سرویس جهان مشرق - دور جدیدی از درگیریها میان رزمندگان مقاومت اسلامی فلسطین در نوار غزه با ارتش رژیم صهیونیستی آغاز شده است. این درگیریها پس از شهادت فرمانده بزرگ جهاد اسلامی یعنی بها ابو العطا در حمله جنگندههای اسراییلی به منزلش در منطقه شجاعیه غزه آغاز شد.
تا کنون گروههای مقاومت در پاسخ به ترور و شهادت فرمانده خود تا صبح روز ۱۳ نوامبر بیش از ۲۵۰ راکت را به شهرکهای مرزی مناطق اشغالی و یا عمق خاک فلسطین اشغالی تا شهر تل آویو شلیک کردهاند.
مقابله پدافند هوایی اسراییل با حملات راکتی مقاومت
پس از نبردهای رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ با حزب الله لبنان و ۲۰۰۸ با مقاومت اسلامی در غزه و تلفات و خسارات بالایی که شلیک راکت و موشکهای مقاومت به شهرکنشینان صهیونیست وارد کرد، اسراییلیها به فکر توسعه سیستم پدافندی مناسب برای مقابله با تهدید راکتی کوتاه برد از سمت نوار غزه و جنوب لبنان افتادند. سیستم پدافندی گنبد آهنین یا Iron Dom در سال ۲۰۱۱ عملیاتی شده و در درگیریهای بعدی در نوار غزه مورد استفاده قرار گرفت. اگرچه این سیستم تا حد زیادی موفق به رهگیری راکت و خمپارههای شلیکی از نوار غزه میشود اما نحوه مقابله این سیستم با تهدیدات چندان از لحاظ اقتصادی به صرفه نیست.
سیستم گنبد آهنین و هزینه سرسامآور رهگیری راکتهای مقاومت
سامانه گنبد آهنین در هر آتشبار خود دارای ۳ تا ۴ پرتابگر ۲۰ فروندی موشکهای Tamir است. موشک Tamir با بردی بین ۵ تا ۷۰ کیلومتر از نوع هدایت راداری فعال بوده و با انفجار مجاورتی در کنار هدف آن را نابود میکند. این سیستم برای نابودی هر راکت شلیک شده بایستی ۲ تیر موشک Tamir را به سمت هدف شلیک کند. قیمت هر موشک Tamir حدود ۸۰ هزار دلار است و در واقع گنبد آهنین برای نابودی هر راکت شلیک شده مقاومت که قیمتی در حد چند صد دلار دارد، ۱۶۰ هزار دلار هزینه میکند. البته این تنها قیمت دو موشک رهگیر این سامانه است و بایستی هزینه استقرار و عملیات سایر اجزای سامانه را نیز به آن افزود.
اعتراف منابع اسراییلی در مورد عدم صرفه اقتصادی سیستم گنبد آهنین
در حالی که از سال ۲۰۱۴ تا کنون درگیری تمام عیار و شدید میان دو طرف رخ نداده است اما حوادثی که هر چند ماه منجر به تبادل آتش میان اسراییل و مقاومت در غزه میشود گاهی به مانند حوادث ماه می سال جاری تا شلیک ۶۰۰ راکت در کمتر از ۲ روز نیز میرسد. این موضوع موجب شده تا سرعت استفاده از موشکهای رهگیر Tamir چند برابر سرعت خط تولید آن شود به ویژه اگر احتمال جنگ تمام عیار در این منطقه را در نظر بگیریم شلیک هزاران تیر راکت و موشکهای قدرتمندتر که در انبار موشکی مقاومت موجود است قطعا موجب میشود که سیستم پدافندی اسراییل اصطلاحا Out Number شود.
این اصطلاح زمانی به کار میرود که تعداد اهداف مهاجم چند برابر موشکهای رهگیر موجود در پدافند خودی باشد که موجب میشود پرتابگرهای پدافندی به سرعت خالی شده و سیستم در برابر امواج بعدی تهاجم موشکها ناتوان بماند. به گفته منابع داخلی اسراییل در صورتی که نبردی میان ارتش این رژیم با حزب الله لبنان اتفاق بیفتد اوضاع بسیار وخیمتر خواهد بود و انتظار میرود روزانه بیش از ۲۰۰۰ راکت و موشک به سمت خاک فلسطین اشغالی شلیک شود و در صورتی که کلیه سامانههای پدافندی در بهترین شرایط خود عمل کنند روزانه ۲۰۰ تا ۳۰۰ برخورد مستقیم به شهرهای شمالی اسراییل را شاهد باشیم.
رزمندگان مقاومت در غزه از کدام راکتهای خود استفاده کردهاند؟
عمده پرتابههای شلیک شده توسط مقاومت تا کنون از مدل راکت کوتاه برد قسام، راکتهای گراد و خمپاره بوده است. در مواردی راکت بزرگتر M۷۵ با بردی حدود ۷۵ کیلومتر نیز شلیک شده است. اما در صورتی که درگیری فعلی به نبرد تمام عیار منجر شود راکتهای بزرگتر و دوربردتری نظیر خیبر نیز در اختیار گروههای فلسطینی قرار دارد. در روز ۵ فروردین امسال دو راکت خیبر یا M۳۰۲ به شمال شهر تل آویو و در فاصله ۱۴۱ کیلومتری از نوار غزه شلیک شد که یکی از آنها با اصابت به ساختمانی در این منطقه موجب زخمی شدن چندین نفر و انهدام کامل هدف شد.
خیبر راکتی سنگین با برد حدود ۱۶۰ کیلومتر و سر جنگی ۱۵۰ کیلوگرمی است که در صنایع نظامی سوریه با کد M۳۰۲ تولید میشود. این راکتها در تعداد بسیار بالایی در اختیار گروه جهاد اسلامی است. تنها در یک مورد در سال ۲۰۱۴ نیروی دریایی اسراییل دهها تیر از این راکت را در کشتی که به سمت نوار غزه در حال حرکت بود توقیف کرد که به خوبی نشان میدهد این سلاح در کمیت بالایی به دست رزمندگان مقاومت رسیده است.
مسئله جالب حمله موشکی روز ۵ فروردین به شمال تل آویو این بود که هیچ سامانه ضد موشکی در خاک اسراییل برای دفاع از پایتخت در برابر این حمله فعال نشد.
برخی منابع اسراییلی مدعی بودند آتش بارهای گنبد آهنین در این منطقه مستقر نبودند که البته قابل باور نبود و برخی نیز مدعی شدند که این سامانه در حالت غیر فعال بوده است. سوال اصلی اما اینجاست که به فرض اینکه سامانه گنبد آهنین در منطقه حضور نداشته یا غیر فعال بوده است سایر سامانه های پدافندی نظیر پاتریوت یا فلاخن داوود که قطعا به تعداد بالا در اطراف تل آویو مستقر هستند به چه دلیل واکنشی نشان نداده اند؟
دست کم در جنوب عربستان پدافند هوایی این کشور بارها اقدام به رهگیری راکت های خیبر یا همان بدر نیروهای انصارالله به وسیله موشک های پدافندی پاتریوت PAC۲ کرده است.
ارتش اسراییل به دنبال جایگزینی مناسب برای گنبد آهنین
علی رغم اینکه مقامات اسراییلی مدعی هستند سامانه گنبد آهنین به خوبی توانسته از شهروندان این ریژیم در برابر حملات از نوار غزه محافظت کند اما هزینه سنگین و غیر عقلانی استفاده از موشکهای ۸۰ هزار دلاری Tamir برای انهدام اهداف چند صد دلاری موجب شده در داخل ارتش اسراییل پیشنهادهایی برای توسعه یک سیستم پدافندی لیزری برای رهگیری و انهدام راکتهای کوتاه برد ارائه شود. تخمین زده میشود که هزینه هر بار استفاده از پرتوهای لیزر برای نابودی پرتابه مهاجم حدود ۲۰۰۰ دلار باشد که بیش از ۸۰ برابر ارزانتر از شلیک دو موشک رهگیر است.
اما طراحی، توسعه و عملیاتی شدن همچین سیستمی چندین سال زمان خواهد برد. به همین دلیل طرحی دیگر نیز از سوی فرماندهان این رژیم مبنی بر خرید توپهای هدایت راداری اسکای گارد از ایالات متحده امریکا بررسی شده است.
اسکای گارد سامانهای شامل دو توپ ۳۵ میلیمتری به همراه رادار کنترل آتش است که میتواند با اهدافی نظیر خمپاره و راکتهای کوچک که معمولا به شهرک سدیروت در نزدیکی نوار غزه شلیک میشوند مقابله کند.
پیشبینی شده در صورت اقدام اسراییل برای خرید این سامانه، استقرار و عملیاتی شدن آن در تمام خاک فلسطین اشغالی حدود ۲ تا ۳ سال زمان ببرد.
دستاورد حملات راکتی گروههای مقاومت در غزه
مشاهده نتایج حملات چند صد فروندی موشک و راکتهای پرتابی از نوار غزه و برخوردهای نسبتا کم تعداد و تلفات اندک رژیم صهیونیستی در این حملات شاید به نظر بسیاری افراد ناشی از ضعف توان دفاعی رزمندگان فلسطینی و بی نتیجه بودن آن باشد.
بسیاری از خود میپرسند که شلیک صدها تیر راکت چرا تنها موجب کشته یا زخمی شدن چند نفر یا خسارات محدود به شهرکهای صهیونیستنشین میشود؟ در پاسخ باید به راهبرد و هدف اصلی از شلیک این پرتابهها بپردازیم.
عمده راکتهای شلیکی گروههای فلسطینی از مدل قسام یا گراد است که به طور ذاتی دقت و قدرت انفجاری پایینی دارند. اما شلیک پرتعداد همین راکتها موجب ایجاد ناامنی شدید و هزینه مقابله بالا برای پدافند دشمن میشود. در هر دور حملات راکتی در سالهای اخیر ۵۰۰ تا ۶۰۰ راکت از انواع مختلف به سمت مناطق فلسطی اشغالی شلیک میشد. این موضوع موجب کاهش شدید ذخایر موشکهای پدافندی دشمن شده است که به اعتراف خود آنها سرعت خط تولید این موشکها به هیچ عنوان با نرخ مصرف آن برابری نمیکند. این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که دشمن درگیر نبردی بزرگ و تمام عیار به طور مثال در جنوب لبنان یا منطقه جولان اشغالی در سوریه شود. هنگامی که حجم تهدیدات موشکی چندین برابر یک ضد و خورد ساده با گروههای فلسطینی باشد و قدرت پدافندی اسراییل در درگیریهای کم اهمیت قبلی تحلیل رفته باشد.
مشابه همین راهبرد را در جنگ یمن نیز شاهد بودیم. جایی که پدافند هوایی عربستان متشکل از موشکهای پاتریوت برای رهگیری هر هدفی از موشک بالستیک برکان در آسمان ریاض تا راکتهای توپخانهای سری بدر در جنوب این کشور ناچار به شلیک پرتعداد موشکهای ۳ میلیون دلاری پاتریوت آنهم ۲ فروند برای هر موشک انصارالله میشد.
شاید در وهله نخست تعداد زیاد رهگیریهای موشکهای یمنی نشان از موفقیت پدافند عربستان بود اما پس از گذشت چند سال اکنون عربستان با ذخیره هدر رفتهای از موشکهای پاتریوت که تا حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ فروند نیز تخمین زده میشود روبرو شده است که حتی اگر بودجه نامحدودی نیز برای خرید مجدد آنها داشته باشد کمپانی سازنده آنها یعنی Raytheon مشروط به اینکه درگیر سفارشات سایر کشورهای کاربر این سیستم نباشد به چندین سال زمان برای تحویل سفارش ارتش عربستان نیاز دارد. در واقع عربستان نیز به مانند رژیم صهیونیستی بخش بزرگی از توان پدافندی خود را صرف درگیری و موشکهایی کرده است که در هرگونه جنگ بزرگ با رقیبی قدرتمند در آینده نزدیک موجب دست خالی ماندن آنها برای دفاع در برابر حملات موشکی سنگین و پرتعداد میشود.