به گزارش مشرق، کاری به نیتها و انگیزهها نداریم. یعنی اگر قرار باشد به نیت یک حرکت توجه کنیم ممکن است متهم شویم که قصد جانبداری یا مخالفت با آن را داریم. برای همین فقط مروری بر یک رویداد داشته باشیم و پیشنهادی ارائه کنیم.
در هفتهای که پشت سر گذاشتیم تجمعی در دانشگاه تهران علیه عفاف و حجاب برگزار شد. اتفاقی که بازتاب بسیاری در فضای مجازی داشت و عدهای که همیشه منتظر گلآلود شدن آب هستند نیز از آن بهرهبرداری کردند. باز هم به نفس تجمع کاری نداریم و قضاوتی در درستی یا نادرستی آن نداریم. بماند که وقتی تحصیل در دانشگاهی که تابع قوانین یک کشور است را پذیرفتی «دبه» کردن معنا ندارد!
بیشتر بخوانید:
برداشت هایی از اعتراض دانشجویان به قانون حجاب
اما نکتهای که در حاشیه این اتفاق فراموش شد، این موضوع است که آیا دانشگاه که محلی برای تحصیل و کسب دانش و معرفت است و امنیت روانی در مسیر کسب علم حرف اول را میزند، میتواند تبدیل به محلی برای آزادیهایی از طیف پوشش و ظاهر باشد؟ آیا اگر آزادی خوب است و حق هرکسی است باید دستاویزی شود تا آزادیهای افراد دیگر که با هدف کسب علم و معرفت پا به محیط علمی دانشگاه گذاشتند، نقض شود؟ یعنی به بهای آزادی ولو مشروط یک گروه، آزادی گروه دیگری نقض شود و امنیت روانی آنها در زمینه کسب علم و معرفت به خطر بیفتد؟
اینها پرسشهایی است که باید کارشناسان پاسخی برای آنها پیدا کنند تا ذهن پرسشگر مخاطب چنین اتفاقاتی را روشن کند. مخاطبی که در سیطره و چنبره شبکههای اجتماعی است و در اقیانوسی به عمق یک بندانگشت توهم دانایی دارد؟
سوال بعدی این است که مگر غیر این است که محیط علمی، کارکردی غیر از این ندارد و اهداف دیگر در سایه کارکرد علمی محیطهای دانشگاهی قرار میگیرد؟ شاید گفته شود که سختگیری در پوشش حتی سختتر از عرف جامعه، در محیطهای علمی کار درستی نیست، ولی با توجه به پرسشی که بالاتر مطرح شد باید این سوال را پاسخ داد. هرچند با مروری بر ضوابط دانشگاههای جهان میتوان ثابت کرد که این اتفاق یعنی ضوابط و قوانین پوشش در دانشگاهها جریان دارد و این مسئله مبتنی بر فرهنگ و جغرافیای بومی آن نقاط است.
این را بگذارید کنار محدودیتهای حضور دختران با حجاب در برخی دانشگاهها و مجامع علمی غرب که طبق قانون آن کشور مانع حضور آنها میشوند و دختران مسلمان متوسل به روشهایی نظیر استفاده از کلاهگیس و … میشوند تا بتوانند از محیط علمی استفاده کنند.
اما بهانه چیزهایی که تا اینجا خواندید، کتابی است که چند سال است در بازار کتاب موجود است و اتفاقات اخیر میتواند بهانهای باشد برای معرفی آن!
کتاب «ضوابط پوشش در دانشگاههای جهان» که تالیف دکتر نیره قوی و ترجمه داودی آشوری است، به منظور آشنایی دانشگاهیان با انواع پوشش در دانشگاههای کشورهای آمریکا، اروپا، آسیا، آفریقا و استرالیا و همچنین مقایسه آنها با پوشش در دانشگاههای ایران تالیف و گردآوری و از سوی نشر معارف منتشر شده است.
در این کتاب که بیش از ۱۰۰ چاپ را تجربه کرده و تجارب مختلف در آن گردآوری شده، خواننده با نمونههای مختلفی روبهرو میشود نشان میدهد که پوشش در دانشگاههای دیگر نیز اختیاری نیست و تابع قواعدی است که از سوی دانشگاه و محیط علمی تعیین شده است. شاید باور این موضوع سخت باشد، ولی مرور موارد مختلف نشان میدهد که نهتنها ایران بلکه در کشورهایی که خود را مهد آزادی میدانند، قوانین سفت و سختی مانند منع پوشیدن لباسهای بدننما و … را برای حضور در محیط علمی وضع کردهاند.
«در پژوهش به عمل آمده در بیش از ۱۵۰ دانشگاه در کشورهای مختلف جهان اکثریت قریب به اتفاق دانشگاهها دارای ضوابط نوع خاص و ویژه پوشش متناسب با محیط آموزشی خود هستند.»
در این کتاب خواننده، شاهد مواردی است که در دانشگاههای نقاط مختلف قوانین بر محیط علمی حاکم هستند که یکی از این قوانین نوع پوشش و ظاهر فرد دانشجو است.
به نظر میرسد آنها که از این آب گلآلود دنبال صید ماهی هستند، خیلی در جریان اتفاقات در دنیا نیستند و برای موجسواری دنبال بهانههای مختلف میگردند. بهانههایی که بسیاری از آنها سالهاست در غرب جریان دارد ولی آنها با دامن زدن به ایجاد یک مارپیچ سکوت زمینه مظلومنمایی در کشورهای هدف را فراهم میکنند. افرادی که از کاه کوه میسازند و برای کینهورزی از هیچ اقدامی کوتاه نمیآیند!