به گزارش مشرق، بعد از فرود دلار از قله نزدیک به ۱۹ هزار تومانی و آرام گرفتن بازار مسکن، انتظار میرفت که مانند تجربه دور اول تحریمها جدی کشور در سال ۹۲ بازارها آرام بگیرد و در نقطه تعادل بالاتر و تحمیل تورم به مردم، اقتصاد به ثبات برسد و دولت بر توانمندیهای داخلی تکیه کند و حداقل مانند دور اول تدبیر و امید بر شعار احیای اقتصاد، متمرکز شود.
بیشتر بخوانید:
حماسهی برجام را بهتر درک کنید!
سوغات سفر به ژاپن؛ سرابی که خوشخیالها هم جدی نگرفتند
اما نگاهی به اظهارنظرهای مسئولان دولتی به خصوص معاون اول رئیسجمهوری نشان میدهد که همچنان تمرکز فعالیتهایمان بر مرثیهسرایی درباره «برجام مرده» است و اینکه رفیق و نارفیق بینالمللی به ما توجه نکردند!
انتظار میرفت بعد از موج اول گرانی در دور دوم تحریمهای یکجانبه امریکا، دولت بیش از هر اقدامی تکلیف برجام – نه در حوزه بینالمللی – که در حوزه اقتصاد داخلی را روشن میکرد و راه اقتصاد داخلی و به خصوص تولید را از مسیر برجام جدا میکرد و سپس به دنبال رهایی از درآمدهای نفتی بر زنده کردن پایههای مالیاتی ورود میکرد و همزمان از طریق اصلاحات ساختاری بودجه و اصلاحات سیستم بانکی تولید را تقویت و دلالان ثروتمند را محدود میکرد، اما چه حاصل که به جای این کار و به اسم حمایت از مردم هزاران میلیارد تومان رانت در قالبهای مختلف اعم از ارزهای ۴۲۰۰ تومانی توزیع شد.
اما این تمام ماجرا نبود، زیرا نگاهی به موضعگیریها و اظهارات اینستاگرامی همتی رئیس کل بانک مرکزی هم نشان میدهد که تقریباً به جز یک مورد در ماههای اخیر تمام تمرکز آن بانک بر حذف قیمت نرخ ارز معطوف بوده و تنها یکبار بر خطر کاهش سرمایهگذاری در کشور اشاره کردهاست.
در حالی که دکتر همتی بهتر از هر کسی میداند که روند سرمایهگذاری به خصوص در حوزه تولید و تحرک در بخشهای خرد و متوسط از مسیر سیستم بانکی میگذرد.
دکتر همتی، دکتر جهانگیری، دکتر روحانی، همه تصمیمسازان درون دولت و همه نیروهای فکری اثرگذار قوه مقننه باید بدانند نه برجام و نه نرخ ارز آزاد که تا این حد روی آن متمرکز هستیم، علت ایجاد نابسامانی در اقتصاد نیستند، بلکه مهمترین دلیل موجود، ساختارهایی است که ما را هر چند سال یکبار با تحریم یا بدون تحریم گرفتار افزایش نرخ بنزین، افزایش نرخ ارز و تورم میکند.
به عبارت بهتر چه با برجام، چه با توافقهای پشت پرده جدید روند فعلی تنها حاکم بر اقتصاد به نفع طبقه بسیار محدود ثروتمندی است که از شرایط موجود بهره میبرد و سیستم تصمیمگیری را متأثر میکند؛ طبقهای که همچنان از برکات نرخ رشد بالای نقدینگی به جای تمرکز بر تولید بهره میبرند، در حالی که نقدینگی ۲۳۰۰ هزار میلیارد تومانی یقه بیش از ۷ دهک را به شدت فشردهاست.
مسئولان باید بدانند که وقتی نرخ رشد نقدینگی بالای ۲۰ درصد و در سال اخیر بیش از ۲۵ درصد است و در عین حال به گفته دکتر همتی نرخ رشد سرمایهگذاری نگرانکننده است و نرخ رشد نیز در ۱۰ سال اخیر کمتر از ۵ درصد است، بنابراین به طور طبیعی و حتی در شرایط عادی هم تورم مزمن و بالا گریبانگیر ما است. یعنی وقتی پول در جامعه زیاد میشود، در حالی که تولیدات ما افزایش چندانی ندارد، قیمت تمامشده کالاها و خدمات بالا میرود و این اصل واضح و مبرهن اقتصادی است.
اینکه چهار دوره جهش نرخ ارز قبلی را نادیده بگیریم یا حداقل ۱۵ بار افزایش نرخ بنزین را انکار کنیم و مرتب همه تقصیرات را بر گردن عوامل خارجی مانند تحریمها و قرارداد ناقص برجام بیندازیم و بگوییم که حتی هند هم به ما رحم نکرد، به هیچوجه نه راهگشا است و نه مانع بازتولید این چرخههای معیوب و تکراری تورمزا!
دولت باید به جای برنامههای تکراری دولتهای قبل در تأمین منابع بودجهای یا آویزان شدن و ضجه زدن برای برجام رو به موت از یکسو در منابع تأمین درآمدهای خود بازنگری کند و از سوی دیگر در نحوه هزینهکرد با خساست بیشتر دست به جیب شود و بهرهوری و کارایی را در دستور کار قرار دهد و در این راه حتماً باید در تقابل و تضارب منافع جریانهای قدرت- ثروت از خود جرئت و جسارت نشان دهد. کاری که تقریباً در تمام دولتهای سه دهه اخیر با آن مواجه نبودهایم!
منبع: روزنامه جوان