کد خبر 996573
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۱

اینکه باید مناطق بکر گردشگری و طبیعتگردی را معرفی کرد یا نه چالش بزرگ طبیعتگردان و مبلغان گردشگری است. برخی معتقدند باید اول فرهنگ ورود به این مناطق معرفی شود بعد خود منطقه.

به گزارش مشرق، سال گذشته خبرنگاران داخلی و خارجی فعال در حوزه گردشگری و میراث فرهنگی به بهانه تهیه پرونده ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی به استنا گلستان رفتند و از بخش های بکر و دست نخورده جنگلها دیدن کردند. در این مناطق کمتر کسی می تواند با خودروی شخصی و تنها برای تفریح برود به همین دلیل بود که می شد در یک پیاده روی ده دقیقه ای انواع و اقسام گونه های درختی را با قدمت بالا مشاهده کرد.

در این بخش از جنگلهای هیرکانی که پاییز به آن زده بود، تنها زباله ای که پخش بود، برگ های رنگارنگ خشک شده درختانی بود که باید پای هر درخت در آن روزهای سرد پاییز مشاهده می شد، وگرنه هیچ اثری از زباله های انسان نبود. همین باعث شده بود تا تصاویر زیبایی از جنگلها به ثبت برسد و در نهایت یونسکو نیز آن را به عنوان قدیمی ترین جنگلها ثبت کرد.

بیشتر بخوانید

ثبت جهانی، جنگل هیرکانی را نجات می‌دهد؟

جای دیگری که خبرنگاران از آن دیدن کردند، روستایی در علی آباد کتول بود. روستایی که تنها ساکنی که در آن سرما مانده بود، یک خانواده روستایی بودند که محل زندگی خود را به اقامتگاه بوم گردی تبدیل کردند. این اقامتگاه نیاز به معرفی داشت و مالک آن هم تلاش کرده بود که استانداردهای بوم گردی را در آن رعایت کند. این روستا دارای منظره های طبیعی خوبی در میان کوه و درختان میوه و رودخانه ای بود که از کنارش می گذشت. به خصوص در آن فصل پاییزی با رنگ های زیاد درختان اطرافش و خالی بودن روستا از سکنه که برای فرار از سرما در این ایام به مکان دیگری منتقل می شدند.

در این روستا خانه های سیمانی و یا ساختمانی که مالک آن به فکر تغییر افتاده باشد وجود نداشت، همه خانه ها به سبک قدیمی از چوب ساخته شده بودند، بالاتر از سطح زمین، با پنجرهای چوبی قفل شده، همه چیز برای یک فعالیت بوم گردی عالی در آن روستا بکر مانده بود. اما به رغم خواست مالک بوم گردی، خبرنگاران آن روستا را هیچ گاه معرفی نکردند. حتی در فضای مجازی تنها تصاویرش منتشر شد نه آدرس آن. اما چرا؟

آنها به این نتیجه رسیده بودند که اگر چنین مکانهایی در سطح گسترده معرفی شود، اتفاقی که برای سایر مناطق بکر افتاده بود، در آنجا هم می افتد و پس از مدتی روستائیان دیگر از اینکه گردشگر به روستای آباد و اجدادی شان برود، خوشحال نمی شود غیر از این، منطقه از بین خواهد رفت هر کسی تصور می کند برای رفاه حال گردشگران باید خانه ای به شکل خانه های شهری بسازد و آن موقع است که به جان خانه هایشان می افتند و آنها را تغییر می دهند.

بسیاری از مناطق طبیعی کشورمان هستند که بکر و دست نخورده مانده اند. مانند همان جنگل های هیرکانی و یا روستاهایی از این دست در استانهای خوش آب و هوای کشور. معرفی آنها توسط فعالان گردشگری به همه مردم با همه نوع فرهنگ گردشگرانی با فرهنگ  و بی فرهنگ را به این مناطق دعوت خواهد کرد بدون زمینه سازی برای فرهنگی که باید پایبند به آن باشند. 

مثال بارز آن، روستای ابیانه در کاشان است. زمانی بود که همه روستائیان خوشحال بودند که گردشگر به مراسم آیینی آنها میرود، از روستایشان بازدید می کند، محصولاتشان را می خرد و ... اما حالا از اینکه آنها مزاحم زندگی شان شده اند دلخورند. تنگه واشی هم مدتی بدون حضور گردشگران محل حضور افراد کمی بود. حالا اما برای دیدن آن باید حضور افراد مختلف را با فرهنگهای متفاوت تحمل کرد. دیگر تنگه واشی تمیز نیست و محلی برای آسایش گردشگران و طبیعتگران نیست. همانطور که مناطق طبیعی دیگر پر از زباله شده اند این منطقه هم بی آسیب نیست. پس باید چه کار کرد؟ آیا هیچ  یک از مناطق گردشگری کشورمان را معرفی نکنیم؟

در این باره، احمد زیاری از کارشناسان گردشگری  توضیح داد: باید برای این موضوع راه حلی پیدا کرد نمی توانیم بگوییم این همه جاذبه داریم چرا کسی آن را نمی شناسد بعد بگوییم چرا از صنعت گردشگری مان استفاده نمی کنیم و کسی به ایران نمی آید.

وی در ادامه گفت: در واقع شاید می بایست قبل از آنکه منطقه طبیعی برای سفر معرفی شود، زیرساختهای آن را مهیا کرد مانند آماده کردن جامعه محلی برای پذیرش فرهنگ های متعدد یعنی کسی که به عنوان مثال اکنون در باداب سورت زندگی می کند را باید توجیه کنیم ممکن است در روستای شما افرادی بیایند که فرهنگ شما را نداشته باشند آیا می توانید تحمل کنید؟ باید ببینیم ظرفیت پذیرش و عدم تاثیرپذیری آن روستا از مواجهه این فرهنگها با یکدیگر چگونه است. از طرفی باید به جامعه محلی گفت که آنها می آیند تا همین لباس ها و غذاها و خانه های قدیمی شما را ببینند بنابراین نباید آن را از بین ببرید. 

زیاری گفت: باید برای ورود گردشگر هم قوانینی گذاشت به عنوان مثال هر کسی نتواند بدون حضور راهنما و یا گروه به منطقه طبیعی برود و یا اینکه اگر می رود او را ملزم به رعایت برخی مسائل کنیم. از طرفی می بایست از روش های مختلفی استفاده کرد تا گردشگر قبل از اینکه انبوه شود، بداند در آن منطقه باید چگونه رفتار کند تا هم به جامعه آسیب نزند و هم محیط زیست آن منطقه را خراب نکند و هم به او خوش بگذرد.این درواقع از روی لبه تیغ راه رفتن است. ولی همین کارها باعث می شود تا اگر گردشگری به منطقه طبیعی در هر کجای کشور هم می رود، حواسش به این نکات باشد.

منبع: مهر