به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
وی اخیراً در نطق خارج از دستور گفت: حوادث تلخ آبانماه نشان داد که سران قوا نبض جامعه را در دست ندارند و تصمیم بدی که گرفته شد و اجرای بدتری که انجام شد متاسفانه این حوادث تلخ را بهوجود آورد.
مطهری با بیان اینکه اگر جامعه در شرایط عادی بود جای داشت رئیسجمهور را استیضاح کنیم، خاطرنشان کرد: اما در شرایط خاص هستیم و حداقل کاری که مجلس میتواند بکند این است که وزیر کشور را بهعنوان مسئول اصلی این تصمیم استیضاح کند و انشاءالله این کار انجام میشود.
وی گفت: مجلس در دوره دهم از دو ناحیه تضعیف شد یکی از طرف مجمع تشخیص و دوم از طرف شورای هماهنگی سران قوا.
بیشتر بخوانید:
چراغ سبز داوطلبان نمایندگی مجلس برای شفافیت هزینههای انتخاباتی
توهین اصلاحطلبان به شعور مردم
اظهارات آقای مطهری از جهات مختلف،به دور از واقعیت و بعضا فاقد صداقت است.
نخست اینکه او میگوید: اگر شرایط عادی بود، رئیسجمهور را استیضاح میکردیم. شورای هماهنگی سران قوا ناظر به همین شرایطی که مطهری اذعان میکند، تشکیل شده است و اتفاقا دو تن از آنها (روحانی و لاریجانی) هماهنگ با هم عمل میکنند. اگرچه درباره صداقت مطهری درباره استیضاح رئیسجمهور در شرایط عادی تردید جدی وجود دارد.
نظارت مجمع تشخیص مصلحت بر اجرای سیاستهای کلی نظام هم یک اصل قانونی و جبرانکننده انحرافات و اشکالاتی است که بعضا در مجلس دهم به شکل کاملا حاد دیده شد.
مجلس دهم در حالی برخی لوایح مربوط به FATF را تایید کرد که وزارت خارجه صراحتا میگفت هیچ تضمینی درباره لغو تحریمها پس از اجرای مطالبات FATF وجود ندارد! خب! وقتی برجام که امضای وزیر خارجه ۶ دولت بهعلاوه قطعنامه شورای امنیت بود و بر لغو تحریمها تصریح داشت و بهویژه «امضای کری» تضمین خوانده میشد، به آن شکل زیر پا گذاشته شد، چگونه میشد پذیرش دیکتههای جدید در قالب FATF بدون هیچ تضمینی را پذیرفت. در اینجا امثال علی مطهری فرار به جلو میکنند وگرنه آنها باید مؤاخذه شده و پاسخگو باشند که چرا غیر از بلای برجام، بر تحمیل بلاهای جدید بر کشور اصرار دارند؟ از سر بیسوادی یا ...؟!
اما اظهارات مطهری واجد خلافگویی بزرگتری است و آن اینکه گویا امثال وی مهیای عمل به مسئولیت نظارتی بر دولت هستند و نظام مانع است، برخلاف این ظاهرسازی، آقای مطهری در ۶ سال اخیر، کاملا نقش یک وکیلالدوله منفعل را بازی کرده و به جای مطالبهگری حقوق مردم و وعدههای اقتصادی دولت، دنبال سیاسیکاری و ایجاد حاشیه امن برای مدیران اجرایی ناکارآمد بوده است.
این تفریط و کمفروشی گلدرشت، ادامه رفتار کاملا افراطی وی در معارضه با دولت دهم است؛ که اوج آن را میتوان در درگیری کاملا رادیکال و غیراخلاقی طیف وی با دولت دهم در ماجرای استیضاح وزیر کار دید؛ ماجرایی که طرفین آن مورد اعتراض رهبر انقلاب قرار گرفتند. ایشان بردن اختلافات مسئولان بر سر سفره مردم را خیانت توصیف کردند.
پرسش از مطهری این است که اگر به بیان او، امروز شرایط عادی نیست و بنابراین با دولت باید مدارا کرد، چرا آن روز نکردند و اگر کار آن روز درست است، چرا امروز کاملا برعکس رفتار میکنند و بهجای حداقل انتقاد از دولت، کوتاهی و کمکاری را گردن نظام میاندازند؟
آیا این مدل رفتار متناقض، مصداق همان فرمایش حکیمانه امیر مؤمنان علیهالسلام نیست که فرمود: «لاتری الجاهل الا مُفَرِطاً او مُفَرَّطاً. جاهل را نمیبینی مگر در افراط یا تفریط.