به گزارش مشرق، اصلاحطلبان روزگاری بهویژه پس از سال 88، از هر روزنه باریک و تاریکی، برای حضور در عرصه رسمی سیاست و نیز بازیابی نیروهای خود در قدرت استفاده میکردند؛ گذر از کاندیدای متبوع خود به نفع گزینه مورد نظر هاشمیرفسنجانی در انتخابات سال 92 نیز در واقع بر اساس همین نگاه و نگرش سیاسی بود.
بیشتر بخوانید
فرمان «تحریم خاموش انتخابات» صادر شد
حالا که به مدد استقرار دولت تدبیر و امید، اصلاحطلبی از وضعیت منهدم پیشین خود در سالهای پس از انتخابات دهم ریاستجمهوری، فاصله گرفته و شاخ و برگش پروارتر و پربارتر شده، در پی خریدار ناز است و صراحتاً از انتخابات مشروط سخن میگوید؛ هرچند چنین صداهای مشروطهطلبانهای، با پارازیتها و اختلالهایی نیز همراه است.
خاتمی: نمیتوانیم به هر قیمتی در انتخابات شرکت کنیم
محمد خاتمی، رییس دولت اصلاحات اخیراً در جلسهای با تعدادی از اصلاحطلبان، درباره استراتژی جریان اصلاحطلبی برای حضور در انتخابات پیش روی مجلس، با وجود آنکه قهر کردن با صندوق رأی را انحلال مردم دانسته اما در عین حال گفته است که «اصلاحطلبان نمیتوانند به هر قیمتی وارد انتخابات شوند و باید فضا باز شود و صلاحیتها تأیید شوند». خاتمی، نخستین چهرهای نیست که حضور در انتخابات بدون قید و شرط را مردود میشمارد.
با مشارکت غیرمشروط، اصلاحات را بیهویت میکنیم
یکی دیگر از چهرههای نامآشنای جریان اصلاحات که اخیراً از مشارکت مشروط در انتخابات پیشرو دم زده، مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات است. تاجزاده با اعتراف به تشتت در جریان اصلاحطلبی درباره مساله حضور یا عدم حضور در انتخابات گفته که «در هیچ دورهای به اندازه امسال، میان اصلاحطلبان درباره انتخابات اختلاف نظر وجود نداشته است». وی در عین حال با رد استراتژی واگذاری انتخابات گفته که «در جمهوری اسلامی چنین مدلی جواب نمیدهد چون هر گروهی که به سمت واگذاری رفته، به انزوا کشیده شده و هر گروهی که حضور مستمر داشته است، علاوه بر اقبال اجتماعی، توانسته تشکیلات قوی و بهروزتری داشته باشد».
تاجزاده با وجود رد انزواگزینی، مانند خاتمی حضور بیقید و شرط در انتخابات را رد کرد و گفت: استراتژی حضور بیقید و شرط در انتخابات سالهای 92 تا 96 جواب داد اما جامعه در این سالها پوست انداخته و این استراتژی امروز جواب نمیدهد. با استراتژی حضور بیقید و شرط در قدرت تأثیرگذاری نخواهیم داشت و اصلاحات را بیهویت، بیخاصیت و جامعه منفعل میکنیم.
حجاریان: گدا نیستیم
سعید حجاریان از نظریهورزان جریان اصلاحات، سال گذشته برای نخستینبار موج مشارکت مشروط و همراه با قید و شرط اصلاحطلبان در انتخاباتهای بعدی را به راه انداخت. او در آذر سال 97 با تشبیه شرکت در انتخابات به «مصداق گدایی قدرت» تصریح کرد که اصلاحات، صدقهبگیر نیست و اگر مکنت دارد، باید با اتکا بر آن به بازار سیاست برود. او همچنین تاکید کرد که اگر پول بازار سیاست را نداشتیم، باید بکوشیم آن را کسب کنیم، نه آنکه به هر بنجلی تن بدهیم.
موسویلاری: حجاریان در اکثریت نیست
نظریات حجاریان، بانگ و هیاهوی زیادی را در جریان اصلاحات بلند کرد. شمار مخالفان کم از موافقان نبود. عبدالواحد موسویلاری، وزیر کشور دولت اصلاحات در واکنش به اظهارات حجاریان، با بیان اینکه او در جریان اصلاحات در اکثریت قرار ندارد، تاکید کرد: عقیده دارم نباید با صندوقهای رأی قهر کنیم. نباید مجرایی را که قانون اساسی برای حضور در قدرت پیش روی ما گذاشته است، نادیده بگیریم. موانعی وجود دارد و راه هموار نیست ولی یک مجموعه که خود را در متن نظام تعریف میکنند و برخی نابسامانیهای موجود در اداره کشور آنها را آزار میدهد، نمیتوانند کنار بنشینند و تماشاچی باشند یا از روشهایی استفاده کنند که این روشها شیوه کسانی نیست که خود را در متن نظام میبینند.
بر طبل تحریم انتخابات
حجاریان چند ماه پس از یادداشت جنجالی ابتداییاش، در یادداشت دیگری صراحتاً از «مشارکت مشروط در انتخابات» سخن گفت. حجاریان در فروردین امسال گفت: شاید عقلانیترین راهبرد را بتوان در مشارکت مشروط جست، یعنی از فرصت انتخابات استفاده کرد اما چنانچه شروط مطرحشده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید. همانطور که پیشبینی میشد، یادداشت مشارکت مشروط حجاریان نیز با پیامدهای زیادی میان فعالان اصلاحطلب مواجه شد. برخی از در موافقت با گفتههای حجاریان درآمدند و برخی دیگر در مخالفت. با این وجود، لزوم گفتوگو با نهاد شورای نگهبان، نقطه کانونی مشترک هر دو جریان مخالف و موافق با تئوری مشارکت مشروط بود.
گفتوگو با شورای نگهبان
اصلاحطلبان ماههاست که از لزوم گفتوگو با نهاد شورای نگهبان با هدف بهاصطلاح رفع سوءتفاهمها و تأیید صلاحیت نامزدهای این جریان برای انتخابات مجلس، سخن میگویند. محسن رهامی از چهرههای اصلاحطلب نیز اخیراً در گفتوگویی، با اشاره به دیدارهای اصلاحطلبان با اعضای شورای نگهبان، تلویحاً گفت که هدف از این دیدارها، رایزنی برای تأیید صلاحیت نامزدهای منتسب به این جریان در انتخابات مجلس پیشرو است.
او با اشاره به سابقه چنین دیدارهایی در آستانه انتخابات مجلس دهم اظهار کرد: این گفتوگوها در واقع در ادامه همان گفتوگوهایی است که ما از قبل برای مجلس دهم داشتیم. با توجه به سوابق و آشناییای که با آقایان داشتم و توصیههایی که از سوی بزرگان جریان اصلاحات به بنده و دوستان شده بود، چند جلسه با مرحوم آیتالله مؤمن، آیتالله یزدی و بعضی از اعضای حقوقدان شورای نگهبان از جمله مرحوم علیزاده و تعدادی دیگر داشتم که آن زمان در بستن لیست اصلاحطلبان برای مجلس دهم خیلی مؤثر بود.
کدخدایی: شورای نگهبان لابی ندارد
در حالی اصلاحطلبان از مشارکت مشروط و گفتوگو با شورای نگهبان برای اخذ امتیاز ویژه از این نهاد سخن میگویند که اعضای این نهاد بارها اعلام کردهاند تحت تأثیر فشار جریانهای سیاسی قرار نمیگیرند. کدخدایی خرداد امسال در نشست خبری خود با اشاره به تئوری مشارکت مشروط اصلاحطلبان گفت: شورای نگهبان بر انجام وظایف قانونی خودش تاکید دارد و مردم هم به این حرفها توجه نمیکنند. او همچنین با تأیید دیدارهای اصلاحطلبان با اعضای شورای نگهبان گفت: ما با خیلی از دوستان گفتوگو و دیدار داریم و توضیحاتی به آنها داده میشود و به سؤالات و ابهاماتشان پاسخ میدهیم اما قرار نیست همه این دیدارها رسانهای شود.
کدخدایی همچنین در نشست دیگری با رد لابیگری شورای نگهبان با جریانهای سیاسی گفت: گوش ما نسبت به راهکارها از هر گروه و جریانی سیاسی باز و شنواست؛ اما نسبت به باجخواهی یا زیادهخواهی و لابی گوشهای ما ناشنوا خواهد بود. قائممقام دبیر و سخنگوی شورای نگهبان همچنین اخیراً با حضور در برنامه تلویزیونی، با بیان اینکه هم سوابق و هم رأی اعضای شورای نگهبان در تأیید صلاحیتهای کاندیداهای ریاستجمهوری مطرح است، گفت: به هیچوجه اینگونه نیست که در بررسی صلاحیتها افرادی را از جناح خاصی تأیید یا رد کنیم.
غمزهتراشی برای پختوپزهای پشت صحنه
شرط و شروط اصلاحطلبان برای نهادهای نظارتی، در حالی است که برای فعالان این جریان، حضور یا عدم حضور در انتخابات اسفندماه، هنوز محرز نشده است. این را میشود در اظهارات اخیر محمد نعیمیپور، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت فهمید. او صراحتاً اظهار کرده است که «اگر به این نتیجه رسیدیم که باید شرکت کنیم، باید دست پر داشته باشیم. اگر هم به این نتیجه رسیدیم که نباید شرکت کنیم، همان زمان باید اعلام کنیم، بنابراین اصلاحطلبان باید از الان کار کنند و در روز آخر تصمیم بگیرند که چهکار میتوان کرد».
از سوی دیگر، تاکتیک نازکشیدن و غمزهتراشیدن اصلاحطلبان برای نهادهای حاکمیتی، شاید با هدف نهچندان بعید گمراهکردن حریف، با غایت تدارک پخت و پزهای اساسیتر و مهمتر در پشت صحنه باشد. با توجه به این گزاره، چنانچه تحلیلگر، اسیر شعبدهکاری و معرکهگیریهای اینچنینی شود، دچار خطایی شده که کمترین خسارتش، گمراهی از شرایط و مناسبات عرصه سیاسی خواهد بود.
منبع : صبح نو