رویه‌ای که برخی چهره‌های اصلاح طلب حاضر در ساختار قدرت در پیش گرفته‌اند، به لحاظ ماهوی، هیچ تفاوتی با خط مشی دشمنان قسم خورده ملت، به ویژه جریان نفاق ندارد.

سرویس سیاست مشرق- هر چه که به پایان عمر مجلس دهم نزدیک می شویم، مجموعه شاهکارهای این مجلس شکل گرفته با ابزارهایی چون «تکرار» و «لیستی رای دادن»های لیدر اصلاحات، افزون‌تر می شود. از رد طرح «شفافیت آرای نمایندگان» تا مخالفت با طرح تشدید مبارزه با مفسدین اقتصادی، تا بازداشت دو نماینده مجلس به اتهام فساد در حوزه خودرو و اخلال در نظام اقتصادی، بی عملی و انفعال به ویژه در حوزه نظارت از قوه مجریه، فقدان طرح‌های عملی برای رونق اقتصاد، ضعف شدید در حوزه نظارت و مبارزه با فساد و...

به نظر می رسد که هر چه به پایان این مجلس عجیب، نزدیک‌تر می شویم، قرار است شیب سخنان و اظهارات ساختارشکن و حتی ضدامنیتی برخی چهره‌های فراکسیون شکست‌خورده امید هم بیشتر گردد.

پروانه سلحشوری، نماینده تهران از فراکسیون امید (اصلاح‌طلبان)، چهره‌ای است که جنجال‌سازی و اظهارات تند و چالش‌برانگیز (و البته در بطن خود به شدت عوامانه و پوپولیستی) در بیش از سه سالی که از عمر مجلس می گذرد، به مشخصه اصلی عملکرد او تبدیل شده است. او روز شنبه(16 شهریور) در مصاحبه با سایت «آزادی»، به بهانه خودسوزی یک دختر، اظهاراتی صورت داد که به لحاظ ماهوی، دعوت به شورش و فراخوان آشکار فتنه‌انگیزی است.

این دختر جوان، بر اساس تبلیغات فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، به واسطه حضور در ورزشگاه آزادی برای تماشای فوتبال و درگیری با ماموران انتظامی، به 6 ماه زندان محکوم شد، مقابل دادگستری اقدام به خودسوزی کرد که شدت سوختگی او بسیار بالاست و در بخش مراقبت‌های ویژه به سر می برد.

اما واقعیت ماجرا این است که محکومیت چندماهه او به جرم حضور در ورزشگاه، چیزی جز شایعه فضای مجازی نیست و هیچ کس تاکنون حکمی یا مدرکی دال بر این مساله ارایه نکرده و اصولا هنوز حکمی برای این دختر صادر نشده است.

بر اساس اطلاعات واصله، اتهام این دختر، مقاومت در برابر ماموران پلیس و حتی کتک زدن ماموران پلیس در هنگام بازداشت بوده است. خواهر این دختر(که طبق معمول مورد سوء استفاده مصی علینژاد، عامل سرویس‌های جاسوسی غربی برای عملیات روانی قرار گرفت) در مصاحبه با تابناک تایید کرده که خواهرش مبتلا به اختلال دوقطبی(نوعی بیماری روحی) است و قبلا چندباری دست به خودکشی زده بود.[1] حتی داریوش مصطفوی، از روسای اسبق فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی که در مصاحبه‌ای عجولانه  مدعی شد که «حاضر است به جای دختر خودسوزی کرده، به زندان برود»، در مصاحبه‌ با خبرگزاری میزان، حرف خود را پس گرفت و اذعان کرد که بدون اطلاع از جزییات ماجرا، آن حرف را به زبان اورده است:

" در واقع تلاشم این بود نظر دلسوزانه‎ای در خصوص اتفاق رخ داده، بدهم، اما وقتی متوجه بخش دیگری از این ماجرا شدم، تعجب کردم، چون به من اطلاعات غلط داده بودند؛ درحالی‎که اصولا دادگاهی برگزار نشده که بخواهد حکمی صادر شود. امروز متوجه شدم اقدام عجولانه‎ای صورت گرفته است. از سوی دیگر تصور می‎کنم منظور من به شکل دیگری انعکاس یافته و همچنین بخشی از حرف‎هایم تحریف شده است. نظر همه ما در جامعه فوتبال تمکین به قانون است و هیچ کس نمی‎تواند خود را فراتر از قانون تلقی کند."[2]

در این زمینه بیشتر بخوانید:

آیا سلحشوری بابت سر کردن چادر «حق ماموریت» می‌گیرد؟+ فیلم

نمایندگان فراکسیون امید، عوامل «انتحاری» محفل امنیتی اصلاحات می‌شوند

اما سلحشوری که قبلا هم ثابت کرده، چه آگاهانه یا ناآگاهانه، همکار خوبی برای مجموعه عملیات روانی-تخریبی سرویس‌های اطلاعاتی غربی از طریق مصی علینژاد است، در مصاحبه روز شنبه خود، مدعی شد که جامعه دچار «بی تفاوتی» و «کرختی اجتماعی» شده است که به ماجرای خودسوزی این دختر، «واکنش» نشان نمی دهد:

" از خودم پرسیدم شاید دست اندرکاران کشور ما به عنوان تنها کشور دنیا و البته تنها کشور مسلمان دنیا این ویژگی‌ها را درباره زنان داشته باشد اما مردم را چه شده است؟ از خودم می‌پرسم آیا همین فوتبالیست‌ها نمی‌توانند یک مقاومتی کنند و مثلا بگویند که ما بازی نمی‌کنیم. نمی‌دانم می‌شود این کار را کرد یا خیر اما بالاخره وجود یک حرکت‌هایی از جانب مردم لازم است. به نظرم من حداقل مادامی که واکنش مردم به این مقولات جدی نشود، این رویه ادامه پیدا می‌کند."

 او سپس حرفی زد، که عمق فحوای کلام او را، که دعوت به شورش است، نشان می داد:

" مگر سوختن یک دکه‌دار در تونس منجر به انقلاب نشد؟ پس چرا ما اینقدر نسبت به هم بی‌تفاوت هستیم؟ چرا وقتی این همه زنان را تحت فشار قرار می‌دهند، ساکت هستیم و کسی حرفی نمی‌زند؟"

سلحشوری و همفکران او در جریان اصلاحات، که ماه‌هاست با سیاهنمایی بی‌وقفه و تبلیغات منفی سنگین در تریبون‌های مختلف، کلید زدن یک نوع «فتنه اقتصادی» را دنبال می‌کردند، حالا ظاهرا به دنبال گره زدن مطالبات معیشتی به مطالباتی از قبیل ورزشگاه رفتن بانوان و دوچرخه‌سواری و «حجاب اختیاری» هستند، تا دامنه تحریک اجتماعی کلام خود را بالا ببرند. به این بخش از سخنان این نماینده توجه کنید:

" شاید به این خاطر که ما اکنون درگیر مشکلات بسیار جدی اقتصادی و معیشتی هستیم و مردم خیلی زیاد گرفتار هستند. این برای من یک جمله است اما برای مردم ما یک زندگی است. وقتی مردی نتواند سفره را پر کند، فردی نتواند داروی لازم خود را تامین کند، وقتی مردم به حومه شهر پناه می‌برند و ... یعنی زندگی برای خیلی از مردم به طور ملموس سخت شده و شاید در این شرایط طرح کردن این مسائل لوکس و فراتر از زندگی معمول به نظر برسد. وقتی این حرف‌ها را می‌زنیم، مردم می‌گویند ما کم بدبختی داریم، این‌ها چه می‌گویند."

وی در پاسخ به اینکه با این حساب تکلیف این مطالبات چه می‌شود، گفت:

"به‌هرحال نمی‌شود از کنار این مسائل گذشت. قبلا هم این مشکلات اقتصادی وجود داشت و ما همین طور از کنار آن گذشتیم. نتیجه این شد که طبقه متوسط از بین رفت و شکاف طبقاتی گسترده بروز کرد. بنابراین همدیگر را نادیده گرفتن به خاطر اینکه یک مساله اولویت نیست موجب این می‌شود که انسجام اجتماعی ایجاد نشود و هر کدام از ما به نحوی از دیگری دلخور باشد. کما اینکه همین‌طور است و کم پیش‌ می‌آید که ما بتوانیم درباره یک موضوع همدل و هم‌نوا باشیم و با هم فریاد بزنیم. حتی درباره همین مشکلات معیشتی مردم هم همه با هم فریاد نمی‌زنیم و مطالبه نمی‌کنیم."

او سپس تز خطرناک و ضدامنیتی خود را تکرار کرد، که به لحاظ ماهوی هیچ تفاوتی با تبلیغات جریان نفاق برای تشویق به شورش علیه حاکمیت ندارد:

" مثلا در ماجرای اخیر چند نفر از وزارت ورزش حرف زدند؟ چند نفر از زنان مسئول در جای جای کشور فریاد زدند؟ هیچ کدام ما متاسفانه صدای هم نمی‌شویم. همه می‌ترسیم دچار روزمرگی می‌شویم. ما دنبال بقا هستیم و به خاطر اینکه بقا برای مهم‌تر از اتفاقاتی است که رخ می‌دهد، سکوت می‌کنیم.


اگر همنوایی ایجاد می‌شد، قطعا این فشارها بالاخره یک جایی متوقف می‌شد. مثلا الان پذیرفته‌اند که زنان در بازی‌های ملی به ورزشگاه بروند. من واقعا نمی‌دانم چطور می‌توان به مسئولان کشور گفت که هیج جای دنیا این روش وجود ندارد. 49 یا 50 کشور مسلمان داریم و کشورهایی مثل هند که جمعیت مسلمان بسیار دارد؛ در هیچ کدام چنین سبکی پیشه نشده است."[3]

این نماینده اصلاح‌طلب سپس مدعی شد که مساله ورزشگاه رفتن برای زنان، مساله «مرگ و زندگی» است:

" وقتی کودک همسری طرح می‌شود احساس می‌کنیم که زندگی یک انسان در حال از دست رفتن است اما در مورد ورزشگاه نرفتن اینطور نیست. البته من معتقدم که این هم در همان حد است. شاید برای خیلی از زنان این موضوع فانتزی باشد و اهل فوتبال نباشند اما هویت برخی با همین تیم‌هایی که طرفدار آن هستند، تعریف می‌شود. برای آنان این تحقیر شدن و اجازه حضور در ورزشگاه را نداشتن به اندازه نابود شدن همه زندگی است. اینکه یک نفر به این خاطر خود را بسوزاند مگر معنی دیگری غیر از این دارد؟"

متاسفانه رویه‌ای که برخی چهره‌های اصلاح طلب حاضر در ساختار قدرت در پیش گرفته‌اند، به لحاظ ماهوی، هیچ تفاوتی با خط مشی دشمنان به ویژه جریان نفاق ندارد. همان خطی که با استفاده از ظرفیت رسانه‌ای نظام سلطه به دنبال سیاه و تباه نشان دادن کامل جمهوری اسلامی ایران، به ویژه برای جامعه هدف خاص از قبیل دانشجویان و زنان است تا آن‌ها را به لحاظ ذهنی برای شورش و عصیان علیه نظم و ثبات اجتماعی تحریک کند، اکنون از زبان «نماینده» حاضر در مجلس شورای اسلامی شنیده می شود. این که این نماینده تلویحا مردم را به «کرختی"  متهم می کند که چرا برای واکنش به خودسوزی یک دختر، «همنوا» نمی شوند و تجربه مثلا مردم تونس(جرقه جریان انقلاب عربی) را برای عصیان علیه حکومت تکرار نمی کنید، مصداق بارز و عیان «تبلیغ علیه نظام» و از آن فراتر، «اقدام علیه امنیت ملی» است.

اصلاح طلبان در تاریخ عملکرد حدودا 22 ساله خود(از مقطع 76)، عملا نشان داده‌اند که تنها رسیدن به «قدرت» و قبضه کامل قدرت برای آنان یک اصل است و در این راه، نه منافع ملی و نه امنیت ملی و نه از بین رفتن ثبات و آرامش جامعه، هیچ اهمیت و اولویتی برای آنان ندارد، چرا که به شدت به اصل «هدف، وسیله را توجیه می کند»، پایبند هستند.

 

[1] https://www.tabnak.ir/fa/news/922235

[2] https://www.tabnak.ir/fa/news/922308

[3] https://www.asriran.com/fa/news/687934

برچسب‌ها