به گزارش مشرق، کمتر از 8 ماه تا انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقی مانده است و احزاب و جریانات سیاسی کم کم خود را برای پیروزی در انتخابات پارلمان و راهیابی به بهارستان آماده میکنند.
جریان اصلاحات که در انتخابات سال 94 کاندیداهایش توانستند پیروزی نسبی کسب کنند، این روزها بار دیگر حول محور «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» به ریاست محمدرضا عارف گرد هم آمدهاند و در حال تعیین رابطان استانی و شوراهای استانی این تشکیلات برای انتخابات هستند با اینحال اختلاف بر سر نحوه حضور در انتخابات در این جریان بهحدی است که خود آنها نیز چندبار به آن اعتراف کردهاند.
مصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاحطلب در نشست حزب اتحاد ملت، گفت: در هیچ دورهای به اندازه امسال میان اصلاحطلبان درباره انتخابات اختلاف نظر وجود نداشته است. در این زمینه دو دیدگاه وجود دارد یکی اینکه کسی چیزی نگوید و دیگر آنکه پا به پای جامعه پیش برویم به شکلی که هرکس نظرات خود را مطرح و از آن دفاع کند و دیگران هم آن را نقد کنند تا کمکم به اجماع رسیده و در مورد نامزدها هم به سازوکاری برسیم که مردم در انتخاب نامزد نهایی نظر بدهند تا اصلاحات با جامعه پیوند بخورد.
بیشتر بخوانید:
یکی از موارد اختلافی میان اصلاحطلبان را میتوان موضوع شرکت یا عدم حضور آنها در انتخابات دانست. مصطفی تاجزاده و سعید حجاریان از جمله افرادی هستند که در ماههای گذشته سازِ عدم ارائه لیست توسط اصلاحطلبان به بهانه ردصلاحیتها را کوک کردهاند. تاجزاده در نشست اخیر حزب اتحاد ملت بار دیگر بر همین موضع خود تاکید کرده و گفته است: "با استراتژی حضور بی قید و شرط در قدرت تأثیرگذاری نخواهیم داشت و اصلاحات را بیهویت و بیخاصیت و جامعه را منفعل میکنیم."
این اظهارنظرها که چندماهی هست از زبان برخی اصلاحطلبان شنیده میشود، واکنش چهرههای دیگر این جریان را بهدنبال داشت. صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان در مصاحبهای میگوید: از همان روز اولی که بحث نظارت استصوابی در قانون اساسی مطرح شد، عدهای این سخنان را مطرح میکردند و غزل مخالفت میخوانند. گاهی شرط میگذارند، سپس از شرط خود کوتاه میآیند و بعد مردم را تحریک میکنند و وقتی که این حربه جواب نداد بار دیگر از شرط خود کوتاه میآیند. به طور کلی بجای اینکه مسائل را ایجابی ببینند نگاه مردم را سلبی میکنند.
بهزاد نبوی از اعضای سازمان منحله مجاهدین انقلاب نیز معتقد است، در چنین شرایطی باید فشارهای داخلی را کم و شرایط را برای مردم قابل تحملتر کرد. هرچه فشار بیشتری بر مردم وارد شود آنها مایوستر میشوند. مسئله ما انتخابات نیست؛ مسئله این است که انتخابات کم رونق شرایط ما را بدتر میکند و زمینه برای تکرار حوادث دی ماه 96 مهیا میشود.
اسماعیل گرامیمقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی نیز ایده حجاریان را مبنی بر شرکت مشروط در انتخابات بسیار کهنه دانست و معتقد است: "تجویز تحریم انتخابات و شرط گذاشتن بر آن، به میزانی ورشکسته است که دیگر محل بحث اصلاحطلبان نیست زیرا به وضوح نتیجه این رویکرد را در انتخابات مجلس هفتم و شورای شهر دوم دیدیم."
رفتارهای انتخاباتی اصلاح طلبان نیز نشان میدهد آنها با وجود مخالفت شخصیتهایی مانند حجاریان و تاجزاده با شرکت بدون قید و شرط، عزمشان برای حضور در عرصه جزم است و شورای سیاستگذاری(که اخیرا نامش را به جبهه اصلاحطلبان ایران تغییر داده) کار خود را برای مجلس یازدهم آغاز کرده است.
مسئله دیگری که اصلاحطلبان نسبت به آن نگران هستند، عدم تمکین برخی احزاب به سازوکار شورای سیاستگذاری است. این شورا که در آستانه انتخابات مجلس دهم در سال 94 شکل گرفت، توانست لیستی واحد برای انتخابات ارائه دهد.
با آغاز به کار مجدد این شورا در سال 95، برخی احزاب مانند حزب مردمسالاری به دبیرکلی مصطفی کواکبیان، مجمع نیروهای خط امام به دبیرکلی هادی خامنهای، اراده ملت به دبیرکلی احمد حکیمیپور و اعتماد ملی(زمانی که منتجبنیا قائم مقام این حزب بود) از جمله مخالفان سفت و سخت این شورا بودند که در نهایت منجر به ارائه دو لیست توسط اصلاحطلبان برای انتخابات شورای شهر شد.
با پایان انتخابات 96، این شورا مخالفان بیشتری پیدا کرد و حسین کمالی دبیرکل حزب اسلامی کار نیز به صف منتقدان آن پیوست. صادق خرازی دبیرکل حزب ندا در مصاحبه اخیر خود گفته است، "معتقدیم شورای عالی سیاست گذاری باید دموکرات باشد، پاسخگو و شفاف باشد، تحزب را به رسمیت بشمارد و نمایندههای غیرحزبی و به اصطلاح ملی به حداقل برسد. کسانی که قصد ورود به عرصه انتخابات را دارند، باید برنامههایشان را ارائه داده و احراز هویت شوند."
هرچند هنوز اظهارنظر چندانی درباره انتخابات مجلس از سوی احزاب منتقد نشده، اما بنظر میرسد تجربه انتخابات شورای شهر با توجه به افزایش انتقادات از عملکرد این شورا ادامه یابد و شاهد ارائه دو لیست در انتخابات از سوی اصلاحطلبان باشیم.
مسئله اختلافی دیگری که میتوان در ماههای آینده شاهد آن بود، بحث درباره سرلیست این جریان در انتخابات تهران است. محمدرضا عارف سال 94 به دلیل آنکه چهره چندان شاخصی در بین اعضای لیست امید حضور نداشت و همچنین در انتخابات 92 با کنارهگیری به نفع حسن روحانی تاحدی زمینه پیروزی او را فراهم کرد، سرلیست این جریان شد.
با اینحال عارف بهدلیل انتقاد به عملکرد فراکسیون امید که هرازگاهی از زبان چهرههای شاخص اصلاحطلب بیان میشود، شاید نتواند اینبار بهراحتی خود را در راس فهرست اصلاحطلبان قرار دهد.
حزب کارگزاران از جمله منتقدان اصلی عملکرد عارف در انتخابات مجلس است. غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران پس از کاندیداتوری دوباره عارف در سال چهارم مجلس برای کرسی ریاست و عدم پیروزی علی مطهری در انتخابات هیئت رئیسه، با کنایه به عارف گفت: "برخی که در میکروفن خود فوت هم نکرده بودند پیشتازی مطهری را به ضرر خود میدیدند... از همان اول هم که این مجلس تشکیل شد مشخص بود حدود 105 تا 106 نفر عضو این فراکسیون [امید] هستند که با آن کار میکنند."
محمد عطریانفر عضو حزب کارگزاران میگوید "معتقدم آقای عارف برای تصدی پستهای اجرایی مناسبتر هستند. آقای عارف متناظر موفقیتی که در گذشته در سِمتهای اجرایی داشته، نتوانسته آن را در مجلس تکرار کند، بنابراین عدمتوفیق ایشان در مجلس را نباید دلالت بر کمکاری ایشان دانست... اگر نگوییم عملکرد فراکسیون امید از روزی که مجلس آغاز شد، روز به روز تضعیف شده ولی در خوشبینانهترین حالت در جا زده است."
لذا، بهنظر میرسد برخی احزاب مانند کارگزاران و همچنین منتقدان شورای سیاستگذاری، بهراحتی تن به محوریت عارف در جناح اصلاحطلب نمیدهند.
مجموع اظهارنظرات درباره نحوه حضور اصلاحطلبان در انتخابات نشان میدهد آنها با اختلافات متعددی برای راهیابی به بهارستان روبهرو هستند و باید منتظر بود و دید آیا میتوانند این اختلافات را در بین خود حل و فصل کنند یا اینکه شاهد دو فهرست یا چند فهرست در این جریان خواهیم بود.