به گزارش مشرق، خورشید تازه از افق طلوع کرده و چشمان شهر را باران رحمت خدا شسته است، همه از دیشب آمادهایم تا به نیابت از مهربان ترین آدمهای دنیا به میهمانی کسی برویم که دشمنانش بیش از دوستان، به حکمت دانی در حکومت میشناسندش.
در تقاطع خیابان جمهوری با فلسطین یکدگر را پیدا میکنیم، هر کدام از یک شهر، برخی مستقیم از بیمارستان شان آمده اند، برخی پریروز شیفت بودند و دیروز را در مسیر، اما آنچه در رخسار میهمانان نمیتوان دید، خستگی است.
ببینید:
اینها پرستاران مردماند ، چشم هایشان به شب بیداری ،دستهایشان به خدمت و گوششان به ملامت شدنهای گاه به گاه عادت دارد و شاید از این رو پیامک تبریکشان به هم این است که:
"وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم-که در طریقت ما کافریست رنجیدن ".
بازرسیهای معمول انجام شد و پرستاران با شوق وارد حسینه امام خمینی (ره) شدند، حسینیه ای که عمری است آن را در اندک زمانهای استراحت و یا در حین انجام خدمت به بیماران دیده اند؛ جمعیت لحظه به لحظه بیشتر میشود و من در گوشهای مینشینم در همین حال کبوتر ذهنم به افق سال ۶۲ هجری پرواز میکند، محله بنی هاشم در مدینه النبی، شاید در همین دقیقهها بود که قنداقه نورانی دختری را به دست علی (ع) میدهند و زینب (س) در سِترگ دستهای علی چشمهای از زمزم و صفا را به جوشش می آورد:
السلام علیکِ یا بِنت زمزم و صفا
السلام علیکِ یا بنت مکه و منا
السلام علیکِ من هم تَنم اینها لاجلِ جراسیه الرسول الله .
به خود برمیگردم حسینیه پر شده از صفوف منظم پرستاران، صفهای اول را اورژانس کاران پر کردهاند ، مثل همیشه منظم و زودتر از بقیه... در کنکاش نگاهت از همه اصناف جامعه پرستاری نمایندگانی را میبینی:
تکنسین های اتاق عمل ،بچههای هوشبری ، بهیاران ، اعضا هیات علمی دانشکدههای پرستاری و از همه سازمان ها و نهادها.
حدیثی امید بخش با نستعلیق استادانه، زینت بخش مجلس است ،حدیثی از پیامبر (ص) آن هم در روزهای آخر عمر شریفشان ، روزهای که حضرت طعم شیرین پرستاری را در خانه ای که حلقه ای از نامحرمان نیز احاطه اش کرده بودند، چشیده :
"من قام علی مریض یوما و لیلة بعثه الله مع ابراهیم الخلیل ع" .
ساعت به ۹/۳۰ که رسید جوانی پشت تریبون رفت برای خواندن مولودی ؛ و کمتر کسی بود که در آن جمع اقای "احمد محمدی" را میشناخت، پرستاری که داوطلب حضور در پست امداد جبهه_مقاومت شد و بعد از دو بار اعزام به سوریه، در ماجرای شنیدنی به اسارت یکی از گرو های تکفیری افتاد، ۸ ماه اسارت در زندانی به ابعاد یک قفس و هر لحظه منتظر شکنجه و اعدام.
مداحیهای او را شنیده بودم اما امروز صدای احمد از هر زمان رساتر و دلچسب تر بود با اشعاری وزین ... سرود و مولودی اش را با ذکر یادی از ۱۱ شهیدپرستار از جبهه مقاومت به اتمام رساند و آغاز شعارها نوید آمدن صاحب بیت را میداد، عقربه های ساعت به ۱۰ که رسید پرده آبی کنار رفت و حضرت آقا وارد شدند... در جمعیت به وجد آمده، حس مشترکی با دیدن اولین لبخند زیبای رهبر ایجاد شد، حلاوتی که به صورت برخی در ترنمهای اشک، متبلور شد.
و نهایتا تلاوت قرآن ، جمعیت را بر زمیننشاند ، پس از آن نمکی وزیر بهداشت و درمان پشت تریبون رفت و با بیانی شاعرانه خصایص مشترک زینب کبری (س) و پرستار را ترسیم کرد با فرازهای از شعری که پیشتر از زبان خودش شنیده بودم.
ایشان اهم اقدامات جامعه پرستاری در سال جاری را این گونه برشمرد:
- خدمترسانی در ماجرای سیل ابتدای سال و تلاشهای مستمر علمی در ممانعت از ایجاد اپیدمیهای رایج بعد از سیل ، که باعث تحسین نهادهای بین المللی شده بود.
- مشارکت فعال در طرح ملی سنجش فشارخون.
- حضور در صف اول امداد به مصدومین در بحبوهه اغتشاشات آبان ماه.
- مهار آنفولانزا ، ورای استانداردهای جهانی که باعث حیرت سازمان بهداشت جهانی شده بود؛ و آخر سر قولهایی برای پرداخت مطالبات مالی و استخدام ۹۰۰۰ پرستار در سال جاری و از همه مهمتر تلاش موثر برای ایجاد هویتی مستقل در هرم نظام سلامت برای جامعه پرستاری کشور.
"به کوی عشق منه بی دلیل راه قدماین قولها را وزیر چند روز پیش در جمع اعضا شورا عالی سازماننظام پرستاری نیز بیان کرده بود، و حتی از طرح قاصدک گفته بود ، نظام پرداخت مالی که وزیر در حضور رهبر هم آن را سراپا تبعیض دانست و حسن انتخابش برای پایان سخن از لسانالغیب:
که من به خویش نمودم صدم اهتمام و نشد"
تا اینجای مجلس حضرت آقا با صحبتهای وزیر را گوش میکرد، بیاناتش که آغاز شد و سخن به تبریک روز پرستار که رسید، لبخندی بر صورتشان نقش بست ، و در آنجا بود که ایشان " پرستاری را ترکیبی از مجموعه ارزشهای اخلاقی و فضائل انسانی، از شفقت و دلسوزی تا مسئولیت پذیری و صبر در برابر بی تابیها و کژخلقیها " دانستند و شاید هر عبارت ایشان ،خاطراتی از نامهربانی را در ذهن پرستاران زنده میکرد.
ایشان در ادامه بیاناتشان فرمودند:
" مشکلات عمده جوامع انسانی غالبا به خاطر نداشتن این ویژگی هاست" و بعد تاکید کردند که:
" آن فضائل را باید در جامعه گسترش دهیم، جامعه امروز ما به شدت به همدلی و مسؤولیت پذیری، بردباری و صبر احتیاج دارد ،ما امروز در یک مسیر بسیار مهم و پر افتخار و خطیر هستیم و داریم به سمت قله حرکت میکنیم، مراقبتهای لازم دارد، جامعه ما احتیاج دارد به این خصوصیات، اینکه با هم مهربان باشیم ،با شفقت باشیم."
و این یعنی آنکه چشم انداز نگاه رهبر به پرستارِ تراز ایرانی-اسلامی یک الگوی قابل تکثیر برای مرجعیت اجتماعی است، برای رفع دردهای مزمن اجتماعی، فرهنگی و سیاسی چنانکه معظم له در بیانی بسیار مهم از نهادهای مدیریتی، رسانه های و فعالین مذهبی و سیاسی خواستند تا فضائل اخلاق پرستاری را به عنوان یک الگو در جامعه ترویج و توسعه دهند.
این ژرفای نگاه به جایگاه رفیع پرستار چقدر با حقایق اجتماعی و چشم انداز انداز سیاستگذاران سلامت فاصله دارد ؟ چنانکه تاکید ایشان بر "مراقبت روحی و جسمی از پرستاران" و از آن مرحله پیشتر" لزومپاسخگویی به نیازهای خانوادگی پرستاران" میتواند سر فصل های جدیدی برای متولیان نظام سلامت ، مسؤولین فرهنگی و دستگاه های تبلیغات و نیز اساتید برد پرستاری در تدوین نظامات آموزشی باشد.
آقا که با پرستاران خداحافظی کردند، جمعیت مثل لحظه تحویل سال ،با نشاطی سرشار با یکدیگر خوش و بش میکردند؛ انگار بعد از مدتها تازه یکدیگر را دیدهاند. بیانات آقا، دو بخش داشت، بخش دوم اش به مباحث مهمی از جمله سالگرد ۹دی، اغتشاشات اخیر و رخدادهای جاری منطقه اختصاص یافت و مجلس تمام شد.
دقیقهها خیلی زود گذشت و تا به خود آمدیم باز در خیابان جمهوری بودیم، این جمع هر چند هم که خسته بودند از شب کاری، شیفت های اجباری، وعده های وفا نشده و مقررات نانوشته ظالمانه در بیمارستانها، اما حالا امیدوارتر از هر روز به محل کار خود برمیگردد.
هوای ۴شنبه ۱۱دی قدری سرد است اما نه آنقدر که بتواند چراغ امید و شعله دلگرمی احیا شده از این دیدار را سرد کند، بیمارانِ مریض خانه ها ، این گرمای مضاعف را در روزهای بعد و در جاری دست های دلسوز این سیپدجامگان آسمانی خواهند یافت.