سرویس ورزش مشرق – تحریم، تحریم و باز هم تحریم! واژه ای که اگر برای پدران ما تا مدتها تازگی داشت، برای نسل سوم و چهارم انقلاب بخشی از فرهنگ روزمره و قسمتی از زندگیشان شده است! در این میان وقتی جوانی ۲۵ ساله به هم نسلهای خود و حتی بزرگترها پیشنهاد میدهد برای از بین بردن شرایطی که این واژه بر کشورش اجبار کرده چه باید کرد به او حمله میکنند! مهدی ترابی به سادهترین زبان راه حل پیشنهادیاش برای مقابله با تحریم را روی زیرپیراهنیاش نوشت (تنها راه نجات کشور= اطاعت از رهبری) و از جایگاهی که در آن قرار دارد حسن استفاده کرد تا حرف دلش را به گوش دیگران برساند ولی به او هجمه وارد کردند، برایش جوک ساختند، مضحکه اش کردند و او را ریاکار نامیدند!
بیشتر بخوانید:
منتقدان مهدی ترابی فرق «ریا» و «قدرشناسی» را نمیدانند/ ایکاش همه مثل این جوانِ انقلابی باشند
ترابی: ناراحتی افراد معلوم الحال نشانگر درستی کار من است/کار خاصی انجام ندادهام
واکنش ترابی به هجمهها: به هیچ عنوان دلسردم نمیکنند/ از جایی خط نگرفتم
شاید با یک تشبیه به زبان فوتبالی بتوان مقصود ترابی را بهتر فهمید؛
اگر کشور ایران را یک تیم فوتبال، سرمربیاش را رهبر انقلاب و بازیکنانش را دولتمردان، مسئولان و مردم در نظر بگیریم و فیفا هم نقش سازمان ملل را داشته باشد، در این میان شخصی یا تیمی به نام "آمریکا" با قلدری و استفاده از قدرت پول خود را مرجعی برتر از فیفا دانسته و با تطمیع اکثر قریب به اتفاق سایر تیم های عضو فیفا، و حتی دادگاه بین المللی ورزش (CAS) که همان شورای امنیت می شود، تصمیم به تحریم همه جانبه ایران گرفته و ناعادلانه تیم ما را تا "اطلاع ثانوی" از نقل و انتقالات بازیکن یا مربی و هر گونه جابجایی دیگری اعم از نقدی یا غیر نقدی و حتی خرید تجهیزات محروم کرده است!
قطعا طرفداران فوتبال در ایران که سالهای اخیر مزه تلخ بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی تیم محبوبشان را چشیده اند، متوجه تحریم اینچنینی خرید بازیکن می شوند! ملموس ترین و تازه ترین بخشی از لطماتی که این وضعیت به تیم های پرطرفدار کشورمان زده را در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۸ روبروی "کاشیما آنتلرز" لمس کرده اند. روزهایی که پرسپولیس روی نیمکت ذخیره هایش تنها ۴ یا حتی گاهی ۳ بازیکن برای تعویض داشت! گرچه آن پنجره های بسته روزی به آخر میرسید ولی تحریم ایران از سوی آمریکا و غرب، تاریخ انقضای مشخصی ندارد!
در این وضعیت تیم های فوتبالی تنها یک راه دارند و آن هم اتکا به توان داخلی و یارگیری از تیم های پایه و در نهایت بازیکنسازی، که هرچند زمان زیادی می برد اما تا حدی بی نیاز از جذب بازیکن می شوند.
تیمی با این مختصات تنها در صورتی می تواند موفق شود که سرمربی باتجربه، کاردان، کاربلد، سرد و گرم چشیده و شجاع داشته باشد. کسی که بتواند از نیروهای جوان تر تیمش در پستهای مختلف بازی گرفته و گلیم تیمش را از آب بیرون بکشد و با کمی تلاش بیشتر حتی جام قهرمانی هم بیاورد. بازیکن سازی در واقع همان حمایت از تولید ملی در شرایط تحریم است.
آقایان منتقد! اگر واقعا دلسوز ایران هستید ترابی اتفاقا درست به هدف زد و خال سیاه را نشانه رفت. مهدی ۲۵ ساله پیام درستی داد که در وضعیت فعلی که همه درها روی کشور بسته شده اند، وقتی رهبری توصیه به حمایت از تولید ملی می کند یعنی بازیکن سازی، یعنی بی نیازی تا حد امکان. این نه ربطی به ریا دارد نه خودشیرینی و نه چیز دیگر... ترابی و ترابیها که از نسل جدید جوانان جمهوری اسلامی ایران هستند چون به درستی وضعیت کشورشان را درک کرده اند از هر راهی برای خروج مملکت از زیر فشار تحریم های ظالمانه استفاده می کنند.
قطعا مخاطب اصلی پیام مهدی ترابی، همانگونه که خودش هم تاکید کرد کاپیتان و بزرگترهای تیم یا همان مسئولان و دولتمردان نظام هستند که برای نجات تیم و حل مشکلات باید صحبتهای سرمربی تیم را فصل الخطاب دانسته و به جای مخالفت با نظرات و تاکتیک های مورد نظر رهبر تیم، تمام تلاششان را برای اجرای فرامین رهبر تیم به کار ببندند تا دیگر نیازی به ورود بازیکن خارجی و بردن شکایت به دادگاه های فرمایشی که چیزی جر هزینه برای ایران ندارد، نداشته باشیم.