سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
بهخاطر منافع ایران با هرکسی دیدار نکنید آقای روحانی!
رئیس جمهور روحانی، روز دوشنبه گذشته، همزمان با برگزاری اجلاس گروه هفت در فرانسه، در همایش ارائه دستاوردهای دولت تدبیر و امید در توسعه زیرساخت های روستایی که در سالن اجلاس سران برگزار شد، با تاکید بر اینکه برای حفظ منافع ملی باید با هر دو دست قدرت و دیپلماسی کار کنیم، خاطرنشان کرد: برای حل و فصل مشکلات باید از قدرت نظامی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خود استفاده کنیم.
به گزارش ایرنا، حسن روحانی افزود: معتقدم برای منافع ملی کشورمان از هر ابزاری باید استفاده کرد. اگر بدانم که به یک جلسه ای بروم و با کسی ملاقات کنم که کشور من آباد و مشکلات مردم حل می شود دریغ نخواهم کرد، اصل منافع ملی ملت ایران است![1]
*ساعاتی پس از این اظهارات، امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه نیز در اظهاراتی گفت: آماده برگزاری ملاقات بین ترامپ و روحانی هستم... امکان رسیدن به توافق بین رئیس جمهوری ایران و آمریکا وجود دارد.[2]
گفته می شود مکرون همچنین در یک تماس تلفنی از روحانی خواسته است که با ترامپ دیدار کند!
در کنار مکرون، دانلد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا نیز طی اظهاراتی در حاشیه اجلاس گروه هفت گفته است: اگر شرایط مناسب باشد، با ایرانی ها برای رسیدن به یک توافق جدید دیدار خواهم کرد. اما باید بازیگران خوبی باشند.
او در پاسخ به این که اگر ابتکار عمل رئیس جمهور فرانسه موثر شود، آیا آمادگی دیدار با مقامات ایران را دارید، گفته است: ایران نسبت به 2.5 سال گذشته تفاوت زیادی دارد.
ترامپ تصریح کرده است: ما خواهان تغییر کادر رهبری ایران نیستیم چرا که زمان این کار به سر رسیده است.[3]
این بازی جدید که پس از سفر اخیر ظریف به فرانسه به راه افتاده و گویا دولت آقای روحانی هم همچون ماجرای برجام نسبت به آن بی میل نیست در حالی است که دلار به کانال 10 هزار تومان بازگشته است و فضای مقاومت فعال در کشور توانسته بود اثرات خود را در مقابل هجوم روانی تحریم ها نشان دهد.
به سخن دیگر اینکه یک ذهن تئوریک نمی تواند تواتر این دو رخداد را اتفاقی تصور کند.
جالب است که آمریکا درست در روزهای مشخص شدن کم اثری تحریم ها بر اقتصاد ایران بود که برجام را روی دست دولت آقای روحانی گذاشت و اکنون نیز گویا شاهد تکرار تاریخ هستیم و در شرایطی که شرکت های دانش بنیان کشور یک به یک پا می گرفتند، التهابات ارزی فروکاسته می شد و از دولت نیز صحبت های خوبی در زمینه توجه به مقاومت و لزوم پایمردی به گوش می رسید؛ به ناگاه شاهد حقه ای جدید؛ این بار از جانب گروه هفت هستیم.
این بازی همان نتیجه ای را خواهد داشت که تماس نابجای تلفنی با اوباما داشت و ترامپ هم از آن رو با ژست عدم تصمیم برای تغییر در ایران سخن می گوید که توان این کار را ندارد و تصمیم گرفته از دری دیگر وارد شود.
لازم به ذکر است که بر اساس آنچه از بایدهای و نبایدهای سیاست های اصولی کشور می دانیم؛ مذاکره با آمریکا در مقطع فعلی و با توجه به تجربه خسارت آمیز برجام ممکن و میسور نخواهد بود اما علت این هم داستانی در داخل و خارج بر کسی آشکار نیست!
خاصّه اینکه تاریخ شیعه و حتی تاریخ انقلاب اسلامی، صحنه هایی را به خاطر دارد که عده ای برای یک اصرار سیاسی، فاز فشار و چانه زنی توده ای را در دستور کار قرار دادند و فجایعی تلخ را رقم زدند...
بدیهیست که در این شرایط، نقش خواص و بصیرت افزایی آنها صدچندان خواهد بود.
***
کاسبان فساد؛ چرا و چگونه؟
«محمدرضا نجفی»، از نمایندگان اصلاح طلب مجلس در مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه همشهری گفته است: فساد از استثنا به قاعده و به موضوعی متعارف تبدیل شده است. این ویژگیها در نوع خود ما را با پدیده جدیدی روبهرو کرده است که با فساد با تعاریف سنتی و مصطلح آن متفاوت است. فساد در گذشته رخدادی مذموم، غیرعرفی و استثنا تلقی میشد.
او در ادامه و در پاسخ به این سوال که «میخواهید بگویید که قبح فساد در کشور ما شکسته شده است؟» می افزاید: تا حدود زیادی همینطور است و متأسفانه سازوکارها و روشهای معمول در گذشته برای مقابله با فساد دیگر اثربخش نیست. مقابله با چنین پدیدهای، حتما سازوکارهای جدیدی میطلبد.[4]
*علت اصرار اصلاح طلبان بر بی اثر بودن برخورد با مفسدان در ظاهر امر نامشخص است!
قبل از نجفی، دو تن دیگر از فعالان اصلاح طلب نیز در اظهاراتی جداگانه تأکید کرده بودند که مردم برخوردها با مفاسد را باور نمی کنند و کسی به اختلاس ها توجه نمی کند.[5]
به دلیل برخی اشتباهات دولت و عدم نظارت های لازم، زمینه برای بروز برخی فسادها فراهم شد و فرصت طلبان نیز سوء استفاده کردند اما چرا در دو سوی این جریان کسانی ایستاده اند که از یک طرف بر فاسد بودن سر تا پای نظام تأکید دارند و از سوی دیگر در یک تئاتر غم انگیز مدام اصرار دارند که برخوردها بی تأثیر است و کسی به فکر نیست!
این مسئله حتما بایستی مورد تأملات مدّقانه قرار گیرد و مجهولات این معادله و پاسخ های آنها برای مردم بیان شود.
اصرار بر مفسد بودن ساختار نظام و بی اثر بودن برخوردها در حالی است که اولا مقوله فساد، همیشه و در تمام حکومت های وجود داشته و دارد و ثانیا حکومتها در کنار تلاش برای بستن راه های بینهایت فساد، هیچ راهی جز برخورد قضایی و امنیتی ندارند و ادعای کسانی که از روش های نوین برای برخورد با فساد و یا ریشه کن کردن همیشگی فساد حرف می زنند یک ادعای پوچ است.
گفتنیست، دولت چین چند سال قبل طرحی را مبنی بر مبارزه با فساد اجرا کرد که در پیامد آن بیش از یک هزار نفر اعدام شدند. اما فساد در کشور چین ریشه کن نشد و حاکمیت کمونیستی این کشور در کنار مبارزه با سیاه نمایی علیه حکومت، همچنان اعلام می کند که به دنبال مبارزه با فساد است.
***
1_www.irna.ir/news/83452753/
2_www.irna.ir/news/83452753/
3_www.irna.ir/news/83452641/
4_http://newspaper.hamshahri.org/id/74721