به گزارش مشرق، مهاجری که بههمراه پسرش عماد در خانه بودند، وقتی متوجه این حال عجیب میشود، به پسرش میگوید با دکتر تماس بگیرد تا شرایط را توضیح دهد: «ساعت ۹، ۵/۹ صبح بود که آمدیم صبحانه بخوریم و برای تمرین آماده شویم که دیدم حالم خوب نیست. به عماد گفتم قفسه سینهام سنگین است و حالم خوب نیست. عماد زنگ زد به دکتر زارع و شرایطم را گفت که ایشان گفت نوار قلب باید بگیرم. برای نوار قلب به همان مرکزی که دکتر زارع در آن مشغول است، رفتم که آنجا گفتند باید اسکن قلب هم بگیری. گفتم اگر واجب نیست بعداً بگیرم، گفتند همین الان باید بروی. آن را که انجام دادم بستری شدم.»
سرمربی نساجی مازندران که شرایط سختی را پشت سر گذاشت، فکر میکند دعای خیر هواداران قائمشهری باعث شد جان سالم بهدر ببرد: «خدا خیلی رحم کرد و واقعاً شانس آوردم. آمبولی خیلی خطرناک است اما فکر میکنم دعای خیر قائمشهریها باعث شد جان سالم بهدر ببرم. شاید اگر میرفتم گلگهر اتفاق دیگری میافتاد. به هر حال آمبولی میتواند هر اتفاقی را رقم بزند. مثلاً به مغز برود باعث سکته مغزی شود و در قلب باعث سکته قلبی میشود، اما به ریهام رفت و باعث شد درمان شود. وقتی به بیمارستان رسول اکرم(ص) رفتم در آنجا دکتر رضایی خیلی کمک کرد اما در اورژانس دکتر علیزاده که خودش قائمشهری بود و من را شناخت، کمک بزرگی به من کرد. وقتی دکتر علیپور حالم را دید، بعد از آزمایش و اسکن تشخیص داد ریهام آمبولی داده. قرار بود ۷ شب درمانم شروع شود اما ساعت یک بعدازظهر آمپول لازم را به من زدند و حالم بهتر شد.»
رضا مهاجری فکر میکند اگر لطف دکتر علیزاده و دیگر پزشکان معالجش نبود شاید اتفاق بدتری میافتاد: «قلبم ورم کرده بود و دکتر میگفت اگر دیر آمپول را میزدم ممکن بود فشار به قلبم آنقدر زیاد میشد که حتی رگهای قلبم پاره میشد. خلاصه بعد از بستری با تصمیم سختی مواجه شدم. دکتر گفته بود این آمپول یک حسن دارد و یک ضرر. حسن آن این بود که لخته خون رقیق میشد و حالم خوب میشد و ضرر آن این بود که احتمال خونریزی در هر قسمت از بدنم وجود داشت، از قلب و معده گرفته تا ریه. میدانستم با این حال اگر آمپول نزنم حتی نمیتوانم درست نفس بکشم و به قلبم فشار میآمد و اگر بزنم احتمال خونریزی هم هست. مانده بودم چه کار کنم. عماد هم استرس زیادی داشت و وقتی او را میدیدم بیشتر ناراحت و نگران میشدم. با این شرایط، آمپول را زدم که خدا را شکر بهخاطر اینکه سابقه عمل جراحی و دیابت نداشتم، همهچیز خوب پیش رفت و خدا را شکر بخیر گذشت.»
بیشتر بخوانید:
درخواست استقلال برای تغییر زمان بازی با نساجی؟
با شرایطی که برای مهاجری بهوجود آمد حالا پزشکان توصیه کردند او از هرگونه استرس باید دور باشد. مربیگری، آن هم در نساجی مازندران که مشکلات زیادی دارد، برای رضا مهاجری مثل سم است. با این وضعیت سرمربی نساجی تا ۲ ماه دیگر نمیخواهد کار کند تا شرایطش بهتر شود: «فعلاً تا ۲ ماه باید از استرس دور باشم. من اگر خودم هم بخواهم سرمربیگری کنم، خانوادهام نمیگذارند و نمیتوانم به آنها هم استرس وارد کنم. بهخاطر همین باید با مسئولان باشگاه بنشینم و صحبت کنم تا ببینیم شرایط به چه صورت خواهد شد.»
نکته جالب این است که در زمان حضور رضا مهاجری در بیمارستان رسول اکرم(ص) با وجود اینکه همه اعضای تیم به عیادتش رفته بودند اما خبری از شرایط نساجی نداشت. او حتی نمیدانست تمرینات تعطیل شده و مدیرعامل باشگاه با صنیعیفر یکی از مالکان باشگاه، به مشکل خورده و تغییراتی در مدیریت باشگاه بهوجود آمده: «۲ روز سر تمرین نبودم که اتفاقات زیادی افتاد. ما ۳ ماه با همین شرایط داشتیم کار میکردیم و تلاش کردیم اتفاقی نیفتد اما دیشب (شنبهشب) متوجه شدم اتفاقات زیاد و عجیبی افتاده. اعضای تیم و حتی عماد هیچ صحبتی در مورد مشکلات باشگاه با من نکردند و من وقتی از CCU به بخش منتقل شدم، دیدم یک برنامه تلویزیونی به این مسأله پرداخته و در مورد مشکلات صحبت میکند که تعجب کردم. امیدوارم شرایط بهتر شود تا نساجی بتواند با قدرت به کارش ادامه دهد. این تیم هواداران زیادی دارد که موفقیت آن میتواند مردم یک استان را خوشحال کند.»
در مدتی که رضا مهاجری در CCU بستری بود، با وجود اینکه ملاقات ممنوع بود اما ملاقاتیهای زیادی داشت. آنهایی هم که متوجه شدند نمیتوانند به بیمارستان بروند، با تماس تلفنی جویای حال سرمربی نساجی شدند و سعی کردند به او روحیه بدهند: «واقعاً نمیدانم چطور از عزیزانی که من را شرمنده کردند، تشکر کنم. همه بچههای تیم آمده بودند. آقای علی دایی و برادرشان محمد دایی هم تماس گرفتند و جویای حالم شدند که نمیدانم از آنها چطور تشکر کنم. دوستان و همکاران زیاد دیگری به من لطف داشتند که از همینجا از آنها تشکر میکنم.»
مهاجری قرار بود تا امروز (دوشنبه) در بیمارستان بستری باشد اما شلوغ بودن بیمارستان بهخاطر اتفاقات اخیر باعث شد پزشکان با بررسی وضعیت او، سرمربی نساجی را یک روز زودتر ترخیص کنند: «هنوز آن احساس سنگینی در قفسه سینهام را دارم اما پزشکان معتقدند شرایطم خوب است و میتوانم مرخص شوم. من شنبهشب از CCU به بخش منتقل شدم و قرار بود تا دوشنبه بستری باشم اما شلوغ بودن بیمارستان و البته تشخیص پزشکان در رابطه با اینکه وضعیتم خوب است، باعث شد زودتر ترخیص شوم. البته خودم و خانوادهام هم از این اتفاق خوشحال شدیم چون میتوانستم به خانه بروم و آنجا استراحت کنم. باز هم از پزشکان و کادر زحمتکش بیمارستان رسول اکرم(ص) تشکر میکنم که تماموقت تلاش کردند و شرایطم را زیر نظر داشتند. اگر تلاش و لطف آنها نبود ممکن بود هر اتفاقی بیفتد اما خدا را شکر همهچیز بخیر گذشت.»