیا فرا می‌برد، از آفریقا تا آمریکای جنوبی، از شرق آسیا تا آمریکای شمالی.

شماری از طلاب «جامعه المصطفی (ص)» از ملیت‌های مختلف

اینکه به ناگهان از قلب آفریقا، در نیجریه، جنبش شیعی به رهبری شیخ ابراهیم زکزاکی شکل می‌گیرد و نام و یاد و نفوذ فرهنگی انقلاب ایران را به اعماق قاره سیاه می‌برد، اینکه در یمن جنبش انصارالله به تعبیر دشمنان محور مقاومت به چنان درخت تناوری تبدیل شده که آن را «حزب الله» دوم منطقه می‌خوانند، اینکه «زینبیون» پاکستان و «فاطمیون» افغانستان و…در راه اعتقادات دینی و ارزش‌های متأثر از انقلاب اسلامی ایران، اسلحه به دست می‌گیرند و ستون‌های سپاهی دشمن‌شکن به نام «مدافعان حرم» را می‌سازند، یک شبه و در خلاء به وجود نیامده‌اند و با نسبت‌های مختلف، مراکزی چون «جامعه‌المصطفی (ص)» و «مجمع جهانی اهل بیت» و…در به وچود آوردن این قدرت فرهنگی نقش داشته‌اند.

طلاب خارجی جامعه المصطفی (ص)

صدالبته، این حرف به معنای تأیید صد در صدی عملکرد مراکز این‌چنین نیست و این نوع مؤسسات حاکمیتی هم مثل هر مؤسسه دیگری در ایران یا در هر کجای دیگر دنیا دچار مشکلات و معضلاتی از قبیل غلبه روحیه کارمندی، اتلاف منابع، سیاستگذاری اشتباه و امثال این‌ها هستند، ولی آیا این به یک مقام دولتی اجازه می‌دهد که همصدا با ضدانقلاب نشان‌دار، کلیت یک مجموعه حاکمیتی را این چنین زیر سوال ببرد؟

اگر بنا به محاسبه عملکرد و «شفافیت» باشد، قطعاً در صدر فهرست، نهادی چون وزارت خارجه است که به مردم گزارش دهد کدام طرح و پروژه راهبردی را با توفیق به سرانجام رسانده و کدام استراتژی و طرح دقیق و منسجم را طراحی کرده و به اجرا گذاشته است؟

یا اینکه گزارشی تفصیلی و جامع از کلیت پروژه «برجام»، به عنوان محور عملکرد ۶ ساله این وزارتخانه به مردم ایران ارائه دهد. همین مساله، درباره سایر نهادهای دولتی از قبیل سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت صمت، وزارت اقتصاد، وزارت جهاد و کشاورزی و وزارت بهداشت و درمان…هم صدق می‌کند که مثلاً خروجی طرح عظیم و بودجه‌بر «طرح تحول سلامت» به کجا رسید؟

یا کدام طرح بنیادین و راهبردی را برای راه انداختن موتور به رکود افتاده اقتصاد آماده کرده‌اند؟ درباره مؤسسات مالی و اعتباری کی قرار است گزارشی به افکار عمومی داده شود؟ درباره پروژه‌های فاجعه‌بار خصوصی سازی کی قرار است گزارش عملکرد ارائه شود؟

اگر بنا به «شفافیت» بودجه است، آیا برای نمونه، بیژن زنگنه، شیخ الوزرای کابینه حاضر است یک بار با تفصیل و کامل توضیح دهد که خسارت‌های حذف سهمیه‌بندی بنزین و کارت‌های سوخت چه بود؟ آیا ایشان حاضر است درباره جریمه‌ها و تبعات سنگین پرونده «کرسنت» که رقم‌هایی چون ۲۰ میلیارد دلار و بیشتر درباره آن مطرح است، برای مردم شفاف‌سازی کند؟

آیا حالا که قرار به شفاف‌سازی است، خود آقای آشنا حاضر است درباره افزایش ۳۱۳ درصدی بودجه مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری در سال ۹۷ نسبت به سال ۹۲ توضیح دهد؟ خروجی این مرکز جز تولید کلیپ‌هایی از سنخ «کاپیتان» چه چیز دیگری بوده است؟

این در حالی است که بودجه «جامعه‌المصطفی (ص)» با ۵۲۰۰۰ دانشجوی خارجی و دست‌کم ۱۷۰ مرکز تابعه در ده‌ها کشور جهان تنها ۲۰۰ میلیارد تومان در بودجه ۹۸ است و نسبت به بودجه سال قبل این مرکز ۳۳ درصد یعنی حدود ۱۰۳ میلیارد تومان کم‌تر شده است! [۴] رقم ۲۰۰ میلیارد تومان برای مؤسسه‌ای با این گستردگی و با این همه آورده در حوزه قدرت نرم و دیپلماسی عمومی، تنها کسری از سرمایه‌ها و دارایی‌های یکی از وزرای مستعفی دولت اعتدال است که وزیر ثروتمند کم نداشته و ندارد.

آقای آشنا که رئیس مرکز بررسی‌های «استراتژیک» ریاست جمهوری است باید به این سوال مهم جواب دهد که کدام کشور بزرگ و مهم و تأثیرگذار در دنیاست که بخش قابل توجهی از بودجه خود را صرف قدرت نرم، دیپلماسی عمومی و افزایش عمق استراتژیک خود نکند؟ به همین منطقه خودمان نگاهی بیاندازیم. از عربستان و ترکیه تا کشورهای کوچک نهایت ۱۰ میلیون نفری حاشیه خلیج فارس از قبیل امارات و قطر (که تازه بخش زیادی از جمعیت آن مهاجران یا مقیمان خارجی هستند) فقط در یک دهه گذشته چند ده میلیارد دلار صرف افزایش تأثیرگذاری فرهنگی و حمایت از بازوهای منطقه‌ای خود کرده‌اند؟ فقط اگر به بودجه‌ای عربستان سعودی در یک دهه گذشته جهت ترویج وهابیت در جمهوری‌های فدراسیون روسیه کرده بیاندازیم که خروجی آن گسیل تروریست‌های چچنی و داغستانی و …به معرکه سوریه بود (بودجه‌های چند میلیارد دلاری) آن‌گاه مشخص می‌شود که بودجه «۲۰۰» میلیارد تومانی «جامعه المصطفی» در سال با ۵۲۰۰۰ دانشجو و طلبه خارجی، چه بودجه کوچک و حتی نگران‌کننده‌ای است.

گزارش روزنامه دولتی ایران درباره هزینه‌های عربستان برای ترویج وهابیت

نکته قابل تأمل این‌که، سال گذشته، مقارن با شروع اغتشاشات دی ماه، پروژه‌ای با هدایت سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی کلید خورد که نام ان «ایران اگزیت» بود. منظور از ایران اگزیت، کمپین فشار همه‌جانبه بر جمهوری اسلامی ایران برای مجبور کردن نظام به خروج نیروهایش از سوریه و بعد از کل منطقه است. البته به کوری چشم دشمنان، امسال، این آمریکاست که مفتضحانه مجبور شد نیروهایش را از سوریه بیرون بکشد و نیروهای ایران و متحد ایران سرفرازانه بر موضع خود ایستادند و این پیروزی را به چشم دیدند. اما «ایران اگزیت» تعطیل نشده است و احتمالاً با این سرشکستگی بزرگ آمریکا در سوریه و بعد افغانستان، قطعاً فشار تبلیغاتی-رسانه‌ای خود را بر ایران (از طریق عوامل رسانه‌ای خارج و داخل ایران) چندین برابر خواهد کرد.

امثال جامعه‌المصطفی (ص) و مراکزی شبیه اینکه بذر ارزش‌های اعتقادی انقلاب اسلامی ایران را در دل هزاران طلبه و دانشجوی خارجی می‌کارند و در شکل گرفتن حماسه‌هایی از جنس محور مقاومت دخیل هستند، قطعاً در خط اول آتش این کمپین رسانه‌ای قرار خواهند داشت.

فارغ از این، مساله دیگر این است که به هر حال بحران ناکارآمدی دولت و حامیان دولت در هر مقطعی باید به نهادی غیر از دولت مرتبط و مقصرنمایی شود. از منظر دولت و حامیان دولت، ابر و باد و خورشید و فلک همه تقصیرکارند، لیکن غباری بر گوشه نحوه مدیریت و سیاست‌گذاری دولت لیبرال مسلک و حامیان فکری و سیاسی اصلاح‌طلب آن نمی‌نشیند. اصلاً اگر که مشکل و معضل مملکت در شرایط کنونی، همین «۲۰۰» میلیارد بودجه سالانه امثال جامعه المصطفی (ص) است و مدیران آن یا در این مرکز را ببندند یا به سان مدیران دیگر، ملک و زمین و ساختمان را بفروشند و وارد بازار سکه و ارز شوند تا «سودآوری» داشته باشند! اصلاً همه دعاوی و اتهامات آشنا و غیرآشنا درست، دولت این سوال مهم را جواب دهد که کدام طرح و برنامه و سیاست کلان را آماده و مهیا دارد که برای اداره کشور رو کند که امثال جامعه المصطفی جلوی آن را گرفته‌اند؟ دولت محترم فقط ۴ طرح بزرگ در ۴ حوزه مسکن، محیط زیست، تولید صنعتی و تأمین کالاهای اساسی، صرفاً «روی کاغذ» عرضه کند و بهانه را از منتقدان بگیرد.

اما پرسش آخر:

حرف نهایی امثال آشنا و صفایی فراهانی چیست؟ آیا منظور تلویحی آن‌ها این نیست که یک حکومت ایدئولوژیک که با یک انقلاب دینی روی کار آمده، کلیه بازوهای تبلیغاتی و فرهنگی و آموزش مذهبی خودش را تعطیل کند؟ آیا اصلاً بهتر نیست که جمهوری اسلامی هر آن‌چه که بویی از ماهیت انقلابی و منشأ دینی شیعی خود دارد، از پیکره‌ی خود جراحی کند تا کاملاً شرایط برای «حکمرانی مطلوب» برخی‌ها فراهم شود؟

واقعاً چه تفاوت مبنایی بین این هجمه‌ها، و گزاره‌های چند دهه‌ای سلطنت طلب‌ها و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) وجود دارد که منشأ همه مشکلات کشور را حضور روحانیت در حکومت و دینی بودن نظام می‌دانند؟

به این پرسش مهم بالاخره باید پاسخ داده شود.

[۱] http://www.icana.ir/Fa/News/414303

[2] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/02/16/1718158/

[3] https://b2n.ir/84698

[4] https://www.tabnak.ir/fa/news/866972

برچسب‌ها