کد خبر 937329
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۰

ایران با داشتن 36 میلیون نفر در سنین میانه 15 تا 40 سال و دارا بودن 14 میلیون نفر دارای تحصیلات عالی و جمع چشمگیر جوانان محقق و اندیشمند، صاحب پتانسیل خیره‌کننده‌ای برای پیشرفت است.

به گزارش مشرق، کیان عبداللهی کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی در روزنامه فرهیختگان به تشریح بیانیه «گام دوم انقلاب» مقام معظم رهبری پرداخت.

متن کامل یادداشت عبداللهی به شرح زیر است:

سند «گام دوم انقلاب» را باید فراتر از یک «بیانیه» تمام و کمال برای توصیف گذشته و تحلیل نقاط قوت و ضعف و تصویر آینده و در واقع یک «دکترین» و راهکار برای عمل در دهه پنجم انقلاب در نظر گرفت؛ دکترینی که هسته‌ مرکزی آن «سپردن کار به جوان‌ها» برای «یک پیشرفت همه‌جانبه» است.

بیشتر بخوانید

چرا بیانیه گام دوم انقلاب مهم است؟

متن نسبتاً مفصل «گام دوم انقلاب» که توسط رهبر انقلاب در ۲۴ بهمن‌ماه منتشر شد؛ از یک‌سو یک بیانیه و مانیفست تمام و کمال برای ۴۰ ‌سالگی انقلاب است؛ از این جنبه، «افتخار به گذشته» و «امید به آینده» دو رکن اصلی بیانیه هستند. رهبر انقلاب «توصیف» مشروح و واقع‌بینانه‌ای از آنچه در این ۴۰ سال پس از انقلاب گذشته ارائه می‌کنند، «تحلیل» دقیق و منصفانه‌ای از دستاوردها و حتی خون‌آوردها و در کنار آنها از ضعف‌ها و کاستی‌ها پیش می‌کشند و در ادامه با اشاره به دلالت‌ها و نشانه‌های روشن، چرایی یک آینده پرامید و درخشان را پیش روی ایران اسلامی برای مخاطبان تصویر می‌کنند.

تبیین و تأیید و موجه‌سازی روزآمد آرمان‌ها و شعارهای اساسی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ از ویژگی‌های دیگر این بیانیه است که فی‌نفسه از دلالت‌ها و نشانه‌های آشکار «منحصربه‌فرد» و «یگانه» بودن انقلاب اسلامی نسبت به سایر انقلاب‌های بزرگ دنیاست. رهبر انقلاب در این بیانیه تاکید می‌کنند جمهوری اسلامی در ۴۰ سالگی خود بر سر همان آرمان‌ها و شعارهای ۴۰ سال پیش و «به اصول خود به‌شدت پایبند است»؛ هرچند همانند هر پدیده زنده و بااراده‌ای همواره دارای انعطاف و آماده تصحیح خطاهای خویش است، اما به‌هیچ‌وجه «تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست».

پایبندی صادقانه به شعارها و رنج مخلصانه‌ای که از فاصله میان بایدها و واقعیت‌ها می‌برد، از ویژگی‌های انحصاری انقلاب اسلامی ایران در مقایسه با سایر انقلاب‌های بزرگ و مادر در دنیاست. به‌ویژه اگر توجه کنیم که چگونه انقلاب کبیر فرانسه با آن همه سر و صدا از سال ۱۷۸۹ میلادی آغاز شد و نهایتاً ۱۰ سال و در خوشبینانه‌ترین حالت ۱۵ سال بیشتر طول نکشید و با روی کارآمدن ناپلئون همه آن آرمان‌ها و شعارها به محاق رفت و دیکتاتوری بازتولید شد و همین داستان به‌نحو کم و بیش مشابهی درباره انقلاب‌های شوروی و الجزایر نیز تکرار شد.

درباره وجوه مانیفستی بیانیه‌ «گام دوم انقلاب» می‌توان مفصل بحث کرد، با این حال نگارنده مایل است این سند و مکتوب را بیش از آنکه از دریچه یک بیانیه ببیند، آن را به‌مثابه یک «دکترین» یعنی «راهکاری برای عمل» جهت گام دوم انقلاب درنظر بگیرد. در این صورت «جوانان» را باید «دال مرکزی» و «نقطه کانونی» مکتوبه‌ رهبر انقلاب به شمار آورد. این سند درواقع کارنامه‌ انقلاب اسلامی در گام اول (۴۰ سال گذشته) را که قابل تفسیر به عملکرد «نسل اول و دوم انقلاب» است، به تصویر می‌کشد و نقاط ضعف و قوت آن را بیان می‌کند، اما درباره گام دوم با جوان‌ها سخن می‌گوید و به‌نحو کاملاً آشکاری عملاً کار را به آنها می‌سپارد تا «بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کنند».

تاکید بر یک تحول ساختاری در کشور و سپردن امور به جوان‌ها، مساله‌ای نیست که صرفاً در این بیانیه رهبر انقلاب برای اولین‌بار مطرح شده باشد؛ یک بررسی در بیانات و انتصابات ایشان در سال‌های اخیر نشان می‌دهد باور به جوانان برای رهبر انقلاب عمیق و قلبی و فراتر از یک شعار و حفظ ظاهر کار است. این موضوع حتی در نوع برجسته‌سازی و تبلیغ رسانه‌های وابسته به دفتر رهبر انقلاب در شبکه‌های اجتماعی در یکی دو سال اخیر نیز تا حد زیادی واضح و روشن به‌نظر می‌رسد.

آنچنان که در بیانیه رهبر انقلاب نیز درج شده، ایران با داشتن ۳۶ میلیون نفر در سنین میانه ۱۵ تا ۴۰ سال و دارا بودن ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی و جمع چشمگیر جوانان محقق و اندیشمند، صاحب پتانسیل و توان بالقوه خیره‌کننده‌ای برای رقم زدن «یک پیشرفت همه‌جانبه» است؛ اما چرا جوانان برای گام دوم انقلاب کلیدی هستند؟

یکم: مساله آرمان‌خواهی

آرمان‌خواهی و دوری از محافظه‌کاری از ویژگی‌های ذاتی جوانان است و افزایش سن به‌طور طبیعی احتمال گرایش به سمت محافظه‌کاری را در انسان‌ها افزایش می‌دهد. این مطلب به‌معنای ارتباط مستقیم «سن» با «محافظه‌کاری» نیست، چه آنکه نمونه‌های متعددی از سالخوردگان و پابه‌سن گذشتگان می‌توان فهرست کرد که اگر از بسیاری از جوانان آرمان‌خواه‌تر و انقلابی‌تر نباشند، کمتر نیستند، اما یک مساله، دست‌کم به تجربه بدیهی است و آن اینکه به طور معمول معدل آرمان‌خواهی در جوانان بیشتر از سالخوردگان است.

ماهیت انقلاب اسلامی ایران نیز اساساً آرمان‌خواهانه و خلاف‌آمد رویه‌های مرسوم در دنیاست و افتادن در دام پراگماتیسم و محافظه‌کاری آن را از سیرت و ماهیت تهی می‌کند و این آرمان‌خواهی نیز بدون حضور حداکثری جوانان قابلیت ظهور و بروز ندارد. رهبر انقلاب در سخنرانی ۶ مرداد سال ۹۲، مشخصاً همین نکته را تصریح کرده‌اند که «بنده معتقدم آرمان‌های انقلاب بدون نیرو، نشاط و جسارت جوانی، قابل تعقیب و قابل دسترسی نیست. نسبت شما با آرمان‌ها، اینچنین نسبتی است. عقیده من این است که اگر چنانچه نیروی جوانی، یعنی قدرت فکری و بدنی و اگر نشاط و روحیه و حالت تحرک و همچنین جسارت، یعنی خط‌شکنی‌ها که در جوان‌ها به‌عنوان خصیصه وجود دارد، نباشد؛ ما به آرمان‌ها دست پیدا نخواهیم کرد.» (بیانات در دیدار دانشجویان)

 

دوم: مساله «کارآمدی»

موفقیت عملی در حوزه‌های گوناگون و هموارکردن مسیر انقلاب برای پیشرفت در عرصه‌های اقتصادی، علمی، سیاسی و… از مسائل اصلی پیش روی کشور است که عملکرد ضعیف در آن کار را به فراتر از یک قضاوت درباره کارایی نظام جمهوری اسلامی خواهد کشاند و مساله «مشروعیت» نظام و انقلاب را می‌تواند پیش بکشد.

معمولاً پیش‌فرض‌ها بر آن است که میانسالان و سالخوردگان مجرب‌تر، امکان و پتانسیل بسیار بهتری نسبت به جوانان برای تحقق کارآمدی دارند؛ اما این پیش‌فرض هم با یک بررسی تاریخی درباره تجربه‌ ملی پس از انقلاب اسلامی و هم براساس مطالعات علمی به چالش کشیده می‌شود.

پیروزی نهایی در جنگ هشت‌ساله تحمیلی برابر رژیم بعثی برخوردار از حمایت‌های قاطبه قدرت‌های دنیا از آمریکا گرفته تا شوروی که به‌عنوان یکی از نمونه‌های فتح معجزه‌آسای پس از انقلاب محسوب می‌شود به دست جوان‌ها رقم خورده است. گزارش‌ها می‌گویند سن فرماندهان ایرانی در دفاع مقدس غالباً بین ۱۹ تا ۲۵ سال بوده است.

شهید طهرانی‌مقدم به‌عنوان یکی از موثرترین چهره‌های پس از انقلاب که با تاسیس و بومی‌سازی فناوری موشکی نقش کلیدی‌ای در تامین امنیت ایران داشت در زمان پایه‌گذاری صنعت موشکی ایران نهایتاً ۳۰ سال داشته است. سرعت رشد خیره‌کننده علمی کشور در سال‌های گذشته و کسب جایگاه‌های برتر دنیا در فناوری‌های های‌تک و لبه‌های دانش مانند سلول‌های بنیادی، نانو، هوافضا و امثال اینها نیز عموماً به دست جوان‌ها انجام شده است.

بنابراین جوانان به تجربه ثابت کرده‌اند درصورت به دست گرفتن امور، نتایج شگفت‌انگیزی به‌همراه می‌آورند.

کارآمدی جوانان در تحقیقات علمی نیز اثبات شده است. در یک نمونه تحقیقات جوزف فولکمن (Joseph Folkman) و جک زنگر (Jack Zenger) در سال ۲۰۱۵ که برای مجله کسب‌وکار هاروارد (HBR) انجام‌شده، نتایج شگفت‌انگیزی از برتری جوانان در «کارآمدی» نسبت به پابه‌سن گذشتگان به‌همراه داشته است. این تیم با بررسی عملکرد ۶۵ هزار رهبر و مدیر مشهور در جهان، کارآمدی مدیران زیر ۳۰ سال را با گروه بالای ۴۵‌ سال مقایسه کرده و نهایتاً گزارش داده است ۴۴ درصد از کارآمدترین رهبران مورد مطالعه این تحقیق را افراد زیر ۳۰ سال تشکیل داده بودند، در حالی که افراد بالای ۴۵‌ سال تنها ۲۰ درصد از مدیران موفق و کارآمد را به خود اختصاص می‌دادند.

این تحقیق ۶ دلیل عمده را برای چرایی موفق‌تر و کارآمدتربودن جوانان نسبت به مسن‌ترها فهرست می‌کند که «استقبال از تغییر و تحول»، «رفتار الهام‌بخش» به‌معنای تهییج و انرژی دادن به دیگران برای دستیابی به هدف، «پذیرنده‌بودن نسبت به بازخوردها»، «بهبود و پیش‌روندگی ادامه‌دار و مستمر»، «متمرکز بودن بر اهداف» و «اهداف عالی و غیرمحافظه‌کارانه» آن ۶ دلیل هستند.



سوم: شیفت ضروری در امر اجتماعی

به‌رغم حرکت رو به جلوی جمهوری اسلامی در حوزه‌های مختلف و دستاوردهای مهم، وجود یک ذهنیت منفی قابل‌توجه درباره «ناکارآمدی» و «فساد مسئولان» در حوزه اجتماعی غیر قابل انکار است. تحلیل اینکه این ذهنیت تا چه حد محصول تبلیغات منفی رسانه‌ای توسط مخالفان و معارضان جمهوری اسلامی در داخل و خارج است یا اینکه برخی نارسایی‌های قابل‌توجه و مدیریت‌های غلط و ناموفق در حوزه اقتصادی و کاستی‌ها در حوزه قضایی تا چه اندازه به این ذهنیت دامن زده است، مساله این متن نیست اما به هر حال وجود این ذهنیت به‌راحتی قابل انکار نیست. از سوی دیگر، تحقق یک «پیشرفت همه‌جانبه» برای ایران در گام دوم انقلاب به ظهور یک «نهضت» از کار و تلاش میان قاطبه مردم ایران نیازمند است، اما ذهنیت پیش‌گفته‌شده می‌تواند «رخوت» اجتماعی بزرگی مقابل این نهضت تولید کند.

سپردن کار به جوان‌ها از طریق ایجاد یک گسست و شیفت اجتماعی قابل‌توجه که با رخوت مزبور مقابله کند؛ چه آنکه به میدان آمدن جوان‌ها علی‌القاعده ذهنیت فساد و ناکارآمدی را درباره مدیران کشور تا حد بسیار قابل‌توجهی به تعلیق می‌برد، روح تازه‌ای به فضای سیاسی-‌اجتماعی برای پیشروی می‌دمد.