به گزارش مشرق معصومه سپهری، نویسنده خاطرات دفاع مقدس در گفتگو با مهر گفت: از سال 75 که وارد عرصه خاطرهنویسی شدم تا حدودی با خاطرات آقای عافی به واسطه پیاده کردن چند نوار از مصاحبههای ایشان آشنا بودم. چند بار پیگیر خاطرات آقای عافی شده بودم. شنیده بودم که کار به دو نفر سپرده شده و آنها هر یک بعد از مدتی کار را برگرداندهاند. در واقع تا سال 83 که کار به من پیشنهاد شد، این کار بر زمین مانده بود. من با علاقه این پیشنهاد را پذیرفتم، چون هنوز حس و حال زمانی را که نوارها را پیاده میکردم به یاد داشتم و از طرف دیگر با نگارش «لشکر خوبان» حس اعتماد و علاقه بیشتری به خاطرهنویسی پیدا کرده بودم. همین شد که نگارش این کتاب را پذیرفتم.
وی ادامه داد: فکر میکنم همه کسانی که در این عرصه کار میکنند در مرحله گردآوری و آفرینش اثر به این فکر میکنند که کار تمام و کمالی را پیشروی مخاطب خود قرار دهند. من هم تمام سعیام این بوده که حال و هوای آکنده از اخلاص و صفایی را که در خاطرات آقای عافی بود، زنده کنم. وقتی شما به عنوان نویسنده موفق بشوید روح حاکم بر آن فضا و عمق ماجراها را زنده کنید، کتاب تاثیر خودش را میگذارد.
سپهری همچنین درباره دیدار خود و آقای عافی با مقام معظم رهبری بیان کرد: مقام معظم رهبری به کتابهای خاطرات رزمندگان علاقمندند. در دیداری که من و همسرم به همراه آقای عافی و همسرشان برای نخستین بار با آقا داشتیم، ایشان با لطف و مهر فراوان به ما فرمودند که مطلبی را درباره این کتاب نوشتهاند. چند روز بعد از طرف دفتر نشر آثار رهبری برنامهای برگزار شد و از یادداشت آقا در حضور ما رونمایی کردند.
وی ادامه داد: من آن روز را بهترین روز عمر کاری خودم میدانم، چون میدیدم کاری که در غربت و بدون سر و صدا اما با کمال صداقت و خالصانه نوشته شد، توانسته است جزو آثار برجستهای باشد که یاد آن روزها و آن انسانهای بزرگ خصوصاً شهدای زیادی از لشکر عاشورا را برای همیشه زنده نگه دارد و مورد توجه رهبر عزیزمان نیز قرار گیرد.
این خاطرهنگار با بیان دید همهجانبه مقام معظم رهبری در مورد این کتاب گفت: آقا با دید همه جانبهای که دارند تمام مسائلی را که در این مدت چند نفر از دوستان و کارشناسان از جمله آقای کمری با من مطرح کرده بودند، با جامعیت و دقت در این تقریر نوشته بودند. حتی همسر آقای عافی میگفت آقا بدون اینکه نورالدین را دیده باشند با خواندن این کتاب همه خصوصیات نورالدین را فرمودهاند... این یادداشت مایه دلگرمی ما شد و روحیهای مضاعف به ما بخشید.
وی در پاسخ به سئوالی با این مضمون که آیا مانند کتاب «دا» که فقط راوی مورد توجه قرار گرفت و نویسنده و تدوینگر کتاب در این بین خیلی دیده شد، نگران نیستید زحمات شما از دیدهها پنهان بماند، اظهار کرد: تا حدودی این نگرانی طبیعی را دارم، چون هنوز در کشور ما جایگاه گروه خاطرهنگاران دفاع مقدس به درستی تعریف نشده است. با اینکه بسیاری از کتابهای محبوب و پرفروش در سالهای اخیر به همت خاطرهنگاران به ثمر رسیده است که در شرایط دشواری فقط بر اساس انگیزه و علاقه قلبی به کارشان ادامه میدهند، متاسفانه جایگاه حقوقی این افراد بر اساس سلیقه افراد و ناشران مختلف تعیین میشود و نه بر اساس قانون حمایت از مولفان و مصنفان.
سپهری ادامه داد: این دو کار، یعنی «نورالدین پسر ایران» با کتاب «دا» در عین اینکه در کلیات اشتراکاتی دارند، اما تفاوتهای بسیاری هم دارند. در همه خاطرات دیگرنوشت این توان و نگاه و قلم نویسنده است که میتواند کار را پیش ببرد. خاطرات بسیاری از فرماندهان و رزمندگان جنگ فقط در کلیات مانده و در ارتباط با مخاطب ناموفق بودهاند. در حالی که ما سعی میکنیم تا جایی که میتوانیم وارد جزییات ناگفته شویم. خصوصا در کارهایی که راوی به زبان ترکی بیان میکند ( مثل همین کتاب) راوی و نویسنده مکمل هماند.
وی گفت: کتابخوانها متوجه میشوند که کسی در کنار راوی بوده است که خاطرات جذاب با متن روان و دلنشین نوشته شدهاند. البته به نظرم در مورد کتاب «دا» رسانهها هم بیتقصیر نبودند. من کمتر رسانهای را دیدم که بگوید خانم سیده اعظم حسینی نویسنده این کتاب است. متاسفانه این موضوع تا جایی پیش رفت که در برخی از برنامههای تلویزیونی و مطبوعات و رسانهها از راوی یعنی خانم زهرا حسینی به عنوان نویسنده یاد شد. همه این اتفاقات ناشی از آن است که به خاطرهنگاری به عنوان یک گروه حرفهای نگریسته نمیشود و به این راحتی زحمات و حق آنان نادیده گرفته میشود.
وی در پایان در مورد نام کتاب گفت: نام کتاب را آقای سرهنگی انتخاب کردند. واقعاً ایشان در طول زمانی که با ایشان آشنا شدهام همیشه مایه دلگرمی و پشتیبان ما بودند. ایشان اولین کسی بود که در دفتر ادبیات و هنر مقاومت کتاب را خواند. نام پیشنهادی ایشان بهتر از اسمهایی بود که به نظر ما رسیده بود. این که چطور این اسم به ذهنشان رسید را باید از خودشان بپرسید. به هر حال با ماجراهایی که نوجوان 16 ساله ای چون نورالدین آنها را از سر میگذراند و باز در صحنه میماند، میتوان او را نمادی از رزمندگان ایرانی دانست.
وی ادامه داد: فکر میکنم همه کسانی که در این عرصه کار میکنند در مرحله گردآوری و آفرینش اثر به این فکر میکنند که کار تمام و کمالی را پیشروی مخاطب خود قرار دهند. من هم تمام سعیام این بوده که حال و هوای آکنده از اخلاص و صفایی را که در خاطرات آقای عافی بود، زنده کنم. وقتی شما به عنوان نویسنده موفق بشوید روح حاکم بر آن فضا و عمق ماجراها را زنده کنید، کتاب تاثیر خودش را میگذارد.
سپهری همچنین درباره دیدار خود و آقای عافی با مقام معظم رهبری بیان کرد: مقام معظم رهبری به کتابهای خاطرات رزمندگان علاقمندند. در دیداری که من و همسرم به همراه آقای عافی و همسرشان برای نخستین بار با آقا داشتیم، ایشان با لطف و مهر فراوان به ما فرمودند که مطلبی را درباره این کتاب نوشتهاند. چند روز بعد از طرف دفتر نشر آثار رهبری برنامهای برگزار شد و از یادداشت آقا در حضور ما رونمایی کردند.
وی ادامه داد: من آن روز را بهترین روز عمر کاری خودم میدانم، چون میدیدم کاری که در غربت و بدون سر و صدا اما با کمال صداقت و خالصانه نوشته شد، توانسته است جزو آثار برجستهای باشد که یاد آن روزها و آن انسانهای بزرگ خصوصاً شهدای زیادی از لشکر عاشورا را برای همیشه زنده نگه دارد و مورد توجه رهبر عزیزمان نیز قرار گیرد.
این خاطرهنگار با بیان دید همهجانبه مقام معظم رهبری در مورد این کتاب گفت: آقا با دید همه جانبهای که دارند تمام مسائلی را که در این مدت چند نفر از دوستان و کارشناسان از جمله آقای کمری با من مطرح کرده بودند، با جامعیت و دقت در این تقریر نوشته بودند. حتی همسر آقای عافی میگفت آقا بدون اینکه نورالدین را دیده باشند با خواندن این کتاب همه خصوصیات نورالدین را فرمودهاند... این یادداشت مایه دلگرمی ما شد و روحیهای مضاعف به ما بخشید.
وی در پاسخ به سئوالی با این مضمون که آیا مانند کتاب «دا» که فقط راوی مورد توجه قرار گرفت و نویسنده و تدوینگر کتاب در این بین خیلی دیده شد، نگران نیستید زحمات شما از دیدهها پنهان بماند، اظهار کرد: تا حدودی این نگرانی طبیعی را دارم، چون هنوز در کشور ما جایگاه گروه خاطرهنگاران دفاع مقدس به درستی تعریف نشده است. با اینکه بسیاری از کتابهای محبوب و پرفروش در سالهای اخیر به همت خاطرهنگاران به ثمر رسیده است که در شرایط دشواری فقط بر اساس انگیزه و علاقه قلبی به کارشان ادامه میدهند، متاسفانه جایگاه حقوقی این افراد بر اساس سلیقه افراد و ناشران مختلف تعیین میشود و نه بر اساس قانون حمایت از مولفان و مصنفان.
سپهری ادامه داد: این دو کار، یعنی «نورالدین پسر ایران» با کتاب «دا» در عین اینکه در کلیات اشتراکاتی دارند، اما تفاوتهای بسیاری هم دارند. در همه خاطرات دیگرنوشت این توان و نگاه و قلم نویسنده است که میتواند کار را پیش ببرد. خاطرات بسیاری از فرماندهان و رزمندگان جنگ فقط در کلیات مانده و در ارتباط با مخاطب ناموفق بودهاند. در حالی که ما سعی میکنیم تا جایی که میتوانیم وارد جزییات ناگفته شویم. خصوصا در کارهایی که راوی به زبان ترکی بیان میکند ( مثل همین کتاب) راوی و نویسنده مکمل هماند.
وی گفت: کتابخوانها متوجه میشوند که کسی در کنار راوی بوده است که خاطرات جذاب با متن روان و دلنشین نوشته شدهاند. البته به نظرم در مورد کتاب «دا» رسانهها هم بیتقصیر نبودند. من کمتر رسانهای را دیدم که بگوید خانم سیده اعظم حسینی نویسنده این کتاب است. متاسفانه این موضوع تا جایی پیش رفت که در برخی از برنامههای تلویزیونی و مطبوعات و رسانهها از راوی یعنی خانم زهرا حسینی به عنوان نویسنده یاد شد. همه این اتفاقات ناشی از آن است که به خاطرهنگاری به عنوان یک گروه حرفهای نگریسته نمیشود و به این راحتی زحمات و حق آنان نادیده گرفته میشود.
وی در پایان در مورد نام کتاب گفت: نام کتاب را آقای سرهنگی انتخاب کردند. واقعاً ایشان در طول زمانی که با ایشان آشنا شدهام همیشه مایه دلگرمی و پشتیبان ما بودند. ایشان اولین کسی بود که در دفتر ادبیات و هنر مقاومت کتاب را خواند. نام پیشنهادی ایشان بهتر از اسمهایی بود که به نظر ما رسیده بود. این که چطور این اسم به ذهنشان رسید را باید از خودشان بپرسید. به هر حال با ماجراهایی که نوجوان 16 ساله ای چون نورالدین آنها را از سر میگذراند و باز در صحنه میماند، میتوان او را نمادی از رزمندگان ایرانی دانست.