کلیدواژه «برجامِ ناقص» دقیقا تکرار گستاخی های ترامپ درباره ایران است. ادعای «برجامِ ناقص» یعنی تعمیم دادن خسارت محض به مولفه های قدرت جمهوری اسلامی ایران.

سرویس سیاست مشرق - در هفته های اخیر و همزمان با تحرکات مقامات فرانسوی جهت کلیدزدن مذاکرات جدید میان ایران و آمریکا، یک جریان سیاسی خاص در داخل کشور، کلیدواژه «برجامِ ناقص» را بارها مطرح کرده است.

در همین رابطه «عباس عبدی» از فعالین اصلاح طلب در هفته های گذشته در یادداشتی در یکی از روزنامه های اصلاح طلب نوشته بود:«یکی از نقاط ضعف برجام که خود را نشان داد این بود که فقط مساله هسته‌ای را محور خود می‌دانست و سایر مسائل را مغفول گذاشته بود. طرفین برجام گمان می‌کردند که مراحل بعدی برجام در ترتیبات منطقه‌ای خواهد بود و مساله هسته‌ای گام اول است ولی مرحله بعدی هیچگاه در دستور کار قرار نگرفت».

عبدی در این یادداشت تاکید کرد:«بدون توافقات منطقه‌ای بعید است که برجام یا قوی‌تر از آن بتواند دوام پیدا کند؛ حتی اگر ایالات متحده به آن بازگردد».

پس از آن «قاسم محبعلی» از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات در یادداشتی نوشت:« اگر برخی انتظار دارند که اروپایی‌ها به تمامی غیبت آمریکا را جبران کنند، باید یادآوری کرد که چنین انتظاری چندان درست نیست و اروپا حد تاثیرگذاری خود را نشان داده است. از سوی دیگر اروپا بر این نظر است که این مناقشه بیشتر بین ایران و آمریکا پدیدار شده است. لذا تا زمانی که این مناقشه حل وفصل نگردد خطر اینکه در منطقه جنگ تازه‌ای رخ داده و بحران به سمت اروپا گسترش یابد وجود دارد. تلاش اروپایی‌ها این بوده که ضمن حفظ برجام، در موضوعات دیگری هم که به برجام ربط می‌یابد با ایران به توافق و تفاهم امنیتی برسد. شاید برجام زمانی از دیدگاه کشورهای اروپایی و آمریکا مؤثر خواهد بود که مسائل دیگر هم در چارچوب مذاکرات قرار گیرد. در غیر این صورت برجام از نظر آنها یک تفاهم ناقص است و کمکی به حل و فصل مسائل مشکلات منطقه‌ای نخواهد کرد».

در ادامه فضاسازی اصلاح طلبان درباره «برجامِ ناقص»، «علی بیگدلی» دیپلمات سابق در مطلبی نوشت:«حادثه آرامکو که به هرحال به حق یا ناحق با صدور بیانیه سه کشور انگلیس و فرانسه و آلمان به گردن ما انداختند، حس مظلومیتی را که در دنیا برای ما به‌وجود آمده بود، از بین برد. این موضوع سرآغاز یک تصمیم‌گیری جدید علیه ایران بود و می‌توان گفت آمریکا به این بهانه دارد به سمت اجماع بین‌المللی علیه ایران حرکت می‌کند...واقعیت این است که ما نباید اتحادیه اروپا را از دست بدهیم ولی انگار داریم از دست می‌دهیم».

** کلیدواژه «برجامِ ناقص»، همان طرح فرانسه است

طیفی که کلیدواژه «برجامِ ناقص» را مطرح می کند، بر روی چند مسئله دست گذاشته است که عبارتند از:

- نقطه ضعف برجام این است که فقط به مسئله هسته ای می پردازد.

- مسائل منطقه ای باید به برجام اضافه شود.

- چون موضوع موشکی و مسائل امنیتی دیگر در برجام وجود ندارد، این توافق ناقص است

- اگر برجام تکمیل نشود، احتمال وقوع جنگ جدی است.

نکته قابل توجه اینجاست که موارد مذکور دقیقا همان مواردی است که «امانوئل ماکرون» درباره برجام مطرح کرده است. ماکرون پیش از این گفته بود:«احاطه کردن ایران با یک سیاست الزام‌آور، همان چیزی است که من همواره بر آن تاکید دارم. برای من راهبرد با ایران بر چهار مبنا است؛ حفظ توافق هسته‌ای(یا همان اجرای یکطرفه برجام از سوی ایران)، توان مدیریت فعالیت هسته‌ای ایران پس از سال ۲۰۲۵ (دائمی کردن برجام)، کنترل فعالیت  موشک‌های بالستیکی ایران و توان مقابله با نفوذ ایران در منطقه(تعمیم برجام به دیگر مولفه‌های قدرت ایران). من هیچ‌گاه دربرابر ایران ساده‌لوح و زودباور نبودم اختلاف نظر ما با آمریکا بر سر شیوه رفتاری ماست».

** «برجامِ ناقص»، «روح برجام»

اظهارات یک طیف خاص درباره «برجامِ ناقص» علاوه بر تشابه کامل با طرح ضدایرانی فرانسه درباره ایجاد تغییر در برجام، با ادعاهای مقامات آمریکا درباره «روح برجام» نیز کاملا مشابه است.

مقامات دولت ترامپ تاکنون دو مسئله را درباره برجام مطرح کرده اند. اول اینکه «بند غروب آفتاب»- که در آن برای محدودیت های برجامی ایران تاریخ انقضاء تعیین شده است- باید از برجام خارج شده و محدودیت های ایران دائمی شود. دوم اینکه باید «روح برجام» توسط ایران رعایت شود. روح برجام از منظر مقامات کاخ سفید، توان موشکی، قدرت منطقه ای و هر مولفه ای است که برای ایران قدرت ساز است.

**از کارانداختن مولفه های قدرت ایران

برخی دولتمردان و فعالین اصلاح طلب اینگونه القا کردند که هدف اصلی برجام لغو تحریم ها و گشایش اقتصادی برای عمم مردم ایران است. اما اکنون با گذشت بیش از 50 ماه از امضای برجام، این ادعا بیش از پیش رنگ باخته است.

هدف اصلی آمریکا و شرکای اروپایی اش در برجام، ازکارانداختن مولفه های قدرت ایران با وعده رفع تحریم هاست. به همین خاطر است که اکنون مسئله غرب، نه بدهکاری اش در توافق هسته ای به ایران، بلکه طلبکارشدن با ادعای ناقص بودن برجام است.

اکنون ایران در توافق هسته ای در جایگاه طلبکار قرار دارد و مطالبه اش این است که چرا در ازای ایجاد محدودیت گسترده در صنعت هسته ای، تحریم ها لغو نشد. اما آمریکا و اروپا با گستاخی مدعی هستند که اگر ایران میخواهد به رفع تحریم ها برسد، باید برجام را کامل کند.

حالا یک سوال، چه تضمینی وجود دارد که بر فرض در صورت اجرای برجام های بعدی، تحریم ها لغو شود؟! وقتی آمریکا و اروپا، توافق قبلی را به راحتی زیرپا گذاشته و منکر تعهدات خود می شوند، اصلا بعید نیست و چه بسا کاملا آشکار است که در توافقات بعدی نیز همین رفتار را تکرار خواهند کرد.

اگر شخصی به دادن چک بلا محل و برگشت خوردن چک مشهور باشد، عقل و منطق می گوید که با این فرد باید معامله کنیم؟! یا باید از معامله کردن با او حذر کرد؟!

اکنون چک بی محل برجام روی دست ایران است، بر همین اساس همانطور که آقای روحانی پیش از این تاکید کرده بود، آدم باید دیوانه باشد که به طرف بدعهدی که به توافق قبلی خود پایبند نبوده،اعتماد کرده و با او مذاکره و توافق کند.

کلیدواژه «برجامِ ناقص» دقیقا تکرار گستاخی های ترامپ درباره ایران است. ادعای «برجامِ ناقص» یعنی تعمیم دادن خسارت محض به مولفه های قدرت جمهوری اسلامی ایران.