به گزارش مشرق، ایالات متحده به چین به چشم دشمنی نگاه میکند که باید آن را نزدیک خود نگه دارد بنابراین اینکه دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا این روزها خود را مشتاق پذیرایی از شی جینپینگ همتای چینی برای عقد فاز اول قرارداد تجاری فیمابین نشان میدهد هیچ منافاتی با برنامه بلندمدت واشنگتن برای زمینگیر کردن پکن ندارد. به عبارت دیگر، از نگاه ایالات متحده، چین از دیروز تا اکنون و برای همیشه اصلیترین تهدید سیاست خارجی آمریکا باقی میماند و بدون تعارف چارهای جز مهار آن وجود ندارد.
تهدیدها و اتهامهای گاه و بیگاه از دیرباز علیه چین وجود داشته که یکی از قدیمیترین آنها تمایل پکن به نظامیگری در آبراه راهبردی دریای چین جنوبی و ارعاب کشورهای همسایه است. اما از آغاز زمامداری ترامپ و به ویژه در یک سال اخیر، سیاست یک بام و دو هوای واشنگتن در قبال پکن رنگ و بوی خصمانهتری به خود گرفته که نخستین نشانههای آن در اعلام جنگ تجاری از سوی ترامپ با هدف متوازن کردن تراز تجاری ۲ کشور نمود پیدا کرد.
بیشتر بخوانید:
وضع تعرفههای سنگین بر کالاهای چینی که مقابله به مثل طرف مقابل را در پی داشت و به ویژه به امتناع پکن از خرید محصولات کشاورزی آمریکا انجامید، آغازگر کارزار تشدید فشار علیه چین بود.
بیدلیل نیست که رئیسجمهوری آمریکا میگوید احتمالاً امضای نخستین مرحله از توافق تجاری با چین را در ایالت زراعت محور «آیووا» انجام خواهد داد که نقش پررنگی در تعیین سرنوشت انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ دارد.
تمام بهانهجوییهای واشنگتن مقدمهای است بر آغاز نبردی به مراتب سنگینتر در عرصه مناقشات ژئوپلیتیک که نقطه ثقل آن منطقه راهبردی «ایندوپاسیفیک» است
متهم کردن شرکتهای بزرگ چینی نظیر «هوآوی» به جاسوسی برای دولت پکن، زیر ذرهبین بردن دانشجویان چینی مشغول به تحصیل در کشورهای بیگانه، متهم کردن چین به سرقت معنوی و سایبری از دیگر دستاویزهای واشنگتن و متحدانش برای تضعیف موقعیت چین در سطح بینالملل تلقی میشود حال آنکه اوج کارزار فشار، تلاش برای جدایی انداختن میان «دولت» و «ملت» چین از راه طرح اتهامهای حقوق بشری و دامن زدن به جریانهای جداییطلبی در مناطق تابع دولت مرکزی بود و همین است که طی ماههای اخیر شاهد بسط اعتراضهای خیابانی در هنگ کنگ هستیم تا جایی که پکن برای حراست از اصل «چین واحد» به طور علنی از تهدید برای توسل به نیروی نظامی سخن میگوید.
اما آنچه تاکنون گفته شد تنها مقدمهای بود بر آغاز نبردی به مراتب سنگینتر در عرصه مناقشات ژئوپلیتیک که نقطه ثقل آن منطقه راهبردی «ایندوپاسیفیک» است.
اگرچه آمریکا از سالها پیش چرخش به سوی ایندوپاسیفیک را از محورهای اصلی راهبرد دفاع ملی خود عنوان میکند و هیچگاه به کتمان این موضوع نپرداخت که هدف اصلی مهار چین است؛ اما طی هفتههای اخیر شاهد اتخاذ لحنی کم سابقه از سوی نهادهای مختلف دولت واشنگتن بودهایم که نشان از چرخش محسوس مواضع در نحوه برخورد با چالشی دارد که به زعم آنها «قدرتیابی پکن در حوزه راهبردی ۲ اقیانوس هند و آرام» تلقی میشود. به بیان واضح تر، واشنگتن در مواجه با چین شمشیر را از رو بسته است!
لحن تند واشنگتن علیه پکن/ شمشیری که از غلاف درآمد
در تاریخ ۱۰ آبان بود که مارک اسپر وزیر دفاع آمریکا از طرح این کشور برای تقویت حضور نظامی در منطقه ایندوپاسیفیک از راه اعزام نیرو خبر داد- اظهارنظری که میان خبرهای مربوط به منطقه پرآشوب خاورمیانه از بحران سوریه گرفته تا حمله ترکیه به نیروهای «قسد» و تحولات این روزهای عراق گم شد.
اما اینکه در اوج تنشهای خاورمیانه، وزیر دفاع آمریکا به نقطه دیگری از جهان خیره شده، جای تأمل دارد. اسپر در این باره گفته بود: یکی از بزرگترین چالشهای من در وزارت دفاع، اجرای راهبرد دفاع ملی آمریکا است. طبق راهبرد دفاع ملی، اصلیترین دغدغه آمریکا منطقه ایندوپاسیفیک محسوب میشود و برای اجرای این راهبرد، نیازمند تعامل بیشتر از راه بازاعزام نیرو و همچنین حضور بیشتر در این منطقه هستم.
آمریکا با تکیه بر پیشینه چین در حوزه حقوق بشری، تجارت و شیوه های گسترش نفوذ جهانی آن به وضوح تلاش کرد میان دولت و ملت چین تمایز قائل شود
اسپر این ادعا را در پاسخ به سوالی مبنی بر آمادگی همکاری هرچه بیشتر آمریکا- استرالیا در مواجهه با اقدامات چین در منطقه عنوان کرد.
وزیر دفاع آمریکا همچنین مدعی شد راهبرد واشنگتن مبتنی بر افزایش هرچه بیشتر شرکا و تقویت متحدان در سطح ایندوپاسیفیک است.
ادعای اسپر در حالی مطرح میشود که یک روز پیش از آن نیز مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در سخنرانی خود در اندیشکده محافظه کاران «هادسون» واقع در شهر نیویورک لحنی به شدت تهاجمی را علیه پکن اتخاذ کرد.
وی مدعی شد: تمرکز حزب کمونیست چین بر استیلای بین المللی است و از این رو، لازم است با آن مقابله شود.
مایک پمپئو با تکرار گفته های «مایک پنس» معاون رئیس جمهور آمریکا علیه پیشینه چین در حوزه حقوق بشری، تجارت و شیوه های گسترش نفوذ جهانی آن به وضوح تلاش کرد میان دولت و ملت چین تمایز قائل شود. وی در این باره ادعا کرد: آمریکا سالها است روابط دوستانه خود با مردم چین را گرامی می دارد اما امروزه «دولت کمونیست چین همان مردم چین نیست». آنها شیوه هایی را به کار می گیرند که چالشهایی را برای آمریکا و جهان به وجود آورده و همه ما به طور دسته جمعی لازم است با این چالشها مقابله کنیم.
پمپئو گفت: غفلت و نادیده انگاری تفاوتهای بنیادین میان دو نظام آمریکا و چین و اثری که این تفاوتها بر امنیت ملی آمریکا داشته است، اقدامی واقع بینانه نیست. حزب کمونیست چین یک حزب مارکسیست- لنینیست است که بر منازعه و استیلای بین المللی متمرکز است. در زمینه تقویت مقدورات نظامی، چین از حدی که برای دفاع از خود نیاز دارد فراتر رفته است!
وزیر خارجه آمریکا همچنین افزود ظرف ماههای آینده در مورد ایدئولوژیها و ارزشهای رقیب از جمله پویش سازمانهای اطلاعاتی حزب کمونیست چین برای گسترش نفوذ جهانی و شیوه های اقتصادی «ناعادلانه و غارتگرانه» آن به ایراد سخنرانی می پردازد.
ایندوپاسیفیک/ عرصه نبردهای سنگین
واژه «ایندوپاسیفیک» در قالب راهبردی منطقهای در عرصه سیاسی آمریکا برای نخستین بار در سال میلادی ۲۰۱۰ از سوی «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه وقت به عنوان نشانهای مبنی بر احیاء علاقه آمریکا به این منطقه مورد استفاده قرار گرفت.
کلینتون در نشستی که در «هونولولو» برگزار شد؛ گفت: از راه توسعه همکاری با نیروی دریایی هند در گستره پاسیفیک به این درک میرسیم که بستر ایندوپاسیفیک تا چه حد برای تجارت مهم است.
اما مسئله فقط تجارت نیست و راهبرد دفاع ملی آمریکا در مواجهه با این حوزه جغرافیایی، ترکیبی از اهداف نظامی و ژئوپلیتیک را با امید به مهار توسعه نظامی چین دنبال میکند حال آنکه همزمان به دنبال ارائه مدلهای جایگزین برای طرح «یک کمربند، یک جاده» چین است.
رویکرد آمریکا در این خصوص، در سال ۲۰۱۶ همزمان با انتشار راهبرد سیاست خارجی جدید ژاپن با عنوان «ایندوپاسیفیک آزاد و باز» تقویت شد و تحت عنوان فریبنده «دفاع از حق آزادی تجارت و کشتیرانی» نمود پیدا کرد.
مسئله فقط تجارت نیست و راهبرد دفاع ملی آمریکا در مواجهه با این حوزه جغرافیایی، ترکیبی از اهداف نظامی و ژئوپلیتیک را با امید به مهار توسعه نظامی چین دنبال میکند حال آنکه همزمان به دنبال ارائه مدلهای جایگزین برای طرح «یک کمربند، یک جاده» چین استآمریکا علاوه بر ژاپن به دنبال جلب حمایت استرالیا و هند نیز در چارچوب گفتگوی امنیتی چهارجانبه برآمد. اما فراتر از این چارچوب، آمریکا برای جلب حمایت از راهبرد پیشنهادی خود با مشکل همراه است چراکه همسایگان چین علیرغم همه فراز و نشیبها همچنان صلاح خود را به مدارا با پکن میبینند.
اما این به معنای دلسردی واشنگتن نیست چراکه ضمن اشراف به نواقص چارچوب چهارگانه نظیر محدودیت دایره تعامل و همکاری، سعی در آن دارد تا با ایجاد انگیزههای اقتصادی-امنیتی، کشورهای گوناگون را برای مقابله با چالشهای نوظهور که به زعم آمریکا ریشه در سیاستهای چین دارند؛ با خود همراه کند.
اینگونه است که در نشست اخیر آسهآن که پایان هفته میلادی گذشته در بانکوک برگزار شد، «رابرت او برایان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید، پکن را به ایجاد رعب و وحشت در دریای چین جنوبی متهم و به نیابت از جانب ترامپ، رهبران کشورهای آسیای جنوب شرقی را به برگزاری نشستی ویژه به میزبانی آمریکا دعوت کرد.
پیشنهاد ترامپ برای برگزاری جلسه ویژه با کشورهای آسهآن برای چهار ماهه نخست سال ۲۰۲۰ تدارک دیده شده و باید دید حربه او برای تطمیع همسایگان چین چه خواهد بود.