سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
«ارزان شدن خودرو و مسکن» در گرو یک تصمیم روحانی
بازار برخی محصولات مورد مراجعه مردم در ایران به نحوی عجیب و سرسامآوری دچار معضل "گرانی" شده است. در این زمینه بطور خاص میتوان به مقولاتی مثل گوشت قرمز، لبنیات، خودرو و مسکن اشاره کرد.
محصولاتی که طی چند ماه اخیر شاهد افزایش قیمت بیقاعده و حتی روز به روز برخی از آنها نیز بودهایم.
تقریبا تمام کارشناسان اقتصادی و مسئولان ذیربط تأکید دارند که قیمت این اقلام به هیچ وجه واقعی نیست و بعضاً حتی با بیش از 2 برابر قیمت واقعی و بیشتر به فروش میرسند.
در بازار مسکن نیز که حتی قبل از این هم شاهد هیچ قاعده و قانون کلانی نبود؛ نظارهگر لجامگسیختگی قیمتی هستیم و هیچ امیر عادل و یا حتی ظالمی بر آن نظارت ندارد.
اما چاره چیست و آیا دورنمایی برای حل این معضل وجود دارد؟!
تحلیلگران اقتصادی نزدیک به دولت و اصلاحطلبان معتقدند که اقتصاد ایران نیاز به تصمیمات دردناک و جراحیهای عمیق دارد.[1][2]
اما این سکه روی دیگری هم دارد...
*اقتصاددانان اشاره شده و آنها که خواهان جراحی اقتصادی هستند در حالت خوشبینانه غرق در آمار هستند و البته این غور کردن در آمار نیز به زعم ما شامل آمار مثبت اقتصادی نمیشود!
(آمارهای مثبتی مثل رتبه خوب ایران در ضریب جینی، شیوع پدیده بیکاری شیک در ایران، مثبت شدن رشد اقتصادی کشور از سال آینده به گواه بانک جهانی و...)
تحلیلهای آنها مبنی بر ضرورت جراحی دردناک اقتصاد ایران و دور از دسترس بودن راهحلها! در حالت بدبینانه نیز قرار است با انکار نقش دولت و حامیان سیاسی او در وضع موجود؛ بستر نارضایتی مردم را ایجاد کرده و آنها را به نقطه "اغتشاش از جنوب تا شمال تهران" که حجاریان بر آن تأکید دارد، بکشاند.[3]
در بیان روی دیگر سکه راهحلها برای گرانیهای موجود؛ باید اشاره کرد که مدعیان لزوم جراحی عمیق در اقتصاد ایران! هرگز به ماهیت گرانیهای لجام گسیخته ماههای اخیر اشاره نمیکنند. گرانیهایی که مجددا تأکید میشود به لحاظ منطق اقتصادی نه از تورّم پیروی میکنند و نه حتی از فضای تورّم روانی که علم اقتصاد آنرا هم به رسمیت میشناسد.
ریشه این مشکلات را بایستی در اقتصاد سیاسی و در جایی به نام "عدم نظارت دولت بر قیمتها" جستجو کرد.
بصورت خیلی ساده باید مسئله را اینطور توضیح داد که از شئون حکومتی و اجرایی دولت در امر اقتصاد؛ "نظارت بر قیمتها" است.
اما دولت آقای روحانی با فشار تئوریسینهای اصلاحطلبش؛ صراحتا خود را از این مقوله مستثنی میداند و بر اساس تئوریهای اقتصادی لیبرالی و آدام اسمیتی معتقد به نظارت بر قیمتها نیست و اقتصاد کنترلی را به صلاح نمیداند.
بر اساس این نظر اجرا شدهی دولتیها؛ دخالت در قیمتها بر خلاف منویات بازار آزاد است[4]، دولت حتی اگر بخواهد هم اساساً توان چندانی برای نظارت بر قیمتها ندارد! و دست نامرئی بصورت خودکار قیمتها را تنظیم میکند.
چیزی که اقتصاددانهای دولتی و اصلاحطلب در این شرایط نمیدانند و یا میدانند و به آن اشاره نمیکنند، اینست که این فضا و این اسمیتیتر شدن از آدام اسمیت! بوجود آورنده زمینه فساد و طمع قیمتی است.
یعنی در توزیع کالاهایی که مورد مراجعه بیشتری از سوی مردم هستند؛ از آنجا که نظارتی وجود ندارد؛ زمینه کسب سود نامشروع و قیمتگذاریهای بیقاعده و جهشی فراهم میشود.
و همین میشود که شاهدیم این کالاها در بازار فعلی ایران هیچیک قیمت واقعی ندارند و با قیمتهای چند برابر ارائه میشوند. و انگار نه انگار که دولتی در ایران وجود دارد!
مثال ساده و همیشگی این مسئله قیمت مسکن است که در دولت آقای روحانی تا 100 درصد و حتی بیشتر نیز گران شد و امروز حتی نوجوانان دبیرستانی هم میدانند که قیمت مسکن (اعم از ملک، اجاره و زمین) هیچ قاعده و قانونی ندارد و مثل اسب بیمهار آزاد است.
در این فضا، برخی تحلیلگران معتقدند که اخذ تصمیمات نظارتی از سوی دولت، بصورت خیلی ساده و کوتاه مدت میتواند قیمتها را واقعیسازی کند و نیازی هم به تصمیمات دردناک و چاقو بدست گرفتن برای جراحی اقتصادی نیست!
یعنی دولت محترم بایستی به عرصه اقتصاد کنترلی وارد شود و صد البته نه در همه شئون و کالاها اما در مقولاتی که بیشتر مورد مراجعه مردم هستند (مثل مسکن، خودرو، اقلام خوراکی سبد خانوار و...) قواعد نظارتی از قبیل قانونگذاری، مالیات و تعزیر را اعمال کند و بر توزیع این کالاها هم مدیریت داشته باشد.
و در ادامه میتوان شاهد ارزانی کالاهای فوقالذکر بدون جراحی! بود و دیگر کسی نخواهد توانست کالاهای مورد نیاز مردم را به نرخ دلخواه ارائه کند و در نبود نظارت حکومتی دولت، صاحب سودهای کلان بادآورده شود.
اقتصاددانان دولت آقای روحانی بصورت خیلی ساده متوجه روح منویات آدام اسمیت نیستند که دست نامرئی هنگامی بازار را کنترل میکند که از سوی قوانین حکومتی و مالیات مورد حمایت باشد.
و هنگامیکه هیچکدام از این دو وجود نداشته باشد تماشاگر شرایط فعلی خواهیم شد که یک تولید کننده لبنیات میگوید جریمه تعزیرات کمتر از سود قیمتگذاری من است، یک مقام صنعت خودرو میگوید حالا که همه گران میفروشند چرا خودروساز ارزان بفروشد؟ و نرخ مسکن نیز سر به آسمان میساید.
گفتنیست، برخی رجال کشور مثل احمد توکلی و بهزاد نبوی نیز در همین زمینه صراحتا به آقای روحانی تذکر دادهاند که دولت باید توزیع برخی کالاهای مورد نیاز مردم را تضمین کند.
نصیحتی که اگرچه میتواند خواستار تسرّی بیشتری هم باشد اما به هر حال تاکنون گوش شنوایی برای همان بخش مورد اشاره هم در دولت نداشته است...
همچنین در محافل تحلیلی بحثی وجود دارد که میگوید عدم نظارت بر قیمتها و سابوتاژ در اقتصاد ایران عمدیست و پروژه «فتنه اقتصادی» و به خیابان کشاندن مردم علیه نظام اسلامی را دنبال میکند و گرنه چه دلیلی عقلانیای وجود دارد که دولت از نظارت بر قیمتها استنکاف کند؟
جالب است که عباس آخوندی، وزیر سابق مسکن که همچنان دولت را از نظارت بر قیمتها میترساند؛ یکی از حاضران در فتنه سال 88 نیز بوده است...
بیان این نکته ضروریست که رأی خوب مردم در استشفای وضع موجود نیز انکارناپذیر است.
تجربه روی کار آمدن اصولگرایان در مجلس هفتم و ارائه «طرح تثبیت قیمتها» در دولت اصلاحات که مانع از گرانی اقلام مورد مراجعه مردم توسط نمایندگان اصولگرا شد، شاهد همین مثال است. مثالی که اگر در انتخابات ریاستجمهوری هم تسرّی یابد؛ گستره بیشتری را در رضایتمندی اقتصادی مردم ایجاد خواهد کرد.
***
آزادارمکی: ایران و عراق همچنان استعداد جنگ دارند!
«تقی آزادارمکی»، جامعهشناس و از چهرههای نزدیک به اصلاحطلبان به تازگی در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) پیرامون جامعهشناسی جنگ تحمیلی گفته است:
«اگر امروز هم در عراق دولت قدرتمند دیگری برپا شود ما دوباره استعداد جنگ داریم چرا که همه مسائلی که در جنگ وجود داشته حل نشده باقی مانده است. ماجرای 1975 اگر زمینه دعوای ایران و عراق و جنگ میشود فردا هم ممکن است دوباره جدی شود. ما نه مسئله مرز نه سرزمین نه بومیها و مسائل اجتماعیمان را حل نکردهایم.»[5]
*تحلیل و نظر آقای ارمکی صحیح نیست زیرا بسیاری از کشورهای دنیا، اختلافات بسیاری در امور مرزی، دیپلماتیک، قراردادها، محیط زیست، صادرات و واردات و... با یکدیگر دارند اما هرگز با هم نمیجنگند!
ایران و عراق نیز تصمیمی به جنگ با یکدیگر نداشتند تا اینکه انقلاب اسلامی شکل گرفت و دیکتاتور عراق بعنوان سرباز استکبار جهانی، عامل حمله به ایران شد و هدف بیان شده او نیز نه حل اختلافات مورد اشاره! که از بین بردن انقلاب ما بود.
و همین عاملیت و سربازی بود که موجب شد ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس، جنگجویانی از بیش از 40 کشور جهان را در جبهه عراق به اسارت بگیرد و صدام حسین نیز تا آخر عمر، غلام حلقهبهگوش غرب و آمریکا باقی بماند.
و گرنه ملت ایران و ملت عراق قرنها بود که مثل دو همخون در کنار یکدیگر میزیستند و رفت و آمد مذهبی و خانوادگی و تجاری داشتند.
ما همچنین مایلیم، بدانیم که آزادارمکی بعنوان یک جامعهشناس چگونه توانسته خونشریکی ایرانی و عراقی در دفاع از عراق و عتبات عالیات را ندید بگیرد و در میهماننوازی برجسته برادران عراقی در ایام اربعین و از زائران ایرانی أباعبدا... بگذرد و چنین نظری را ارائه کند؟
آیا دو ملت میتوانند اختلاف بومی و اجتماعی داشته باشند و به مقام "خونشریکی" برای یکدیگر برسند؟!
گفتنیست، آزادارمکی در زمان دیگری نیز اظهار کرده بود که اگر کشورهای چین و روسیه نبودند؛ مردم ایران حتی کفش استاندارد هم برای پوشیدن نداشتند!+
***
از عواقب توبه نکردن از فتنه سال 88...
قهقهه روحانی اقتضای ادب و تمدن ایرانیها بود!
«مجید انصاری»، فعال اصلاحطلب و معاون سابق رئیسجمهور روحانی طی اظهاراتی که سایت جماران آنها را منتشر کرد درباره شکل گرفتن انتقادات از قهقهه زدنهای رئیسجمهور در یک دیدار خارجی خود در نیویورک گفته است:
«بیان چنین مطالبی خیلی مایه تعجب و تأسف است. نطق سراپا عزت، افتخار، استحکام، استدلال و اقتدار آقای دکتر روحانی، که در حقیقت ترجمان بزرگواری و اقتدار مردم ایران در سازمان ملل بود را نادیده گرفتن است. کارنامه سیاهی که دولت ترامپ در حمایت از تروریست و ایجاد گروه های تروریستی در منطقه داشتهاند را آقای دکتر روحانی به خوبی نمایش داد. آن نطق جانانه و دفاع از مواضع حق جمهوری اسلامی در برابر آمریکا را نادیده می گیرند و به یک لبخند گیر می دهند که لبخند با عزتمندی سازگار نیست.»
انصاری میافزاید: گشاده رویی در برخورد و انتخاب واژگان مناسب و جذاب منطق قرآنی، حتی در برابر فرعون، است. قرآن کریم می فرماید که وقتی حضرت موسی(ع) به پیامبری مبعوث می شود، خداوند به او دستور می دهد که با زبان نرم و روی گشاده با فرعون روبرو شود. این دستور قرآن و شیوه پیامبران است. من نمی دانم کسانی که انتقاد کرده اند انتظار داشتند دکتر روحانی با چهره عبوس و غضب ناک آنجا وارد شود؟! ادب و تمدن مردم ایران چنین سابقه ای نداشته است. حتی سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا تا آخرین لحظه ها با زبان نرم و روی گشاده و دعوت به خیر مواجهه کرده است.
او تصریح میکند: من در این حرفها خیراندیشی و صداقت نمی بینم. متأسفانه برخی در داخل آنچنان از موضع حسادت یا برخوردهای جناحی کودکانه برخورد می کنند که هر اقدام مثبت جناح و دولت رقیب خودشان را بر نمی تابند و در برابر آن نطق سراسر افتخار نقطه ضعفی پیدا نکردند و به یک لبخند گیر داده اند. اگر ایشان لبخند نمی زد می گفتند چرا شما این طور عبوس صحبت کردید و لبخند نزدید؟[6]
*مجید انصاری برای یک دفاع بیقاعده و جناحی مرتکب بیان 3 دروغ شده است...
اولا تصویر ناصحیح و خلاف عرف دیپلماتیکی که از رئیسجمهور کشورمان منتشر شد، لبخند نبود بلکه قهقهه بود. و گرنه همه میدانیم که لبخند زدن در امور دیپلماتیک به شرط خفیف نشدن و بیموقع نبودن؛ بلااشکال است.
ثانیا سفارش قرآن مجید به موسای کلیم (ع) شامل قول ملایم و معمولی است نه «روی گشاده»! و ثالثا تاریخ عاشورا در هیچکجا از روی گشاده امام(ع) نسبت به لشکر عمر سعد! سخنی نگفته است. بلکه بیشتر به سمت عتاب میرود.
بدیهیست که اگر آقای انصاری به دنبال منطق و عقلانیت بود؛ میتوانست با یک بیان ساده به اشتباه بودن این رفتار خلاف عرف رئیسجمهور اشاره کند نه اینکه مجبور به این آسمان و ریسمان بیقاعده شود.
دفاع انصاری از این اقدام ناصحیح رئیسجمهور، نوستالژی دفاعها و توجیهات حلقه اطراف رئیسجمهور سابق در ماجرای تشییع رئیس جمهور سابق ونزوئلاست...
***
2_ http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/7164/1/522372/0
5_ http://ibna.ir/fa/doc/longint/281120
6_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1265715