به گزارش مشرق، محمد ایمانی فعال رسانهای و تحلیلگر مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
آقای روحانی گفته است "اهل منطق و مذاکره با کسی هستیم که با احترام سر میز بنشیند، نه اینکه فرمان مذاکره صادر کند". این عبارت از جهتی درست، و از منظری دیگر و واقعیتر، نادرست و نارسا بلکه غلط انداز است.
درست است، چون مذاکره حتماً نیازمند احترام متقابل است. و نادرست و نارساست، چون آمریکا ماجرایش فرق میکند. این فقط کافی نیست که آمریکاییها تهدید را کنار بگذارند و با احترام پای میز مذاکره بیایند.
اصلاً آن تهدید و بلوف نظامی، برای استفاده کردن نبود؛ ترساندن مردم و مقامات ایرانی بود تا وقتی آمریکاییها اعلام کردند فعلاً از گزینه نظامی استفاده نمیکنند، عدهای دوباره این طرف جشن بگیرند که آمریکای ترامپی هم عقب نسینی کرد و به میز مذاکره برگشت.
یادداشت دیگری از محمد ایمانی را بخوانید:
سند نفاق خاتمی و موسوی خوئینیها
جنایت اقتصادی اردوگاه دروغ ۱۰ ساله شد
تهدید نظامی از ابتدا هم معتبر نبود و به تصریح نیکی هیلی، ترامپ نقش "مرد دیوانه" را که از نیکسون یادگار مانده، اجرا میکرد. اصلاً ترامپ کجا راسا وارد جنگ شده که این دومی اش باشد؟ او حتی از ورود به جنگ سوریه هم عاجز ماند.
آنها به مرگ (جنگ) گرفتند تا ما را به تب مذاکره مجدد راضی کنند. میخواهند پاسخگو نباشند و ما هم نپرسیم که "پس جنازه بر زمین مانده مذاکره و توافق قبلی و خسارات ما در برجام چه میشود؟!".
با محاسبات دقیق اقتصادی میتوان ثابت کرد کشور ما در اثر برجام و معطلی و فریب و تخدیری که برای شش سال در ذهن برخی مدیران ما ایجاد کرد، بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار خسارت دید و به همین میزان، عایدات امکانپذیر را از ما دریغ نمود. آرامشی که ما به بازار دادیم، قیمت نفت ۸۰ تا ۱۰۰ دلاری را تا ۵۰ دلار هم پایین آورد؛ روزانه ۳۰ میلیون دلار ارزان فروشی!
احترام به طرف مقابل، شرط لازم برای مذاکره هست، اما شرط کافی نیست. بدون احترام، مذاکره و تعامل معنا ندارد، اما فایده مندی مذاکره، فقط به احترام نیست. اتفاقاً از همین زاویه بود که سر دولت و تیم مذاکره کننده ما کلاه رفت.
تیم اوباما و کری، تظاهر به احترام کردند؛ تا آنجا که آقای روحانی به واسطه پانزده دقیقه مکالمه تلفنی با اوباما، دست چدنی زیر دستکش مخملی را ندید انگاشت و گفت اوباما را بسیار مؤدب یافته است. شبیه همین احترام ظاهری را جان کری به آقای ظریف میگذاشت اما همه اینها زبان بازی برای تحمیل نرم مطالبات غیر قانونی خود بود.
تیم ما فراموش کرد که بیشترین تعدی و دشمنی به ملت ایران از سوی همین دولت اوباما صورت گرفته. فراموش کردند که همین تیم پایه گذار تحریمهای شدید موسوم به فلج کننده بود، همینها دستور خرابکاری در برنامه هستهای و ترور دانشمندان ما را صادر کردند و همینها جنگ نیابتی داعش را علیه ملتهای منطقه تدارک کردند و به سمت مرزهای ما گسیل داشتند.
و چون فراموش کردند، پس از دادن امتیازات نقد برجامی، دیدند که چگونه همین دولت اوباما، قانون محدودیت ویزایی را با هدف ارعاب شرکتها خارجی و صفر کردن عایدات ناچیز برجام برای ایران اعمال کردند.
کار به جایی رسید که ظریف با گلایه و از موضع پایین، از جان کری -که امضای او پای برجام تضمین خوانده شده بود - میخواست فراتر از برجام بی اعتبار، نامههای آرامش بخش برای تضمین عدم مجازات شرکتهای همکاری کننده با ایران صادر کند؛ و او هرگز چنین نامههایی صادر نکرد.
همین دولت بسیار مؤدب، نامزد ویژه آقای روحانی برای نمایندگی ایران در سازمان ملل (ابوطالب معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور) را رسماً "تروریست" خواند و ویزا به او نداد.
اجمالا اینکه نباید عقب نشینی تاکتیکی ترامپ از گزینه تهدید نظامی که از ابتدا هم دروغ بود، ما را به دیوانگی مذاکره دوباره بکشاند؛ تعبیر دیوانگی، یادگار عبرتهای سال گذشته است که بر زبان خود آقای روحانی جاری شد و نباید فراموش شود.