سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اسباب شکنندگی ما شدی! کنایه حجاریان به لیدر اصلاحطلبان
«سعید حجاریان»، از فعالان جریان چپ به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که خبرگزاری ایسنا آنرا منتشر کرد در اشاره به استراتژی خود مبنی بر حضور مشروط در انتخابات یا همان «تحریم خاموش» گفته است: استراتژی حضور بی قید و شرط، مردم و اصلاحطلبان را به کلی از یکدیگر جدا میکند. اکنون مردم به جریانهای سیاسی بیاعتماد هستند و هر نوع لغزش و اشتباه تاکتیکی و استراتژیک به مثابه مرگ یک جریان است. امروز برخی از مردم میگویند شما گفتید به روحانی رأی بدهید تا شرایط بسامان شود اما این طور نشد فلذا دیگر با طناب شما به چاه نمیرویم!
او در عباراتی کنایهآمیز میافزاید: استراتژی «سکوت در انتخابات» یا «عبور مقطعی از انتخابات» ما را ضربهپذیر خواهد کرد زیرا ممکن است عدهای حتی در مرکز اصلاحات رأی دهند و این به شکنندگی میانجامد و هسته سخت قدرت قادر است این افتراق را به هر طریق که مایل است، ترجمه کند! از این جهت، شاید عبور مقطعی از انتخابات رویکرد مناسبی باشد اما نیاز به ترویج آن نیست.
حجاریان تصریح میکند: اگر شرایط فراهم نشد، با ذکر دلایل از خیر انتخابات میگذریم، همین![1]
*صحبتهای حجاریان پیرامون اینکه "ممکن است عدهای حتی در مرکز اصلاحات رأی دهند و این به شکنندگی میانجامد" اشاره دارد به رأی یواشکی خاتمی در انتخابات مجلس نهم که از سوی اصلاحطلبان تحریم شده بود.
رأیی که اگرچه هیچ تأثیری در حضور پر شور مردم در انتخابات مجلس نهم نداشت اما موجب دلچرکین شدن اعضای هسته سخت اصلاحات از خاتمی شد.
البته بر خلاف ادعای حجاریان، چپها با این رأی خاتمی هرگز نشکستند و بر عزم راسخ خود برای تحریم انتخابات پای فشردند و هرگز از آن عذرخواهی نکردند.
اشارههای حجاریان پیرامون گذشتن از خیر انتخابات نیز کشیدن کاغذ کادو بر روی رفتار دشمنانه تحریم انتخابات است.
چپها در این باره اینطور میگویند که اگر چهرههای پیر و مسئلهدار ما از سوی شورای نگهبان تأیید صلاحیت نشوند؛ فهرست انتخاباتی نخواهیم داد و دعوتی هم از مردم صورت نمیدهیم.
فرایندی که نام آن در حقیقت، «تحریم خاموش» است و در هیچ دموکراسیای در دنیا پذیرفته نیست.
بدیهیست که تحریم خاموش به معنی اصرار بر عدم پذیرش قوانین موضوعه کشور و قرار داشتن در موضع اپوزسیون و براندازی نسبت به حاکمیت است.
***
برتری بزرگ روحانی نسبت به تمام رؤسای جمهور ایران چیست؟
«بهزاد نبوی»، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی طی اظهاراتی که سایت خبرآنلاین آنها را منتشر کرد، گفته است:
«دولت روحانی بهترین کاری که یک دولت بعد از انقلاب میتوانست بکند، یعنی امضای برجام را انجام داده است، که واقعا یک کار تحسین برانگیز است، ولی وقتی دوستان تندروی خودمان در داخل، هم صدا با آقای ترامپ نمیخواهند بگذارند نتیجهای از برجام به دست آید، آقای روحانی چهکاره است؟! در دیداری که در ماه رمضان با ایشان داشتیم، آقای روحانی از حاضرین در جلسه پرسیدند که دولت چه نقشی در سیاست خارجی، اقتصاد، مسائل فرهنگی و... دارد؟ در دوره آقای خاتمی، گرچه فشار روی آن دولت زیاد بود، ولی حداقل کنترل اقتصاد در دست دولت بود. متأسفانه در حال حاضر کنترل اقتصاد هم در دست دولت نیست.»
او میافزاید: شصت درصد ثروت ملی کشور در دست چند نهاد است که آنها میتوانند حتی با نرخ ارز بازی کنند. امروز میبینیم بدون هیچ دلیلی قیمت ارزهای خارجی پایین و یالا میرود، به نظر من اینها تصمیمگیریهای قدرتهای اقتصادی است، که دولت در آن نقش چندانی ندارد.[2]
*نبوی در ادامه تقلای این روزهای سران جریان چپ برای ایجاد بلوا و آشوب در کشور، نخواسته به موفقیتهای کشور اشاره کند و به مردم بگوید بزرگترین هدیه انقلاب برای ایران، نه امضای یک توافق بیدستاورد به نام برجام! بلکه حاکمیت اسلام و البته استقلال و آزادی بود.
سه مقولهای که البته در پیامد آنها ایران اسلامی بر روی ریل پیشرفت قرار گرفت و فقط در بعد اقتصادی؛ مزد کارگران به نسبت دوران قبل چند برابر شد، قدرت خرید افزایش یافت، ضریب جینی یا همان شاخص اختلاف طبقاتی کاهش یافت، از میزان فقر تا 80 درصد کاسته شد و فقر مطلق نیز که در اوایل انقلاب در حدود 6 درصد بود، امروز به کمتر از 3 دهم درصد رسیده است.
اکنون بهتر مشخص میشود که آیا آقای روحانی و برجامش بعنوان تحفه اصلاحطلبان برای مردم بر این پیشرفتها افزودند یا اینکه سرعت آنها را کند کردند؟
کند شدنی که قدرت خرید مردم را در برخی جهات به کمتر از 10 سال قبل کشاند، کشور را در آستانه ثبت دوباره رکوردتورم دولت مرحوم هاشمی قرار داد و برخی اقلام سبد خانوار را با قیمت چند برابر به مردم عرضه کرد.
و حال بهتر میشود قضاوت کرد که بهزاد نبوی از کجا و با چه استدلالی توانسته بهترین رخداد انقلاب 57 را برجام روحانی بداند؟
بحث بیاختیاری رئیسجمهور نیز یک بهانه کوتهبینانه برای مقصّر جلوه دادن رهبری و بریءالذمه کردن اصلاحطلبان و رئیسجمهور از شکست برجام، اوضاع موجود کشور و گرانیهاست.
بحثی که یک نگاه ساده به تاریخ روزگاری که آقایان صراحتاً فرمان رهبری پیرامون برجام را اجرا نمیکردند و برای عشق به مذاکره از خطوط قرمز کشور میگذشتند و اساساً هر کاری که خواستند، کردند؛ به وضوح عیار درستی آنرا نشان میدهد.
گفتنیست، حسین مرعشی، دیگر فعال اصلاحطلب که زمانی در اشاره به برجام میگفت ما در حال مصالحهای فراتر از هستهای با غرب هستیم نیز به تازگی به صحنه آمده و از این گفته که ما همه باید با صدای بلند فریاد بزنیم که مدیر تمام اوضاع کشور رهبری است![3]
***
درباره تتو و لباس نامتعارف قالیباف!
«محمد قوچانی»، مشاور رئیسجمهور روحانی طی یادداشتی در شماره سهشنبه گذشته روزنامه سازندگی (ارگان حزب کارگزاران) به قضاوت کارنامه سیاسی و اجرایی محمدباقر قالیباف پرداخته است.
او در این یادداشت طولانی از کارنامه مدیریت اجرایی قالیباف تمجید کرده و ضمن معرفی او بعنوان ناسیاستمدار! مینویسد: قالیباف حتی بیش از لاریجانی در میان اصولگرایان جایگاه دارد چرا که بر خلاف علی لاریجانی یار حسن روحانی نبوده است.
قوچانی در بخش پایانی یادداشت خود نیز در ردای دوست قالیباف ظاهر میشود و با اشاره به انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 و استقبال از کاندیداتوری قالیباف در این انتخابات تصریح میکند: دستکم نامزدی او میتواند خطر رادیکالیسم در کشور را کاهش دهد و از ظهور یک احمدینژاد دیگر جلوگیری کند.
این یادداشت با یک نقاشی کاریکاتوری از قالیباف منتشر شده که در آن قالیباف با پیژامه و تتوی پل صدر روی بازو! به تصویر کشیده شده است.
*برای آگاهان سیاسی بدیهی بود که اعضای ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان پس از عیان شدن ناکارآمدی خود؛ در یک صفآرایی تریبونی، موجی دوباره را علیه نمادهای کارآمدی نظام شکل خواهند داد.
همان تریبونهایی که بعد از 6 سال ابراز حسرت برای حکومت اعتدالی شاه[4]! و تمجید از لیبرالیسم رئیسجمهور روحانی؛ حال باید سنگ بردارند و به سمت "آیینههای دق" پرتاب کنند تا هیچ شاقولی برای قضاوت کارنامه اصلاحطلبان در شورای شهر، مجلس و دولت باقی نماند!
قوچانی در حالی با عاریه گرفتن عبارات دشمنان قالیباف علیه او مثل تکنوکرات و بیسیاست تقلا کرده با ایما و اشاره، قالیباف را «دشمن ملت» جلوه دهد که خود بهتر از همه میداند در رقابت سیاسی و در نظامات دموکراتیک این "کارنامه اجرایی" است که باید به قضاوت مردم گذاشته شود نه متلکهای برخی محافل خاص سیاسی.
و کارنامه اجرایی و توان مدیریتی قالیباف هم امری پنهان نیست که بتوان آنرا در پشت کاریکاتورهای کارگزارانی و یادداشتهای مطوّل رسانهای پنهان کرد.
در واقع، این نکته بدیهیست که مهمترین چالش دشمنان و رقبای قالیباف، «کارآمدی» اوست. امری که یکبار به بهانه املاک نجومی و پلاسکو مورد هجوم قرار میگیرد، یک بار به بهانه به کار بردن لفظ تکنوکرات از سوی قالیباف و یکبار هم به بهانه عیادت این فرد از محمود احمدینژاد.
"گردانندگان دولتی و اصلاحطلب روزنامه کارگزاران" همچنین بصورت ناخواسته بر دامنه این سؤال افزودهاند که چرا قالیباف از زمان آغاز تبلیغات انتخاباتی تا امروز در آماج تندترین حملات اصلاحطلبان و اصلاحطلبشدگان بوده است و آنها به دلیل کدامین گناه، دستبردار قالیباف نیستند؟ و ترس ژنتیکی آنها از رویکرد مدیریتی قالیباف چرا کار را به تهدید هم کشانده است؟
پاسخ از نظر تحلیلگرانی که سؤال پیشگفته را مطرح کردهاند، در یک کلمه مشخص میشود. «کارآمدی» که البته نباید شهد آن در کام مردم احساس شود!
عمده کنشگران سیاسی ایران میدانند که مزیّت قالیباف، «کارآمدی» در طراز مردم و انقلاب اسلامی است.
اکسیری با محتوای "جوانی و مدیریت جهادی" که در هر کجا قرار گیرد، آتش بر نیستان میزند و الف تا یای نیازهای معقول مردم را رفع میکند. و این همان چیزی است که از اعضای جریانات انحرافی گرفته تا پیرمردان ستاد مشترک اصلاحطلبان و دولت آنرا بلد نیستند و جز در قالیباف هم آنرا نمییابند.
از همین روست که رسانه های حزب کارگزاران و ستاد دولت بایستی مشغول تخریب ساعت به ساعت او باشند. چون قالیباف به هر قیمتی ولو حذف نباید بر کرسی ریاستجمهوری حضور یابد...
فرجام این ماجرا بر کسی آشکار نیست و مسئله عقلای کشور و دلسوزان نظام نیز نه شخص قالیباف که کارآمدی و مدیریت جهادی است.
معالوصف اما این کارآمدی فعلا در وجود قالیباف و توانمندیهای او متبلور شده است و تخریبهای ناتمام اشاره شده نیز به همین دلیل طراحی میشوند...
نقاشی تریبون ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان از قالیباف نیز گفتنیهای جالبی دارد.
خاصّه اینکه اگر آقایان مثل مدیریت جهادی قالیباف حاضر به پوشیدن لباس غیر رسمی و نبود پنکه در عرصههای مدیریتی بودند و کارنامهای میداشتند که نام تکهای از آن را روی بازو حک کنند؛ امروز حتما به جای قالیباف، عکس خود را با پیژامه و تتو در صفحه اول تریبونهای فوقالذکر منتشر میکردند...
***
1_ https://www.isna.ir/news/98051406835/
2_ khabaronline.ir/news/1286519
4_ http://fna.ir/QXEJ0I