به گزارش مشرق، «وحید حاجی پور» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
۵ تیرماه ۱۳۹۲ بیژن نامدار زنگنه به خبرگزاری ایسنا کلید واژهای را گفت که امروز تبدیل به دستمایهای برای تمسخر اوضاع مدیریت نفت شده است؛ او در آن مصاحبه گفته بود گروهبانها باید جای خود را به ژنرالها بدهند. او گفته بود: «باید گروهبانهایی که الان سر کار هستند بروند کار گروهبانی کنند تا ژنرالها کارها را انجام دهند.»
بیشتر بخوانید:
پارس جنوبی؛ میدان نفتی اسما مشترک اما رسما برای قطر!
خدمت 30 میلیارد دلاری وزیر نفت به قطر!
فیلم/ زنگنه: ما بابک زنجانیسنج نداریم!
ابهاماتی درباره تصمیمات جدید وزیر نفت
از آن اظهارنظر تاریخی تا به امروز بیش از شش سال میگذرد و وزارت نفتی که قرار بود ژنرالها را بر سر کار بیاورد، در بدترین اوضاع مدیریتی خود قرار دارد. به جز شاگردان دانشگاهی زنگنه که همگی افتخار تلمذ وزیر را دارند، بازنشستگان و سالخوردگان نیز بخش دیگری از بدنه مدیریت نفت را تشکیل دادهاند که بعضاً غیرنفتی هستند.
زنگنه بارها گفته بود باید کار را به نفتیها سپرد و به وضعیت جاری- دولت دهم- پایان داد. او بهخوبی از روند ورود نیروهای غیرنفتی در دوره سید مسعود میرکاظمی خبر داشت و میدانست تزریق نیروهای بیربط غیرنفتی به این صنعت، نارضایتیهای گستردهای را در میان کارکنان و مدیران ایجاد کرده بود، پس برای آنکه نوید روزهای خوب را بدهد، مدیران وقت را مشتی گروهبان نامید که باید جای خود را به ژنرالها بدهند.
پس از یک سال نشان داد وزیر نفت به دنبال سرباز صفرهایی است که تنها تمکین کنند و هیچ چیز از نفت ندانند. به همین دلیل شاگردان خود را بدون یک روز سابقه کارشناسی به سمتهای مهمی منصوب کرد و از سوی دیگر، اغلب مدیرانی را رشد داد که از خود چیزی برای عرضه نداشته باشند و اگر هم داشته باشند، به زودی برکنار شوند که همین نیز شد.
شاید بهتر باشد معنی ورود ژنرالها به صنعت نفت را در میان معاونان او جستوجو کرد. وزارت نفت ۱۰ معاونت دارد که از میان این معاونتها، اغلب افراد بهکار گرفته شده غیرنفتی هستند. مسعود کرباسیان، مدیرعامل بازنشسته شرکت ملی نفت که با وجود سابقه کوتاه در نفت، یک غیرنفتی است؛ علیرضا صادقآبادی، مدیرعامل پالایش و پخش هم کار خود را در دولت یازدهم در نفت آغاز کرد و با سابقه سیراف خود، معاون زنگنه شد.
سعید محمدزاده، معاون وزیر در امور مهندسی، پژوهش و فناوری وزارت نفت هم از راهآهن جمهوری اسلامی ایران به نفت آمد. وی از مهرههای عباس آخوندی است که نفت را پاتوق خود و نیروهایش کرده، البته در زمانهایی که زنگنه وزیر نفت بوده است.
امیرحسین زمانینیا، معاون بینالملل وزارت نفت هم غیرنفتی است و از کنار دست حسن روحانی راهی وزارت نفت شده است. هوشنگ فلاحتیان، معاون برنامهریزی وزارت نفت هم یک وزارت نیرویی است و از دوستان نزدیک زنگنه. محسن پاکنژاد، معاون نظارت بر منابع هیدروکربوری هم گر چه نفتی است، اما از یاد نبرید وی در دوران صدارت نخست زنگنه از وزارت نیرو به نفت آمد و بیش از آنکه نفتی به حساب بیاید، یک حراستی – نیرویی است.
شجاعالدین بازرگانی، یادگار مسعود میرکاظمی هم دیگر معاون غیرنفتی است که هماکنون معاونت پارلمانی زنگنه را بر عهده دارد. جعفر ربیعی، مدیرعامل بازنشسته متروی تهران هم بدون هیچ سابقه و تخصصی در صنعت نفت راهی هلدینگ پتروشیمی خلیجفارس شد و رضا نوروززاده که هیچ رزومهای در نفت ندارد معاون زنگنه در پتروشیمی شد و چند ماه پیش البته جای خود را به بهزاد محمدی داد.
محمد مهدی رحمتی هم از جمله مدیران غیرنفتی بود که از سازمان برنامه و بودجه به نفت آمد و مدتی معاون برنامهریزی بود. به این فهرست میتوان تعداد بسیار دیگری را اضافه کرد، اما با صرفنظر کردن از اشاره بیشتر به افراد، به این مهم بسنده میکنیم در وزارت نفتی که سمتهای کلیدی توسط افرادی اداره میشود که نفت را نمیشناسند، نمیتوان انتظار موفقیت و پیشروی داشت. امروزه وزارت نفت از روی دست دولت قبل خود مینویسد و تمام کارهایی که یک به یک آنها را رد میکرد بهصورت چراغ خاموش احیا کرده است.
گروهبانهایی که زنگنه میگفت باید از نفت بروند، کنار نشستهاند و در حال تماشای دستپخت ژنرال بزرگ و سربازهای صفری هستند که هیچ چیز برای عرضه ندارند و بدون یک روز سابقه نفتی، به کپیکاری و حتی استراحت مشغول هستند.