به گزارش مشرق، مجلس دهم علیرغم برخی مصوبات و اقدامات، در قضاوت جمعی، مجلسی ضعیف و وکیل الدوله سنجیده می شود. در این مجلس ورای تصویب چند طرح و لایحه مطلوب مثل قانون منع بکارگیری بازنشستگان، تخفیف مجازات اعدام قاچاقچیان مواد مخدر، تعیین سقف حقوق مدیران و چند طرح دیگر، بسیاری طرح ها و برنامه ها ناکام و ابتر ماند.
درحالیکه افکار عمومی به شدت درگیر مسائلی مثل مشکلات اقتصادی و تورم، طرح اعاده اموال نامشروع مسئولان، شفافیت آرای نمایندگان، منع بهکارگیری دوتابعیتیها در دستگاههای حساس دولتی و.. بود، مجلس دهم این موضوعات را مسکوت و معطل گذاشت. این مجلس به چالش ها و اولویت های اصلی کشور ورود نکرد و در مواجهه با جنگ اقتصادی و تجاری دشمن ، خواب آلوده و منفعل بود.
بیشتر بخوانید:
آیا شورای نگهبان مسئول کارآمدی کاندیداهاست؟
رفتوآمد اصللاح طلبان به شورای نگهبان و بیاعتنایی به رادیکالها
کدام چهرههای شاخص داوطلب نمایندگی مجلس خبرگان شدند؟ +عکس
انگیزه بود. همچنین مجلس هیچ مصوبه یا اقدام جدی برای مسائلی نظیر آلودگی هوا، مقابله با خشکسالی و ریزگردها، مشکلات آب و برق، سیاست های غلط در حوزه آب و هوا، کوچک کردن دولت فربه و بدنه چاق اجرایی کشور نداشت.
درحالیکه ادعا می شد با هماهنگ و همسو بودن مجلس با دولت، مشکلات کشور بهتر حل خواهد شد، آنچه در عمل اتفاق افتاد، فدا کردن دغدغه های مردم به پای منویات دولت بود. تقلا و جدیت عجیب مجلس دهم برای تصویب لوایح سوال برانگیز و با رنگ و بوی استعماری و تعهد به بیگانگان خصوصا تلاش مجلس برای تصویب ۳ لایحه FATF از آن جمله بود.
بدتر آنکه، مجلس دهم این بی تحرکی و انفعال خود را با حاشیه سازی و درگیر شدن برخی نمایندگان با امور فرعی و بی ارزش، می پوشاند. نطق های تخریبی برخی نمایندگان مجلس دهم، توئیتربازی و مصاحبه های پرسرو صدا و خوراک سازی برای بیگانگان به جای خدمت به مردم و حل مشکلات آن ها چهره غالب این مجلس است. چنانکه در اذهان عمومی، مجلس دهم با نمادهایی مثل سلفی با موگرینی، فیش نجومی خانواده های لیست امید، فحاشی و رکیک گویی بعضی نمایندگان و لابی بازی شناخته می شود.
همه اینها سبب شده مجلس دهم، استقلال و تاثیرگذاری قوه مقننه به عنوان راس امور کشور و اصل تفکیک قوا را مخدوش کند و دولت به قوه ای رها شده و مهارناپذیر تبدیل شود. و مهمتر از آن، بحران کارآمدی که بزرگترین تهدید برای مشروعیت استمراری نظام اسلامی است جلوه گر شود.
با این وصف، شرایط کشور به علت حضور دولت غربگرا و مجلس خنثی شاهد رکودی چندین ساله شده که سبب گشته چهره ای ناکارآمد از هر دو رکن نظام در افکار عمومی ایجاد شود.
به این ترتیب، اینک ضرورت گفتمان کارآمدی و مسئله کار جهادی عیان تر شده و ضروری است همه چهره ها و گروه هایی که دغدغه انقلاب و مردم دارند، ذیل این چتر یعنی «چتر کارآمدی» جمع شوند.
تشکیل مجلسی با محوریت این تفکر، آثار و فواید گسترده ای خواهد داشت:
مجلس یازدهم با محوریت گفتمان کارآمدی، می تواند قوه مقننه را از حالت سمبلیک و خنثی به جایگاه حقیقی اش تبدیل کند و دولت را وادار به حل مشکلات مردم کند.
تنها با این گفتمان و انرژی است که ایران می تواند به جایگاه و شرایط مطلوب برسد، عزت از دست رفته را با اتکا بر ظرفیت های داخلی احیا کند. با این پرچم، قوانین معطل مانده برای بهبود شرایط کشور، از شفافیت اقتصادی و اداری دستگاه های حکومتی تا گره های سنگین اقتصاد و تولید کشور می تواند گشوده شود و مجلس نو، نوید ایرانی نو را دهد.
گفتمانی با این شعار که «همه چیز بهتر خواهد شد»، «در چله دوم انقلاب، همه چیز بهتر و زیباتر خواهد شد» می تواند «امید» را که مهمترین منبع آرامش روانی جامعه است، بازگرداند و پروپاگاندای رسانه ای را که اصلی ترین کارکردش پمپاژ ناامیدی و غم و یأس در جامعه ایران است خنثی کند.
چنین مجلسی در کنار بازوی قضایی، می تواند اعتماد بخش نا امید مردم را به نظام برگرداند و تصویری مثبت از جمهوری اسلامی در گام دوم انقلاب چه در داخل چه خارج ارائه کند.
مجلس کارآمدی، مجلس جهاد و عمل و خروجی محور خواهد بود. برنامه گرا خواهد بود نه شخص گرا. و این سبب خواهد شد دموکراسی و مردم سالاری در ایران، از مرحله شخص گرایی به برنامه گرایی، از وعده گرایی به کارنامه گرایی گذر کند.
فتح این سنگر می تواند نقش بازدارنده برای دولت غربگرا ایفا کند و با چشاندن طعم کار جهادی و کارآمدی به مردم طی دو سال، زمینه ساز دولت حزب اللهی جوان در انتخابات ریاست جمهوری بعدی شود. و به سیطره جریان غربگرا بر کشور که چیزی جز بحران و فساد برای مردم نداشته، حداقل برای میان مدت پایان دهد.
امید که چهره ها و جریان های سیاسی جبهه انقلاب، اهمیت این انسجام و اتحاد فکری و گفتمانی را به خوبی درک کنند و بار دیگر با تفرقه و اشتباهات تکراری، مهمترین سالهای حیات انقلاب و مردم ایران را دو دستی تقدیم غربگرایان نکنند.ناگفته پیداست هر نوع حرکتی که باعث تضعیف این گفتمان و تفکر شود، هیزمی است بر آتش جنگ روانی جریان غربگرا که اگر هیچ کارنامه مفیدی ندارد، یک دستگاه جنگ روانی و رسانه ای قدرتمند و ویران کننده دارد.