کد خبر 959648
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۰۰:۰۰

صفر کردن نفت و سپس درآمدهای مالی، به یک بحران امنیتی در ژئوپلتیک غرب آسیا و خلیج فارس تبدیل شد و امریکا در فاصله چند روز درک کرد که شرایطی سخت‌تر از خانه عنکبوت دارد.

به گزارش مشرق، هادی محمدی کارشناس منطقه در جوان نوشت:

ترامپ در ماه‌های گذشته تا کنون سه سطح راهبردی را در قبال ایران از خود نشان داده است. ابتدا از برجام خارج شده و از دیگران هم خواسته ضمن خروج از تعهدات، از هرگونه تعامل مالی و تجاری با ایران پرهیز کنند. برخلاف عده‌ای که فکر می‌کنند یا تفسیر می‌کنند که ترامپ به دنبال خروج ایران از برجام نیز هست، امریکا و اروپا به‌شدت دنبال این هستند که ضمن حفظ ایران در برجام و استمرار محدودیت‌های ایران در سرفصل‌های برجام، خروج خودشان یا عدم اجرای تعهدات برجامی را با فشارهای همه‌جانبه اقتصادی و حرکت در مسیر تسلیم‌پذیر کردن ایران در مقابل امریکا میسر نمایند.

بیشتر بخوانید:

گام دوم راهبردی ترامپ با فشارهای اقتصادی که با گذشته متفاوت است آغاز شد. ترامپ ضمن عدم تمدید معافیت‌های کشورهای خریدار نفت ایران و تحریم‌های گوناگونی که در دو سال گذشته علیه ایران به اجرا گذاشته، صفر کردن درآمدهای مالی ایران را در دستور کار اصلی خود قرار داده است. برخی فکر می‌کنند این روند راهبردی فقط به صفر کردن فروش نفت محدود می‌شود، حال آنکه در همین جنجال‌های روزهای اخیر، بررسی دیگر فرآورده‌های نفتی و پتروشیمی ایران نیز توسط ترامپ و دستیارانش شروع شده است. گام سوم راهبردی ترامپ که عمدتاً با پشتوانه فکری، صهیونیستی و بولتون دنبال شده، چنگ و دندان نظامی نشان دادن به ایران است تا این برداشت در محاسبات مقامات ایرانی شکل گیرد که هیچ راهی جز مذاکره و تسلیم وجود ندارد.

اگرچه بخش بزرگی از دوگانه جنگ- مذاکره در نشریات فسادطلب داخلی از یک جهت، یک جهل مرکب است، ولی در بخش دیگری همواره یک سمفونی هماهنگ با تیترهای رسانه‌ای اسرائیلی، عربی و غربی برای به ثمر نشاندن استراتژی‌های غربی علیه ایران وجود دارد که ماهیت خیانت و همداستانی با دشمنان ایران دارد.

پاسخ ایران که جلوه‌ای کوچک از یک مقاومت بود، اروپا را به چالش کشیده و بر سر دوراهی قرار داده است. یا اروپا از تعهدات خود سر باز می‌زند که احتمال ضعیفی دارد تا مرگ برجام رسمی‌تر شود یا اینکه باید ضمن واگرایی نسبت به امریکا یک گام اولیه در تعهدات برجامی را نشان دهند. اگر مواضع اعلام شده روحانی و ظریف و هشدارهای‌شان را در میزان تعهدات اروپایی جدی بگیریم، باید فشار به اروپا برای تکمیل تعهدات‌شان استمرار و افزایش یابد. امریکا سامانه فشارهایش در این شرایط دچار اختلال شده و به‌جز سرزنش‌های جهانی و درونی، با کابوس خروج ایران از برجام روبروست که باید در راهبرد هسته‌ای با ایران دست به تجدیدنظر بزند.

صفر کردن نفت و سپس درآمدهای مالی، به یک بحران امنیتی در ژئوپلتیک غرب آسیا و خلیج فارس تبدیل شد و امریکا در فاصله چند روز درک کرد که شرایطی سخت‌تر از خانه عنکبوت دارد به حدی که به‌جای شعار حمایت از عربستان و امارات، به شعار دفاع از پایگاه‌ها و نیروهای امریکایی عقب‌نشینی کرد.

هشدارهای زیرپوستی در عراق، پیام‌های علنی از لبنان به اسرائیل و چند رخداد ماهرانه در فجیره و ینبع و فرودگاه دبی، به امریکا تفهیم کرد که بازی بزرگ بین آن‌ها و ایران محدود نمی‌شود و دایره آن نیز جهانی است. به همین دلیل اکنون ترامپ باید آبرومندانه اوضاع امنیتی را کاهش دهد، ولی آنچه در دستور فعال اوست استمرار فشار اقتصادی و تحریم فزاینده است. برای تعیین میزان اثرگذاری هم، نیازمند مذاکره و تماس است تا بداند بر محاسبات مقامات ایرانی چه اثری گذاشته است؟ با وجودی که رهبری تکرار می‌کنند مذاکره‌ای نخواهد شد، بیمارهای غرب‌زده در بخشی از جامعه ایرانی یا دستگاه دیپلماسی برای تحقق اتوپیای آویزان شدن به غرب، حاضرند بخش مقابله با فشارهای تحریمی امریکا را بدون دفاع بگذارند.