یک جریان سیاسی خاص در داخل کشور با سیاه نمایی وضعیت اقتصادی و ادعای نزدیک بودن سایه جنگ، مامور اجرای پروژه ضدایرانی «نرمالیزاسیون» است.

سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** آشتی با اسرائیل، باعث گشایش اقتصادی و دورشدن سایه جنگ می شود!

روزنامه شرق در یادداشتی به قلم «فریدون مجلسی» دیپلمات پیشین و از حامیان برجام نوشت:«مسئله فوری ایران این است که در جبهه جنگ اقتصادی اگر به طور سرانگشتی عدم صدور روزانه دو میلیون بشکه نفت را حساب کنیم، فقط زیان آن روزی ۱۲۰ میلیون دلار می‌شود. خرید غیرمستقیم گران و فروش غیرمستقیم ارزان برای دورزدن تحریم زیان‌های دیگری را به ایران تحمیل می‌کند... اینکه آمریکا از ایران چه می‌خواهد روشن است، همان چیزی که ۴۰ سال است دلیل تنش‌های آمریکا و جمهوری اسلامی است؛ یعنی حمایت آمریکا از اسرائیل در مقابل سیاست آشتی ایران درباره اشغالگری اسرائیل. باید دید آیا دیپلماسی ایران دراین‌باره به تغییری می‌رسد؟».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آنها منظور جمهوری اسلامی از گام‌های بعدی کاهش تعهدات برجامی را تلاش برای گسترش برنامه هسته‌ای غیرنظامی برای تهدید اسرائیل تلقی می‌کنند یا چنین تعبیر می‌کنند که ایران می‌خواهد زمان بخرد تا از موضع قوی‌تری وارد مذاکره شود. اکنون بر مقامات کشور مسجل است که برای ازمیان‌برداشتن بهانه‌ها و ازمیان‌برداشتن التهاب جنگ و فرصتی برای بهره‌مندی از منابع ملی در راه اشتغال دستیابی به قدرت واقعی در سایه توسعه اقتصادی، می‌توان ‌ابزار دیپلماتیک را در بالاترین سطح به کار گرفت و فضا را تغییر داد».

یک جریان سیاسی خاص در داخل کشور با سیاه نمایی وضعیت اقتصادی و ادعای نزدیک بودن سایه جنگ، مامور اجرای پروژه ضدایرانی «نرمالیزاسیون» است.

«ریچارد هاویت» (تهیه‌کننده سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط ایران) -بهمن ۹۵- گفته بود: «توافق هسته‌ای (برجام) یک نقطه عطف بود، هر چند که همه مشکلات ما با ایران درباره اسرائیل، دموکراسی و حقوق‌بشر حل نشده است... نیروهایی در داخل ایران، در حال اعمال فشار بر حاکمیت هستند».

مقامات آمریکایی بارها مدعی شده‌اند که ایران باید رفتار خود را تغییر داده و مانند یک کشور نرمال (عادی) رفتار کند. حال خواسته‌های آمریکا چیست؟ کاملاً مشخص است. نابودی کامل توان موشکی و دفاعی، نابوی کامل و ابدی توان هسته‌ای و دیگر مؤلفه‌های قدرت ساز علمی، دست کشیدن ایران از مبارزه با تروریسم در منطقه و قطع حمایت از محور مقاومت و در نهایت به رسمیت شناختن رژیم کودک کش صهیونیستی. به عبارت دیگر هدف اصلی پروژه نرمالیزاسیون، تبدیل ایران از یک کشور قدرتمند به کشوری ضعیف و طعمه ای بی دردسر برای کشورهای سلطه گر غربی است.

** ما اصلاح طلبان دیگر نمی توانیم با رقیب هراسی پیروز شویم

روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «بازخوانی تجارب گذشته» به قلم «عبدالله مومنی» نوشت:«اگر بخواهیم به راهبرد مناسبی برای شرایط کنونی، همچنین انتخابات آینده برسیم پس ضروری است که به خوانش انتقادی کنش‌های پیشین بپردازیم...یکی از مهم‌ترین ضعف‌های اصلاح‌طلبان در فراخوان‌های سیاسی معطوف به دعوت شهروندان و مردم بر پایه رقیب‌هراسی بوده است. اکنون اما این ادعای اصلاح‌طلبانه فاقد قدرتمندی و اثربخشی در تهییج و تحریک شهروندان برای پذیرش شرکت در انتخابات با هدف "از میان برداشتن مخالفین اصلاحات" و بیان این استدلال که با شرکت در انتخابات "جریان و طرف مقابل اصلاحات را از سر راه برداشتن" خواهد بود؛ اکنون دیگر این تاکتیک- ایده انتخاب بد به خاطر رقابتش با بدترین، کمترین توان اثربخشی را در مجاب کردن مردم و هواداران اصلاحات در جلب نظرشان به انتخابات خواهد گذاشت.»

اصلاح طلبان در جریان رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری ۹۶ مدعی شدند که اگر رقبای روحانی به پیروزی برسند، وضعیت کشور بحرانی شده و یکی از مصادیق این وضعیت بحرانی، افزایش قیمت دلار به ۵ هزارتومان است. اما در دولت روحانی قیمت دلار تا ۱۹ هزارتومان نیز افزایش یافت و در حال حاضر نیز قیمت دلار حدود ۱۱ هزارتومان است.

در همان مقطع ادعا شد که اگر رقبای روحانی به پیروزی برسند، در پیاده روها دیوار کشیده و اختناق عجیبی در کشور حکمفرما می شود!

واقعیت این است که طیف اصلاح طلب هیچ طرح و برنامه ای برای اداره کشور ندارد. این طیف فقط با رقیب هراسی و ترساندن مردم از سایه جنگ و به کارگیری روش های غیرحرفه ای و غیراخلاقی شانس پیروزی در انتخابات را دارد. روشی که به اذعان فعالین این طیف دیگر کارایی خود را از دست داده است.

** شیرزاد: اصول و ارزش ها،جایگاهی در سیاست خارجی ندارد!

«احمد شیرزاد» از نمایندگان مجلس ششم در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«برخی یادشان می‌رود که سیاست خارجی یعنی صرفا سیاست خارجی و به معنای ارزش‌ها، اصول و مقدسات نیست. لذا ما نباید هیچ‌چیزی را در سیاست خارجی تبدیل به امری مقدس کنیم که نشود از آن عدول کرد. مشکلی که در آن بحث ۱۰ سال هسته‌ای داشتیم این بود که تکنولوژی هسته‌ای وسیله است و فی نفسه قداستی ندارد. اگر به ما قدرتی بدهد خوب است، اما اگر باعث ضعف ما شود قطعا به درد ما نخواهد خورد».

شیرزاد در ادامه گفت:«فکر می‌کنم که دیپلماسی ایران یک دوره بسیار طلایی را پشت سر گذاشته و می‌گذارد که تاکنون نتایج خوبی نیز داشته‌ایم. شاید در هیچ‌دوره‌ای دستگاه وزارت خارجه کشور تا این حد در سطح جهانی برجسته نشد».

گفتنی است «احمد شیرزاد» - آذر ۹۳- در میزگردی در دانشگاه تهران در اظهارنظری تأمل برانگیز با بیان اینکه نه منابع اولیه فعالیت هسته‌ای را داریم! و نه به علوم آن احاطه داریم! گفته بود:«هیچکس در ایران نمی‌داند که ما به چه دلیلی به مسیر هسته‌ای شدن پا گذاشته‌ایم... از این چاه (صنعت هسته‌ای) آبی در نمی‌آید، مگر اینکه برای برخی افراد نانی درآید. از سال ۸۲ تاکنون دریغ از یک لیوان آب برای کشور».

این ادعا در حالی است که تنها یکی از کاربردهای بسیار مهم غنی سازی ۲۰ درصد، مصارف پزشکی است.

اصلاح طلبان در واکنش به رفتارهای زیاده خواهانه آمریکا و شرکای اروپایی‌اش تنها یک پیشنهاد دارند و آن اینکه یکطرفه امتیاز بدهیم و انتظار امتیازگیری هم نداشته باشیم. این جریان با همین شیوه و با دوگانه سازی دروغین «هسته ای-معیشت»، صنعت هسته‌ای را به تعطیلی کشاند ولی در سوی مقابل، تحریم‌ها پابرجا ماند و هیچ دستاوردی از برجام عاید ایران نشد.

برچسب‌ها