به گزارش مشرق، حامد لک بعد از پیروزی ۲ بر یک مقابل استقلال در نشست خبری اظهار داشت: بازی خوبی بود. با تمرکز، با هوش و جنگنده بازی کردیم و پیروز شدیم.
وی در مورد حواشی که در این بازی به وجود آمد، گفت: حواشی همیشه هست. ما برای تیممان زحمت میکشیم تا موفق شود چون از این باشگاه پول میگیریم و باید تلاش کنیم. اگر توپ بیاید و گل شود و ماشینسازی خدای ناکرده سقوط کند، هیچکس نمیگوید این تیم در آن مسابقه خوب بازی کرد. ما باید تلاش کنیم تا به هر طریقی موفق و برنده شویم.
ببینید:
عکس/ باخت استقلال مقابل ماشین سازی در آزادی
لک در مورد واکنشی که به هواداران استقلال نشان داد، اظهار داشت: من فقط گفتم چرا به من فحش میدهید. شائبهای وجود نداشت. وقتی فحش میخورید، باید حرکتی از خود نشان بدهیم.
وی در مورد اینکه هواداران پرسپولیس و استقلال با او مشکل دارند، عنوان کرد: اگر ما ببازیم، همه چیز گل و بلبل است. وقتی برای تیمت زحمت میکشی، باید فحش بخوری. من واقعاً در برخی دقایق مصدوم میشدم و به زمین میافتادم و در برخی دقایق هم میخواستم بازی را بخوابانم.
دروازهبان تیم ماشینسازی تبریز در مورد اینکه گفته میشود رسول خطیبی ضدفوتبال بازی میکند، گفت: اصلاً اینگونه نیست. رسول خطیبی راهکارهای فنی به ما نشان داد و ما پیروز شدیم.
لک در مورد وقت تلف کردن خودش عنوان کرد: در برخی دقایق واقعاً با بازیکن حریف برخورد میکردم اما در برخی دقایق به خاطر فشار حریف میخواستم بازی را نگه دارم.
وی در مورد اینکه از مشکلات مالی باشگاه ناراحت هستید، گفت: خیلی ناراحت هستیم. قرار بود ۳۰ درصد از قراردادها پرداخت شود. اما اکنون یک چک برای دو ماه دیگر دادهاند که مشخص نیست نقد شود. قرار شد آقای زنوزی وارد عمل شود و مساعدت کند. باید ۶۰ تا ۷۰ درصد مبلغ قراردادمان را میگرفتیم اما اکنون چکی برای دو ماه دیگر به ما دادهاند. ما به خاطر مردم آذربایجان بازی میکنیم.
لک در مورد اینکه چرا همیشه در بازیهای استقلال و پرپسولیس حواشی به وجود میآید، اظهار داشت: ما در همه بازیها تمام تلاشمان را میکنیم. تراکتور را ۲ بر صفر بردیم. در بازیهای استقلال و پرسپولیس هم چون پخش زنده است، تمرکز بازیکنان بیشتر میشود.
وی در مورد درگیری با دانشگر گفت: به صورت من آمد اما داور به من کارت زرد نشان داد.
دروازهبان تیم فوتبال ماشینسازی تبریز در مورد کف گرگی که به صورت او خورد، گفت: کف گرگی نبود. مگر جنگ و دعوا است؟ او دستش را روی صورتم گذاشت و میگفت وقت را تلف نکن.