به گزارش مشرق، آغاز ماه ربیعالاول را باید بهار کنسرتهای موسیقی هم نامید. جایی که خوانندگان و تهیهکنندگان اگر خارج از ایران برنامههایی نداشته باشند (که معمولا دارند) پس از استراحتی دوماهه فعالیتشان را از سر میگیرند. بخش عمدهای از برنامه کنسرتهای موسیقی در قالبهای مختلف تا پایان پاییز اعلام میشود و علاقهمندان هر خواننده میتوانند بلیتهای خود را تهیه کنند. نگاهی دقیق به جداول برنامه کنسرتها اما نکات تازهای به مخاطب ارائه میکند؛ نکاتی از خوانندگان پرکار، سالنهای شلوغ و هزینههای تماشای هر کنسرت. فارغ از این اعداد اما مساله مهم این است که در سالهای اخیر شاهد حضور چهرههای تازه و کنار رفتن خوانندگان محبوب دهه 70 و 80 هستیم. تغییر سلیقهها، ساده و سطحی شدن اشعار ترانهها و ملودیهای شلوغ و هیجانی از جمله دلایلی است که باعث عدم ارتباط علاقهمندان جدی موسیقی با ترانههای روز است.
بیشتر بخوانید:
معتمدی: قدرت سلطان کنسرت از کل وزارت ارشاد بیشتر است
استراحت کن محسن
جدول اجراهای کنسرتهای پاپ نشان میدهد که محسن ابراهیمزاده که با آهنگ «دونه دونه» یکشبه مشهور شد در تلاش است تا رکورد اجراهای حامد همایون را بشکند. در سالهای 95 و 96 حامد همایون در شهرهای مختلف و به دفعات کنسرت گذاشت و آنقدر این روند چشمگیر بود که برخی سعی کردند نامش را در کتاب گینس ثبت کنند. کم و زیاد شدن فعالیتهای یک خواننده در دورههای مختلف این فرضیه را اثبات میکند که گروههای پرقدرت موسیقی تاثیر بسزایی در تغییر ذائقه مردم دارند. این گروههای پرقدرت که قراردادهای محکم و حتی شبیه به ترکمنچای با خوانندهها میبندند پس از آنکه سود خودشان را به دست میآوردند یا دستکم از شرایط راضی میشوند خواننده را رها میکنند و دیگر شاهد آن جنب و جوش ابتدایی در ادامه کارهای خواننده نخواهیم برد.حالا انگار نوبت به محسن ابراهیمزاده است که هم در فینال لیگ قهرمانان آسیا حضور دارد و هم در شهرهای کوچک و هم در ترکیه و کانادا. ابراهیمزاده در فصل پاییز بیش از 10 اجرا از تهران تا اهر دارد و فعلا که روی بورس است. حتما گذشت زمان درباره ابراهیمزاده هم مانند خوانندگان دیگر قضاوت خواهد کرد.
بلیتهایی که فریب میدهند
در ستون قیمت بلیتها اعدادی دیده میشوند که حرف میزنند. سالهاست که برای بلیتها کف و سقفی در نظر میگیرند. معمولا از 30 یا 40 هزارتومان شروع میشود و تا 150 و 200 هزار تومان هم ادامه پیدا میکنند. مسالهای که پنهان میماند این است که سهم بلیتهای 30 و 40 هزار تومانی چقدر است؟ اگر فرض بگیریم که یک سالن، هزار نفر ظرفیت دارد در بهترین حالت سهم بلیتهای ارزان 50 صندلی است. به عبارتی بلیتهای ارزان سهم قابلتوجهی از کنسرتها نمیگیرند.در سه جدولی که در ادامه میآید میبینیم جز یک کنسرت که هنرمندش خارجی است و قیمت بلیتش هم تقریبا دو برابر خوانندگان داخلی است متوسط قیمتها نسبت به پیش از ماه محرم و صفر افزایش یافته است. سهم 10 درصدی دولت از کنسرتها همچنان یکی از توجیهات این افزایش است. هزینههای بالای سالنهای کنسرت را یکی دیگر از عوامل بالارفتن قیمت بلیتها میدانند. با نگاهی به اجراهای پاییزی متوجه میشویم که دیگر کمتر کسی سراغ برج میلاد میرود و تالار وحدت انگار گزینه مناسبتری شده است. نکته عجیبی که در سایتهای موسیقی دیده میشود این است که برخی کنسرتها در شهرستانها هنوز قیمت بلیتشان مشخص نشده است. اگر قرار است بلیتی پیشفروش شود باید قیمت آن مشخص و مکانیابی شود که متاسفانه طبق آنچه در جداول میبینید تعدادی از قیمتها هنوز معلوم نیست. مطلب مهم دیگر این است که در شهرستانها باید قیمت بلیت نسبت به تهران پایینتر باشد& اما این اتفاق به صورت ملموس هنوز نیفتاده است. نکته امیدبخش اما تنوع شهرهای مختلف در بخش موسیقی پاپ است؛ شهرهایی که شاید هنوز سیستم صوتی مناسب یا فضای درخوری برای کنسرت ندارند اما شاهد حضور خوانندگان محبوب خودشان هستند.
آنهایی که نیستند
فارغ از حضور فعال گروههای تازه بانوان و گروههای موسیقی تلفیقی که مخاطبانش در سالهای اخیر بهطور چشمگیری افزایش یافته است اما نباید از چهرههایی که نامشان در این جداول نیست به راحتی گذشت. تاکنون و بر اساس اطلاعاتی که موجود است خبری از اجراهای فرزاد فرزین، محسن یگانه، محمد اصفهانی، رضا صادقی، مجید خراطها، حمید هیراد، حامد همایون و حجت اشرفزاده نیست و باید منتظر ماند و دید دلیل این غیبتها کمکاری است یا فرصتی است برای آماده شدن آنها برای زمستان. حضور اندک چهره تازهای چون رضا بهرام هم در فصل پاییز در نوع خودش جالب است؛ خوانندهای که به سرعت به شهرت رسیده و بلیتهای کنسرتهایش در مدت زمان کوتاهی فروخته میشود و طرفداران زیادی دارد. احسان خواجهامیری از معدود خوانندگان مشهوری است که همچنان در آبان و آذر حضور نسبتا فعالی دارد.
نظارت بر ما، نظارت بر اونا
اگر یکبار به کنسرت رفته باشید میدانید که برای ورود به سالن اجرا و حتی در حین اجرا چه نظارتهایی روی حاضران در سالن صورت میگیرد. از چراغ قوههایی که مدام روی مخاطبان کنسرت رژه میروند تا تذکرهایی که به نوع پوشش و رفتارها داده میشود. کسی قطعا مخالف این نظارتها در حد معقولش نیست. اما سوال اساسی اینجاست که آیا نظارتی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر روند کنسرتها در طول سال میشود؟ آیا در حوزه موسیقی وزارت ارشاد، فرد یا کارگروهی وجود دارد که برایش مهم باشد چرا فلان خواننده در سال مثلا فقط یک اجرا داشته و فلان خواننده که تازه از راه رسیده عدد اجراهایش به بالای 50 رسیده است؟ آیا اصلا برای وزارتخانه متولی فرهنگ اهمیت دارد که چرا سلیقه مردم تغییر کرده است و برای هدایت این سلیقه باید چه کارهایی کرد و چه کارهایی نکرد؟ ماجرای پخش یک موسیقی مبتذل و همراهی دانشآموزان یک مدرسه جز وزارت آموزش و پرورش، مخاطب دیگری هم داشت و آن هم وزارت فرهنگ و ارشاد بود.