سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
هسته سخت اصلاحات و تعارف شوکران دوباره به کارگزارانیها
روزنامه شرق، روز یکشنبه گذشته در گزارشی با عنوان «جدال اصلاحطلبان در غیاب مردم» به زمزمههای داخلی اردوگاه اصلاحات پیرامون انتخابات و دوقطبی شکل گرفته در این جریان خاص سیاسی بر سر حضور یا عدم حضور در انتخابات اسفند ماه پرداخت.
شرق در بخشی از این گزارش به موضع صریح معاریف حزب کارگزاران سازندگی مبنی بر ضرورت حضور در انتخابات میپردازد و در ادامه گفتههای اخیر مرتضی الویری، عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان مبنی بر احتمال تحریم انتخابات از سوی اصلاحطلبان را نقل میکند.[1]
گزارشگر شرق در ادامه مینویسد:
«اگر گفته الویری درست باشد و شورای سیاستگذاری فهرستی ارائه ندهد، آن وقت باید دید که حزب کارگزاران که به گفته مرعشی بر اساس تصمیمات این شورا حرکت میکند، آیا در انتخابات حضور خواهد یافت یا خیر. ذکر این موضوع دلالت بر پیچیدگی اوضاع میان اصلاحطلبان بر سر موضع انتخاباتی است.
*شرق چالشی اصولی و فرموله را پیش پای کارگزارانیها گذاشته است.
اما درباره این چالش گفتنیهایی نیز وجود دارد:
1_ تجربههای تاکنون نشان داده است که حزب کارگزاران دست آخر به آغوش هسته سخت میغلتد و آنها همانطور که حجاریان زمانی در کنایه به عطریانفر گفته بود؛ نوعا ترجمهگر حرفهای هسته سخت اصلاحات هستند نه بیانکننده مواضع خودشان!
کما اینکه در تجربه رفتار دشمنانه «تحریم انتخابات مجلس نهم از سوی اصلاحطلبان»[2] نیز شاهد بودیم که کارگزارانیها با اینکه به اصل این رفتار نقد داشتند اما آنرا مرتکب شدند و بین دنیا و آخرت، دنیا را انتخاب کردند.
معالوصف اما این احتمال نیز وجود دارد که تجربه زندانی شدن کسانی از معاریف کارگزاران در جریان فتنه 88 و تأدیب و توبه آنها سبب شده باشد که به ریل عقلانیت برگردند و در قبال انتخابات پیش رو، خردمندانه عمل کنند.
2_ مقولهای که اعضای هسته سخت اصلاحات و البته کارگزارانیها به آن فکر میکنند اما دربارهاش سخن چندانی نمیگویند؛ عدم وجود هیچگونه تخمینی از برخورد دوباره نظام اسلامی و حاکمیت کشور با رفتارهای دشمنانه سیاسی است.
به این معنی که چپها نمیدانند اگر دوباره مرتکب فتنه شوند و یا مثل انتخاباتهای مجالس هفتم و نهم دست به تحریم انتخابات بزنند؛ نظام اسلامی چه برخوردی با آنها خواهد داشت؟
این مقوله نقشی تعیین کننده در تصمیمات سیاسی آینده آنها خواهد داشت.
3_ فضای فعلی اردوگاه اصلاحات بیش از آنکه درگیر این دعوای مهم اما زرگری باشد درگیر ایجاد «فتنه اقتصادی» است.
به دیگر سخن اینکه کارگزارانیها و اصلاحطلبان اگرچه در ظاهر ماجرا و تا این لحظه، پیرامون بحث انتخابات همداستان نیستند اما در بحث ناراضیسازی مردم، اصرار بر سیاهبودن اوضاع کشور و محو کردن دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی در ذهن مردم کاملا همجهت عمل کردهاند.
برخی محافل تحلیلی از این میگویند که این فضای دستساز! میرود تا سببساز ایجاد فتنه اقتصادی شود.
سعید حجاریان، پیش از این طی اظهاراتی با تأکید بر «عامالبلوی» بودن فضای جامعه از این گفته است که در فضای پیشاانتخابات احتمال رویارویی مردم و نیروهای نظامی وجود دارد![3]
***
مرد شماره یک اصلاحات: نظام باید پاسخگو باشد!
لیدر اصلاحطلبان و یکی از رئوس فتنه 88 به تازگی در دیدار با چند تن از اصلاحطلبان طی اظهاراتی که کانال تلگرامی وابسته به حزب اتحاد ملت آنها را منتشر کرد، گفته است:
«آیا نباید تدبیری در سطوح بالای نظام برای تامین وحدت ایجاد شود؟ البته وحدت به معنای یک شکل شدن نیست بلکه همه دیدگاهها حضور دارند و این دیدگاههای مختلف میتواند در اداره کشور کارساز باشد.»
او میافزاید:
«میتوان در داخل گامهایی برداشت که با وجود اختلافنظرها و دیدگاههای نیروها و جریانها، به سوی وحدت و انسجام و تکیه روی منافع ملی حرکت کرد و تنوع و تکثر را به رسمیت شناخت و انتخاب را به عهده مردم گذاشت؛ انتخاب هر چه آزادتر باشد، بیشتر تامینکننده نظر مردم است و همه باید تسلیم نظر مردم باشیم در حالی که برخی دستگیریها و احضارها و برخوردها و نسبت دادنهای عجیب و غریب به جریانها و افراد اتفاق میافتد که با این وحدت در تناقض است و به هیچ وجه به نفع کشور، وحدت و منافع ملی نیست.»
این فرد که از سال 88 تاکنون در انزوای سیاسی قرار دارد و عملا از صحنه سیاست کشور حذف شده است، همچنین میگوید: مردم باید اطمینان داشته باشند که قدرت انتخاب دارند و محدودیتها کمتر میشود و همه دستگاها از رای و نظر آنها حفاظت میکنند.
لیدر اصلاحطلبان در ادامه تصریح میکند: جامعه سوالهایی درباره عملکرد نظام، جریانها و از جمله اصلاحطلبان دارد. دولت و مجلس باید برای مردم تبیین کنند که در مسیر اصلاحات چه گامهایی برداشتهاند. دولت و نظام و اصلاحطلبان باید پاسخگو باشند.
*لیدر اصلاحطلبان شبیه همین حرفها را در سال 89 و یکسال پس از فتنهای که خود و دوستانش بوجود آوردند نیز مطرح کرد و از این گفت که همانطور که اصلاحطلبان باید عذرخواهی کنند، نظام اسلامی هم باید عذرخواهی کند.
دقیقا شبیه با رفتاری که خوارج در جنگ صفین از خود بروز دادند و پس از مشخص شدن شکست در پروژه حکمیت، اصرار کردند که امیرالمؤمنین(ع) هم باید در کنار ما توبه کند!
اصرار بر پاسخگو بودن نظام در حالی است که سؤالات امروز مردم پیرامون مقولاتی مثل مسکن، گرانی و چرایی بازتولید پیرمردها در مجامع دولتی و اصلاحطلب است. سؤالاتی که ستاد مشترک جریان سیاسی خاص و دولت باید به آنها پاسخ بدهند نه کس دیگر.
در اشاره به اظهارات خاتمی، ذکر این نکته نیز ضروریست که حاکمیت نمیتواند برای الیالابد امنیت تولید کند و یک عده در ستاد جریان سیاسی خاص همواره مشغول طرح نقشه برای شکستن این امنیت باشند!
به دیگر سخن اینکه کنایههای رئیس اصلاحطلبان مبنی بر اینکه مردم بیاطمیناناند و انتخاباتهای نظام اسلامی غیر آزاد و در اختیار غیر مردم است! بسترساز رخدادهایی شبیه به «فتنه 88» خواهد شد و رئیس دولت اصلاحات عالماً و عامداً آنها را بیان کرده است.
***
هراس CFR از شلیک ایران به تنگه هرمز
سایت شورای روابط خارجی آمریکا (سیافآر) به تازگی در گزارشی پیرامون جغرافیای سیاسی تنگه هرمز و رخدادهای پیرامون ایران؛ آینده بسیار تاریکی را در قبال صنعت نفت ایران و درآمدهای نفتی کشورمان تصویر میکند و حتی مدعی میشود که عمر مفید چاههای نفتی ایران تمام شده و در ادامه تحریمهای آمریکا، خطر بیماری ونزوئلایی هم نفت ایران را تهدید میکند!
نهاد مذکور اما در خلال اشاره به نکات عجیب در قبال نفت ایران پای «تنگه هرمز» را پیش میکشد و با لحنی اعتراضگونه از این میگوید که چین عبور نفت خود از تنگه هرمز را تضمینشده میداند و عکسالعمل خاصی درباره محافظت از محمولههای سوخت خود در این تنگه نشان نمیدهد.
سیافآر در کلیدیترین جمله خود در این گزارش تأکید میکند: بازارها و محافل نفتی شرط بندی کردهاند که ایران هرگز سیاست اختلال در حمل و نقل کشتیها در تنگه هرمز را انتخاب نخواهد کرد زیرا این کار احتمال درگیری نظامی با آمریکا را به وضوح افزایش میدهد.[4]
*سیافآر به این سؤال پاسخ نداده است که آیا دولتمردان آمریکا حاضر به رفتار موافق با شرطبندی محافل نفتی مورد اشاره هستند یا نه...؟!
تعدادی از تحلیلگران استراتژیک کشور طی سالیان گذشته و حتی قبل از وقوع تحریمهای اخیر آمریکا صراحتاً ابراز داشتهاند که ایران بایستی از ابزار «تنگه هرمز» استفادههای لازم را داشته باشد و منتفع شود.
استفادههایی که البته در هیچیک لزوما بحث انسداد تنگه هرمز مطرح نشده است اما طی آنها به راهکارهایی مثل وضع مقررات آمد و شد در تنگه و یا مثلا اخذ مالیات از شناورهای عبوری و نفتکشها اشاره میشود.
معالوصف، نکته آشکاری که در گزارش سیافآر و با لحن «خائفاً مراقبا» مشاهده میشود این است که آمریکا خود را اولین شکست خوردهی هرگونه تنش و اختلال در تنگه هرمز میداند و نیک آگاه است که ایران نه تنها امکان تلافی تحریمی را با ابزارهای مختلفی از جمله با تنگه هرمز در اختیار دارد بلکه در این زمینه بر خلاف چیزی که شورای روابط خارجی وانمود کرده است؛ خوفی از رویارویی نظامی با آمریکا هم ندارد.
بایستی اشاره کرد که سیافآر در حالی در گزارش خود مدعی شده است که ایران به دلیل احتمال رویارویی نظامی با آمریکا از ایجاد تنش در تنگه هرمز دوری میکند! که به لحاظ عقلانی و تاریخی هیچ سندی درباره خوف ایران وجود ندارد و نهتنها وجود ندارد بلکه هرآنچه هست پیروزی ایران در جنگهای مستقیم و نیابتی با آمریکا در مناطق مختلف غرب آسیا و از جمله در خلیج فارس است.
از منظری دیگر، دانایی به این نکته هم ضروریست که آمریکا اساساً قدرت به صفر رساندن صادرات نفت ایران را ندارد زیرا اولا توانایی جبران نفت ایران در بازار را در درازمدت ندارد، ثانیاً توانایی تأمین هزینهها و خسارتهای اقتصادی این کار برای متحدان خود را ندارد و ثالثاً برخی از کشورهای دیگر مثل چین و بزودی برخی کشورهای دیگر! منافعی دارند که جز با تعاملات ویژه اقتصادی با ایران تضمین نخواهند شد.
اظهارات گزارش موصوف مبنی بر پیر شدن چاههای نفت ایران و یا بیماری ونزوئلایی نیز ادعاهایی هستند که هیچ ذهن عاقلی تا چند ده سال آینده به خود جرأت نمیدهد چنین فروضی را درباره صنعت نفت ایران که بخش اعظم آن با توانمندی داخلی مدیریت میشود، مطرح کند.
گفتنیست، گزارش سیافآر بر اساس دادههای تحلیلی، گزارش متقنی نیست و برخی کارشناسان معتقدند اهمیت تنگه هرمز بیش از آن است که آمریکا مدعیست. گزارشهایی وجود دارد که اذعان میکند 60 و حتی 80 درصد از سوخت مورد نیاز جهان وابسته به تنگه هرمز است.
در همین حال، جمهوری اسلامی ایران نیز در مجموع ذخایر نفت و گاز، در مقام نخست جهان قرار دارد. ضمن اینکه از انرژی هستهای بومی نیز برخوردار است.
این دو حقیقت در کنار یکدیگر به معنای وقوع یک فرصت بزرگ در آینده است که به ایران اسلامی این امکان را میدهد تا نفت و گاز خود را فقط به مصرف داخلی برساند و محتاجان سوخت فسیلی در آینده را نیز مجبور به انطباق با شرایط خود کند.
پ.ن: کاخ سفید دائما بر این نکته پافشاری دارد که انسداد تنگه هرمز خط قرمز آمریکاست و در صورت بسته شدن آن بایستی منتظر وقوع جنگ بود! اما این ادعا یک بلوف است نه واقعیت.
به سخن دیگر اینکه آمریکا مثل ایران به لحاظ انرژی هرگز یک کشور نیازمند به خارج نیست. نگاهی به ژئوپولتیک منطقه غرب آسیا نیز نشان میدهد که بسته شدن تنگه هرمز، بیش از هرچیز منافع متحدان آمریکا را با خطر مواجه خواهد کرد.
و در ادامه میتوان بیان کرد که نگرانی آمریکا از بابت تنگه هرمز یک نگرانی خاص است که همچون تنگه هرمز از عمق چندانی برخوردار نیست زیرا آمریکا نشان داده است که برای منافع متحدان خاص خود، صرفا در شرایط پیروزی حتمی وارد درگیری خواهد شد نه در شرایط ریسک.
ضمن اینکه نخستین تیری که در تنگه هرمز شلیک شود به شقیقه هژمونی آمریکا برخورد خواهد کرد... حقیقتی محض که البته قبل از به خطر افتادن منافع متحدین آمریکا رخ خواهد داد.
***
4_ https://www.cfr.org/blog/iran-strait-hormuz-and-ever-complex-geopolitics-oil