برای دیدن مدیران شایسته و کاربلد، چشم‌ها را باید باز کرد؛ انتخاب و انتصاب با چشمان کاملاً بسته، همینی است که می‌بینیم!

مشرق-

روزی که سیدرضا صالحی امیری به عنوان رئیس کمیته ملی المپیک انتخاب شد، انتظار بر این بود که شاهد تحولی چشمگیر در ساختمان خیابان سئول باشیم. اکنون که حدود یک سال از شروع فعالیت وی می‌گذرد، می‌توان تحلیل دقیق از رویکرد و گفتمان این مدیر در کمیته داشت که دارای سایه روشن‌هایی قابل توجه است که هر کدام در جای خود، قابلیت نقد یا تحسین دارد. این نوشتار، مروری بر یک موضوع راهبردی است که نشان از نگاه این مدیر در این مجموعه دارد؛ اگرچه تمام عملکرد وی نیست.

اما آنچه این روزها نه تنها نگران کننده که در اوقاتی، ناامیدکننده است، کهن سال‌گرایی عجیب، متعصبانه و فاقد توجیه صورت گرفته است که عملاً موجب شده تا حتی بی خبران از وقایع ساختمان خیابان سئول نیز بدانند که همه راه‌ها به یک فرد می‌رسد، نصرالله سجادی! امروز عیان است که مجموعه کمیته المپیک، در غیاب این مدیر امتحان پس داده، عملاً فاقد بار تصمیم سازی و هدایت گری است و صالحی امیری نیز چشم در زبان این مدیر دارد که در آستانه هفتاد سالگی (!) قرار دارد.

صالحی امیری که در قامت مدیری استراتژیک وارد ورزش شد، اکنون در حالی رئیس کاروان اعزامی به توکیو ۲۰۲۰ را بر مسند گمارده که از فردای بازی‌های آسیایی ۲۰۱۸ جاکارتا نیز مبرهن بود که چنین اقدامی صورت خواهد گرفت. به یاد داریم که مدیریت منفعل، بی اطلاع و نابه روز سجادی در این رویداد مهم و بزرگ بین المللی، با کاروان ما چه کرد و چه آسیبی به کشور زد. اکنون، پاداش آن نامدیریتی، سپردن مدیریتی دیگر است؛ با عوائد ارزی و ریالی خاص خود!

در این زمینه بیشتر بخوانید:

بهار هفتاد سالگی در توکیو ۲۰۲۰/ جایی برای پیرمردها هست!

آیا با سجادی ۶۷ ساله به جوانگرایی رسیدیم؟

البته، شنیده می‌شود صدایی از کمیته ملی المپیک و طبقه مدیریتی آن عنوان می‌دارد که در بررسی‌ها به این جمع بندی رسیده‌اند که گزینه‌ای برای این پست تربیت نشده و باید فردی را که شش بار سرپرست کاروان ایران در بازی‌های آسیایی و چهار بار در المپیک بوده، دیگر باره تحمل کنیم که البته، شگفتا از این استدلال و مواجهه! به راستی، دلیل انتخاب شخصی که در توکیو ۲۰۲۰، باید تولد هفتمین دهه حیاتش را جشن بگیریم (به امید ده‌ها دهه زندگی باعزت برای سجادی)، نبودن شخصی اشخاصی شایسته است؟ حاشا و کلاً از این استدلال...

بر فرض که دیروز نکاشتند تا امروز برداشت کنیم، بر صالحی امیری که انتظار رفتار استراتژیک و راهبردی از او وجود دارد، شایسته و سزاوار نیست که این بدعت را برشکند؟ آیا روا نیست که امروز به گونه‌ای رفتار شود که آیندگان به خیر از ما یاد کنند و تحسین؟ اگر صالحی امیری و همراهانش در ساختمان خیابان سئول نیز چونان پیشینیان رفتار کنند، وای بر آنها و وای بر اینها!

البته و صد البته که این استدلال، فرار رو به جلو و نخواستن برای دیدن است. بی تردید، ورزش کشور دارای مدیرانی جوان، زبان دان (افسوس که گویا سرپرست کاروان ۲۰۲۰ با این همه سابقه، این را نمی‌داند!)، پرانرژی و انقلابی است؛ البته اگر بخواهیم ببینیم که نخواستند و امروز نیز مع الاسف، گویا نمی‌خواهند! برای دیدن مدیران شایسته و کاربلد، چشم‌ها را باید باز کرد؛ انتخاب و انتصاب با چشمان کاملاً بسته، همینی است که می‌بینیم!