به گزارش مشرق، ۳۷سال از واقعه ربودهشدن چهار دیپلمات در شمال لبنان و در شرایطی که در این مدت هیچگاه خبر موثقی درباره سرنوشت آنها منتشر نشده بود، روز گذشته وزارت امور خارجه در بیانیهای رسمی اعلام کرد سیدمحسن موسوی، احمد متوسلیان، کاظم اخوان و تقی رستگارمقدم زندهاند و در زندانهای رژیم صهیونیستی بهسر میبرند؛ بیانیهای کمسابقه که در آن مسئولیت سیاسی و حقیقی این موضوع برعهده رژیم صهیونیستی و حامیان آن گذاشته شده است.
در این بیانیه آمده است: «شواهد و قرائن گویای آن است که دیپلماتهای ربودهشده در لبنان، به نیروهای اشغالگر رژیم صهیونیستی تحویل داده شده و متعاقبا به سرزمینهای اشغالی منتقل شدهاند و اکنون در زندانهای این رژیم نامشروع بهسر میبرند.»
وزارت امور خارجه همچنین ضمن قدردانی از مقامات لبنانی برای پیگیریهای قبلی در این باره، بار دیگر از مقامات لبنانی و همچنین از دبیرکل سازمانملل متحد و صلیب سرخ جهانی و دیگر نهادهای بینالمللی خواست تا به وظیفه ذاتی، حقوقی و انسانی خود در پیگیری این پرونده عمل کرده و تمام تلاش خود را برای روشنشدن وضعیت دیپلماتهای ربودهشده بهکار برند.
آنچه گمانها درباره زندهبودن متوسلیان و یارانش را تقویت میکند، بخش دیگری از این بیانیه است که وزارت امور خارجه در آن ضمن پیشنهاد تشکیل کمیتهای حقیقتیاب از سوی صلیب سرخ جهانی، ابراز امیدواری میکند چهار دیپلمات کشورمان بهزودی آزاد شوند!
بهطور همزمان، حسین امیرعبداللهیان معاون سابق عربی آفریقایی وزارت امور خارجه هم که این روزها بهعنوان دستیار رئیس مجلس فعالیت میکند، در توئیتی خبر داد که «این دلاورمردان همچنان در زندان رژیم صهیونیستی بهسر میبرند.»
مجموعه این مواضع حکایت از آن دارد که گویا خبر جدیدی رسیده است؛ خبری که انگار حالا آنقدری موثق هست که دستگاه سیاست خارجی را در این سطح به واکنش واداشته و آن را متقاعد کند که اینچنین موضع بگیرد. مواضع از ایندست البته پیش از این کمابیش توسط برخی مسئولان یا فعالان سیاسی مطرح شده بود. سه سال پیش سردار دهقان، وزیر وقت دفاع مدعی شد متوسلیان و سه دیپلمات دیگر ایرانی زندهاند و در اسارات رژیم صهیونیستی هستند. دهقان به خبرگزاری دفاع مقدس گفت: «اینها زندهاند و در اسارت رژیم صهیونیستی هستند و مدارکی دال بر این موضوع وجود دارد. آنها باید مسئولیت سلامت و امنیت چهار دیپلمات را برعهده بگیرند.» وزیر وقت دفاع همان روز از پیگیریهای دولت برای آزادی این چهار دیپلمات هم گفت و تاکید کرد پیگیریها بهلحاظ سیاسی و حقوقی در جریان است.
پیش از او شهید غضنفر رکنآبادی، سفیر پیشین ایران در بیروت هم در مراسم سیویکمین سالگرد ربایش این چهار دیپلمات که سال ۱۳۹۲ در محل سندیکای روزنامهنگاران لبنان برگزار شده بود، اعلام کرد: «چهار دیپلمات ربودهشده ایرانی زندهاند و در زندانهای رژیم صهیونیستی هستند.» اما این مواضع هیچگاه بهاندازه امروز موضوعیت نیافته بودند و هربار بهعنوان اظهارنظری شخصی تعبیر میشدند.
با این حال سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان نیز در اظهاراتی، قریب همین اظهارات را تکرار کرده بود و با اشاره به ادعای مقامات رژیم صهیونیستی مبنیبر اینکه چهار دیپلمات ایرانی توسط فالانژها ربوده شده و به دست همین نیروها کشته شدند و اجسادشان هم دفن شده، یادآور شده بود اسرائیل دشمن ماست و ما نمیتوانیم به گزارشهای آن اعتماد کنیم. کما اینکه اسرائیلیها در گذشته نیز حضور بعضی اسیران در زندانهای خود را تکذیب میکردند، اما بعدها مشخص شد همین اسیران در زندانهای این رژیم بودهاند.
همه اینها در حالی است که سمیر جعجع از رهبران ائتلاف ۱۴ مارس که در سال ۶۱ فرماندهی نیروهای فالانژ را هنگام ربودن چهار دیپلمات ایرانی برعهده داشت، سال ۸۷ برای اولینبار گفت دیپلماتهای ایرانی در «ایستالباربه» ربوده شدند ولی این افراد بعدا در مکانی که وی مدعی شد از آن اطلاعی ندارد، کشته شدهاند.
حمید داوودآبادی، نویسنده دفاع مقدس هم در کتاب جدیدش با عنوان «سیوهفت سال» ادعا میکند حاجاحمد متوسلیان در روز اسارتش در لبنان به شهادت رسیده و مسئولان کشور از بیان صریح این مساله شانه خالی میکنند. داوودآبادی حتی با صراحت بیشتری مینویسد این پرونده برای وزارت امور خارجه، مجلس و دستاندرکاران سیاسی و حتی سازمانملل حل و تمام شده و در توضیح این ادعا به نامهای اشاره میکند که در میانههای دهه ۷۰ توسط مجلس به کنگره آمریکا ارسال شد. «گویا سال ۷۵ یا ۷۶ مجلس به کنگره آمریکا نامه زد و پیگیری وضعیت دیپلماتها را درخواست کرد. کنگره هم یک تیم تحقیق فرستاد و نامهای به مجلس دادند که ما به این نتیجه رسیدیم اینها کشته شدهاند و مراتب تسلیت خودمان را اعلام میداریم! این از مجلس بود که تکلیفش معلوم شد. پرونده هم در مجلس بسته شد. روزنامهها هم منتشر کردند. «خاویر پرز دکوئیار»، دبیرکل سازمانملل در همان مقطع به تهران آمد و با آقای هاشمیرفسنجانی دیدار کرد. در کتابش هم نوشته است که من به ایران آمدم تا مراتب تسلیتم را به خانواده چهار دیپلمات اعلام کنم. یعنی در سازمانملل هم این پرونده بسته شد.»
هرچه باشد بهطور طبیعی خبرهای ضدونقیض در این باره یکی، دوتا نیست و به اندازه همه این ۳۷ سال پیشینه دارد. این بار اما ماجرا قدری متفاوت است و صراحت بهکاررفته نشان میدهد موضوع جدیتر از قبل است. تفاوت ماجرای امروز از آنجا آب میخورد که وزارت امور خارجه راسا دست بهکار شده و همان حرفهای قبلی را جدیتر از همیشه بهعنوان موضع رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران به میان آورده؛ موضعی که حالا سوالات مهمی را در افکارعمومی مطرح کرده است؛ چه منابعی از زندهبودن دیپلماتها خبر دادهاند و این شواهد و قرائن اساسا تا چه میزان موثق هستند که وزارت امور خارجه را وادار به واکنش کردهاند؟ آیا اعلام دستگاه سیاست خارجی، هدفی فرامتنی را دنبال میکند یا همهچیز را باید در بستر تعیینتکلیف این چهار دیپلمات تحلیل و تفسیر کرد؟ اگر دیپلماتهای ایرانی در قید حیات هستند چرا اقدام موثرتری نسبت به ارائه پیشنهاد کمیته حقیقتیاب و ابراز امیدواری برای آزادی آنها صورت نمیگیرد و اگر پیگیریهای دیگری هم صورت گرفته، چرا نتیجه آن اعلام نمیشود؟
هرچه هست تا امروز هیچ سند معتبری مبنیبر شهادت متوسلیان و سه نفر دیگر ارائه نشده و مساله زندهبودن یا نبودن این دیپلماتها چیزی است که باید رژیم صهیونیستی پاسخگوی آن باشد. با این وصف بهنظر میرسد تنها راهحل نتیجهبخش در این میان برای دستیابی به گزارهای قطعی اعم از مدارک دال بر شهادت یا آزادی این چهار نفر، تبادل با واسطه با رژیم صهیونیستی است؛ اقدامی که پیشتر نیز در موارد مشابه مسبوق به سابقه بوده و گرههای کوری را باز کرده است.
*فرهیختگان