سرویس سیاست مشرق – محافل تحلیلی کشور در خاتمه رخدادهای فتنه سال 88 و سرد شدن اغتشاشات، هشدار مهمی را مطرح کردند مبنی بر اینکه اگر سران اصلاحات و فرماندهان این اغتشاش بزرگ که ایران اسلامی را به لبه پرتگاه برده بود؛ توبه نکنند و در پیشگاه مردم به غلط بودن رفتار خود اذعان نکنند؛ این پرونده بسته نخواهد شد و زمینه بروز اغتشاش همواره فراهم خواهد بود...
اصلاحطلبان مدتیست که به مدد اوضاعی که خود پدید آوردهاند، مشغول تأکید بر ناامید بودن مردم، بحران مشروعیت نظام، بیسرانجامی اوضاع کشور و تشبیه ایران به آفریقا و یا شرایط منطقهای مثل غزه هستند.[1]
یک ذهن تحلیلی و آگاه، ولو در صورت عدم برخورداری از اطلاعات سیاسی، به روشنی فهم میکند که برآیند این تأکیدها و اصرارها تخریب روانی و در ادامه وقوع شورش علیه حاکمیت خواهد بود. و جالب است که اعضای هسته سخت اصلاحات، این حقیقت ساده که در نگاه عدهای بدبینانه به نظر میرسد را بارها و بارها به صراحت اعلام کردهاند و این روزها در یک حرکت هماهنگ، پیامد کوچکترین رخدادی را شورش و اغتشاش عنوان میکنند...
*تاجیک: از این زمین جز اعتراض نمیروید!/ رؤیت اتفاقی چپهای امنیتی در پرونده «فتنه اقتصادی»
این، سعید حجاریان بود که در ابتدای امسال و در اشاره به وقوع رخداد سیل در چند استان کشور، با یک اینهمانی تلویحی نوشت: «جامعه مدنی و احزاب را میتوان به جنگل و مرتع و جوی و جدول تشبیه کرد. کارکرد جامعه مدنی و احزاب را میتوان همچون بالشتک ضربهگیر دانست. این نهادها ذیل پروژههای انقلابی و کوتاهمدت، بنا به منافع متفاوت، در معرض دستاندازی و حذف و هدم قرار گرفتهاند؛ نبود چنین فاکتورهایی، بیپشتوانه شدن حکومتها را بهدنبال دارد. زیرا جنبشها از کنترل و مدیریت یا بهتعبیری از جوی و جدول خارج میشوند و همچون سیل، بدون چارچوب به خیابان میآیند.»[2]
او مدتی بعدتر نیز اینگونه پای اغتشاش را وسط کشید: «بهلحاظ منطقی و با توجه به پیشینه تاریخی، چنانچه اصلاحطلبان [دارای پروژه سیاسی مشخص] و معترضان به وضع معیشت یکصدا شوند نخستین گزینه برخورد قهری، اصلاحطلبان خواهند بود نه توده مردم حاضر در خیابان. از این رو اصلاحطلبان ضمن تمرکز بر عدالت بهمعنیالاعم، بهتعبیری باید سر خود را پایین نگه دارند تا از این طوفان به سلامت گذر کنند. این مدل درباره انتخابات نیز کاراست.»[3]
نفر بعدی، علی ربیعی، سخنگوی جدیدالانتصاب دولت بود که در ابتدای امثال از زاویهای دیگر بحث شورش را مطرح کرد و با اشاره به 3 مفهوم برساخته «ترامپ، زیر ساختهای اصلاح نشده اقتصادی و برخی تصمیمات نادرست سیاسی برای تضعیف دولت»! در یک یادداشت نوشت: فکر میکنم اگر بر همین سیاق سال ۹۸ را ادامه دهیم چشم انداز روشنی در پیش نخواهیم داشت و برای جامعه امکان بروز تحرکات اجتماعی و انتقال ناآرامیهای ذهنی به ناآرامیهای فیزیکی را کاملاً متصورم.[4]
«محمدرضا تاجیک» از تئوریسینهای اصلاحطلب نیز سال گذشته در اظهاراتی با ادبیاتی خاص خود به ماجرای وقوع اغتشاش پرداخت و گفت: «چنانچه حال و روز تدبیر و تدبیرگران منزل همین باشد که هست و حال و احوال شرایط داخلی و خارجی نیز همین باشد که هست، باید از آیندهای که در راه است هراسناک بود. در شرایط کنونی هیچ دلیلی برای افزونتر شدن سعهی صدر و آستانهی تحمل مردم نمیبینم. در زمین این شرایط جز هرزهگیاه بیحوصلگی و اعتراض نمیروید.»[5]
*بهانههای متفاوت بهزاد نبوی و لیلاز برای سیاست خیابانی/ تعریف خطرناک لیلاز از ایران
البته اصرار چپهای ستادی به ایجاد اغتشاش تنها در اشاره به شرایط خودساخته آنها مثل گرانی و مشکلات اقتصادی خلاصه نمیشود و از آنجا که زمین و زمان بایستی بوی اغتشاش بدهد! به تازگی بهانههای جدیدتری هم برای وقوع اغتشاش در کلام آنها دیده میشود.
«بهزاد نبوی» از مشاهیر ستاد اصلاحات و عضو دیگر لیست پیرمردهای امنیتی جریان چپ، اخیراً در اظهاراتی پای انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98 را به میان آورده و در اشاره به احتمال تحریم این انتخابات توسط اصلاحطلبان گفته است: «مساله ما انتخابات نیست؛ مساله این است که انتخابات کم رونق شرایط ما را بدتر میکند و زمینه برای تکرار حوادث دی ماه ۹۶ مهیا میشود.»[6]
و سعید لیلاز، مرد اقتصادی اصلاحطلبان و عضو حزب کارگزاران هم نفر بعدیست که اخیرا در اشاره به سیل ابتدای امسال و اِعمال تحریمهای آمریکا، از احتمال بیثباتی سیاسی که رخ نداد! صحبت کرده و گفته است: تحریم ها حدود 40 تا 50 میلیادر دلار از درآمدهای نفتی و ارزی کشور را به صورت یک شبه کاهش داد. سیل های فروردین نیز 40 هزار میلیارد تومان یعنی معادل دو درصد از تولید ناخالص ملی به کشور خسارت وارد کرد. اما با وجود این دو شوک که کمتر از یک سال اتفاق افتاد ثبات اجتماعی و سیاسی ایران خدشه پیدا نکرد. این مطلب به ما این قدرت و درس بزرگ می دهد که اگر دولت و مجموعه نظام عاقلانه، موثر وقوی و سریع عمل کنند مردم کاملا آماده همراهی هستند. من هیچ رژیمی در جهان سوم نمی شناسم که بتواند این دو ضربه سنگین را به طور پی در پی در یک سال تحمل کند و هیچ بی ثباتی سیاسی در آن پیدا نشود.[7]
*همه چیز باید بوی اغتشاش بدهد!/ اگر خواص وارد نشوند...
حقیقت این است که بیان این تحلیل در 10 سال قبل که اصلاحطلبان به دنبال ایجاد فتنه اقتصادی در کشور هستند؛ اندکی بدبینانه به نظر میرسید اما همانطور که در کدهای بالا مشاهده میشود، هسته سخت اصلاحات در تقلا برای عامالبلوی نشان دادن جامعه و گذاشتن راه «سیاست خیابانی» در پیش پای مردم به جای «رأی خوب»! حاضر است زمین و زمان را عامل ایجاد بلوا و اغتشاش نشان دهد.
از خوانش صحبتهای منقول در بالا به روشنی فهم میشود که آنها معتقدند توانستهاند شرایط را به جایی برسند که از وقوع سیل و تحریم گرفته تا مشکلات عادی کشور و فساد چند مسئول و حتی انتخابات، ابزاری برای تشویق مردم به اغتشاش بسازند... اما اینکه هسته سخت اصلاحات موفق به عملی کردن این نقشه بشود یک مستغیر وابسته است نه مستقل!
آگاهان سیاسی معتقدند که اگر خواص کشور به صورت جهادی به این مسئله ورود نکنند و در مقابل سیاهنمایی، اشکالتراشی و ناامیدسازی جریان اصلاحات نایستند؛ صبح فتنه اقتصادی طلوع خواهد کرد و اغتشاشات دیماه 96 با کنترل از راه دور اصلاحطلبان، تکرار خواهد شد.
***
7_https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1208221