کد خبر 674494
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۹
- ۰ نظر
- چاپ
محسن اردستانی میگوید هیچ وقت برای گرفتن «جایزه» فیلمی نمیسازم که حیثیت خودم و کشورم را از بین ببرد.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- مستند «نخل های بی سر» ساخته محسن اردستانی رستمی در مورد خشک شدن تالاب بین المللی جازموریان در جنوب شرقی استان کرمان است. محسن اردستانی رستمی که از جوانان فیلمساز رشد یافته از جشنواره مردمی فیلم عمار است، در مراسم افتتاحیه جشنواره هفتم فیلم عمار صاحب جایزه ویژه «دستکش ننه عصمت» شد. خبرنگار فرهنگ و هنر مشرق با محسن اردستانی رستمی گپ و گفتی داشته است که مشروح آن در ادامه تقدیم میشود. *بسیاری از آثاری که به دنبال نمایش تلخی ها میروند نگاهی آسیب شناسانه به قضایا ندارند. از این نظر میخواستم تفاوت میان آثار سیاه نما و فیلم هایی که به دنبال نقد درون گفتمانی هستند را تشریح کنید. من همیشه سراغ سويه های مغفولی رفته ام که مظلوم واقع شده اند. نگاهی که در مستند «نخل های بی سر» داشتم با آثاری که به دنبال سیاه نمایی هستند خیلی فرق دارد چون من دغدغه برای نظام دارم و به دنبال نقد درون گفتمانی هستم. در صورتی که فیلمسازان سیاه نما میگویند که مشکلات موجود به دلیل ماهیت نظام است اما ما در نقد درون گفتمانی میگوییم که مشکلات موجود به دلیل نقص برخی مسئولان به وجود آمده و قابل حل است. من برای ساخت آثارم دغدغه دارم. مثلا مستندی ساختم به نام «در حصار» درباره محاصره دو شهرک در سوریه که 30 هزار شیعه در محاصره ماندند. *موضوع محیط زیست در سال های اخیر با سهل انگاری مسئولان دولتی دچار بحرانی عمیق شده است. شما در مستند «نخل های بی سر» چقدر دغدغه بیان این معضلات به زبان مستند داشته اید؟ من تلاش خود را کردم تا کمبودها را بیان کنم. چون ما در سال های گذشته در جنوب کرمان حتی جنگل و ماهیگیری داشتیم و روستائیان سهمی به نام حق آب داشتند تا کشاورزی کنند. با بسته شدن تالاب جازموریان این بحران به وجود آمد. جالب این که خانم ابتکار هم به این مساله اشاره کرده بودند و میدانستند که وضعیت مناسبی وجود ندارد اما همچنان این بحران ادامه یافت. *در جشنواره هفتم فیلم عمار با چند اثر حضور دارید؟ مستندهای «در حصار» و «تک تیراندازان حضرت زینب(س)» که در ادامه مستندهای دیگرم درباره منطقه ساخته شده است و همه در جشنواره عمار نمایش داده میشوند. مستند «معلم» که خیلی مورد توجه قرار گرفت. مستند «عکسی برای ماندن» که درباره 3 دوست است که با هم قراری میگذارند تا شهید شوند و هر کدام در منطقه ای به شهادت میرسند و مستندی هم با نام «ناصران عموراء» درباره خادمان امام حسین(ع) که مدافعان حرم شند و این مستند در ایام اربعین از تلویزیون پخش شد. *حتما اطلاع دارید که در چند روز اخیر جریان هنری خاصی با سوء استفاده از مساله فقر و زندگی گور خواب ها مانورهای سیاسی و تبلیغاتی شدیدی دادند، در حالی که برخلاف شما که دشواری کار را پذیرفتید و به ثبت معضلات جهت رفع کمبودها دست زدید، این طیف فکری تنها به دنبال گرفتن ژست های تبلیغاتی هستند. شما این نوع مواجهه را چگونه تحلیل میکنید؟ دید ما با این گونه هنرمندان خیلی فرق دارد. حالا ممکن است برخی بازیگران نیت خوبی هم داشته باشند اما واقعیتش این است که این جریان میخواهد تنها بهره برداری از برخی مسائل مانند فقر داشته باشد. آن ها چه در آثارشان و چه در رفتارشان به دنبال سیاه نمایی هستند چون از ریشه با خیلی مسائل مشکل دارند. برخی ها هم با طرح این گونه مسائل به دنبال این هستند تا نظر خارجی ها را جلب کنند و جوایز جشنواره ها را به دست آورند. *حتی چند مرحله جلوتر رفته و طرح عقیم سازی کارتنخوابها و گورخوابها را مطرح کرده اند! تا کی باید شاهد سیستم کارگزارانی باشیم که همچنان ادامه دارد و از حقوق های نجومی تا سهم خواهی بیهوده ای که از انقلاب دارند، باشیم؟! به نظرم این گونه مسائل عقیم سازی ادامه همان مسیری است که آن ها از دوران دولت سازندگی داشته اند و باعث شکاف طبقاتی در جامعه شد و حالا هم به دنبال حذف فقرا هستند! متاسفانه برخی ها مسائل را قاطی می کنند و مساله فقر را با چیزهای دیگری ارتباط می دهند. همان گونه که می گویند چرا ایران باید به لبنان و سوریه کمک کند! فیلم من را می بینند و می گویند چرا به سراغ منطقه ای دورافتاده در کرمان رفته ام و در تهران به اندازه کافی کپرنشین وجود دارد! این ها حتی فیلمی سیاه و سفید درباره مسائل اجتماعی می سازند تا تنها تاریکی ها را نشان دهند! من کاری به حرف این جماعت ندارم و همان مسیری را می روم که سیدمرتضی آوینی می رفت و با دغدغه به دنبال سويه های مختلف بود. آن جماعتی که به دنبال سوء استفاده از فقر و این گونه مسائل هستند می خواهند جمهوری اسلامی ایران را زیر سوال ببرند. آن ها می خواهند محرومان و فقیران را به طور کل از جامعه حذف کنند اما برعکس ما می گوییم که باید فقر آن ها توسط مسئولان برطرف شود. ما مستندسازان انقلابی باید جلوتر از آن گروهی باشیم که از همه موضوعات تنها می خواهند سیاه نمایی کنند. *فکر می کنید جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و جشنواره مردمی فیلم عمار این قابلیت را برای مقابله با این جریان مخالف با آرمانهای نظام پیدا کرده است؟ حتما همین طور است و ما در این سال ها جوانان فیلمسازی را در جشنواره عمار دیدیم که حرف های مردم را در آثارشان می زنند. عمار اکسیژنی به سینمای ایران داده است. مثلا سازمان دهی برای تماشای آثار در همه نقاط کشور مساله مهمی است که شکل گرفته است و حتی برخی فیلم های انقلابی سینمای ایران مانند «یتیم خانه ایران» هم می توانند از این شیوه اکران استفاده کنند. جشنواره عمار خلل سازمان سینمایی را رفع کرده است. البته من این انتقاد را از جشنواره عمار دارم که خیلی بیشتر باید به سراغ خط قرمزهای مغفول مانده جامعه برود و جهت دهی بیشتری کند. جشنواره عمار ظرفیت های بالایی دارد و واقعا به شما می گویم که اگر جشنواره عمار به مستند «گنج پنهان» من اهمیت نمی داد من «نخل های بی سر» را هم نمی ساختم. چون سینما با مخاطبان مردمی شکل می گیرد و این حرف آقا مرتضی آوینی است. ما که برای آرشیو کردن و برای فلان جشنواره که فیلم نمی سازیم بلکه برای مردم کار می کنیم. من بارها فیلم هایم را به جاهای مختلفی می دادم و اصلا اهمیتی نمی دادند! *میتوانید از نهادهایی که با آثار دغدغه مندتان مواجهه مناسبی نداشتند، نام ببرید؟ چون انگار مرزبندی هایی برای مستندسازان نزد مسئولان سینمایی وجود دارد! بله، در ادامه به شما نامشان را هم خواهم گفت. گلایه های ما زیاد است. همین که «نخل های بی سر» در جشنواره عمار برای مردم نمایش داده می شود باعث قوت قلب من است و این انگیزه را به من می دهد که فیلم هایم اهمیت دارند. ما خیلی از جشنواره عمار توقع داریم. مسائل اجتماعی می تواند موضوعی انقلابی باشد و ما باید این مسیر را ادامه دهیم. در پاسخ به سوالتان درباره دشواری هایی که در کار داشتم باید به جشنواره فیلم کوتاه تهران اشاره کنم که امسال با مستند «در حصار» شرکت کردم و بعد از اکران در جلسه نقد فیلم، بنده خدایی بلند شد و به من گفت: «آقا شما این جا چه کار می کنید؟» متاسفانه این نگاه ها درباره ما وجود دارد و نهادهایی مانند «مرکز گسترش سینما مستند و تجربی» و نهادهای دیگر دولتی دنبال فیلمسازانی از جنس دیگر هستند. مرکز حتی یک مستند درباره سوریه نساخته است و برعکس مستندی درباره پیامک رئیس حمهور می سازد! حتی اگر این مسئولان مسائل اعتقادی را هم در نظر نمی گیرند باید در نگاهی انسانی به جوانان ایرانی که در منطقه از بین می روند، توجه کنند. اما آن ها نمی خواهند این مسائل را ببینند چون دغدغه ندارند. ما در جشنواره های آن ها دچار غربت می شویم! *در مراسم افتتاحیه جشنواره عمار در برابر نگاه گرانقدر خانواده های معظم شهدا صاحب جایزه ای شدید که میتوان گفت بسیار بیش از جوایزی چون اسکار و گلدن گلوب و نخل طلای کن ارزش دارد و اصلا قابل قیاس نیست. میخواستم بدانم هنگامی که جایزه ویژه دستکش ننه عصمت را دریافت کردید، چه حسی داشتید؟ من باید تشکر کنم از مسئولان عمار که یکسری نمادهای ارزشمند مانند همین دستکش ننه عصمت را ایجاد کردند. واقعا این دستکش خیلی ارزش دارد و مسئولیت فیلمساز را در آینده بیشتر خواهد کرد. من هنگامی که این جایزه ارزشمند را گرفتم به سمت تماشاگران 2 دعا برای انقلاب و مدافعان حرم کردم. من فکر نمیکردم که این جایزه به من تعلق بگیرد و خیلی خوشحال شدم. من از جریان فتنه 88 تا امروز همه توان خود را برای ساخت آثاری دغدغه مند به کار بردم و امیدوارم لیاقت این جایزه را داشته باشم. *حالا سوال خصوصیتر این که حاضرید این جایزه را با جوایزی مانند اسکار عوض کنید؟! عجب سوالاتی می پرسید؟! من نمیدانم چگونه میتوانم جوابی از ته دلم بدهم. واقعیتش من هرگز دنبال فرش قرمزی نبودم و هر چه بوده به لطف اهل بیت(ع) بوده است. من نمیخواهم مقایسه ای کنم اما واقعا از دریافت جایزه دستکش ننه عصمت خوشحال شدم. گرفتن جوایزی مانند اسکار هم کار چندانی نیست و برایم آرمان نمیباشد. متاسفانه معادله ای شده است که علیه نظام فیلم میسازند و جایزه میگیرند! حتی فرض کنیم که من روزی جایزه اسکار را بگیرم باز هم همان دعایی را که در جشنواره عمار کردم، آن جا خواهم کرد و هیچ وقت برای گرفتن جایزه فیلمی نمیسازم که حیثیت خودم و کشورم را از بین ببرد.