کد خبر 989608
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۷

برادرم گفت: «یا ابتاه» تو را چه شد؟ گفت: در واقعه دیدم که دریایی از خون در این صحرا بود و حسین من در آن دریا افتاده، دست و پا می‌زد و فریاد می‌کرد و هیچ‌کس به فریاد او نمی‌رسید.

به گزارش مشرق، کتاب «روضه» که بررسی پژوهشی اسناد کتاب مشهور «روضه‌الشهدا» است به همت محمد حقی منتشر شد.

در ادامه بخشی از این کتاب را با هم می خوانیم:

اسب حسین به زمینی هولناک رسید و بایستاد
هرچند شاه‌زاده تازیانه می‌زد گام‌ازگام برنمی‌گرفت.
حسین (ع) فرمود که هیچ‌کس می‌داند که این چه زمین است؟
یکی گفت: این را ارض ماریه گویند. حسین (ع) فرمود که شاید نامی دیگر داشته باشد.
گفتند: آری این موضع را کربلا خوانند. حسین (ع) گفت: «الله اکبرُ ارضُ کربٍ و بلآءٍ وَ سَفکُ الدّماءِ»
این زمین کرب و بلاست این، جای ریختن خون‌های ماست.
این محطّ رجال آل عباست

علی‌اکبر پیش آمد که ای پدر بزرگوار این چه فال است که می‌گیری و این چه مقال است که می‌گویی؟
گفت: ای جان پدر، با جدّت مرتضی علی (ع) در وقت عزیمت صفین، بدین موضع رسیدیم که کربلا می‌گویند.
امیر فرود آمد و سر در کنار برادرم امام حسن (ع) نهاد و من بر سر بالین وی نشسته بودم، ناگاه از خواب در آمد، گریان، گریان.
برادرم گفت: «یا ابتاه» تو را چه شد؟ گفت: در واقعه دیدم که دریایی از خون در این صحرا بود و حسین من در آن دریا افتاده، دست و پا می‌زد و فریاد می‌کرد و هیچ‌کس به فریاد او نمی‌رسید.
آن‌گه رو به من کرد و گفت: «یا اباعبدالله» تو را در این صحرا واقعۀ هایله دست خواهد داد. چه خواهی کرد؟
گفتم: صبر کنم و جز صبر و شیکبایی چه چاره دارم؟
امیر گفت: هم‌چنین کن که مزد صبر کنندگان در شمار نمی‌آید، «... انّما یُوَّفَّی الصابِرونَ اَجرَهُم بِغَیرِ حِسابٍ» (10/الزمر)، خدا یار صابران است و ما را به تمسک به چیزی که فرمود صبر است.

حسین فرمود که حالا شتران بخوابانید و بارها باز کنید و خیمه بزنید.

بار بگشایید کاین جا خون ما خواهند ریخت
آبروی ما به خاک کربلا خواهند ریخت

کودکان جعفر طیّار را خواهند کشت گرد بررخسار آل مصطفی خواهند ریخت

آن سگان از حیلۀ روباه بازی دم‌به‌دم
خون نور دیدۀ شیر خدا خواهند ریخت

آن‌گاه حسین همانجا فرود آمده، بفرمود تا کسان او خیمه زدند و نزدیک به آب فرات قرار گرفتند.

نور الائمه آورده که امام حسین از کربلا رقعه‌ای نوشت به سلیمان‌ بن صُرد خزاعی که تو نامه نوشتی و مرا استدعای آمدن کردی و من اینک آمده‌ام اگر مرا یاری کنی و عهد خود را به وفا رسانی خود قاعدۀ مروّت به‌جای آورده باشی و اگر بی‌وفایی کنی، این صورت از اهل کوفه غریب نیست که با پدر و برادر و پسر عمّم همین کردید.

حالا لشکر مخالف راه‌ها بر من گرفته‌اند، اگر یاری کنید نیکو باشد و الاّ من تن به قضای خدای در داده و بر مرصد «الرّضَاءُ بالقَضاءِ بابُ اللهِ الا عظَمُ» به قدم اطاعت ایستاده‌ام.
درمان ما به حکم رضا دادنست و بس.

***

یکی از مهمترین مقاتل عاشورا، کتاب «روضه‌الشهدا» نوشته ملاحسین واعظ کاشفی است که به گمان برخی نخستین مقتل نگاشته شده به زبان فارسی است.

اهمیت کتاب به گونه ای بود که پس از تالیف روضه الشهدا بسیاری از مجالس عزاداری برای اهل بیت و مخصوصا امام حسین علیهم السلام براساس خوانش این کتاب برگزار می شد.تا این که رفته رفته به مجالس روضه خوانی معروف و مشهور شد.

یکی از انتقادات وارد بر این کتاب که در طول تاریخ بسیار مطرح شده استفاده آن از روایات تاریخی ضعیف و غیرمستند است و چهره‌های مشهوری مانند سیدمحسن امین، محدث نوری و شهید مطهری به انتقاد از آن پرداختند.

حالا با گذشت نزدیک به ۵۰۰ سال از نگارش این کتاب، محمد حقی با رجوع به منابع دست اول تلاش کرده فرازهای تاریخی  صحیح این کتاب را مستندسازی کرده و از این حیث، نقیصه «روضه‌الشهدا» را رفع کند.

کتاب «روضه» که پژوهشی جدی در اسناد «روضه‌الشهدا» ملاحسین واعظ کاشفی است در ۲۹۶ صفحه و با قیمت ۳۸هزار تومان به همت انتشارات کتابستان معرفت چاپ و راهی بازار نشر شده است.