به گزارش مشرق، «عباس حاجی نجاری» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
آفت تحلیلهای پس از حادثه، این روزها دامن اغتشاشات و آشوبهای روزهای پایانی آبانماه ۹۸ را هم گرفته و طبعاً قدرتها و رسانههای بیگانه نیز به تناسب نیازهای خود این تحلیلها را مورد استناد قرار داده و به تبع آن علیه مردم و مسئولان ایران حکم صادر میکنند، که در این میان نامه منتسب به ۷۷ نفر از افراطیون اصلاحطلب پیرامون توطئه آبان ماه که طی آن نیروهای نظامی و امنیتی متهم و محکوم شده بودند، نقطه آغاز این مستندسازی بود. این نامه که به قرار اطلاع در خارج از کشور تحریر و به نام این افراد منتشر شده بود، به رغم آنکه تعداد زیادی از این افراد از آن اعلام برائت کردند، اما کماکان به عنوان مستند اصلی برای محکومیت نظام اسلامی در مراجع به اصطلاح حقوق بشری بین المللی مورد سوء استفاده واقع میشود.
در همین زمینه، مباحث نشست بررسی منطق اجتماعی اعتراضات که چهارشنبه ۲۷ آذرماه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران که توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایرانی (ایسپا) که با همکاری مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری برگزار گردید، نیز از جمله فرصت سازیهای جریانهای داخلی در تحلیل آشوبهای آبان ماه برای بیگانگان است که به شدت برای سیاه نمایی جامعه ایران مورد استقبال و استناد رسانههای بیگانه قرار گرفته است.
رادیو فردا در گزارشی از این نشست و با استناد به نظر سنجی این مرکز که جمعیت ناراضی کشور را ۷۵ درصد اعلام کرده، از قول یکی از کارشناسان مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری مدعی میشود که جامعه ایران در حال عبور از مرحله نارضایتی به خشمگینی و نفرت است. این آقای کارشناس همکار مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری که پیش از این و با همکاری مرکز بررسیها کلیپ ویدئویی «داری اشتباه میکنی خلبان» را منتشر و در آن با فرافکنی نسبت به ناکارآمدیهای دولت دوازدهم، تلاش کرده بود که مشکلات کشور را ناشی از فرهنگ ونظام حاکم جلوه دهد، در مورد حوادث اخیر نیز بدون توجه به علل وزمینههای این وقایع، مدعی میشود که در مرحله خشمگینی، افراد «حاضرند برای خشمشان یک کاری انجام دهند» و وقتی خشم به نفرت میرسد «فقط میخواهند نابود کنند» که «این گذار خطرناک است».
در اینکه نارضایتی اجتماعی و ناکارآمدی دستگاههای اجرایی که مرکز بررسی استراتژیک ریاست جمهوری اتفاقاً در شناسایی و ریشهیابی زمینهها و یافتن راهی برای حل آن نقش اساسی داشته و البته تاکنون کاری هم انجام نداده است، در وقوع این حوادث مؤثر هستند، تردیدی نیست. اما تحلیلهای یک جانبه در زمینه چرایی شکل گیری این حادثه که در پی اجرای ضعیف مصوبه مدیریت سوخت، به وقوع پیوست، نه تنها گرهگشا نیست، بلکه حتی توهین به معترضانی است که اعتراض آنها توسط آشوبگران و اغتشاشگرانی مصادره میشود که با راهبندان ها، تخریب ها، آتش زدنها و مقابله مسلحانه با نیروهای انتظامی و امنیتی سعی در ارائه چهرهای متفاوت از مردم ایران داشته وبه زعم خود با القای قرار گرفتن نظام در مرحله سقوط، سلب امنیت مردم را هدف قرار داده وبرای افزایش فشارهای دشمنان، مستند سازی میکنند.
مرور اندک در روند وقایع روزهای ۲۵ و ۲۶ آبان ماه در شهرهای مختلف نظیر بستن گلوگاههای شهرها و مراکز حساس و صنعتی و تولیدی وتلاش برای ایجاد اخلال در روند فعالیتهای این مراکز و حمله به مراکز نظامی و انتظامی، عملکرد یکسان وهماهنگ اغتشاش گران در تخریب فروشگاهها و بانکها که از مریوان تا قلعه حسن خان و تا ماهشهر و... از یک الگو تبعیت میکند، همگی بیانگر این است که فارغ از وجود نا رضایتی اجتماعی، نقش دشمنان در طراحی و اجرای این سناریو که با ادعای حمایت از مردم ایران، اما با هدف تشدید مشکلات وفشار برمردم طراحی وبه اجرا درآمد، نادیده انگاشته شده وآشوبگران واغتشاش گرانی که اعتراضات را به سمت آشوب و درگیریهای مسلحانه سوق واز مردم مناطق درگیر، سلب امنیت کردهاند، تطهیر واز اقدامات مخربشان با همکاری رسانههای بیگانه حمایت میشود.
اشاره صریح دشمنان نظام اسلامی در کشاندن جنگ به داخل ایران ویا تعمیم آشوبهای لبنان وعراق به داخل ایران و مواضع ماههای اخیر امریکاییها در تشدید فشار حداکثری برمردم ایران به گونهای که نان برای خوردن نداشته باشند، بخشی از این توطئه است که متأسفانه در این سنجشها نادیده گرفته و به مردم ایران اهانت میشود مروری اندک در اظهارات و مواضع عاملان فشار حداکثری علیه مردم ایران این واقعیت را آشکار میکند: برایان هوک مسئول گروه اقدام امریکا علیه ایران که پیشتر در «شورای روابط خارجی» امریکا گفته بود که «ذخیره ارزی ایران نزدیک به صدمیلیارد دلار است، اما فشار حداکثری باعث شده تا تنها به ۱۰ درصد از آن دسترسی داشته باشد.» پس از این ماجرا میگوید: به خاطر فشار ما، رهبران ایران با وضعیتی که از دهه ۸۰ میلادی سابقه نداشته روبهرو شدهاند و راهی جز مصالحه یا سقوط اقتصادی ندارند.
کلی کرافت، نماینده امریکا در سازمان ملل متحد با صراحت لهجهای که تاکنون از کمتر مقام امریکایی شنیده شده، اعتراضات ماههای اخیر در لبنان و عراق را هم بخشی از سیاست فشار حداکثری امریکا علیه ایران دانسته ومی گوید: «تظاهرات و ناآرامیها در لبنان، سوریه و یمن و هر جایی که ایران در آن حضور دارد برقرار خواهد بود و این تظاهرات تا زمانی که فشارهای حداکثر امریکا به نتیجه برسند ادامه پیدا میکند.»
در نشست بنیاد دفاع از دموکراسیها که دو هفته پیش پیرامون حوادث آبان ماه برگزار گردید یکی از پژوهشگران این بنیاد میگوید: روند اعتراضات ایران نشان میدهد که فاصله اعتراضات کمتر و هربار شدیدتر شده است. بنابراین انتظار دارم اعتراضات بعدی نزدیک و گستردهتر هم باشد. وی افزود: باید ببینیم در اعتراضات بعدی برای مردم ایران چه میتوانیم بکنیم. یعنی در کنار فشار حداکثری بر رژیم ایران مراقبت حداکثری از مردم ایران داشته باشیم. نباید در هنگام اعتراضات آینده غافلگیر شویم.
هفتهنامه امریکایی پولیتکو به نقل از مسئولان دولت امریکا فاش کرد، دولت ترامپ قصد دارد به روشهای مختلف از جمله رفع ممنوعیت اینترنت و افزایش کمپین تبلیغاتی در راستای حمایت از مردم ایران، از اعتراضات حمایت کند. تیم ترامپ بر این باور است که اعتراضات ایران، نشانه موفقیت آمیز بودن سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران است که به تقویت مخالفت با رژیم میان شهروندان عادی ایرانی انجام گرفته است. به نوشته این هفته نامه به نظر میرسد نقطه تمرکز بحث میان مسئولان امریکایی این است که دقیقاً چگونه میتوان از لحظه کنونی، نهایت بهره برداری را کرد؛ آنهم با توجه به میزان و سرعت افزایش روند فشار و واکنشهایی که میتواند در یک منطقه به شدت بحران زده در پی داشته باشد. مارک دوبوویتز، مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسیها که یک اتاق فکر نزدیک به دولت ترامپ است، میگوید: «باید برای یک تنش بزرگ آماده شد.»